یادم نیست که اولین باری که این کلمه «خرخون» را شنیدم کی بود. اما می دانم که خیلی ها مرا به این لقب مفتخر کرده اند. خب من هم مثل هر کس دیگر از این لقب خوش ام نمی آمد و یادم می آید وقتی این کلمه را هم کلاسی هایم در مورد من بکار می بردند، برای این که به آنها نشان دهم که «خرخون» نیستم سعی می کردم دیگر پیش آنها درسهایم را دوره نکنم و اصلا روی کتاب و دفترم نگاه نکنم. البته گاهی هم «ننه من غریبا» در می آوردم و می گفتم که تمام دیشب سردرد گرفته بودم، یا مهمان آمده بود خونه امان، یا بابام برای یک کاری فرستاده بودم، و از این دست حرفها … که نتیجه بگیرم که نشد که درس بخوانم بلکه دست از سر ما بردارند. البته بچه ها هم این حرفهای من را خیلی جدی نمی گرفتند ولی به هر حال این هم یک نوع دفاع در مقابل اتهام «خرخونی» بود که چپ و راست زده می شد.
یه روز وقتی یکی از همکلاسی ها من را «خرخون» خطاب کرد، عکس العمل نشان دادم و کار به مجادله کشید. شب آن روز که می خواستم بخوابم همه اش این کلمه لعنتی «خرخون» و آن جر و بحث در مدرسه دور کله ام چرخ می زد که آخه این «خرخون» یعنی چه: یعنی من خر هستم و درس می خوانم. خب خیلی از بچه های کلاس که از من خرتر اند؛ حتما منظور این نیست؛ اگر معناش این باشد که ناراحت کننده نیست چو بچه ها که می دونند که من خر نیستم. یا منظور آنها این است که من هر چه می خونم باز عین خر هیچی نمی فهمم. این هم که درست نیست چون من اگر درس می خونم که می فهمم و توی کلاس ریاضی تمام مسئله های مشکل را من حل می کنم و بچه ها سر دفتر من با هم دعوا می کنند و تازه توی امتحان هم همیشه بهترین نمرات را می گیرم. شاید منظور آنها این باشد که من مثل خر درس می خوانم. عین خر درس می خوانم یعنی چه؟ یعنی همانطور که خر سرش را پایین می اندازد و بار را به مقصد می رساند، من هم سرم را روی کتابم می اندازم و … هی این حرفها را به خودم می زدم و به خودم دلداری می دادم که «خرخون» خیلی حرف بدی هم نیست. حتما «خرخونی» یعنی خیلی درس خونی، یعنی آنقدر درس بخوانی که انگار خر می خواهد دانشمند بشود. خب اگر آدم اینطوری دانشمند بشود که بد نیست حتی اگر مثل خر هم درس بخواند. ولی مگر خر درس می خوند؟… این حرفها صد بار توی مغزم دور خورد تا بلاخره آن شب خوابم برد.
اخیرا کسی به شوخی یا جدی چیزی به ام گفت که دوباره من را به یاد «خرخونی» آن زمان انداخت و دست مایه ای برای این دلنوشته شد. او به من گفت: «تو یه فرد خیلی معمولی هستی که فقط زیاد می خونی و زیاد کار می کنی و بلاخره یه خرخون واقعی هستی!» دیگه آن حساسیتهای دوره نوجوانی گذشته بود که از این کلمه ناراحت شوم و شب نخوابم و برای این که نشان بدهم که خرخون نیستم جواب برخی از سوالات سرکلاس یا امتحانی را ندهم و تجاهل کنم بلکه از شر همکلاسی های ناجنس رهایی پیدا کنم. در دهه پنجاه عمرم دیگر «خرخون» مفهوم بدی را برایم تداعی نمی کرد. آره من «خرخون» ام ولی تو چی هستی؟
پس از مطالعه زیاد در احوال دانشمندان، بزرگان و افراد موفق در گذشته و حال دریافتم که توفیق همواره در گرو تلاش و کوشش و محرومیت بوده است؛ کوشش و تلاش در حد غیر متعارف و در کنار آن محرومیت غیر متعارف از لذایذ زندگی و نعم دنیوی که برای بسیاری از مردم نشان از وجود رگه هایی از «خریت» دارد. وقتی شما احوال آن دانشمند کاشف[۱] هلیکوباکتری را مطالعه می کنید که برای اثبات نظریه خود مبنی بر این که زحم اثنی عشری ناشی از وجود این باکتری است، خود را آلوده می کند؛ یا آن مهندس چینی[۲] که برای حفر اولین چاه نفتی چین حاضر می شود از بیمارستان فرار کرده و به محل کارش در بدترین آب و هوا برگردد و برای جلوگیری از انفجار چاه و نبود امکانات با دست و پا سیمان درست کند و مجددا مجروح گردد بنحوی که مشرف به مرگ شود؛ یا کسی که هفته ها خود را در خانه زندانی کرده و در خانه یا آزمایشگاه مطالعه می کند و کتاب و مقاله می نویسد؛ و صدها نمونه دیگر همه حاکی از این واقعیت است که توفیق در گرو چیزی است که مردم عادی آن را غیر عادی می پندارند و آن را به «خریت» نسبت می دهند.
امروزه برخی از افراد به خصوص از نسل جوان هیچ تمایلی به زحمت و تلاش ندارند ولی در عین حال امید موفقیت دارند. برخی نیز تلاش و کوشش را اساسا بیهوده می دانند و راه کسالت و بی حالی را پیش گرفته اند به نحوی که بی رمقی و بی انگیزگی تمام وجودشان را گرفته است و چون یخ فسرده در آب هستند و هیچ انرژی از خود بروز نمی دهند. این که نشد است. چطور می شود که بدون زحمت به توفیقی دست یافت!؟
یکی از مهندسان موفق صنعت نفت که چندین سال پیش بازنشسته شد روزی به من گفت که من از بچگی کار کردم و شب و روز درس خواندم و زحمت کشیدم و نهایتا برای تحصیلات عالی به امریکا رفتم. پس از اخذ فوق لیسانس چندین سال در بدترین شرایط در فیلدهای نفتی امریکا کار کردم. از موقعی که به ایران برگشته ام نیز شب و روز توی پروژها در مناطق نفت خیز و در دمای بالاتر از پنجاه کار کردم. حالا که بعضا به شهرستان محل تولدم می روم تا اقوام و نزدیکان را ببینم و بعضی از آدمها آنجا می بینند که از جهت مالی دستم به دهانم رسیده و بلاخره یه ماشین خوب، یک خونه خوب و .. دارم، پشت سرم صفحه می گذارند که فلانی چار روز رفته توی نفت و هپل هپو کرده و برای خودش دستگاهی به هم زده است. او ادامه داد که به خدا قسم آنها که پشت سرم حرف می زنند یک دهم بلکه یک صدم رنج ها و زحمات من در زندگی را نکشیده اند ولی حالا حسرت زندگیم را می خورند و پشت سرم این خزعبلات را می بافند؛ آنها حتی یک روز در تمام عمرشان به اندازه من کار نکرده اند و حالا که موفقیت من را می بینند چنین و چنان می گویند.
بله به قول مولوی «ای تن آخر بجنب بر خود و جهدی بکن *** جهد مبارک بود از چه تو پژمرده‌ای». باید تلاش کرد و اگر خواستید از معمول مردم بالاتر شوید باید خیلی از چیزها را بر خود حرام کنید. هر شب مهمانی! هر روز تا لنگ ظهر خواب! هر روز ساعتها روبروی تلویزیون چمباتمه زدن! ساعتها وب گردی توی اینترنت! ساعتها کپ زدن و اختلاط کردن! و…. آخرش نه هنری و نه پیشرفتی و نه توفیقی و نه آینده ای. زمانی که باید کاشت و هنری کسب کرد به بازی گوشی و ناپخته گی تباهش می کنیم و بعد یک عمر رنجش را می کشیم و حسرت اش را می خوریم و برای الیتام درد خویش دیگران را متهم می سازیم و حسادت می ورزیم و آخرش با نکبت این دنیا را وداع می کنیم!
خیلی ها می گویند تلاش و کوشش برای چی؟ مگر همه که این روزها به مال و منال بادآورده رسیده اند از گذر تلاش و کوشش بوده است؟ نمی توان این حرفها را نفی کرد ولی در عین حال نمی توان بر راه صحیح و عمل صالح تکیه نکرد و افراد را به موهومات و راههای ناصواب رهنمون ساخت. حتی این پولداران نوظهور نیز در نتیجه تلاش و سعی دیگران به چنین نوایی رسیده اند و به طرق ناصحیح و از روشهای نامشروع و یا سیاستهای غلط توانسته اند سعی و کوشش دیگران را به ناحق برای خود تصاحب کنند. آنها نه رهبر ما هستند و نه مقتدای ما و نه ما تمایل داریم که راه آنها را برویم. به قول مولوی: «اما تو مگو که جهد و کوشش *** سودم نکند که بودنی بود».
من «خرخون» هستم چرا که وقتی کسی برای تحصیل به استرالیا رفته باشد و پنج سال درآن کشور باشد و حتی یکی از شهرهای آن کشور را نبیند؛ یا روی صندلیش بنشیند و مطالعه کند بدون این که متوجه شود که شش ساعت تکان نخورده است؛ یا آنقدر غرق درس و مطالعه باشد که نفهمد که صبح شده است؛ یا هزاران ساعت از اوقات فراغت خود را بجای گذراندن با خانواده و میهمانی رفتن و لذت بردن صرف نوشتن کتاب و مقاله کند و شب از درد گردن خوابش نبرد، و … خب با تمام استانداردهای جهانی هم در نظر بگیرید «خرخون» است. مگر دیگران که به توفیقاتی نایل شدند کمتر زحمت کشیدند، رنج بردند و تلاش کردند؟
بعد از این سالها حداقل این را می فهمم که «خرخون» از «خرنخون» صد پله بهتر است چون به قول مولوی «کوشش بیهوده به از خفتگی» و بنابراین عاشق «خرخون» ها هستم. چه منظور از «خرخون» همان «پرخون» باشد یا هر چیزی دیگر. من به آن کاری ندارم.
