خرخونی

یادم نیست که اولین باری که این کلمه «خرخون» را شنیدم کی بود. اما می دانم که خیلی ها مرا به این لقب مفتخر کرده اند. خب من هم مثل هر کس دیگر از این لقب خوش ام نمی آمد و یادم می آید وقتی این کلمه را هم کلاسی هایم در مورد من بکار می بردند، برای این که به آنها نشان دهم که «خرخون» نیستم سعی می کردم دیگر پیش آنها درسهایم را دوره نکنم و اصلا روی کتاب و دفترم نگاه نکنم. البته گاهی هم «ننه من غریبا» در می آوردم و می گفتم که تمام دیشب سردرد گرفته بودم، یا مهمان آمده بود خونه امان، یا بابام برای یک کاری فرستاده بودم، و از این دست حرفها … که نتیجه بگیرم که نشد که درس بخوانم بلکه دست از سر ما بردارند. البته بچه ها هم این حرفهای من را خیلی جدی نمی گرفتند ولی به هر حال این هم یک نوع دفاع در مقابل اتهام «خرخونی» بود که چپ و راست زده می شد.

یه روز وقتی یکی از همکلاسی ها من را «خرخون» خطاب کرد، عکس العمل نشان دادم و کار به مجادله کشید. شب آن روز که می خواستم بخوابم همه اش این کلمه لعنتی «خرخون» و آن جر و بحث در مدرسه دور کله ام چرخ می زد که آخه این «خرخون» یعنی چه: یعنی من خر هستم و درس می خوانم. خب خیلی از بچه های کلاس که از من خرتر اند؛ حتما منظور این نیست؛ اگر معناش این باشد که ناراحت کننده نیست چو بچه ها که می دونند که من خر نیستم. یا منظور آنها این است که من هر چه می خونم باز عین خر هیچی نمی فهمم. این هم که درست نیست چون من اگر درس می خونم که می فهمم و توی کلاس ریاضی تمام مسئله های مشکل را من حل می کنم و بچه ها سر دفتر من با هم دعوا می کنند و تازه توی امتحان هم همیشه بهترین نمرات را می گیرم. شاید منظور آنها این باشد که من مثل خر درس می خوانم. عین خر درس می خوانم یعنی چه؟ یعنی همانطور که خر سرش را پایین می اندازد و بار را به مقصد می رساند، من هم سرم را روی کتابم می اندازم و … هی این حرفها را به خودم می زدم و به خودم دلداری می دادم که «خرخون» خیلی حرف بدی هم نیست. حتما «خرخونی» یعنی خیلی درس خونی، یعنی آنقدر درس بخوانی که انگار خر می خواهد دانشمند بشود. خب اگر آدم اینطوری دانشمند بشود که بد نیست حتی اگر مثل خر هم درس بخواند. ولی مگر خر درس می خوند؟… این حرفها صد بار توی مغزم دور خورد تا بلاخره آن شب خوابم برد.

اخیرا کسی به شوخی یا جدی چیزی به ام گفت که دوباره من را به یاد «خرخونی» آن زمان انداخت و دست مایه ای برای این دلنوشته شد. او به من گفت: «تو یه فرد خیلی معمولی هستی که فقط زیاد می خونی و زیاد کار می کنی و بلاخره یه خرخون واقعی هستی!» دیگه آن حساسیتهای دوره نوجوانی گذشته بود که از این کلمه ناراحت شوم و شب نخوابم و برای این که نشان بدهم که خرخون نیستم جواب برخی از سوالات سرکلاس یا امتحانی را ندهم و تجاهل کنم بلکه از شر همکلاسی های ناجنس رهایی پیدا کنم. در دهه پنجاه عمرم دیگر «خرخون» مفهوم بدی را برایم تداعی نمی کرد. آره من «خرخون» ام ولی تو چی هستی؟

پس از مطالعه زیاد در احوال دانشمندان، بزرگان و افراد موفق در گذشته و حال دریافتم که توفیق همواره در گرو تلاش و کوشش و محرومیت بوده است؛ کوشش و تلاش در حد غیر متعارف و در کنار آن محرومیت غیر متعارف از لذایذ زندگی و نعم دنیوی که برای بسیاری از مردم نشان از وجود رگه هایی از «خریت» دارد. وقتی شما احوال آن دانشمند کاشف[۱] هلیکوباکتری را مطالعه می کنید که برای اثبات نظریه خود مبنی بر این که زحم اثنی عشری ناشی از وجود این باکتری است، خود را آلوده می کند؛ یا آن مهندس چینی[۲] که برای حفر اولین چاه نفتی چین حاضر می شود از بیمارستان فرار کرده و به محل کارش در بدترین آب و هوا برگردد و برای جلوگیری از انفجار چاه و نبود امکانات با دست و پا سیمان درست کند و مجددا مجروح گردد بنحوی که مشرف به مرگ شود؛ یا کسی که هفته ها خود را در خانه زندانی کرده و در خانه یا آزمایشگاه مطالعه می کند و کتاب و مقاله می نویسد؛ و صدها نمونه دیگر همه حاکی از این واقعیت است که توفیق در گرو چیزی است که مردم عادی آن را غیر عادی می پندارند و آن را به «خریت» نسبت می دهند.

امروزه برخی از افراد به خصوص از نسل جوان هیچ تمایلی به زحمت و تلاش ندارند ولی در عین حال امید موفقیت دارند. برخی نیز تلاش و کوشش را اساسا بیهوده می دانند و راه کسالت و بی حالی را پیش گرفته اند به نحوی که بی رمقی و بی انگیزگی تمام وجودشان را گرفته است و چون یخ فسرده در آب هستند و هیچ انرژی از خود بروز نمی دهند. این که نشد است. چطور می شود که بدون زحمت به توفیقی دست یافت!؟

یکی از مهندسان موفق صنعت نفت که چندین سال پیش بازنشسته شد روزی به من گفت که من از بچگی کار کردم و شب و روز درس خواندم و زحمت کشیدم و نهایتا برای تحصیلات عالی به امریکا رفتم. پس از اخذ فوق لیسانس چندین سال در بدترین شرایط در فیلدهای نفتی امریکا کار کردم. از موقعی که به ایران برگشته ام نیز شب و روز توی پروژها در مناطق نفت خیز و در دمای بالاتر از پنجاه کار کردم. حالا که بعضا به شهرستان محل تولدم می روم تا اقوام و نزدیکان را ببینم و بعضی از آدمها آنجا می بینند که از جهت مالی دستم به دهانم رسیده و بلاخره یه ماشین خوب، یک خونه خوب و .. دارم، پشت سرم صفحه می گذارند که فلانی چار روز رفته توی نفت و هپل هپو کرده و برای خودش دستگاهی به هم زده است. او ادامه داد که به خدا قسم آنها که پشت سرم حرف می زنند یک دهم بلکه یک صدم رنج ها و زحمات من در زندگی را نکشیده اند ولی حالا حسرت زندگیم را می خورند و پشت سرم این خزعبلات را می بافند؛ آنها حتی یک روز در تمام عمرشان به اندازه من کار نکرده اند و حالا که موفقیت من را می بینند چنین و چنان می گویند.