البته باید مراقب کسانی بود که ما را به «خرخونی» متهم می کنند. آنها خود دچار کسالت و پژمردگی و افسردگی هستند و تیرهای زهر آگینی در آستین دارند و به محض این که شما با آنها حشر و نشر کنید، تیرهای یأس و پژمردگی و کسالت و بی انگیزگی را به سمت شما شلیک می کنند و شما را نیز مثل خودشان مجروح خواهند ساخت. هیچ چیزی مثل کسالت و بی انگیزگی و فشل بودن مسری نیست. چرا که به قول مولوی: «از مردم پژمرده دل میشود افسرده *** چو پژمرده گشتی تو، دیگر نروئی».
fateme
خرداد ۲۲, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر
خسته نباشید …
من امسال سال دهم هستم من تا نهم معدلم بالای ۱۹/۶۰بود اما ترم اول امسال معدلم روی ۱۸/۶۴ اومدو کمی امیدم رو از دست دادم ..این ترم هم که ترم آخره فکر میکنم ک شاید معدلم روی ۱۸ بیاد ولی خدا کنه نیاد .. میخوام بدونم چرا یک دفعه اینقدر افت کردم ؟ و آیا این معدل برای یک کلاس دهمی خوبه ؟ خیلی احساس بدی دارم خودم …
با تشکر
دکتر شیروی
خرداد ۲۵, ۱۳۹۶
سلام خب هر چه بالاتر می روید باید بیشتر تلاش کنید و رقابت تنگاتنگ می شود. خیلی کمی معدل بالا و پایین برود ضرر نمی زند مهم این است که مداوم بخوانید و از راه نمانید.
مهدیا
خرداد ۲۰, ۱۳۹۶
من قبول ندارم شب و روز درس خوندم تلاش کردم تلااااااش کردم تهش چیشد همش الکیه همش حرفه
دیگه ادم چقدر میتونه تلاش کنه دیروز از صبح تا ۳ نصف شب درس خوندم بکوب روزای قبلشم خوندم ولی تو امتحان ۱۵ هم نمیشم پس کو نتیجه تلاش
دکتر شیروی
خرداد ۲۴, ۱۳۹۶
وای چقدر عصبانی هستید!! خدا به داد پدر و مادرت برسند که با این اعصاب چطور تو را تحمل می کنند. من هم اینقدر اعصابم خرد باشد مغزم خرد می شد و دیگر جا برای یادگیری نمی موند. آب به آن ظریفی می توند سنگ را سوراخ کند چون از رو نمی رد و ناامید نمی شد و کارش را ادامه می دهد.
نوید
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام
من وقتی درس میخونم اصلا نمیفهمم چ دارم میخونم .باید چند بار بخونمش تا متوجه بشم.
خودم فکر مینم تمرکز لازم رو ندارم.
مثلا وقتی دارم یه مطلبی رو میخونم تا نصفشو میخونم بعد یو میفهمم که چیزی از مطالبی که خوندم یادم نیست.
یا وقتی دارم درس میخونم همینطور که دارم میرم جلو ولی فکرم جایه دیگست.و بعد از چند دقیقه متوجه میشم .و زود خسته میشم و درس خوندنو میذارم کنار به خاطر همین.لطفا راهنماییم کنید.
به نظر شما ازمه به روانشناس مراجعه کنم؟
خیلی دکتر
دکتر شیروی
خرداد ۲۲, ۱۳۹۶
سلام خب اول خودت را روانشناسی کن ببین که مشکل ات چیه. آیا درس برات مشکل است. آیا پایه های درسی ات ضعیف است. آیا چه زمانهای طول بیست و چهار ساعت تمرکزت بیشتر است. اگر راه ها را امتحان کردی و نتیجه نگرفتی خوب خودت را یه جایی نشان بده.
علیرضا
خرداد ۱۳, ۱۳۹۶
سلام آقای شیروی. از شما بخاطر مطالب عالی تون تشکر میکنم . من دانش آموز سال دهم هستم من قبل از امتحان تمام کتاب رو بلدم و وقت زیادی برای مطالعه میزارم ولی امتحان هارو بد میدم بنظرتون دلیلش چیه و من باید چکار کنم ؟
دکتر شیروی
خرداد ۲۲, ۱۳۹۶
سلام دلیلش این است که یا استرس می گیری وقت امتحان یا فکر می کنی که درس را خوب خوانده ای در صورتی که درس را خوب نخوانده ای.
زهرا
خرداد ۱۳, ۱۳۹۶
سلام
من کلاس نهمم همیشه معدلم بالای ۱۹بوده،امسالم نوبت اول۱۹/۶۱شدم ولی الان که دارم امتحان های نوبت دوم رو میدم
همه امتحانام رو خراب کردم واقعا نمی دونم ،انگیزم رو دارم از دست میدم ،فقط یه سوال امتحانات پایه نهم توی کنکور تاثیر داره یا فقط دوسال قبل کنکور مهمه
دکتر شیروی
خرداد ۲۲, ۱۳۹۶
سلام نگران نباش کسی که نمی تواند از یک نوبت تا نوبت بعدی سقوط کند. نمی شود که در نوبت اول این معدل خوب را بیاوری و در نوبت دوم دیگه هیچی. سعی کن نگرانی را از خودت دور کنی و بپذیری که درسها وقتی مشکل تر می شوند هم وقت بیشتری باید صرف کنید و هم رقابت شدیدتر می شود و ممکن است قدری معدل شما کاهش پیدا کند و این اخر دنیا نیست.
سینا
خرداد ۱۱, ۱۳۹۶
سلام دکتر من یه ماه دیگه کنکور دارم،ولی اصلا به سمت درس جذب نمیشم پایه درسیم هم خوبه من سال قبل موقع امتحان نهایی تا سیزده ساعت میخوندم چون همیشه شب امتحانی بودم و فقط خستگی جسمی مشکلم بود، ولی تو سال کنکور اصلا نتونستم نمیدونم چیکار کنم،دیگه خسته شدم ، نمیتونم موانع ذهنی رو بردارم
دکتر شیروی
خرداد ۱۶, ۱۳۹۶
سلام خب حالا که باید بخوانی ولش کرده ای. این یعنی به شرایط بد در آینده رضایت داده اید و زندگی مکافاتش را ازت می گیرد.
زهرا
خرداد ۱۱, ۱۳۹۶
آقای دکتر عرض ادب و احترام دارم خدمتتون، بنده الان سال آخر دکتری هستم و خیلی اتفاقی وارد سایت شما شدم اما حقیقتا متن را که میخوندم خیلی با نوشته هاتون احساس نزدیکی کردم و البته قسمت آخر باعث شد کمی به خودم بیام چون مدتیست روی یه قسمت از تزم درجا میزنم و الان متوجه اشکال اساسی کارم شدم و اونم نگذاشتن وقت کافی و شاید کمی تنبلی چون نسبت به قبل دیرتر بیدار میشم و کمی کار با اینترنتم زیاد شده علیرغم نداشتن هیچکدام از برنامه های چت و امثالهم مانند تلگرام و … ، اما علت جسارت و کامنت گذاشتنم اول تشکر بود و بعد اینکه عرض کنم نوشته ی شما منو برد به دوران کارشناسی، قسمتهاییش رو خط به خط منم زندگی کردم همیشه از من جزوه ها رو میخواستن و موقع امتحان سر اینکه کی صندلی کناری من بشینه دعوا بود اما آخر ترم روز جشن فارغ التحصیلی بچه ها برای هرکس یه پاکت درست کردن و از بقیه خواستن ناشناس نظراتشون رو برای هم بنویسن برام جالب بود که کنار همه ی خصوصیات کلمه ی خرخون هم توی اکثر نظرات تکرار شده بود و واقعا برام جالب بود که چرا متوجه نیستن من از مطالعه کردن لذت میبردم و اونها خواندن رو کاری عبث و مسخره میدونستن ولی من هیچوقت علاقه های اونها رو و روش زندگیشون رو هرچند با دیدگاههام مغایر بود اما زیر سوال نمیبردم و برچسبی نمیزدم بهشون ولیکن کار مورد علاقه ی من از نظر اونها عجیب و شاید بیهوده بود و جالب اینکه هنوزم همکلاسی هام که شاغل شدن اگر به سوالی در کار بربخورن باوجود گذشت این سالها اولین کسی که بهش رجوع میکنن من هستم ، خلاصه که این معضل همه گیر و بسیار فراوان است…
آرزوی بهترینهارو براتون دارم
گلناز
خرداد ۸, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر خسته نباشید
من دانش اموز دهم تجربی ام تا پارسال حتی با کم درس خوندن ام معدلم بالا میشد در حدود ۱۹.۸۰ ولی امسال خیلی بازی گوش شدم و با اینکه خیلی دوست دارم درس بخونم ولی همیشه تنبلی مانع ام میشه وکم درس میخونم لطفا کمکم کنید چجوری تنبلی رو از خودم دور کنم و علاقه به درس خوندن تو خودم افزایش بدم
دکتر شیروی
خرداد ۱۶, ۱۳۹۶
سلام خب همین تنبلی و بازیگوشی باعث می شود که یکی بشود نظافتچی و دیگری بشود یک دانشمند. البته معمولا افراد تاوان تنبلی خود را در زندگی بد جور می دهند.
Saeed
خرداد ۳, ۱۳۹۶
سلام جناب دکتر بزرگوار عبدالحسین شیروی.