بله به قول مولوی «ای تن آخر بجنب بر خود و جهدی بکن *** جهد مبارک بود از چه تو پژمرده‌ای». باید تلاش کرد و اگر خواستید از معمول مردم بالاتر شوید باید خیلی از چیزها را بر خود حرام کنید. هر شب مهمانی! هر روز تا لنگ ظهر خواب! هر روز ساعتها روبروی تلویزیون چمباتمه زدن! ساعتها وب گردی توی اینترنت! ساعتها کپ زدن و اختلاط کردن! و…. آخرش نه هنری و نه پیشرفتی و نه توفیقی و نه آینده ای. زمانی که باید کاشت و هنری کسب کرد به بازی گوشی و ناپخته گی تباهش می کنیم و بعد یک عمر رنجش را می کشیم و حسرت اش را می خوریم و برای الیتام درد خویش دیگران را متهم می سازیم و حسادت می ورزیم و آخرش با نکبت این دنیا را وداع می کنیم!

خیلی ها می گویند تلاش و کوشش برای چی؟ مگر همه که این روزها به مال و منال بادآورده رسیده اند از گذر تلاش و کوشش بوده است؟ نمی توان این حرفها را نفی کرد ولی در عین حال نمی توان بر راه صحیح و عمل صالح تکیه نکرد و افراد را به موهومات و راههای ناصواب رهنمون ساخت. حتی این پولداران نوظهور نیز در نتیجه تلاش و سعی دیگران به چنین نوایی رسیده اند و به طرق ناصحیح و از روشهای نامشروع و یا سیاستهای غلط توانسته اند سعی و کوشش دیگران را به ناحق برای خود تصاحب کنند. آنها نه رهبر ما هستند و نه مقتدای ما و نه ما تمایل داریم که راه آنها را برویم. به قول مولوی: «اما تو مگو که جهد و کوشش *** سودم نکند که بودنی بود».

من «خرخون» هستم چرا که وقتی کسی برای تحصیل به استرالیا رفته باشد و پنج سال درآن کشور باشد و حتی یکی از شهرهای آن کشور را نبیند؛ یا روی صندلیش بنشیند و مطالعه کند بدون این که متوجه شود که شش ساعت تکان نخورده است؛ یا آنقدر غرق درس و مطالعه باشد که نفهمد که صبح شده است؛ یا هزاران ساعت از اوقات فراغت خود را بجای گذراندن با خانواده و میهمانی رفتن و لذت بردن صرف نوشتن کتاب و مقاله کند و شب از درد گردن خوابش نبرد، و … خب با تمام استانداردهای جهانی هم در نظر بگیرید «خرخون» است. مگر دیگران که به توفیقاتی نایل شدند کمتر زحمت کشیدند، رنج بردند و تلاش کردند؟

بعد از این سالها حداقل این را می فهمم که «خرخون» از «خرنخون» صد پله بهتر است چون به قول مولوی «کوشش بیهوده به از خفتگی» و بنابراین عاشق «خرخون» ها هستم. چه منظور از «خرخون» همان «پرخون» باشد یا هر چیزی دیگر. من به آن کاری ندارم.

البته باید مراقب کسانی بود که ما را به «خرخونی» متهم می کنند. آنها خود دچار کسالت و پژمردگی و افسردگی هستند و تیرهای زهر آگینی در آستین دارند و به محض این که شما با آنها حشر و نشر کنید، تیرهای یأس و پژمردگی و کسالت و بی انگیزگی را به سمت شما شلیک می کنند و شما را نیز مثل خودشان مجروح خواهند ساخت. هیچ چیزی مثل کسالت و بی انگیزگی و فشل بودن مسری نیست. چرا که به قول مولوی: «از مردم پژمرده دل می‌شود افسرده *** چو پژمرده گشتی تو، دیگر نروئی».


  1. فاطمه.ه
    پاسخ

    با عرض سلام خدمت شما استاد فرهیخته,دکتر شیروى.
    مطلبتون رو خواندم بسیار جالب بود و البته براى من تکان دهنده. من دانشجوى سال ۴پزشکى در دانشگاه دولتى اصفهان هستم. دوران دبیرستان بسیار درسخوان بودم عاشق درس خواندن بودم طورى که بدون کلاس کمک آموزشى و آزمون و مشاور و این صحبت ها همان سال اول در کنکور رتبه ۲۱۸ را آوردم و وارد دانشکده پزشکى شدم.
    ابتدا دانشجوى خوبى بودم ولى رفته رفته از سال سوم به شدت افت تحصیلى داشتم به طوریکه تمام دوستان و همکلاسى هایم از این وضعیت متعجب هستند احساس میکنم دیگر توانایى ادامه دادن ندارم و اینکه آن هدف و آرمان درخشان پزشک شدن جاى خودش رو به ابر خاکسترى داده لطفا کمکم کنید نمى دانم چه کنم احساس میکنم افرادى که نسبت به من فوق العاده از هوش و توانایى سطحى ترى برخوردارند درحال سبقت گرفتن از من هستند.لطفا و خواهشنااااااا کمک…

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، گاهی در طول روزها ما دچار افسردگی و بی انگیزگی می شویم. اگر این حالت گذرا باشد، مشکلی ندارد و قدری عادی است ولی اگر مزمن شود، باید ببینید که دلایل آن چیست. معمولا شما دلایل خارج از درس دارید که باید آنها را کشف کنید و برطرف نمایید. بنظرم این بی علاقگی اگر ادامه پیدا کند همه زندگی اتان را تباه خواهد کرد چون مرتب در تمام عمر افسوس آن را می خورید و بد جوری صدمه آن را خواهید کشید.

  2. سحر فاطمی
    پاسخ

    سلام دکتر من سال سومی هست ک میخوام کنکور بدم اون دوسال واقعا خوب درس نخوندم مخصوصا چند اه آخر به کلی درس ول کردم اما باز تصمیم گرفتم ک بخوتم و مجددا کنکور بدم اما بیشتر اطرافیانم تمایل داشتن ک من بمونم منم چون نهایت میتونستم پرستاری دولتی برم نرفتم!الانم ی مدته اصلا نمیتونم درس بخونم مدتها میشینم و بیهوده ب هرچیزی فکر میکنم درصورتیکه من تا سال اول دوم دبیرستان نفر اول مدرسه بودم اما خودمم نمیدونم از کجا و چرا یهو اینقدر بیانگیزه و بی تفاوت شدم تو رو به خدا کمکم کنید علتش چیه آخه؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، یکی از دلایل توجه به چیزهای دیگر است مثل سرگرمی با شبکه های اجتماعی، ورود شخص دیگر به زندگی شما. گاهی هم نگرانیهای مفرط از آینده باعث کاهش راندمان کار شما می شود و تمرکز شما را از بین می برد. بگو مگو های داخل خانواده هم می تواند مزید بر علت شود. البته تنبلی و سستی هم همیشه هست.

  3. sosan azary
    پاسخ

    همیشه یک نمره توی امتحان کم می گیرم چکار کنم کامل بگیرم و چه معدلی برای دکتر شدن خوب است؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      یک نمره خیلی تفاوتی ندارد. اگر مداوم کار کنی موفق می شوید.

  4. حامد
    پاسخ

    سلام جناب آقای دکتر:
    بنده درسم خیلی خوب بود و دوره کاردانی را راحت سپری کردم ولی وقتی وارد کارشناسی شدم دچار افت شدید شدم چون زیاد بازی میکنم و درس برایم غیر قابل تحمل شده و حوصله خواندن ندارم خواهش میکنم راهنماییم کنید پیشرفت کنم
    ممنون

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام پس بازی گوش هستید. چت با جنس مخالف هم لابد دارید. حواس اتان هم مرتب پرت می شود، درست ات خیلی خوب بوده است ولی حالا چی؟ تکانی به خودت ندی پشیمانی اش را می کشی.

  5. سارا
    پاسخ

    منظورتون از تمرین چیه؟
    من نمیتونم نخونم و یا زیاد بخونم
    یعنی باید درک کنین دیگه؟!
    ممنون .واقعا سایت به درد بخوری ساختین.کمک می کنه به همه

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      برای اینکه به لقب «خرخون» ملقب شوید، باید زیاد بخوانید. پس اگر نمی توانید زیاد بخوانید، خودتان را از این قشر خارج کنید.

  6. فائزه
    پاسخ

    سلام
    چقدر مفاهیم خوبی رو در لابه لای توصیفاتتون در مورد خرخون بودن بسط دادین
    خر در خرخون یعنی زیاد
    خر=زیاد
    مثل خرپول

    برای توصیف چیزی که زیاد هست به کار میره و منم در بپگی این کلمه رو به دوش میکشیدم و یکی از دوستام گفت به معنی زیاد هست که ابدا اشکالی نداره که هیچ مایه افتخار هم هست.

  7. سارا
    پاسخ

    سلام
    من واقعا به این نتیجه رسیدم که باهوشم و نمره های من برا هوشمه نه درس خوندن می خوام خر خون باشم
    وقتی بین بچه ها می گن خرخون خوب چرا خرخون نباشم که بگم اگه خرخون باشم به گرد پامم نمی رسن !
    به هر حال من چطوری خرخون شم 🙂
    اگه شد با ایمیل جواب بدید شاید اینجا رو دوباره پیدا نکردم
    متن عالیی بود لبخند مهمون لبم شد 🙂
    شما عجب آدم با حالی هستین واقعا نویسنده ی خوبی هستین:)
    لطفا من چیجوری خر خون به تمام معنی بشم
    راهنمایی لطفا 🙂

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام مثل من شوید که از خواندن و نوشتن خسته نمی شم. این را با تمرین باید دنبال کنید.

  8. علی
    پاسخ

    سلام.من امسال کنکور دارم و میخوام موفق بشم ولی نمیتونم رو درسهام تمرکز کنم و ساعت مطالعه رو بالا ببرم.باید چه کاری انجام بدم .؟ممنون میشم راهنمایی کنید.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، اولین راه کنار گذاشتن موبایل و شبکه های اجتماعی و وایبر و واتس اپ و امثالهم است که این روزها مثل قارچ روییده و امثال شما را به خود مشغول کرده است.

  9. مهنا
    پاسخ

    با سلام و احترام
    من ۱۴ سال سن دارم و عاشق درس خواندن هستم اما اول سال آزمونی از تمام کلاس هشتمی ها گرفته شد ک به کلی من رو نا امید کرد
    چرا ک درس هایی ک سال هفتم بهترین نمره ها را می آوردم در این آزمون نمره ی خوبی نگرفتم نمره ی من ۱۶/۷۵ شد
    در مدرسه رتبه ی دوم و در استان رتبه ی ۲۱۶ کسب کردم !!!!!!
    در صورتی ک این چیزی نیست ک من برایش تلاش کرده باشم
    من به این نتیجه رسیدم ک کلا تا به حال درس ها را حفظ کردم و چیزی از درس های خود تا حالا درک نکردم
    تمام راه هایی ک در وبسایت ها نوشته شده امتحان کردم اما فقط راه هایی برای بهتر حفظ کردن هستند نه یادگیری با گوشت و پوست !!!
    من حفظیات خوبی دارم اما من حفظ کردن را دوست ندارم لطفقا به من راهی را بگوییذ ک بتوانم درس هایم را بفهمم و کامل درک کنم .

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام سعی کنید یک مطلب را از دو کتاب بخوانید. بیشتر کتابها حل مسئله هستند. می توانید از اینترنت کمک بگیرید و مباحث درسها را با عمق بیشتری در اینترنت بخوانید خیلی به شما کمک می کند.

  10. اسمان
    پاسخ

    سلام
    یکی سواره خوابه یکی سوار راهه
    یکی نشسته خوابه یکی ز خواب نشسته
    کارش نمیتوان کرد اخر یه مشت میشن رد
    این حکمت زمینه عاقبتش همینه ……

    اینو خودم گفتم همین الان … تقدیم …
    نوزده سالمه پشت کنکورم ولی میام بیرون

  11. غزل
    پاسخ

    باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شمااستاد عزیز
    اگه ممکنه در مورد رشته ی حقوق و کلا بازار کارش یه مطلبی بنویسین برامون.

    من امسال پشت کنکور موندم فقط به خاطر اینکه سال بعد ،حقوق قبول بشم بااینکه رتبه ی امسالمم خوب بود اما چون حقوق یه دانشگاه خاص رو می خواستم قبول نشدم.
    اما الان اینجا دیدم کسی گفته بود فوق لیسانس حقوق باید بره سراغ کار ازاد.واقعا استرس گرفتم که نکنه تلاشام بی نتیجه بشه و یک سال عمرمم حروم شده باشه.
    از طرفیم خیلیا بهم میگن حقوق واسه دختر خوب نیست و پر از درگیری و اعصاب خوردیه.
    واقعا بین دوراهی موندم.ممنون میشم اگه جواب بدین.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام خب کاری کردی. توی رشته های علوم انسانی بلکه در بین سایر رشته ها، حقوق از جایگاه بهتری هم از جهت درس و هم از جهت کار دارد. شکل و تردید نکنید.

  12. حمید رضا
    پاسخ

    با سلام با رد نظرات اطرافیان و با علاقه و لذت بردن از حل مسئله ی ریاضی و هندسه و فیزیک رشته ی ریاضی فیزیک را توی مدرسه نمونه انتخاب کردم پس از دو ماه هنوز با تلاشی که می کنم (روزی ۴ ساعت درس ) به نتیجه ی مطلوب نرسیدم حتی در درسی مثل عربی
    مشاور مدرسه میگه تو هنوز تو حالت فهمی و باید تلاش کنی تا به مرحله ی درک برسی
    حالا به نظر شما چی کار کنم تا موفق بشم
    خواهش پاسخ تان قابل فهم راحتی باشد

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام حمید رضا مهم این است که ریاضی را خوب بفهمی. برخی از دانش آموزان درسهای حفظی را ضعیف هستند که بعدا جبران می شود. نگران نباش و ساعات درس خواندن را افزایش بده

  13. اشراقی
    پاسخ

    آقای دکتر بسیار لذت بردم از این که الان در محضرتون هستم خداوند رو بسیار شکر می کنم همیشه پرتوان باشید.