بسیار مفتخرم که خطاب به حضرتعالی نطقی مختصر می نگارم.
بنده دانشجوی دوره کارشناسی فقه و حقوق اسلامی هستم.
جناب دکتر بنده آنقدر میخوانم و مینویسم که چشمانم از فرط درد و دستانم از خستگی یاری نمیکنند.
بنده دو مقاله به حول قوه إلهی نگاشته ام که یکی در ترم ۵ و در همایش بین المللی علوم اسلامی انسانیچاپ شد و اخیرا که در ترم ۷ که آخرین ترم دوره کارشناسی ام هست مقاله ای دیگر نگاشتم که درصدد داوری است؛ دو پیشنهاد کتاب دارم که متاسفانه برخی از انتشارات بیان میکنند ما کتاب حداقل دانشجو دوره دکتری را چاپ میکنیم. وقتم هم برای نگاشتن بسیار ضییق است.
اوقات بین فاصله حضور استاد در کلاس را اختصاص به کار های سریع و خواندن نکات و لغات زبان اختصاص میدهم لذا به موجب این امر ناگزیر کتب عدیده ای را همراه خود دارم. دوستان خصوصا خانوم ها زخم زبان های زیادی میزنند – فلانی کلی کتاب حمل میکنه فکر میکنه که چی! دانشمند میشه! –
دکتر جان بنده ترم ۶ معدلم ۱۹/۵۰ شد و معدل کارشناسی هجده و اندی است و بحمدالله و با استعانت از پروردگارم ۷ ترمه تمام میکنم.
مشکلی که هست اطرافیان زخم زبان زیاد میزنند یکی از مصادیق را که عرض نمودم و هزار گفته و عمل نابخردانه ملال آور این عمل موجب تشویش خاطرم میگردد به طوری که گاهی تمرکز را به کلی سلب میکند و نمیتوانم درس بخوانم. درس خواندن را خیلی دوست دارم از خواندن خسته نمیشوم همانطور که گفتم تا زمانی که بدنم مساعدت کند.
با این تفاصیل چه کنم؟
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام خب حالا با خودت اینقدر کتاب نبر که زحم زبون بزنند. فکر کنم خودت هم بدت نمی آید.
اهمیت نده راهی را که می دانی درست است ادامه بده.
mahtab
اردیبهشت ۳۰, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر خسته نباشید من امسال پایه نهم هستم درواقع معدلم ترم اول ۲۰ شد خیلی به درس علاقه داشتم اما الان همه چی عوض شده میخوام درس بخونم ولی نمیتونم امروز و فردا میکنم امتحانای ترم دو هم دو روز دیگه شروع میشه و استرس تموم وجودمو گرفته که نتونم معدل خوبی برای ورود به رشته تجربی و یا ریاضی بیارم اخه انقدر معلما گفتن سوالات نهایی هست از اموزش و پرورش میاد ممکن سخته باشه دیگه انگیزه ندارم تا درس بخونم چیکار کنم خسته شدممم
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام خیلی توجه به این حرفها نکنید. بهتر است فقط درس بخوانید و فکرتان را روی درس تمرکز بدهید. بازیگوشی یکی از خطراتی است که افراد باهوش را تهدید می کند و ممکن است شما هم از همون جنس باشید. با کنترل بازیگوشی استرش شما هم کنترل می شود.
مرضیه
اردیبهشت ۳۰, ۱۳۹۶
سلام بر استاد بزرگوار،
من همیشه به این لقب متهم بودم . چون با وجود زندگی متاهلی و دو تا بچه پسر و مشغله های خاص زندگی، باز هم دارم درس میخونم … به قول شما اوایل این لقب برام سخت بود ولی حالا حس میکنم عوام وقتی نمی خوان یا نمیتونن بعضی زحمتا رو به خودشون راه بدن این عبارت رو برای بقیه به کار میبرن…
نابرده رنج گنج میسر نمی شود…
با تقدیم احترام
گلشن
اردیبهشت ۳۰, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر.من در مدرسه تیزهوشان مشغول به تحصیل هستم و الانم دهم(دوم دبیرستان سابق) هستم و در معدلم یک نمره پسرفت داشتم و معدل امسالم ۱۸.۵ شداما یکی از علل پسرفت خودم رو دوستان اطراف و هم نشینانم می دونم.آقای دکتر من با یک فردی دوست هستم که الان توی مدرسه ۴ سال از دوستیمون می گذره و خیلی با هم صمیم هستیم.اما متاسفانه این دوست من اصلا اهل درس خوندن نیست.البته نمی شه گفت اصلا.چون درس خوندنش رو پنهان می کنه از من!! آقای دکتر من هر وقت برای امتحانی آماده می شم و حسابی می خوندم دوستم به من می گفت که من هیچی نخوندم و مهمانی بودم و از این جور حرفا در صورتی که بعد از امتحان نمراتش از من بهتر می شد.من بچه بسیار مثبتی بودم به طوری که اصلا توی خونمون اینترنت نداشتیم ولی این دوستم منو کم کم درگیر شبکه های اجتماعی کرد و الان برام خییلی عادی که وقتمو پای موبایل می گذرونم البته وقتمو زیاد هدر نمی دم شاید روزی یک ساعت ولی اینم باز ارزشمندهست.من متاسفانه هر وقت درس می خونم این دوستم انگیزمو می گیره و بهم می گه خرخون در صورتی که نمرات خودش بهتر می شه!اقای دکتر عزیز من اون موقع که با این فرد دوست شدم بچه سن بودم و بی تجربه اما الان می فهمم که چه اشتباهی کردم وطبق یک حدیث تنها بودن بهتر از هم نشین بد است.اما الان ۴ سال از دوستیمون می گذره و خیلی عجیبه که من یهو در بیام به دوستم بگم که همه چی رو قطع کنیم.دو واقع توی یک باتلاق گیر کردم.پیشنهاد شما به عنوان یک فرد با تجربه و آگاه چی هست؟آیا من باید از دوستم دوری کنم؟
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام، من توصیه نمی کنم که با کسی قهر کنی یا ارتباطات ات را کلا قطع کنید. بهتر است اولا تحت تأثیر حرفاش قرار نگیری و کار خودت را بکنی و ثانیا اهسته آهسته و عملا نشان بدهی که به خیلی از حرفهاش علاقه مند نیستی. بگذار ایشون بفهمد که دیگر نمی تواند آنطوری با شما رفتار کند. در ضمن اگر به ات گفت خر خونی تو هم با شوخی یه چیزی دیگر به اش بگو ولی زندگی ات را و آینده ات برای قضاوت و حرف یک فرد دیگر که به قول خودت به ات راستش را هم نمی گوید خراب نکن. ما می توانیم در کنار دیگران باشیم نه خیلی آشتی و نه خیلی قهر. راهمان را باید دنبال کنیم این مهم است.
مینا
اردیبهشت ۲۹, ۱۳۹۶
دکتر شیروی لطفن همیشه بنویسید .
هروقت ک تونستید هرچیزی ک باشه. نوشته هاتون واقعن امید و ایمان به زندگی کار و تلاش رو در ادم زنده میکنه این رو از ته دل دارم میگم.
ی عالمه وبلاگ و سایت هست ک اغلب نویسنده هاش هم جوونن ولی اکثر مطالبشون غمگین پراز نامیدی و کلن شر و وره. و همونطور ک خودتون گفتید حشر و نشر با ان ها یا خوندن مطالبشون ادم رو ناامید و پژمرده میکنه.
با وجود سایت شما حداقل این وقت گذرونی در اینترنت ی تاثیر مثبتی داره
ملیکا
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر.
به درس خوندن خیلی علاقه دارم ولی از اون بیشتر به علم آموزی. ولی فک می کنم این روزا نظام درسی از خلاقیت، علم آموزی، نوآوری و….. دور شده و مطلقا روی تست، نمره و ….. تمرکز داره.نمی دونم منظورم رو می فهمید یا نه؟
نمی دونم حق بامنه یعنی واقعا از هدف اصلی دور شدیم یا اینکه من توقعم از خودم زیاده یا شایدم مغرورم. نمی دونم به هر حال.
این موضوع انگیزمو کم کرده.من نمی خوام فقط بخونم، من می خوام بدونم.
تازه ای کاش به من می گفتن خرخون. این روزا دشمنام بهم می گن مطمئنا از درس زده می شی.این جمله آزارم می ده. رو مخمه .فک کنم روم اثر بذاره.
خدایا نابودشون کن.
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام حرف شما درست است. آنچه نادرست است آن است که باید از سد این تستها رد شوید تا به مطلوب خوب برسید. پس به عنوان راه و نه مقصد به آن نگاه کنید تا قدرت بگیرید.
محمد
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر راستش من اونقدری درس میخوندم ک حتی خونواده هم نگران حال من شده بودند و فکر میکردن ک گوشه گیر و منزوی شده ام اما الان ک ب سال کنکور رسیده ام بی میلی ب درس در من بیداد میکنه و میدونم ک بخاطر اینه ک مغز دیگه ب درس اعتقاد نداره ولی راستش نمیتونم و نمیدونم ک چطوری باید این اعتقاد دوباره در من پرو بال باز کنه و البته با اینکه ب مشاوره تحصیلی اعتقاد ندارم ولی چندین بار رفتم و نتیجه هم نگرفتم ممنون میشم اگه راهنمایی کنید
با تشکر فراوان.
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام خب خیلی از خانواده ها به خصوص که زیاد اهل درس نبوده اند قدری که بچه ها درس می خوانند نگران می شوند در حالی که از درس خواندن کسی تا به حال بلایی سرش نیامده است. شاید شما هم باورتان شده که خیلی درس می خوانده اید. معمولی حالا درس بخوانید که احساس خطر نکنید. خیلی بچه ها هستد که پدر و مادر را سرکار می گذارند که چقدر درس خوان هستند.
مائده
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۶
سلام استاد گرامی.یاد دوره ی کارشناسی وروزهایی که سرکلاس حقوق خانواده ی شما می نشستم وافتخارشاگردی شمارو داشتم بخیر.الان دانشجوی ارشد دراصفهان هستم و همکلاسیام بهم کلی غبطه میخورن که شما یک زمانی استاد من بودین.زنده باشید
مینا
اردیبهشت ۲۳, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر. کامنت های زیادی از بچه های کنکوری دیدم.من هم کنکوریم. دو ماه مونده به کنکور و تازه شروع کردم.
از همه کتاب ها مباحثی ک بیشترین سوال ها ازش میاد رو جدا کردم درصد های نسبتن بالایی میشه البته مباحث کمن.
فقط چیزی ک من رو میترسونه خودمم. خیلی وقت پیش قرار بود شروع کنم البته خوندم ولی فقط زیست. چیزی ک باعث میشه ی دفه فلج بشم فکر کردن به اینه که الان من فقط مباحث۳۵سوال زیست کنکور رو میخونم یعنی ۷۰% ایا میتونم عین۷۰% رو جواب بدم.چون جوابی برا این سوال ندارنم و ی سال هم پشت کنکور بودم همش هم تو فکر پزشکی ی دانشگاه خوبم ی دفه ول میکنم تا ی هفته بعد.نمیدونم همش با خودم میگم تو هیچ جایی هیچ قانونی من باب اینکه( باید از تابستان شروع به درس خواندن کنید و تا کنکور روزی ۱۲ساعت بخوانید و فقط در این صورت موفق میشوید) نوشته نشده. پایه ام هم قویه ولی خوب فراموش کردم .حس میکنم ک میرسم همه مباحثی ک میخوام رو بخونم فقط نگران کیفیتم ک ایا واقعن هر چی خوندم رو میتونم جواب بدم یا نه.
از شما میخوام به عنوان ی بزرگتر ک کنکور رو پشت سر گذاشتید منو راهنمایی کنید . به نظرتون زیادی خوشبین نیستم . یا زیادی بدبین. از بعضی بزرگ تر ها ک میپرسم میگن تازه میخوای شروع کنی؟؟؟ ی جوری ک میترسم و فک میکنم نمیشه. به بعضی های دیگه هم ک میگم میگن :چند سال دیگه به الان میخندی و ادم هر وقت ک بخواد و شروع کنه میتونه قبول شه. نمیدونم گاهی با خودم فک میکنم اینا بهانه س برا شروع نکردن. ولی واقعن نمیدونم چکار کنم نمیتونم بدون فکر کردن به نتیجه تلاش کنم . شما به عنوان کسی ک کنکور دادید به من بگید به نظرتون میتونم (رک بگم) معجزه کنم؟ البته در صورت تلاش زیاد و اجرای برنامم. به نظر شما میشه عین ۳۵سوال زیستی ک مباحثش رو خوندم جواب بدم.همش احساس میکنم باید ی درصدی کمتر از اون درصد هایی ک میرسم بخونم درنظر بگیرم ولی این یعنی قانع شدن به ی رشته پایین تر و یا ی دانشگاه کوچیک.ممنون میشم جوابم رو بدید
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام به چای این افکار وسواس گونه تلاش کنید که در وقت باقیمانده در آزمون قوی و آماده حاضر شوید. بقیه با خدا. اینقدر با این افکار خودت را زجر ندهید.
نهال سادات
اردیبهشت ۲۳, ۱۳۹۶
سلام استاد بزرگوار،، من از خوندن وبسایت شما و ملاحظه صبر و منش والای شما در کمک کردن به دیگران شرمنده شدم و از خودم خجالت کشیدم. استاد یزرگوار من سی ساله هستم و دکترای دارم و عضو هیات علمی دانشگاه هستم، خیلی از شما درس گرفتم و شما رو الگوی خودم قرار میدم.
استاد عزیز موضوعی هست که ذهن منو به شدت مشغول کرده خیلی ممنون خواهم شد اگر نظرتون رو بفرمایید، رشته من به رشته حقوق خیلی نزدیکه و من میبینم دوستم که با هم سال پیش دکتری گرفتیم ولی ایشون حقوق خونده در مدت سه سال پیشرفت مالی بسیار زیادی کرده یعنی سه سال پیش همزمان با پایان دکتری پروانه وکالت هم گرفت ولی الان درامدش حداقل ماهیانه ده برابر حقوق من به عنوان استادیار پایه ۴ هست. ایا واقعا یک وکیلی که سه سال از مدت دریافت پروانه ان گذشته تا این حد درامد دارد؟ من هم فکر کردم و رفتم در رشته حقوق کارشناسی ثبت نام کردم ایا به نظر شما در سن سی سالگی کار درستی انجام داده ام؟ و ایا من هم میتوانم چنین رشدی داشته باشم، من زیاد اهل مطالعه و شاگرد اول دوره دکتری و تمام مقاطع تحصیلی ام بوده ام ولی احساس میکنم راه را اشتباه رفته ام و اینهمه زحمت را باید در رشته حقوق میکشیدم تا حداقل درامدم اینقدر کم نباشد چون به رشته حقوق هم علاقه دارم. ببخشید که طولانی شد ولی خیلی مایلم راهنمایی شما رو داشته باشم و پیشاپیش تشکر میکنم برای وقتی که میگذارید.
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام درآمد در رشته حقوق بستگی به عوامل متعددی دارد و گاهی هم در مورد درآمد وکلا غلو می شود. من هم ده ها بلکه صدها را می شناسم که با داشتن پروانه وکالت خرچ معمولشان را هم نمی توانند تأمین کنند. بلاخره تقلید از ایشان ممکن است جواب ندهد.
کنکور مشکلی که برایم راه حلی ندارد
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر من دانش آموز کنکوری هستم و خیلی درس می خونم اما هیچ فرقی نمی کنم موقع مطالعه تمام مطلب رو می گیرم و هنگامی که تست ها رو میزنم بیشتر تست ها درست هستند و معلمانم در مدرسه فکر می کنند که من همیشه نفربرتر آزمون ها هستم و روی تست های غلطم هم کار میکنم اما اگر یه بار دیگه با اونا روبه رو بشم کاملا یادم رفته من ابتدای سال تحت نظر یکی از مشاوران خیلی معروف تهران بودم اونم خیلی متعجب بود روز به روز ناامیدتر و روز به روز دارم دیوانه تر میشم احساس میکنم دیگه مغزم گنجایش نداره و هرچی میخونم بدتر میشه لغات زبان رو تا حالا هزار بار با دقت خوندم ولی دوباره یادم میره لازم به ذکره که در آزمون های سطح هوش نمره ۱۳۰ رو آوردم و همیشه همه از باهوشی من حرف میزدن اینارو گفتم که شاید شما راه حلی برای منی که در دنیای تاریک شکست قرار دارم داشته باشید .
دکتر شیروی
خرداد ۱۵, ۱۳۹۶
سلام اینقدر خودت را درگیر نکن. استرس و فکرش بیشتر دارد اذیت ات می کند. تا می توانی در این آزمونها شرکت نکن و آنقدر خودت را درگیر نتایجش نکن. اگر مرتب آزمون بدهی و مرتب خودت را براش آزار بدهی فقط راندمان ات می آید پایین. بنظرم بیشتر اینها فکر و خیال است و درس آنطور نیست که اینقدر زود فراموش شود.
Perspolis
اردیبهشت ۱۶, ۱۳۹۶
سلام ببخشید نمیدونم چرا وقتی درس میخونم خوابم میگیره حتی وقتی هم ک تازه از خواب بیدار شدم
هروقت ک درس میخونم هواسم ب همه جا هست اما درس نمیدونم چرا؟
دکتر شیروی
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
سلام، عدم تمرکز به دلایل متعددی است. البته اینکه وقت بهار قدری خواب آلود باشید طبیعی است. ولی خواب زیاد می تواند ناشی از کسی، افسردگی، شکم پر، بی تحرکی و بی انگیزگی باشد. کسی که هدف بلندی مد نظرش است حتی اگر یک هفته یا یک ماه کسل باشد، راهش را پیدا می کند ولی کسی که انگیزه ندارد و تنبل است دنبال بهانه است که درس نخواند.
ویدا
اردیبهشت ۱۶, ۱۳۹۶
سلام
من ترم ۴ رشته امار هستم همیشه کتابام جلوم بازه ولی حس میکنم اونطوری که باید بخونم نمیخونم و فقط یک نمره یا نیم نمره از رقیبام زیاد میشم معدل من۱۷/۱۴ هست من میخام هم درس بخونم هم تفریح ولی وقتی از کتابام دور میشم اضطراب میکیرم
دکتر شیروی
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
سلام عدم تمرکز یکی از مشکلات رایج است. یکی از دلایل عدم تمرکز مشغول شدن به چیزهایی است که باید برای آنها وقت جداگانه اختصاص دهید. اینکه همیشه با کتاب هستید خوب نیست ساعتی را قشنگ استراحت کنید و بعد ساعاتی را قشنگ متمرکز درس بخوانید. خودتان را اذیت نکنید. نه درس نه تفریح شده کار شما
مصطفی
اردیبهشت ۱۱, ۱۳۹۶
اقای دکتر یه برنامه درسی میتونید بدید لازم دارم افت بسیار شدید داشتم معدلم قبلا نوزده پایین نبود اومدم دبیرستان شد چهارده یه برنامه خوب میخوامممنون
دکتر شیروی
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
مصطفی! برنامه درسی را باید از یک مشاور بگیرید ولی خب باید بدانی که درسهای دبیرستان سخت تر می شود و باید بیشتر مطالعه کنید. البته یک مشکل در سن شما تمرکز است که با این وسایل الکترونیکی تمرکز خیلی سخت شده است. استفاده از تلفن و اینترنت و شبکه های اجتماعی بزرگترین چیزی است که تمرکز را از بین می برد و شما را با مشکل درسی روبرو می کند.