  14. ريحانه
    پاسخ

    سلام آقای شیروی همیشه خیلی دوست داشتم بدونم کسایی که تومدرسه ها درساشون خیلی خوبه و به قول بعضیا خر خونن همیشه هرکار اشتباهی که مدرسه بکنن به چشم نمیاد اما کافی فقط یکی از دانش آموزا که درساش ضعیف تره یه اشتباه کوچولو کنه اونوقت همه شروع به تحقیر کردن اینو بگم همیشه بچه درس خونا پیش همه معلما اما بچه هایی مثل ما که درسشون ضعیف تره همیشه تحقیر میشن .

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام بله چون یک نفر درس خون، درس خون است و یک نفر درس نخوان تنبل و بین اینها خیلی تفاوت است. حالا شما هم جزء آن خر خونها شو که هر کاری کنی به چشم نیاد. حسادت می کنی ها مواظب باش.

  15. ستاره
    پاسخ

    سلام دکتر عزیز، من نیاز به راهنمایی شما دارم
    من در دانشگاه خیلی درس میخواندم ولی نمرهام خوب نمیشد چون عادت داشتم درسا را خوب بفهمم ولی چون خیلی وسواس داشتم زیاد وقتم رو میگرفت و به دوره نمیرسیدم، تا اینکه برای امتحان دکترا شرکت کردم و رتبم ۲شد ولی به دلیل اینکه مصاحبه ۷۰درصد بود قبول نشدم.با وجود اینکه مقاله و ثبت اختراعم داشتم و تصمیم گرفتم وزارت بهداشت شرکت کنم چون وزارت بهداشت۷۰درصد نمره بود و با یه رشته جدیداشنا شدم وبرای دکترا اماده شدم وخیلی خوندم ولی متاسفانه یکی از،منابع درسی رو خوب نرسیدم دوره کنم و باوجود اینکه یکسال تلاش کردم ولی حس میکنم قبول نمیشم، سه هفته دیگه نتایج میاد و حسم میگه قبول نمیشم اگه قبول نشم میدانم.بازم میخونم ولی اینبار یه جور نفرتی به دنیا و زندکی پیدا کردم که حس میکنم تلاش نتیجه نمیده من هر چیم میخونم بازم تلاشام نتیجه نمیده میخوام ازتون سوال کنم چرا بعضیا نتیجه تلاششونو نمیگرن؟ از،زندگی متنفرم ،میخوام بدونم جای من بودید چکار میکردید؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام خب کسی که می خواهد موفق شود، از زمین خوردن نمی ترسد و ناامید نمی شود. ما همه در زندگی امان دچار این مسائل می شویم. اگر بعد از نتیجه منفی چند روز ناراحت بودید عادی است و اگر برای همیشه روی اتان تأثیر منفی بگذارد غیر عادی است و باید اصلاحش کنید.

  16. هادی
    پاسخ

    سلام
    من یادم میاد ابتدایی و راهنمایی که بودم اگر نمرم از بیست کمتر میشد گریه ام می‌گرفت اما زمانی که اومدم دبیرستان شوقی برا درس خوندن ندارم امسال که سوم دبیرستانم به خودم قول دادم که هر جور شده باید شروع به درس خوندن بکنم اما نمیدونم چرا نمی تونم مداوم درس بخونم بعضی روز ها حوصله درس خوندن دارم دربعضی روز ها نمی تونم بخونم
    لطفا یه پیشنهادی به من بدید.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، هادی جان تلاش کن به تدریج به وضعیت قبلی برگردید. قدری پیاده روی روزانه داشته باشید. از چرخ زدن توی اینترنت و شبکه ها مدتی خودتان را دور کنید. تمرکز روی درس داشته باشید.

  17. rezai
    پاسخ

    سلام استاد خوبم
    فقط خواستم از این که با همه مشغله تان، اینقدر دغدغه دانشجویان رو دارید و در کمال مهربانی پاسخگوی همه حتی کودکان هم هستید، تشکر کنم…
    شما مصداق درست یک استاد حقوق هستید بر خلاف آنچه که شش سال از بسیاری اساتید در تهران در برخورد با دانشجوی ممتاز شش ساله شان دیدم….هرچند من هم دانشجوی کوشایی نبودم…
    به اینکه یک حقوقی هستید افتخار میکنم

  18. مریم
    پاسخ

    من مریم هستم دکتر چرا جواب منو نداید ؟ آیا فکر کردید شوخی می کنم؟ توی کتابخانه ای که درس می خونم نزدیک به ده هزار جلد کتاب هست یه اتاق کوچیکه ولی واقعا حریف مارمولک های اونجا نمی شم یه بار تمام کتاب ها رو بیرون گذاشتم و و دوباره چیدم فایده ای نداشت یه سری ۱۱ تا مارمولک از اونجا گرفتم و واقعا از این موجود موذی می ترسم …. بهترین خلوت ها رو این موجود از من گرفته …… از راه جا کولری میان داخل ولی حتی اگه راه ورودشون رو هم ببندم باز با بقیه که داخل هستند چه کنم ؟ خیلی شل کردم …. انگیزه هام داره کمرنگ می شه احساس یه کسی رو دارم که رو به احتضاره …. واقعا زندگی بدون درس خوندن یعنی مرگ

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام اگر مارمولک می تواند شما را از هدفتان دور کند مطمئن باشید که مشکلات دیگر هزاران بار از این موجود ریز بی آزار شما را بیشتر از هدفتان دور خواهد کرد. اگر جدی حرف می زنید مبارزه با این ترس درونی اولین گام در موفقیت است. اگر هم شوخی کردید، باز مراقب باشید که ترسهای الکی شما را از هدفتان دور نکند.

  19. مریم
    پاسخ

    سلام . من دنبال یه مشاور خوب می گردم که بشه بی وقفه با چت باهاشون در تماس باشم می خوام هر جور شده در رشته ی خودم مقطع دکترا قبول بشم ….آیا شما می تونید بهم کمک کنید یا کسی رو می شناسید که بتونه بهم کمک کنه ؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام من سراغ ندارم.