مرضیه
اردیبهشت ۱۰, ۱۳۹۶
سلام.من دارم برای ازمون تیزهوشان اماده می شم و تا چند روز دیگه بیشتر وقت ندارم من واسه مدرسه هیچ وقت زیاد نخوندم و در حد مرگ هیچ وقت درس نخوندم برای امتحان هیچ وقت نخوندم و برای پرسیدنی هم فقط کتاب رو یه نگاه می کردم با این وجود شاگرد اول کلاس بودم یه همکلاسی دارم که خیلی درس می خونه و هم سطح منه هم کلاسی هام میگن که درصد قبولی من در تیز هوشان بالا تر ولی من همچین فکری نمی کنم چه باهوشی که درس نمی خونه بیشتر درس نخوندن من بخاطر این که هر وقت اومدم بخون موضوع برام تکراری بوده و من بیشتر از این ها اطلاعات داشم و وقتم رو صرف کتاب های دیگه مثل فلسفی می کردم ولی الان امید ام رو برای تیزهوشان از دس دادم واسه تست زدن انگیزه ندارم و فقط این جمله رو با خودم تکرار می کنم (من که تیز هوش نیستم و نه خر خون تیز هوشان مال باهوش هاست)میدونم واسه من که کم سن هستم مشارکت تو این جور چیز ها زوده و بیشتر به درد سال اخری ها می خوره ولی برای من از همین سن موفقیت مهم (۱۲ساله)
دکتر شیروی
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
سلام مرضیه جان! شما هم درس می خوانی. اما کسی که درس خوان است معمولا خودش را باور ندارد و بیشتر درس می خواند و همین باعث می شود که باز درس بخواند. شما هم درس می خوانی. خب حالا هر چه بالاتر می روید باید بیشتر مطالعه کنید. من مطمئنم شما در درس خواند موفق خواهید شد.
فرشید
اردیبهشت ۱۰, ۱۳۹۶
ببخشید من بچه باهوش کلاس بودم الان یه چند وقتی میشه امتحان هامو پایین میارم و خیلی ناراحتم من باید چکار کنم درس بخوانم الان اصلا نمیتونم بخوانم یکم از درس دل زده شدم
کلاس۸
دکتر شیروی
اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۶
فرشید جان دلیل اینکه نمرات پایین شده است این است که کم درس می خوانی. حالا اینکه دلیل کم خواندن درس چی است خب می تواند دلایل متعددی داشته باشد. افراد درس خوان انگیزه بیشتری برای درس خواندن دارند و درس خواندن برای آنها سخت نیست و بنابراین موفق می شوند. در صورتی که درس خواندن برای افراد تنبل سخت می شود و همین باعث می شود که کمتر درس بخوانند و هر روز وضع درسی آنها بدتر شود.
مصطفی
اردیبهشت ۴, ۱۳۹۶
سلام نمیدونم چرا هر چه قدر درس میخونم حفظ نمیشم حتی تو دلم هم میخونم ولی بعد این که درس تموم شد برمیگردم دوره کنم وقتی سوالاتو میبینم هیچوکودومشون یادم نیست نمیدونم چرا ؟؟؟
دکتر شیروی
اردیبهشت ۹, ۱۳۹۶
سلام خیلی وقتها ادم فکر می کند که نمی داند ولی در واقع بلد شده است. بلاخره چون حافظه افراد با هم فرق دارد، ممکن است لازم است شما بیشتر تکرار کنید. در ابتدای صبح ممکن است حفظ کردن بهتر باشد. البته روش صحیح درس خواندن حفظ کردن نیست. شما باید آنقدر آن درس را مطالعه کنید که مطالب آن در ذهن شما حک شود نه حفظش کنید مثل طولی
امیر
اردیبهشت ۱, ۱۳۹۶
سلام
چرا وقتی میشینم سر درس حوصله ی درس خوندن رو ندارم؟درصورتی که قبل از نشستن سر درس حالشو داشتم؟
چطوری میتونم علاوه بر درس های خودم کتاب های اضافه کارکنم؟فقط لطفا بجز برنامه ریزی درباره ی آخرین سوالم پاسخ دیگری بدهید!!!
و لطفا جواب دو تا سوالمو بدید
چون راسیاتش نمیدونم چه شکلی برنامه ریزی هم کنم؟
ممنون
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام خب مغز ما به ما می گوید که آیا حوصله درس خواندن را داریم یا نه. پس باید بر ذهن کنترل داشت که هر دستوری که دوست داشت صادر نکند و مطیع ما باشد.
نیلوفر
فروردین ۳۱, ۱۳۹۶
سلام دکتر کمک میخوام .. یه خورده امید … سال سوم هنرستانم مرداد کنکور دارم … دکتر میترسم خیلیییی میترسم خیلی خیلی .. وقتی دوستام دارن درس میخونن من همیشه نگرانم که اونا از من جلو ترن من عقبم! من هیچی بلد نیستم ! همیشه اینا میاد تو ذهنم همیشه درگیر بقیم .. نمیخوام اینطور باشه .. خیلی خیلی فکرم مشغول دیگران میره هر روز از ترس اینکه کنکور تهران قبول نشم دارم گریه میکنم .. از مهر نشستم خوندم … حالا اومدم سوالا کنکور پارسال رو تست بزنم هیچی بارم نیس خیلی میترسم قبول نشم درگیرم … خیلی زیاد از یه طرف درگیر دوستامم که جلوتر از من باشن از یه طرف اشناها که همش میگن .. تو که قبووولییی … از یه طرف اینکه نتونستم کنکور ۹۵ سوالاشو درست بزنم کمک میخوام .. یه چیزی بهم بگید اروم شم .. سوم حسابداری .. معدل ترم اول ۲۰ دارم میمیییییرممم😭😭😭
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام اینکه شما قدری نگران این باشید که همکلاسی های شما از شما جلو بزنند برای پیشرفت لازم است ولی اگر بیش از حد آنها برای شما دغدغه ذهنی ایجاد کند کم کم دچار حسادت مخل و مضر مبتلا می شوید که بر موفقیت شما اثر منفی خواهد داشت. تلاش خودتان را بکنید و خیلی به دیگران کاری نداشته باشید. به زودی حتی اسم آنها را که حالا روشان حساس هستید یادتان نمی آید. پس نگران آنها و موفقیت آنها نباشید در ضمن دنیا آنقدر بزرگ است که همه آنها که موفق شوند جا برای شما کم نمی شود.
خسته..
فروردین ۲۹, ۱۳۹۶
.با سلام و خسته نباشید ب دکتر عزیز دکتر لطفا کمکم کنین من دانش اموز سال دهم تیزهوشان هستم مدتی هست ک درس فیزیک رو میخونم ولی کم میشم من واقعا چیکار کنم واقعا تمام تلاشمو کردم و بعدد اینکه من خیلی بازیگوشم و با اینکه دلم میخواد و اینده ی کاشفی چیزی بشم ولی این بازیگوشیم نمیزاره شما گفتین من چه شب هایی ک تا صب بیدارمیموندم متوجه صب شدن نمیشدم خب شما چی میخوندین درس مدرسه واقعا جذاب نیست ما چیکار کنیم واقعا بعد از گرفتن نمرم چند روزی افسرده و بی تفاوت شدم….برای من روزی چند ساعت درس خوبه من س سال دیگ کنکور دارم و از وقتی اومدم متوسطه اول لای تستو باز نکردم ایا الان دیره؟و بعد اینکه من تابستون چجوری درس بخونم خواهش میکنم کمکم کنین..چجوری متا شما عاشق مطالعه باشم…(راستی من دانش آموز دختر هستم)
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام، خسته جان اول باید خستگی را از خودتان دور کنید و اسمتان را عوض کنید. دانش آموزان باهوش بازیگوش هم هستند و اگر بتوانید بر این بازیگوشی و خستگی چیره شوید، حتما موفق می شوید. من فقط می خوانم به نتیجه آن کاری ندارم.
امیر
فروردین ۲۸, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر.
من دانش کلاس دهم تجربی ام
میخواستم بدونم که زیاد درس خوندن مشکلی برای بدن و روح ایجاد نمیکنه
شب هم اگه ۴یا۵ساعت بخوابم اشکال نداره؟
ظهر ها هم ۱ساعت میخوابم
تشکر از مطلب عالیتون
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام هفت ساعت بخواب مشکلی پیدا نمی کنید.
حجتی
فروردین ۲۸, ۱۳۹۶
سلام روزتون بخیرمیخوام ازتون مشاوره بگیرم به نظرتون حتمابچه هابایدمدرسه برن یامامیتونیم توخونه باهاشون کارکنیم من پسرکلاس اولی دارم دیشب پسرم برام تعریف کردکه دوتاازهمکلاسی هاش به زورآمدن تودستشویی ودررویکی ازبچه هابسته بود واون یکی هم. دادمیزده خیلی نگرانم شوهرم میگه دیگه این مدرسه دولتی رونره تاسال بعدخودم فکرمیکنم که اصلاا جازه ندم بره مدرسه خودم قبلامعلم بودم باهاش کارکنم بره امتحان بده نظرشما چیه تشکرازهمفکری شما
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام، حتما باید بروند. نمی شود که بچه را از جامعه دور کرد. بلاخره روزی باید به جامعه برگردد که ممکن است خیلی دیر شده باشد.