  20. javadsalimi
    پاسخ

    سلام و درود بر استاد گرانقدر جناب اقای دکتر شیروی
    بنده جواد فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مجازی رشته حقوق خصوصی از پردیس فارابی هستم و لیسانس را نیز درسال ۸۵ از پردیس قم دریافت کردم ( مجتمع آموزش عالی سابق ) مفتخر بودم سال ۸۲ درس حقوق تطبیقی با جنابعالی داشتم و بسیار استفاده کردم تسلط در بیان و انتقال مطلب ، شور و انرژی مثبت و در عین حال تنوع بخشیدن به کلاس با مزاحی به جا از محاسن ویژه کلاسهای جنابعالی بود که باعث جذب دانشجویان شده بود خوشا آن روزها کاش میتوانستن دوباره از محضر شما استفاده کنم . استاد بنده تیر ۹۴ ارشد خصوصی را به صورت مجازی اخذ کردم .در حال حاضر کارمند هستم . در آزمون وکالت قوه قضاییه ( ماده ۱۸۷ ) قبول شدم و موفق به اخذ پروانه وکالت شدم ولی از سال ۹۰ تا کنون تودیع نکردم ، به نظر شما وارد عرصه وکالت شوم ، آیا وکلای م اده ۱۸۷ را تایید میکنید ، به نظر شما شرکت در آزمون کانون وکلا و قبولی و طی مراحل آن برای من نیاز هست ( به جهت علمی ) ، آیا امکان تحصیل در مقطع دکتری برای بنده وجود دارد .( با توجه به اینکه آموزش محور بودم و هیچ مقاله ای برای چاب ندادم . )
    آیا شما وکالت هم میکنید یا فقط نماینده حقوقی هستید .
    از ورود به عرصه وکالت به خاطر کم تجربگی و اینکه ایا میتوانم موفق بشوم یا خیر میترسم و از این جهت که راه کارمندی را در پیش گرفتم با تمسخر دیگران مواجهم . با توجه به اینکه در وکالت حداقل دو سال باید روی درآمد نیز حساب نکنی تا مطرح شوی . آیا وکالت در شهر قم با توجه به کثرت وکلا و جا نیفتادن فرهنگ وکالت در قم خوب است . لطفا راهنمایی کنید

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام بنظرم کار وکالت را دنبال کنید بهتر است.

  21. عاطقه
    پاسخ

    سلام اقای دکتر.مطالبتون بسییار عالی بود .لطفا مرا راهنمایی کنید.من یک کودک دوساله دارم .ایا میتوانم در دانشگاه ازاد درس بخوانم ایا از پس درسهایم بر می ایم .لطفا کمک کنید .رشته بانکداری

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام خیلی ها بچه دارند و درس همی می خوانند و موفق هم هستند

  22. فهیمه
    پاسخ

    سلام جناب دکتر عزیز.خوبین ؟دکتر من بامشکل مطالعه مواجه شدم ینعنی برای خودم برنامه مطالعه تنظیم کردم ام نمیدونم چرا رغبت نمیکنم به خوندن یه جورایی بی حسم دارم دیوونه میشم چکار کنم؟برنامه خوابمم بهم ریخته مثلا شبا ساعت۳-۴ خوابم میبره و خسته شدم ازاین موضوع چکار کنم.کمکم کنین. ممنونم

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، چرا دیونه می شوید؟ خب تمرکز کنید.
      ساقیا برخیز و درده جام را *** خاک بر سر کن غم ایام را
      باده درده چند از این باد غرور *** خاک بر سر نفس نافرجام را
      صبر کن حافظ به سختی روز و شب *** عاقبت روزی بیابی کام را

  23. دخترخانم
    پاسخ

    سلام وخسته نباشید به شما آقای شیروی
    من سال سوم دبیرستان هستم رشته ی انسانی
    ورشتمو باعلاقه انتخاب کردم!
    دختردرس خونی هستم نسبت به بقیه ی شاگردای کلاس
    وکلا روی درسم حساسم ولی مشکلم اینه که ممکنه من برای یه درسم چندین ساعت وقت بذارم ودرطول سال کاملا خونده باشم ولی موقع امتحان نتیجه ی دلخواهمو کسب نمیکنم
    به نظرشماچیکاربایدبکنم که امسال معدلم بالابره؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، دختر خانم، شول شما چهار جوابی است: الف) کم می خوانی ولی فکر می کنی زیاد می خوانی؛ ب) می خوانی ولی در خواندن تمرکز نداری؛ ج) در زمان امتحان استرس می گیری؛ د) همه اینها.

  24. mohamad_ahmadi
    پاسخ

    با سلام و خسته نباشی. جناب دکتر من دانش اموز سوم ریاضی ام.سال اول و دوم دبیرستانم خوب نگذشت و نمراتم چنگی به دل نمیزد.یعنی تقریبا افتضاح بود.خواستم امسال شروع کنم درس خوندن و به معنای واقعی خر بزنم.خواستم اگر بشه یجوری باهاتون ارتباط برقرار کنم تا هم برنامه ریزی داشته باشم و هم نکات و راهکار هایی را به من معرفی کنید. خیلی ممنون

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام این سایت برای همین ارتباط است.

  25. ئاریو
    پاسخ

    با نام خدا
    جناب اقای دکتر من در اوان ناامیدی این یادداشت یا دلنوشته یا هر عنوان زیبای دیگری که بتوان برآن گذارد را خواندم، زیباست و جذاب و من لااقل برای امروز امیدوارم، گرچه کسانی هستند که همیشه مرا نا امید می کنند، درد دلی بیش نیست، اگر دوست داشتید بخوانید، من تمام حرفهای شما را قبول دارم و زحمت سرلوحه و شروع همه چیز است، انسان بی زحمت و بی محنت بویی از انسانیت نخواهد برود، اما آقای دکتر من جوانی هستم که نمی دانستم چرا رشته حقوق قبول شدم! این در حالی بود که من به این رشته به شدت علاقه نشان دادم، شاید باورتان نشود من در طول دوره ی کارشناسی ام ۲۷ واحد درسی افتادم در حالی که در فقر و کارگری زندگی می کردم، تازه از ترم پنجم فهمیدم که حقوق چه دنیای زیبایست، اما بدبختی ها این فکر قشنگ را از من می گرفت، مگر دویدون پایان داشت؟ الان که کتاب قواعد عمومی قراردادهای مرحوم دکتر کاتوزیان روبه رویم است و می بینم کخ حتی یک جای سفید روی این کتاب نگذاشته ام و همینطور باقی کتاب هایی که با خون دل تهیه کردم و مضحکه ی این و آن شدم که می خواهی چکار؟ با خودم می گویم، پس چرا من هرچقدر می دوم و هرچقدر تندتر مدوم به پشت سرم نگاه می کنم هیچ کس نیست و به جلویم که می نگرم تمام دنیا هستند و من عقب از همه، چرا منی که این همه تلاش می کنم به جایی نمی رسم اما کسانی که یک هزارم من هم تلاش نکردند ئر بهترین دانشگاه ها و یا بورس هیات علمی اند؟ درست است ساید من واقعا ادمی باشم که توانایی ذهنیم کم باشد اما هرچقدر هم کم باشد با تلاش که باید رسید، به خودم غره نیستم اگر هم تلاش می کنم وظیفه ی انسانیم است، اما به خدا قسم بسیارند اشخاصی که در آن جلو جلوها هستند که … اینها همگی هیچ، باشد کار نیست، من شاغلم اما مگر انسان نیستم؟ من نمی خواهم قضاوت کنم و هیچ کس این را نمی فهمد، اگر هم اینجا قضاوتی می کنم پشت سرش هزار سرزنش به خود روا می دارم، همه می گویند تو شاغلی و ناشکر، باشد من ناشکری نمی کنم همه چیزم را بگیرد اما من نمیخواهم قضاوت کنم، از من ساخته نیست ولی مگر کسی می فهمد؟ من هم آدمم شاید با روحیاتم نخواند، کفر میشد اگر من که این همه زحمت کشیدم و در فقر و بد بختی دو کارشناسی ارشد گرفتم فقط به آن امید که به جامعه خدمتی کرده باشم قدری هم هوای مرا می داشتند؟ چرا همیشه باید عقب باشم، درست است آقای دکتر همه چیز به زحمت است اما من از زحمت هم چیزی پیدا نکردم جز آنکه هیچ چیز نخواستم و فقط فریاد می زدم بگذارید من هم کمکی کنم که شرمنده ی خودم و این درس مقدسی که خواندم نباشم، حالا هم که آزمون دکتری می دهیم به هزاربهانه در همان وهله ی اول رد می شویم، حالا هم اندک لبخند خوشحالی پذیرش در دانشگاه علوم تحقیقات بر لبمان خشک نشده بود که همه گفتند با این همه دکتر از هزار دانشگاه دولتی و غیر دولتی این همه هزینه کنی که چه شود؟ فکر کار علمی را از سرت بیرون کن، این هم به کنار، کدام دانشگاه دولتی؟ بیست سوال تستی طرح می کنند که هر جوابش به روشی غلط است و به روشی صحیح، اصلا من نمی دانم حقوق و سوال تستی چه سنخیتی با هم دارند الا آنکه از متون صریح قانون سوال دهند، یکی نیست بگوید یک بار هم تشریحی سوال دهید تا ما هم فکر کنیم حقمان نبود که پذیرفته نشدیم!! ببخشد از پرحرفی بنده . ممنون از متن زیبایی که گذاشتید.