علی
فروردین ۲۸, ۱۳۹۶
باسلام
ضمن تشکرازشما استادگرامی که از آفت غرور که امروزه گریبانگیر عالمان شده به دور هستید و وقت گرانبهای خود را در اختبار جویندگان راه علم قرار می دهید.
ایتجانب دانشجوی دانشگاه اصفهان روزانه در دو رشته ی حقوق و علوم سیاسی هستم(تححصیل همزمان استعداد درخشان)و با موفقیت رشته ی اول راتمام و ترم آخر رشته ی دوم هستم.به تازگی ازدواج کرده ام و مثل سابق توانایی درس خواندن را ندارم .از اینکه از محیط علمی در حال دور شدن هستم هراس دارم.به دنبال توصیه یا تجربه ای هستم که بتواند به من در جهت جمع دوامر ازدواج و تحصیل علم مانند سابق کمک کند.باتشکر
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام من زمانی درس دانشگاهی را شروع کردم که ازدواج کرده و دارای دو فرزند بودم. خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
Amirhoosen
فروردین ۲۸, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر شیروی من دوران ابتدایی کلاس اول همه ی نمراتم بیست بود‌ویادم‌می‌اد‌که‌مادرم‌برام‌جایزه‌خریدیه‌مداد‌نوکی کلاس دوم شد ۱۸ وهمین طور پسرفت کردم کلاس پنجم درس ریاضی رو تجدید اوردم در دوره راهنمایی رو‌درسم افت کرد معدلم شد سیزده وهمینطور اعتمادبه‌نفسم‌هم‌کم‌شد‌‌دیگه‌خودمو‌باور‌نداشتم یه‌راهکاری‌چیزی‌بدین‌تا‌موفق‌بشم‌مشکل‌حافظه‌هم‌دارم‌سعی‌کردم‌باتغذیه‌خوب‌تقویتش‌کنم‌الان‌هم‌پیش‌‌دانشگاهی‌هستم‌‌‌خرداد‌باید‌امتحان‌بدم‌‌راستی‌پراکندگی‌افکار‌‌دارم‌‌من‌درس‌های‌حفظی‌رو‌می‌تونم‌قبول‌شم‌‌اما‌درسی‌مثل‌ریاضی‌رو‌باید‌چه‌کار‌کنم‌کمک‌کنید……………………..
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام خودت می گویی که اشفتگی افکار دارید. اول باید ذهن را صاف کرد و نگذاشت اشغالها آنها را پر کنند. ثانیا ممکن است پایه های شما ضعیف باشد که باید ابتدا این پایه ها قوی شود.
امیرحسین
فروردین ۲۷, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر .من دانش اموز کلاس دهم رشته تجربی مدرسه نمونه دولتی ام.
در نوات گذشته در من خوب و بین ۱۹.۹۰ تا ۲۰ بوده
اما امسال افت شدیدی پیدا کردم .
راهنمایی میخوام درباره اینکه چقدر درس بخوانم
چگونه بخوانم و خسته نشوم
ایا شب درس بخوانم یا صبح .صبح از چه ساعتی و شب از چه ساعتی
دکتر شیروی
اردیبهشت ۸, ۱۳۹۶
سلام خب خیلی ها هستند که سالهای اول درسشان خوب است ولی کم کم درسشان بد می شود. دلایل این امر زیاد است. یکی ممکن است هیجانان و مشکلات دوره بلوغ است که فرد را درگیر می کند. فضای خانواده، آینده شغلی، امید به آینده، تنبلی، بازیگوشی و بهره هوشی می تواند برخی از این دلایل باشد. بنظرم تمرکز در زمان مطالعه و کلاس و مطالعه می تواند حتی بهره هوشی پایین را موفق کند. اینکه شب با صبح درس بخوانید بیشتر به بدن شما و عادات برمی گردد. هر وقت که حوصله دارید و درس را بهتر می خوانید درس بخوانید چه شب چه صبح
ملیسا
فروردین ۲۵, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر
من به طور کامل درسم رو میخونم و هرچه سوال در منزل حل میکنم بلدم و به راحتی به سوالات جواب میدهم اما سر جلسه به شدت اضطراب میگیرم و تمرکزم را از دست میدهم نمره هایم خوب بود اما در حال افت کردنم واقعا دیگر اعتماد به نفس ندارم
دکتر شیروی
اردیبهشت ۶, ۱۳۹۶
سلام، ریشه این اضطراب چی است؟ ترس از پدر و مادر یا سرزنش آنها. گاهی هم شما خوب درس نخوانده اید و نمراتان کم می شود و آن را تقصیر استرس می گذارید. گاهی هم در جواب دادن کند هستید و نمی توانید زمان امتحان را مدیریت کنید. اینها همه ناشی از استرس نیست.
ملیسا
فروردین ۲۴, ۱۳۹۶
سلام
من به شدت سرجلسه امتحان استرس میگیرم و اعتمادبه نفس به شدت پایینی دارم نمره هام خیلی دارن میان پایین اشتباهات امتحان هام خیلی خنده دار هست و همه اش از سر بی دقتی خسته شدم لطف بفرمایید راهنمایی کنید
دکتر شیروی
اردیبهشت ۶, ۱۳۹۶
سلام خب بی دقتی می تواند علل زیادی داشته باشد. اول اینکه کم درس خوانده اید و بنابراین روز امتحان در دادن جواب صحیح دچار سردرگمی و تردید می شوید. دوم می تواند ناشی از استرس باشد که نباید این خیلی همیشگی باشد.
Negar
فروردین ۲۴, ۱۳۹۶
سلام،ن یه سوال داشتم،من دانش آموزی هستم که بسیار بی دقتم،و نمبدانم چرا در هنگام صبح نمیتوانم به خوبی تست،بزنم،میشود مرا یاری کنید
مثلا پاسخ تستهایی را که بلدم جابه جا میزنم یا حتی در صبح نمیتوانم درست بزنم با آنکه آنهارا میفهمم
دکتر شیروی
اردیبهشت ۴, ۱۳۹۶
سلام، تمرکز ممکن است به این دلیل باشد که خیلی می خوابید یا کم می خوابید خوابتان را روی هفت ساعت تنظیم کنید و صبحانه نیز بخورید بعد امتحان کنید.
زهرا
فروردین ۲۲, ۱۳۹۶
سلام دکتر…. من یک «خر نخون» هستم، در طول ۱۲ سال تحصیلم یادم نمیاد یک ساعت مثله بچه آدم نشسته باشم و درس بخونم…
کمتر از سه ماه دیگه کنکور دارم و میخام پزشکی قبول شم، چه کنم؟؟
میخام مثله شما یه خر خون باشم، یه آدم پر تلاش و موفق، میخام ۶ ساعت بدون خستگی بشینم و درس بخونم، جوری که گذر روز و شب رو احساس نکنم،، ولی نمیشه… زود خسته میشم…
به قول ما دهه هفتادیا« اصلا حسش نیس درس بخونم»
کمکم کنید
دکتر شیروی
فروردین ۲۳, ۱۳۹۶
سلام اولا با شش ساعت درس خواندن کسی به جایی نمی رسد و باید حداقل ده سال بخوانید. ثانیا دلیل اینکه بعضی از افراد در درس موفق می شوند این است که درس خوانها درس خواندن برایشان سخت نیست والا اگر چیزی برای انسان سخت باشد نمی توان خیلی مقاومت کرد. باید ذهن اتان طوری باشد که احساس راحتی با درس بکنید تا موفق شوید.
شاگرد اول پارسال
فروردین ۲۱, ۱۳۹۶
سلام من دانش اموز سال دهم دبیرستان نمونه هستم سال قبل معدلم بیست بوده و به طور عجیبی همه ی معلما و بچه ها منو دوس داشتند و در کل مورد اعتماد و علاقه همه بودم و در اون مدرسه شاگرد اول بودم و اسمم به نوعی برند شده بود اما امسال تحولی در من ایجاد شد که اصلا از ان راضی نیستم اول امسال مثل سال قبل بودم اما کمی که گذشت برگشتم به وضعیت چند سال پیشم که درسم ضعیف تر بود و الانم شاگرد دهم کلاس هستم و نتوانستم خودم را به معلم ها اثبات کنم و بسیاری فکر میکنن که من در همین سطح هستم دلیلش را دقیق نمیدانم علاقه ام نسبت به درس خیلی کم شده لطفا کمکم کنید واقعا دارم کم میارم😔
دکتر شیروی
فروردین ۲۳, ۱۳۹۶
سلام همانطور که می گویید علاقه اتان به درس کم شده است و برای یادگیری و زحمت کشیدن انگیزه لازم را نداری. درس خواندن برایت سخت شده است و انگار وقتی درس می خوانی عذاب می کشی. باید مغزت را دوباره Reset کنی. اینقدر با موبایل ات بازی نکنی و انگیزه درس خواند را در خودت تقویت کنی. تو توانایی آن را داری ولی خب انگیزه اش را از دست داده ای.
یاسر
فروردین ۲۰, ۱۳۹۶
سلام من دانش اموز پایه دهم هستم رشته انسانی خودم مثل خر میخونم ولی چی سر امتحان هیچی به ذهنم نمیاد لطفا جواب بدین دارم ناامید میشم درسمو ویل میکنم بخدا باور میکنی همه رو خودنم ولی اخر نمره ام ۱۱ شد دلیلش چیه یعنی مشکل از کجاست
دکتر شیروی
فروردین ۲۳, ۱۳۹۶
سلام یاسر جان این مشکل می تواند به چند دلیل باشد. یک اینکه شما کم می خوانی و فکر می کنی خیلی خوانده اید. ۲- پایه های دروس شما ضعیف است ۳- در خواندن تمرکز نداری و فقط مشغول هستی ۴- در امتحان استرس داری.
سینا
فروردین ۱۸, ۱۳۹۶
با سلام.
مقاله تحسین برانگیز شما که با اشعار منحصر به فرد حضرت مولانا آراسته شده را خواندم سپس دومرتبه بیتی را از شاعری که فکر میکنم هردو به آن ارادت خاصی داریم به یاد آوردم. که دراین بیت مشکل بی حالی ظاهری و پوچ برخی را در مورد جهد و کوشش و پاداش چند روزی تلاش آورده شده:
سر شکسته نیست این سر را مبند ** یک دو روزک جهد کن باقی بخند
تنها این شعر در بند بی رمقی جوانان در مقاله بینظیر شما کم بود.
موفق باشید.
هومن
فروردین ۱۲, ۱۳۹۶
سلام ببخشید من معدلم تا الان که کلاس نهم هستم بیست بوده ولی من از درس خوندن دیگران یک بچه ی تنبل هم می ترسم اگر کسی بگو من فلان درس و خوندم ازمی میرم به خود م یگویم نکند از من جلو بزنه و….و وقتی درسی رو می خونم هی می ترسم یادم بره دوباره میرم مرور می کنم تا وقتی در حد مرگ خسته بشم لطفا کمکم کنید
دکتر شیروی
فروردین ۱۳, ۱۳۹۶
سلام اینقدر هومن جان خودت را درگیر این افکار نکن. انسانی موفق است که کاری به کار دیگران نداشته باشد. البته اینکه تلاش کنید از دیگران عقب نیافتید خوب است ولی بنظرم اینطوری که تو داری می روی دوچار اضطراب و ناراحتی و ضعف اعصاب خواهی شد و در آینده روی کیفیت درس ات اثر بد می گذارد.
کوثر
فروردین ۱۱, ۱۳۹۶
سلام من دانش آموز پایه دهم هستم رشته ام تجربی و باید با توجه به رشته خیلی تلاش کنم .از نظر دیگران من خرخونم نمی دونم چرا !؟من مثل بقیه درس می خونم ولی اونا واژه ی خرخون و به من نسبت می دهند و همین باعث شده دیگران انتظارات بیشتری در درس جواب دادن ،نمرات امتحانات از من داشته باشند .من قبل از اینکه تو کلاس نمره ی امتحانمو بدونم دو ردیف عقب تر خبر دارند!اونقدر که نمره های من براشون مهمه.راستش اول سال که به من می گفتند خرخون احساس بچه درسخونی بهم دست می داد ولی از یک زمانی به بعد دلم می خواست از دید همه محو شم و هیچ کس منو تو کلاس ،پا تخته،موقع ورقه گرفتن نبیته…این احساس درست از زمانی شروع شد که کارنامه ها رو دادند و من واقعا بر اساس تلاشم نتیجه ای ندیدم،وقتی اسامی شاگرد ممتازا رو زدند و من به حال خودم افسوس خوردم که با وجود این همه تست زدن ،با وجود این همه به قول بچه ها خرخونی!نتونستم حتی معدل بالایی بگیرم..
معدلم۱۸.۵۳شده وسال اولم ،مشاور مدرسمون می گفت این افت برای سال اولی ها عادی و چیز عجیبی نیست ولی من تو دلم می گفتم برای سال اولی هایی که هنوز رفتارای معلم دستشون نیومده ،برای اونایی که هنوز فرق بین شیمی و فیزیک و نمی دونن،برای اونایی که از اول سال نمرتاشون کم میشده ،برای اونایی که هنوز به سخت درس خوندن عادت ندارند….نه من ،منکه از همون روز اولی که کتابمو از لوازم تحریر گرفتم شروع کردم به خوندن تست های اون فصل رو بدون تدریس معلم زدم حتما الان می گین اه چه خرخون ،ولی نه من خرخون نیستم چون نمراتم با توجه به درس خوندنم خوب نمی شه ،البته نه همش ناشکری نکنم …من یادمه اولین جلسه زیست که هنوز نمی دونستیم این معلم روش تدریسش چطوریه وقتی می خواست بپرسه بچه ها گفتن خانوم زیاد بود و سخت آخه سه تا درسو می خواست بپرسه!!ولی گفت من کاری ندارم من می پرسم اما گفت یکی داوطلبی بیاد تا بقیه با سوالا آشنا شوند من رفتم ،رفتم و نمره ی کامل گرفتم…خیلی از این جسارتم خوشم اومد راستش اولین جسارت بزرگم بود …وقتی می خواستم بشینم معلمون گفت چندبار خوندی تا یاد گرفتی ؟ من به دروغ گفتم دو بار …اون گفت ببینین خانوم xبا دوبار خوندن یاد گرفتن کجاش سخت بود ؟ولی اون نمی دونست من اون درسارو تو تابستون خوندم و تا حدودی روش مسلط بودم ولی بعد از اینکه درس داد تا ۳صبح داشتم می خوندم که از استرس یادم نره!تا ۳صبح برای دانش آموزی که جلسه اول زیست اش هست بیدار موندن برای زیست خوندن زیاد نیست؟ از اون روز به بچه خرخون معرفی شدم .اونا فکر می کنن من الکی الکی تونستم زیست کامل بشم نمی دونستن که به قول شاعر رنج دوران کشیدم!! معلمامون منو دوست دارند ومعلم زیستم روز جلسه اولیا گفت من به دخترتون افتخار می کنم…این جمله قشنگی بود ولی تا قبل امتحانات نوبت اول!نمره زیست نوبت اولم۱۸.۲۵شد اونم تازه با۰.۵نمره ارفاق!نگاه کنین نمره ی یه شاگرد خرخون بشه این!طوری شده که بعد نوبت اول و زدن اسامی شاگرد ممتازا دیگه دوست ندارم حتی تو کلاس با کسی حرف بزنم چون میدونم اونا هم به من می گن خرخون و از من بهترن…الان تو تعطیلات عیدیم و با جرأت میگم این عید از بقیه سال ها بیشتر خوندم ولی باز هم نمراتم کم خواهد شد!شایدم نه! من برای درک بهتر مفاهیم به کتابکار مراجعه می کنم در این بین چندتا تست می زنم تا مطلب تو ذهنم تثبیت بشه حالا اگه بین سوالات اشکالی داشتم میرم از معلمون می پرسم که بچه ها دور میز جمع میشن و می گن چه همه تست زدی کوثر خرخون!چطوری وقت می کنی!دیگه احساس می کنم هرکی به من می گه خرخون درس زنگ بعد و اگه از من بپرسن خراب خواهم کرد وطوری شده که موقع پرسش دعا می کنم با وجود اینکه خوندم! ولی از من سوال نشه…نمیدونم چرا!؟لطفا کمکم کنید آقای شیروی من واقعا دارم افسرده میشم فکر میکنم دارم روز به روز حافظه ام کمتر میشه…لطفا کمکم کنید.
دکتر شیروی
فروردین ۱۱, ۱۳۹۶
سلام، کوثر جان اول، کسی که خرخون است چون خره است نمی داند که خرخون است. بنابراین شما خرخون نیستید چون می دونید خرخون اید. دوم، شما بجای تمرکز روی درس تمرکز روی دانش آموزان دیگر و قضاوت آنها دارید که همین نشان می دهد که باز شما خرخون نیستید زیرا خرخون اصلا رفتارها و قضاوتهای دیگران را نمی بیند تا بخواهد تحت تأثیر آنها قرار گیرد.. بنابراین به مسخرگی به ات خرخون می گویند، سخت نگیر نیستی.
مهلا
فروردین ۱۰, ۱۳۹۶
سلام . من لیسانس مهندسی کامپیوتر دارم و چون کار گیرم نیومد اومدم کنکور سراسری تجربی بخونم امتحان بدم و از دی ماه شروع کردم و ۵ماه کلا میتونم واسه کنکور ۹۶بخونم چون دیر شروع کردم . کتاب های دوم و سوم تجربی رو تا الان خوندم. ولی اصلا تست حل نمیکنم و ساعت مطالعه م اوایل بالا بود الان نصف شده . چه جوری ساعت مطالعه م رو مثل قبل زیاد کنم . انگیزه ام و حالت روحی م تغییر کرده .چه جوری برنامه ریزی کنم که تستم حل کنم . هنوز درس های پیش دانشگاهی رو نخوندم .
دکتر شیروی
فروردین ۱۱, ۱۳۹۶
سلام، انگیزه درس خواندن زیاد فرمانی است که از مغز شما به شما می رسد. اگر مغز شما فرمان دیگری بدهد اول باید ذهن تان را روشن کنید. شاید مردد شده اید که این کار درست است یا نه.
رضا
فروردین ۹, ۱۳۹۶
سلام ای دکتر گل! من دانش آموز کلاس ششم هستم وبرای تیزهوشان میخونم. میخواستم بگم که من در اوایل سال و وسط های سال برای تیزهوشان خوندم ولی احساسی دارم که حس میکنم خیلی حجم زیاده دیگه ای مونده برای یاد گرفتن. مدتی هم است که فاصله گرفتم از درس به ویژه نزدیک های عید. الان ۳۵ روز دیگه هم برای آزمون تیزهوشان مونده و وقت دارم و موندم که چکار کنم. لطفا یک جواب درست و حسابی بهم بدید خیلییی تشکر.
دکتر شیروی
فروردین ۱۱, ۱۳۹۶
سلام رضا جان. هر چی وقت داری کار کن. حالا تیز هوشان هم نشد آخر دنیا نیست. خب بدون استرس درس بخوان موفق می شوی.
مجهول
فروردین ۹, ۱۳۹۶
سلام آقای دکتر
من دانشجوی ترم ۲ زبان و ادبیات انگلیسی هستم
رشته دبیرستانیم تجربی بود وتیزهوشان درس میخوندم حتما میخواستم دندونپزشکی قبول بشم
ولی خب کنکورمتاسفانه نتونستم توی رشته دلخواهم قبول بشم و بقیه رشته هارم نمیخواستم
ازیه طرف چون یه مشکلی دارم نمیتونستم پشت کنکوربمونم واز روی لج رشته زبان رو انتخاب کردم
اعتمادهمه رو ازدست دادم و به شدت از خودم ناامید شدم
من عرضه ی هیچ کاری رو ندارم و مطمئنا نمیتونم توی زبان موفق بشم چون از اول هدفم یه چیز دیگ بود
از یه طرف هم میدونم که دیگ نمیتونم کنکور پزشکی و…. قبول بشم چون احتمتل قبولیم خیلی کمه یکسال فاصله دادم
افسردگی گرفتم دچار اختلال روانشناختی شدم و بی انگیزه فقط دارم نفس میکشم
خونوادم هم یه نفر میگ برگرددوباره کنکور بده یه نفر دیگ میگ نه لازم نکرده همینو بخون
خودمم به لحاظ مالی خیلی تحت فشارم و برای کنکور دوباره بایدپول قرض کنم
احساس سردرگمی فوق العاده وحشتناکی دارم
من لیاقت هیچی رو ندارم
همه بیخودی به من امید بستن
دیگ دارم عقلمو ازدست میدم
کدوم راه بهتره؟کنکور یا ادامه تحصیل؟چجوری خودمو نجات بدم؟
دکتر شیروی
فروردین ۱۱, ۱۳۹۶
سلام خب به نظرم رشته ای را که علاقه ندارید ادامه ندهید. اما در انتخاب مجدد کنکور واقع بین باشید که الکی عمرتان را صرف امتحان دادن نکنید. خیلی به حرف این و آن گوش می دهید. از یک طرف مشکل مالی دارید و از طرفی دیگران برای شما تعیین تکلیف می کنند. اگر شما باید با هزینه شخصی خودتان درس بخوانید چرا قضاوت دیگران اینقدر مهم است. از سردرگمی و اعصاب خوردی و افسردگی چیزی حاصلتان نمی شود مگر درد و ناراحتی. باید برای موفقیت تلاش کرد. به قول حافظ: «در راه عشق وسوسه اهرمن بسی است *** پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن».
فريبا
فروردین ۱, ۱۳۹۶
سلام اقای دکتر
مدتی است که ادامه زندگی برام خیلی سخت شده است و احساس پوچی میکنم، ۴۵ سال دارم و مجرد هستم. به تازگی به اصرار یکی از دوستان کارشناسی ارشد قبول شدم و ترم دوم هستم. ترم یک رو خوب گذروندم اما ترم دوم برام خیلی سخره و هر چی میخونم یادم میره، خیلی کم حرف شدم و جدیدا پشت سرم خیلی درد میکنه، لطفت راهنمایی کنید برای اینکه تمرکزم و حافظه ام بالا برن باید چه کار کنم. ممنون
دکتر شیروی
فروردین ۷, ۱۳۹۶
سلام، فکر نکنم دردهای بدنی ربطی به درس خواندن داشته باشد. آنها به اعصاب شما بیشتر ربط دارد. ما برای موفقیت باید زحمت بکشیم و یاد بگیریم که تلاش تنها راه رسیدن به موفقیت است.
علی
اسفند ۲۸, ۱۳۹۵
سلام.من ۲۲سالمه رشته مهندسی نفت میخونم.درسمم درحد معمولیه.حس حسادت عجیبی دارم ولی این حس حسادت درحد حرف ینی فقط خود خوری میکنم چرا من تلاش نمیکنم؟؟ چرا من بی عرضم؟؟……از این حرفا ن اینکه تلاش نکنم،تلاش میکنم خیلیم داغم ولی فقط چند روز اولش مثلا یه اختراع داشتم تا حدودا ۴ماه بکوب روش کار کردم ولی یهو سرد شدم خیلی بی تفاوت شدم نسبت بش مشکلم همینه حس میکنم روحیه ندارم و اهن بدنمم بشدت پایین تنبلیمو میزنم ب حساب این ینی یه راه فرار باز میکنم واس خودم ک ب خودم غر نزنم واقعا نمیدونم چیکار کنم اگ راهنماییم کنین ک چ جور روحیه مبارزه خواهیمو بیشتر کنم ک عطشش نخوابه ممنون میشم.البته خیلی توفرهنگ چشم بادومی ها(چین ژاپن کره….)زیاد دنبالش گشتم چون واقعا خستگی ناپذیرن.با تشکر
دکتر شیروی
فروردین ۷, ۱۳۹۶
سلام، علی جان قدری سرزنش و سرکوفت دادن به خود بد نیست و باعث پیشرفت می شود ولی اگر دوزش زیاد بشد، باعث سلب اعتماد به نفس می شود. من این روحیه را دوست دارم که فرد برای پیشرفت خودش تلاش کند و از آنچه انجام داده راضی نباشد. بنابراین شما از این جهت قابل تقدیر هستید ولی در نهایت این سرزنشها و سرکوفتها باید به موفقیت بیشتر شما منجر شود که این هم با تلاش بیشتر عملی خواهد شد.
.
اسفند ۲۷, ۱۳۹۵
سلام آقای شیروی.
ببخشید اما یه مدته که گرفتار گناه کبیره ی خود.. شدم.
امسال سوم تجربی هستم اما در درسهام افت کردم و ارادمو از دست دادم.به نظر شما میتونه علتش همون موضوع باشه؟؟؟ و اینکه برای حلش باید چه کنم؟؟
ممنون
دکتر شیروی
فروردین ۷, ۱۳۹۶
سلام خودت را درگیر این افکار نکن که بخواهی مرتب روی آن عمل فکر کنی و فکرت را آشفته کنید. بهتر است روی درس خودت تمرکز کنی و روزانه پیاده روی کنید و از پرخوری هم پرهیز نمایید.
رحمان
اسفند ۲۵, ۱۳۹۵
سلام دکتر
من الان کلاس دهم هستم
سالهای قبل در دوران راهنمایی همیشه معدلم ۱۸ و ۱۹ بود و بین سایر همکلاسی هام به درس خونی مشهور بودم
ولی از امسال معدلم ۱۵ شد حتی درس شیمی نمره تک اوردم
ولی من ساعت مطالعه زیادی دارم ولی نمیدونم چرا بازم نمیتونم نمره بیارم
دکتر شیروی
فروردین ۶, ۱۳۹۶
سلام، خب باید ببنی که آیا پایه های درسی ات ضعیف است یا تمرکز نداری. البته کم خونی هم ممکن است باشد. به هر حال نابرده رنج گنج میسر نمی شود یا به قول خارجی ها
no pain to gain
محمد
اسفند ۲۵, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر.بنده دانش آموزی پشت کنکوری هستم
تا قبل از دوم دبیرستان دانش آموزی فوق العاده پرتلاش و
قوی بودم که همه من رو خرخون لقب میدادن.همه ی استادان
گرانقدرم یجوری خیلی من رو دوست داشتند.
از بچگی در خانواده بهم میگفتند تو با این هوش بالات مطمئن
باش به یه جای خیلی بالایی میرسی.از دوم به بعد وارد حاشیه شدم و زیاد افت کردم.کنکور اولم خیلی خراب شد بر خلاف نظر
خانوادم که واقعا خیلی از من توقع داشتند.خواهرم قبل از من
در کنکور پزشکی دانشگاه اصفهان قبول شد و حتی از من انتظار
تک رقمی شدن هم میرفت.ولی با دیدن رتبم همه برعلیه من شدند و امید را از من گرفتند.جوری که همه ی خوبیهام رو یادشون رفت.و جوری که خودم هم یادم رفته یروزی چقدر اون بالا بودم.ولی با این حال گفتم یکسال دیگه شانسم رو تو کنکور بعدی امتحان میکنم.سه ماه پاییز رو خیلی خوب خودم رو جمع کردم و سه ماه زمستان باز در حاشیه فرو رفتم.افسردگی شدیدی پیدا کردم و به دکتر روان پزشک مراجعه کردم و دارو برام نوشت.یکم بهترم ولی من دوست دارم امسال خودم رو به همه نشون بدم.چون واقعا اگر قبول نشم دست به خودکشی میزنم.این دنیا خیلی بی رحمانه رفتار کرد باهام.دیگه همه سابقه ی درخشانمو فراموش کردند.مخصوصا پدرم.به نظر شما من اگر چهارماه مانده به کنکور رو به شدت تلاش کنم میتونم پزشکی قبول بشم؟میدونم این سوال احمقانه ایه و در واقع آدم باید در عمل خودش رو نشون بده.ولی احتیاج به یک نیروی محرک دارم که دوباره انرژی بگیرم.من هیچکسی رو ندارم جناب دکتر و اصلا نمیخوام فقر خودم رو در بی کسی به شما نشان بدم.من فقط احتیاج به مشورت دارم.من خودم احساس میکنم ذهن خیلی شفافی دارم. و خیلی چیزایی که بقیه متوجه نمیشن رو متوجه میشم.آیا با تلاش طی چهار ماه میتونم دوباره خوب بشم؟
دکتر شیروی
فروردین ۶, ۱۳۹۶
سلام محمد جان، مطالب شما نشان می دهد که استعداد لازم را داری. همانطور که گفتی برای خودت حاشیه درست کرده اید و انتظار زیاد از شما باعث شده که اعتماد به نفس ات را از دست بدی. بنظرم شما توانایی قبولی را دارید ولی باید اول ذهن ات را که می گویی شفاف است، شفاف تر کنی با دور ریختن آشغالهایی که در ذهن شما جمع شده است. نگرانی از قضاوت دیگران دارد نابودت می کند. بجای اینکه روی خودکشی فکر کنی روی موفقیت تمرکز کن تا نتیجه بگیری.