  26. سیدعلوی
    پاسخ

    سلام علیکم وبااهداء تحیاه
    واژگان ((خرخوان)) نزد اهل علف بر مجدین درساحت شریف اکتساب علم اطلاق
    می گردد . علما می فرمایند : الدرس حرفأ والتکرار الفأ (درس استادیکبار است
    ولی تکراردرس هزارباراست) .باپوزش ازمحضرشریف جناب دکترشیروی ، لفظ خر
    بلحاظ حسن شهرت خر به استقامت وقدرت زایدالوصف اش با واژه (خوان) ممزوج
    گردیده است .وچون علف با خر علاقه مشارفت دارد . اهل علف ،اهل علم را مفتخر
    به عنوان (خرخوان) فرمودند.
    دوستدارشما سید

  27. معصومه
    پاسخ

    استاد به خدا اینقد بهم گفتن خرخون که نمره هام افت کرده من ترم اول معدلم بالا بود ولی ترم دوم اومد پایین ولی من ثابت میکنم که خرخون نیستم ممنون از مطلبتون

  28. معصومه
    پاسخ

    سلام استاد من دانش اموز دوم تجربی هستم
    منم مثل شما دوستام بهم میگن خرخون اما من خودم همچین فکری نمیکنم که من دانش اموز خرخونی باشم احساس میکنم خرخون یه کلمه ی بسیار بدیه چون باید به جای خرخون بگن درسخون اخه من رو این کلمه خیلی حساسم همه ی دوستام بهم میگن خرخون ولی به نظرم خرخونی وجود نداره مهم تلاش و پشنکار ادماست …….نمیدونم شاید اونا از حسادتی که بهم دارن این حرفو میزنن ولی من نمیدونم جوابشونو بدم یانه دیگه دارم از درس خوندن زده میشم انگار نمیتونم درسمو بخونم وقتی اونا میگن خرخون منم ناامید میشم معدلمم نوزده ونیمه من امسال میخوام سخت بخونم تا بهشون ثابت شه که من خرخون نیستم موفق باشید استاد………………

  29. مهرداد
    پاسخ

    جناب دکتر سلام

    خودتون رو ناراحت نکنید ..
    توی رشته حقوق باید خر خون بود وگرنه با فوق لیسانسش باید دنبال شغل ازاد گشت چون حقوق رشته ای است که میگن ز گهولره تا گور دانش بجوی

    هرکی کانوت قبول میشه خر خونی باید بکنه وگرنه با مطالعه معمولی که نمیشه از سد کانون گذشت

  30. بابک
    پاسخ

    سلام اقای دکتر عزیز
    من هم از واژه خرخون حس بدی می گرفتم.اما واکنش من به خوبی شما نبود. هرچتد که الان نسبت به اطرافیانم موفق ترم امامی دونم برای خودم کم گذاشتم.دانشجو دکترا هستم اما چون میخاستم رضایت دیگران رو جلب کنم و کمتر به خودن بها میدادم الان حس می کنم بیسوادم.تصمیم گرفتم از اول و با حدیت بیشتر مطالعه کنم.دروس کارشناسی رو مجدد بخونم.من خقوق خوندم و هیات علنی هستم.گمان کنم برای ازمون وکالت اقدام کنم می تونه راهی برای مرور مطالب و تقویت معلوماتم بشه.اقای دکتر ازتون توصیه میخام برای تقویت ذهن و قوه تحلیل و استدلال. لطفا اگر نصیحتی دارین بفرمایین. سپاسگزلرتون هستم.
    تندرست و پیروز و شادکام باشید

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، شما فقط به این نوشته خودتان نگاه کنید فقط چند تا اشکال تایپی و دستوری دارد. واقعا اگر یک فرد کم سواد این را می نوشت بر او عذری نبود ولی برای شما واقعا ناپسند است. دقت اتان و حوصله اتان را زیادتر کنید. اینطوری نمی شود کار علمی انجام داد.

  31. مهرناز
    پاسخ

    سلام آقای دکتر
    جوان های دهه ی شصت آنقدر اهل تلاش هستند که زیر سئوال نرن. به ویژه سالهای ابتدایی تا وسط این دهه. باور کنید اگه می گن دهه شصتی ها نسل سوخته اند یه حرف برای خنده و از سر عادت یا افسردگی نیست. حقیقته. اساتیدی که حالا در دانشگاه ها مشغول تدریسند از همان زمان لیسانس استخدام شدند یا مشغول به کارند و برای گرفتن مدرک دکترا مطمئنا به اندازه ی جوان های کم سن و سال امروزی استرس کنکور و مصاحبه رو درک نکردند. جوان هایی که با هزار امید و آرزو خودشون رو تا دکترا می کشند بالا آنهم با شرایط تمام وقت در خدمت دانشگاه بودن در دوره ی فوق و بعد هم دکترا.
    آقای دکتر. من دکترا قبول شدم و استرس و ناراحتی که بابت بی احترامی های دانشگاهم به دانشجویان دکترا میشه رو تا حالا تجربه نکرده بودم. حقیقتا امید و تلاشی که در دوره کارشناسی ارشدم داشتم از دست دادم و دچار رکود شدم. نه که سخت گیری بد باشه. اتفاقا دوره ی ارشدم هم سختگیری بود اما نهایتش احترام و دیدن نتیجه ی زحمات بود. متاسفم که وزارت علوم به دانشگاه ها بدون در نظر گرفتن اینکه آیا صلاحیت جذب دانشجو رو داره یا نه اجازه ی جذب می ده. و متاسفم که اون وقت وقتی امید و توان و عمر یک جوان به باد رفت خیلی راحت مورد سرزنش قرار می گیره که اهل تلاش نیست و افسرده است و …
    آقای دکتر! باور کنید جوان های ما آنقدر انرژی فراوان دارند که هدایت نمی شوند و حتی تحقیر هم می شن. امیدوارم روزی برسه هیچ جوانی مثل من نباشه. امیدوارم.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، اینطور فکر کردن باعث رکود شما می شود. هر زمانی گرفتن شغلهای خوب با سختی و رقابت شدید روبرو بوده است. اگر آن زمان با فوق کسی می توانست جذب دانشگاه بشود، اصلا دانشگاه به آن صورت وجود نداشت که کسی جذب شود. سعی کنید در موقعیت و وضعیتی که دارید موفق شوید نه در حسرت شرایط ایده الی که فقط در خیالات وجود دارد.

  32. فاطمه
    پاسخ

    سلام دانشجوی ترم ۵ دانشگاه پیام نور رشته علوم اجتماعی هستم.نمیدونم چه طور کتابهای پیام نور رو بخونم.با یه دوره که نمیشه نمره گرفت برای بیشتر از یه دوره نه وقت دارم و راستش نه حوصله چیکار کنم به نظرتون هر روز چند ساعت مطالعه کنم که یه کتاب ۲۵۰صفحه ای رو در یه هفته بخونم و دوره کنم اماده بشم واسه امتحان؟تورو خدا کمکم کنید این ۵چند ترمه رو با عذاب پاس کردم .مطالب هیچ کدوم از کتابها رو یاد نگرفتم از خدام بود بتونم پاسش کنم تورو خدا جواب رو به ایمیلم بفرستید.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام بنظرم درس را رها کنید و از زندگی اتان لذت ببرید.

  33. سيف اله رسولوي
    پاسخ

    استاد عزیزم سلام ضمن آرزوی توفیق بیش از پیش برای حضرتعالی امیدوارم که برای سالیان سال سایه حضرتعالی بر سر دانشجویان گذشته وحال و آینده تان باشد تصمیم جدی دارم که در دوره دکتری پردیس فارابی قبول بشم و بار دیگر از محضر حضرتعالی کسب فیض کنم . امیدوارم در خصوص نحوه مصاحبه و منابع مورد نیاز جهت مطالعه و موفقیت در مصاحبه راهنماییم کنید.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام فعلا نحوه آزمون دکتری مشخص نیست.

  34. فاطمه
    پاسخ

    سلام.منم یه زمانی خرخون بودم.خرخونه خرخون… .تا اینکه دقیقا همون سالی که میخاستم کنکور بدم بکل از مدرسه اخراج شدم.. بدلیل اینکه من غیر ایرانی بودم..و شهر ما منطقه ممنوعه شده بود. الان ۴ ساله که من خونه نشینم و درس نمیخونم. و شرایط رفتن به کشوری دیگه ای که امکان درس خوندن داشته باشه رو ندارم .. .من واقعا میخوام درس بخونم و از این اوضاع خسته شدم .. .چیکار باید بکنم؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، خب دقیقا نمی دونم ولی تبعه غیر ایرانی هم می توانند در ایران تحصیل عالیه داشته باشند و خیلی از آنها هم اکنون در بهترین دانشگاه های ایران مشغول به تحصیل اند.

  35. سادات
    پاسخ

    سلام به استاد گرامی و بزرگوار
    قبل از هر چیزی ماه رمضان را حضور شما و همه اعضا سایت تبریک عرض میکنم و آرزوی قبولی طاعات همه دوستان را از خداوند متعال خواستارم.
    من لیسانس حقوق را از پیام نور تهران باکنکور سراسری گرفتم باسطح علمی و وضعیت مالی خوبی که داشتم میتوانستم در دانشگاه آزاد هم بروم ولی ترجیح دادم پیام نور و دولتی باشد.بعد از گرفتن لیسانس فوق قبول شدم در دانشگاه شهید بهشتی.
    این ماه فارغ التحصیل در رشته ح.ع میشوم.من خیلی مشکلات داشتم ولی انگیزه و هدفی که داشتم منو مقاوم و استوار نگه داشت.الان هم تنها فکرم قبولی در وکالت است.امیدوارم بتونم شاخ اینو هم بشکنم.
    استاد عزیزم از شما تقاضا میکنم حقیر را راهنمایی کنید تا بتوانم با برنامه ریزی در وکالت قبول شوم.
    بهترین ها را برایتان آرزومندم.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام خب همانطور که در دانشگاه شهید بهشتی قبول شدید در وکالت هم موفق می شوید.

  36. محمد
    پاسخ

    سلام دکتر منم یکی مثل شما هستم یک خر خون!!اگه بچه ها به من بگن خر خون خوشحال میشم اما بجای این هر وقت نمره ی۲۰ میگیرم یا سر کلاس علوم همه ی سوال ها رو جواب میدم به من هزار تا فحش ناجور میدن من باید چیکار کنم؟

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، به دستور آیه شریفه وقتی با جاهلان روبرو شدید پس سلام گویید و بگذرید.

  37. مریم
    پاسخ

    بچه ی سوم منو متوقف کرده احساس می کنم خسته شدم یه مدت به شدت درس می خوندم حدود ۷ سال بعد یه دفه انگار بادم رو خالی کردن افتادم یه گوشه ای احساس می کنم به خاطر حرفای یه دوستی باشه که همیشه بهم تلقین می کرد خانم فلانی به بچه هات برس دیگه درس بسه مونه هر وقت هم خواستم برنامه ای رو اجرا کنم سر و کله اش پیدا می شد و از زیر زبانم می کشید که درس می خوانم و انگار تخلیه ی انرژی ام می کرد بعدش دیگه مثه آدم های هیپنوتیزم شده کتابو کنار می ذاشتم …. از خودم حالم بهم می خوره …. توی اتاقی که درس می خونم چند تا مارمولک هست که منم خیلی از مارمولک می ترسم هر وقت می رم اونجا درس بخونم پشت پشتی ام یه مارمولک زشت می بینم که با تمام وجود چهار ستون تنم رو می لرزونه می دونم هیچ کس غیر از خودم نمی تونه کمکم کنه …..هیچ کس ……دلم نمی خواد با مدرک ارشد دست از درس خوندن بکشم…. قرارم این بود که تاز نده ام روزی سه ساعت از عمرم رو مطالعه ی مفید بکنم …..

  38. نرگس
    پاسخ

    سلام استاد
    من اولین بارم بود به اینجا اومدم،خیلی حرفاتون قشنگ بودن.
    راستش من دانشجو هستم وهرچی واسه درسام وقت میذارم نتیجه نمیگیرم لطفا راهنماییم کنید چکار کنم.
    باتشکر

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، عدم نتیجه شما ممکن است واقعا به اندازه کافی نمی خوانید ولی فکر می کنید زیاد می خوانید. دوم عدم تمرکز در خواندن. سوم پایه ضعیف. چهارم عدم برنامه ریزی درسی مناسب و پنج استرس است که می تواند نتیجه را خراب کند.

  39. سپید
    پاسخ

    سلام، هرچه زیاد درس میخونم کم میگیرم…خودم دانشجوی روانشناسی ام، ولی نمیدونم علتش چیه..
    امروز امتحان رشد داشتیم در حد بیست خونده بودم، ده نمیشم!

    راهنمایی کنین.
    ممنون

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، خیلی عجیبه. فکر نکنم از جهت ذهنی مشکلی داشته باشید پس لابد در نحوه تمرکز و مطالعه مشکل داری یا سرسری می خونی یا اصلا نمی خونید.

  40. تام
    پاسخ

    به قول حافظ((ماآزموده دراین شهربخت خویش**** بیرون کشید بایدازاین ورطه رخت خویش))فتح کردن قلب ها باپول وپورشه بدست نخواهدآمد.استادشیروی شما قلب بسیاری را با مردم داری واخلاق حسنه خودفتح کرده اید.بعضی دوستان دنبال ثروت خودباشندچه کاردارندبه امثال شما؟!؟!؟!!!؟؟؟؟

  41. شهریار
    پاسخ

    دکتر جان گل گفتی …

  42. سمانه تفرشي
    پاسخ

    سلام استاد
    این مطلب را الان خوندم وقتی که با هزار و یک شوق امید کاری را شروع کردم و توسط دوستان به تحمیل کار متهم شدم میدونید الان احساس میکنم تمام نوشته شما چیزی بود که در قلب و ذهن من موج میزنه ولی نه با این کلام شیوا براتون یک ایمیل هم فرستادم و راهنمایی خواستم پاسخ شما میتونه راهگشای ما باشه .
    سپاسگزارم از اینکه با این همه مشغله گاهی تلنگری به ما میزنید تا لحظه ها را آسون نبازیم

  43. شادی
    پاسخ

    سلام

    من تو تمام دوران تحصیلم هیچ وقت درس خون نبودم، کاش عاقل بودم و درس میخوندم، اون وقت حالا حتمن آدم موفق تری بود.

    الان که بعد از کلی وقفه دوباره شروع به درس خوندن کردم، به معنی واقعی کلمه خرخونم و از این که دوستانم بهم میگن خرخون ناراحت نمیشم، مباهات هم میکنم راستش! که اگر هنوز تو بعضی زمینه ها بچه م و بزرگ نشدم، تو این یه مورد عقلم داره درست کار میکنه و میفهمه اهمیت وقت رو و از دستش نمیدم و درس میخونم.

    دعا کنید برای ما استاد.

  44. سينا
    پاسخ

    سلام اقای دکتر من فوتبالیست تیم ملی هستم و امسال همیشه در اردو بودم. حالا هم جیزه زیادی نمیدانم و یک هفته دیکر فصل امتحانات هست جه کار کنم

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام هیچی به خدا پناه ببر.

  45. حمیدرضا خطیبی کیا
    پاسخ

    ایکاش من هم یک خرخون بودم.

    نابرده رنج گنج میسر نمی شود
    مزد آن گرفت جان برادر که خر زد

    دعا کنید خرخون شم. التماس دعا
    سبز باشید و پایدار

  46. لیلا88
    پاسخ

    سلام جناب دکترشیروی مطلبتون خیلی زیبا بود ادم وقتی افرادموفقی مثل شمارومی بینه انرژی می گیره وتلاشش روبیشترمیکنه ان شاالله همیشه موفق باشیدوسرفراز

  47. Mis iranian
    پاسخ

    سلام
    من سایت شما و نوشته هاتون رو تا حدی دنبال کردم و بیوگرافی پسراتون رو هم مطالعه کردم.
    پدر من همیشه دوست داشت من درس بخونم و ادامه تحصیل بدم. خدا رو شکر امروز تو کارم موفقم و در راستای تحصیلاتم دارم کار می کنم.
    دختری ۳ ساله دارم خیلی دوست دارم اون تحصیلات عالیه داشته باشه و تو تحصیلات، کار و ان شاا.. زندگیش موفق باشه.
    ولی مطمئنم روش های پدر مادرای ما برای بچه های امروز جواب نمی ده یا شاید کمتر جواب بده یا شاید باید فرمتش تغییر کنه.
    شما چطوری این روحیه تلاشگری رو برای بچه هاتون ایجاد کردید، که جا پای شما بگذارند. مسلما شما در رفاه زندگی نکردید ولی بنظر میرسه برای بچه هاتون رفاه نسبی رو ایجاد کردید. با وجود این رفاه چه جوری متقاعدشون کردید درس بخونند و موفق باشند.
    لطفا یک کمی درباره برخورد با بچه های امروز و روش های غیر مستقیم ایجاد انگیزه برای تلاشگریشون مطلب بنویسید.

    ممنون از توجهتون.

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام، بچه ها باید در محیطی رشد کنند که صداقت و یکرنگی وجود داشته باشد. اگر بچه ها ببیند که والدین آنها صادقانه زحمت کش هستند حتما الگو برداری می کنند. بزرگترین خطر برای بچه این است که عمل چیزی باشد و حرف و موعظه چیزی دیگر که در این صورت بچه ها عمل را می گیرند و حرف را رها می کنند.

  48. امیرحسین
    پاسخ

    سلام من دانش اموز کلاس هشتم هستم . پارسال خیلی وضعیت درسام بهتر بود اما امسال اصلا حوصله درس خوندم ندارم . بعضی وقتا هم تا به خودم میام که برم پا درسام میبینم خیلی وقت کم دارم و نمیرسم کتاب رو تموم کنم دوباره استرس میگیرم و نمی تونم بخونم . نمی دونم چه کار کنم .help me

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام استرس کم اش خوبه که آدم را تکان بدهد و از بی حالی نجات بدهد ولی زیادش سم است. بجای استرس زیاد سعی کن تمرکز روی درس ات پیدا کنی و بدانی امیر حسین اگر امروز سختی به خودت ندهی فردا زندگی این سختی را به ات می دهد.

  49. نازگل
    پاسخ

    سلام استاد عزیزم..کم کم به امتحانات ترم داریم نزدیک میشیم..برای شما گفتم که ترم اول افتضاح بودم..ولی الان واقعاا تصمیمو گرفتم که جدی جدی بخوونم این ترموو…به نظرتون اگه واقعاا مفید و خوب بخونم امکانش هس بیست شه معدلم/؟؟/؟…خیلی دوستتون دارم..تنهااا کسی هستین که بهم انرژی میدید…امتحاناتم هم نهایی نیستن امسال…ولی بخداااا جدی تصمیمو گرفتم واقعاا بخونم…کمکم کنید

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام نازگل عزیز مهم این است که متصل درس بخوانید و ناامید نشوید. حالا اگر بیست هم نشدی اشکالی ندارد. آنها که در زندگی علمی خودشان موفق شده اند همه اشان تمام نمرات اشان بیست نبوده است ولی همیشه در تلاش بوده اند.

  50. محمد هادی
    پاسخ

    استاد مجددا سلام عرض میکنم خدمتتون. معلومه که اهل مزاح هم هستید چون حقیقتش خیلی خندیدم از جوابتون…شماره تماس جهت مشعوف کردن من: …….
    فقط اگر امکانش هست موقع تایید کردن نظر شماره تماس و متن مربوط به اون رو پاک کنید. من خیلی برام خوشایند خواهد بود حتی اگر صدای شما رو تلفنی بشنوم…

    • دکتر شیروی
      پاسخ

      سلام ممنون ام. بله شوخی کردم.

پاسخ دادن به معصومه لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *