یادم نیست که اولین باری که این کلمه «خرخون» را شنیدم کی بود. اما می دانم که خیلی ها مرا به این لقب مفتخر کرده اند. خب من هم مثل هر کس دیگر از این لقب خوش ام نمی آمد و یادم می آید وقتی این کلمه را هم کلاسی هایم در مورد من بکار می بردند، برای این که به آنها نشان دهم که «خرخون» نیستم سعی می کردم دیگر پیش آنها درسهایم را دوره نکنم و اصلا روی کتاب و دفترم نگاه نکنم. البته گاهی هم «ننه من غریبا» در می آوردم و می گفتم که تمام دیشب سردرد گرفته بودم، یا مهمان آمده بود خونه امان، یا بابام برای یک کاری فرستاده بودم، و از این دست حرفها … که نتیجه بگیرم که نشد که درس بخوانم بلکه دست از سر ما بردارند. البته بچه ها هم این حرفهای من را خیلی جدی نمی گرفتند ولی به هر حال این هم یک نوع دفاع در مقابل اتهام «خرخونی» بود که چپ و راست زده می شد.
یه روز وقتی یکی از همکلاسی ها من را «خرخون» خطاب کرد، عکس العمل نشان دادم و کار به مجادله کشید. شب آن روز که می خواستم بخوابم همه اش این کلمه لعنتی «خرخون» و آن جر و بحث در مدرسه دور کله ام چرخ می زد که آخه این «خرخون» یعنی چه: یعنی من خر هستم و درس می خوانم. خب خیلی از بچه های کلاس که از من خرتر اند؛ حتما منظور این نیست؛ اگر معناش این باشد که ناراحت کننده نیست چو بچه ها که می دونند که من خر نیستم. یا منظور آنها این است که من هر چه می خونم باز عین خر هیچی نمی فهمم. این هم که درست نیست چون من اگر درس می خونم که می فهمم و توی کلاس ریاضی تمام مسئله های مشکل را من حل می کنم و بچه ها سر دفتر من با هم دعوا می کنند و تازه توی امتحان هم همیشه بهترین نمرات را می گیرم. شاید منظور آنها این باشد که من مثل خر درس می خوانم. عین خر درس می خوانم یعنی چه؟ یعنی همانطور که خر سرش را پایین می اندازد و بار را به مقصد می رساند، من هم سرم را روی کتابم می اندازم و … هی این حرفها را به خودم می زدم و به خودم دلداری می دادم که «خرخون» خیلی حرف بدی هم نیست. حتما «خرخونی» یعنی خیلی درس خونی، یعنی آنقدر درس بخوانی که انگار خر می خواهد دانشمند بشود. خب اگر آدم اینطوری دانشمند بشود که بد نیست حتی اگر مثل خر هم درس بخواند. ولی مگر خر درس می خوند؟… این حرفها صد بار توی مغزم دور خورد تا بلاخره آن شب خوابم برد.
اخیرا کسی به شوخی یا جدی چیزی به ام گفت که دوباره من را به یاد «خرخونی» آن زمان انداخت و دست مایه ای برای این دلنوشته شد. او به من گفت: «تو یه فرد خیلی معمولی هستی که فقط زیاد می خونی و زیاد کار می کنی و بلاخره یه خرخون واقعی هستی!» دیگه آن حساسیتهای دوره نوجوانی گذشته بود که از این کلمه ناراحت شوم و شب نخوابم و برای این که نشان بدهم که خرخون نیستم جواب برخی از سوالات سرکلاس یا امتحانی را ندهم و تجاهل کنم بلکه از شر همکلاسی های ناجنس رهایی پیدا کنم. در دهه پنجاه عمرم دیگر «خرخون» مفهوم بدی را برایم تداعی نمی کرد. آره من «خرخون» ام ولی تو چی هستی؟
پس از مطالعه زیاد در احوال دانشمندان، بزرگان و افراد موفق در گذشته و حال دریافتم که توفیق همواره در گرو تلاش و کوشش و محرومیت بوده است؛ کوشش و تلاش در حد غیر متعارف و در کنار آن محرومیت غیر متعارف از لذایذ زندگی و نعم دنیوی که برای بسیاری از مردم نشان از وجود رگه هایی از «خریت» دارد. وقتی شما احوال آن دانشمند کاشف[۱] هلیکوباکتری را مطالعه می کنید که برای اثبات نظریه خود مبنی بر این که زحم اثنی عشری ناشی از وجود این باکتری است، خود را آلوده می کند؛ یا آن مهندس چینی[۲] که برای حفر اولین چاه نفتی چین حاضر می شود از بیمارستان فرار کرده و به محل کارش در بدترین آب و هوا برگردد و برای جلوگیری از انفجار چاه و نبود امکانات با دست و پا سیمان درست کند و مجددا مجروح گردد بنحوی که مشرف به مرگ شود؛ یا کسی که هفته ها خود را در خانه زندانی کرده و در خانه یا آزمایشگاه مطالعه می کند و کتاب و مقاله می نویسد؛ و صدها نمونه دیگر همه حاکی از این واقعیت است که توفیق در گرو چیزی است که مردم عادی آن را غیر عادی می پندارند و آن را به «خریت» نسبت می دهند.
امروزه برخی از افراد به خصوص از نسل جوان هیچ تمایلی به زحمت و تلاش ندارند ولی در عین حال امید موفقیت دارند. برخی نیز تلاش و کوشش را اساسا بیهوده می دانند و راه کسالت و بی حالی را پیش گرفته اند به نحوی که بی رمقی و بی انگیزگی تمام وجودشان را گرفته است و چون یخ فسرده در آب هستند و هیچ انرژی از خود بروز نمی دهند. این که نشد است. چطور می شود که بدون زحمت به توفیقی دست یافت!؟
یکی از مهندسان موفق صنعت نفت که چندین سال پیش بازنشسته شد روزی به من گفت که من از بچگی کار کردم و شب و روز درس خواندم و زحمت کشیدم و نهایتا برای تحصیلات عالی به امریکا رفتم. پس از اخذ فوق لیسانس چندین سال در بدترین شرایط در فیلدهای نفتی امریکا کار کردم. از موقعی که به ایران برگشته ام نیز شب و روز توی پروژها در مناطق نفت خیز و در دمای بالاتر از پنجاه کار کردم. حالا که بعضا به شهرستان محل تولدم می روم تا اقوام و نزدیکان را ببینم و بعضی از آدمها آنجا می بینند که از جهت مالی دستم به دهانم رسیده و بلاخره یه ماشین خوب، یک خونه خوب و .. دارم، پشت سرم صفحه می گذارند که فلانی چار روز رفته توی نفت و هپل هپو کرده و برای خودش دستگاهی به هم زده است. او ادامه داد که به خدا قسم آنها که پشت سرم حرف می زنند یک دهم بلکه یک صدم رنج ها و زحمات من در زندگی را نکشیده اند ولی حالا حسرت زندگیم را می خورند و پشت سرم این خزعبلات را می بافند؛ آنها حتی یک روز در تمام عمرشان به اندازه من کار نکرده اند و حالا که موفقیت من را می بینند چنین و چنان می گویند.
بله به قول مولوی «ای تن آخر بجنب بر خود و جهدی بکن *** جهد مبارک بود از چه تو پژمردهای». باید تلاش کرد و اگر خواستید از معمول مردم بالاتر شوید باید خیلی از چیزها را بر خود حرام کنید. هر شب مهمانی! هر روز تا لنگ ظهر خواب! هر روز ساعتها روبروی تلویزیون چمباتمه زدن! ساعتها وب گردی توی اینترنت! ساعتها کپ زدن و اختلاط کردن! و…. آخرش نه هنری و نه پیشرفتی و نه توفیقی و نه آینده ای. زمانی که باید کاشت و هنری کسب کرد به بازی گوشی و ناپخته گی تباهش می کنیم و بعد یک عمر رنجش را می کشیم و حسرت اش را می خوریم و برای الیتام درد خویش دیگران را متهم می سازیم و حسادت می ورزیم و آخرش با نکبت این دنیا را وداع می کنیم!
خیلی ها می گویند تلاش و کوشش برای چی؟ مگر همه که این روزها به مال و منال بادآورده رسیده اند از گذر تلاش و کوشش بوده است؟ نمی توان این حرفها را نفی کرد ولی در عین حال نمی توان بر راه صحیح و عمل صالح تکیه نکرد و افراد را به موهومات و راههای ناصواب رهنمون ساخت. حتی این پولداران نوظهور نیز در نتیجه تلاش و سعی دیگران به چنین نوایی رسیده اند و به طرق ناصحیح و از روشهای نامشروع و یا سیاستهای غلط توانسته اند سعی و کوشش دیگران را به ناحق برای خود تصاحب کنند. آنها نه رهبر ما هستند و نه مقتدای ما و نه ما تمایل داریم که راه آنها را برویم. به قول مولوی: «اما تو مگو که جهد و کوشش *** سودم نکند که بودنی بود».
من «خرخون» هستم چرا که وقتی کسی برای تحصیل به استرالیا رفته باشد و پنج سال درآن کشور باشد و حتی یکی از شهرهای آن کشور را نبیند؛ یا روی صندلیش بنشیند و مطالعه کند بدون این که متوجه شود که شش ساعت تکان نخورده است؛ یا آنقدر غرق درس و مطالعه باشد که نفهمد که صبح شده است؛ یا هزاران ساعت از اوقات فراغت خود را بجای گذراندن با خانواده و میهمانی رفتن و لذت بردن صرف نوشتن کتاب و مقاله کند و شب از درد گردن خوابش نبرد، و … خب با تمام استانداردهای جهانی هم در نظر بگیرید «خرخون» است. مگر دیگران که به توفیقاتی نایل شدند کمتر زحمت کشیدند، رنج بردند و تلاش کردند؟
بعد از این سالها حداقل این را می فهمم که «خرخون» از «خرنخون» صد پله بهتر است چون به قول مولوی «کوشش بیهوده به از خفتگی» و بنابراین عاشق «خرخون» ها هستم. چه منظور از «خرخون» همان «پرخون» باشد یا هر چیزی دیگر. من به آن کاری ندارم.
البته باید مراقب کسانی بود که ما را به «خرخونی» متهم می کنند. آنها خود دچار کسالت و پژمردگی و افسردگی هستند و تیرهای زهر آگینی در آستین دارند و به محض این که شما با آنها حشر و نشر کنید، تیرهای یأس و پژمردگی و کسالت و بی انگیزگی را به سمت شما شلیک می کنند و شما را نیز مثل خودشان مجروح خواهند ساخت. هیچ چیزی مثل کسالت و بی انگیزگی و فشل بودن مسری نیست. چرا که به قول مولوی: «از مردم پژمرده دل میشود افسرده *** چو پژمرده گشتی تو، دیگر نروئی».
سارا
اسفند ۲۱, ۱۳۹۵
سلام من یه دانش آموز سال نهمی هستم درسم متوسط و کارنامه ی ترم اولم رو نوزده و هفتاد و یک شدم با این که زیاد اهل درس خوندن هم نیستم مشکل من اینه که هر وقت میخوام سریع شروع کنم به درس خوندن خیلی خوب شروع میکنم ولی خیلی طولش میدم خصوصا وقتی که میدونم زمان زیادی دارم در حالی که اگه دقیقه های آخر دست به کار شم خیلی سریع تر و بهتر تموم میکنم درسم رو ولی میدونم این عادتم برام خیلی بد میشه چیکار کنم که خودم رو به زیاد درس خوندن عادت بدم ؟ که هم طولش ندم هم بتونم زیاد بشینم پای درس ؟ و چون میخوام رشته ی تجربی رو انتخاب کنم یه ذره نگرانم درس هایی مثل زیست و شیمی رو خیلی دوست دارم ولی چون رقابت زیاده نگرانم که از پسش بر نیام اگه بخوام از اول خوب پیش برم به نظر شما خوبه از دهم تو آزمون های قلم چی یا چیزایی مثل این شرکت کنم ؟ و یه مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که یه چیزی رو یاد میگیرم احتمال این که سریع فراموشش کنم هست البته این بیشتر برای درسایی مثل عربی و تاریخه نه درس های مربوط به کتاب علومم و وقتی دفعه بعد میخونمشون فقط برام خوندنش راحت تر میشه شما برای بر طرف کردن این مشکلم چه نظری دارید ؟
دکتر شیروی
فروردین ۶, ۱۳۹۶
سلام، باید به خودت عادت بدهی که درس بخوانی. برای اینکار باید یاد بگیری که روی صندلی بنشینی و بلند نشوی. بازی گوشی هم ممنوع. اینکه به خودت می گویی من اگر چند دقیقه آخر درس بخوانم موفق می شوم اینها هم حرفهای الکی است. شما باید مستمر درس بخوانید و حتما در علوم تجربی هم موفق خواهی شد ولی اگر فقط بگذاری آخر کار بعید است موفق شوی
امیرحسین
اسفند ۱۴, ۱۳۹۵
خسته نباشی دکتر امیرحسینم همونی که زحمت کشیدی نظرمو پاک کردی
یاعلی
امیرحسین اکبری
اسفند ۱۰, ۱۳۹۵
سلام اقای دکتر من یه سال چهارمی ام که اصلا رو خودم تسلط ندارم نه میتونم نه به خواسته های نفسانیم بگم نه میتونم تمرکز کنم رو هدفم اصلا دیکه امیدیم نیست همینجوری داشتم سرچ میکردم که چطوری میتونم تسلط پیدا کنم رو خودم روحمو قوی کنم این صفحه اومد من یه خود ارضا بدبختم,یه راحت طلب که دیگه به این زندگی.لعنتی عادت کردم زمانی که همه ازمدرسه میرفتن خونه میخوابیدن من با سختی تلاش میکردم برای کنکورم تقریبا دوسال نیمه که دارم برا کنکور میخونم امسال که رسیدم به چهارم دیگه نمی خونم واقعا هم یک عوضی شدم که حد ندارم از لحاظ درونی به خدای خودم دیگه توجهی نمی کنم و هر گناهی باشه رو می کنم و توجیح هم برای خودم میکنم انقدر حرف شنیدم که تجربه ودانایم از خیلیا بیشتره من حتی مشاوره تحصلیی وبرنامه هم به بچه ها میدم و انگیزه خوب کنکور دادنو در اونا ایجاد می کنم اما خودم ادم…. هستم از یه دوست دارم بنویسم چیکار کنم اما از یه طرف میگم که شماهم یه چیزی میگی و من عمل نمی کنم دیگه خسته شدم از این وضعیت. ودر اخر امیدوارم که فرزندان ایران به خودشون بیان و ایران رو دوباره ایران کنن هم از نظر علمی هم از نظر اقتصادی و…….
یاعلی.
دکتر شیروی
اسفند ۲۰, ۱۳۹۵
سلام اینکه اینقدر به خودت فحش و لعن و نفرین می کنی جای تعجب دارد. این یعنی خودت برای خودت اهمیت نداری. خب باید برای زندگی و آینده بهتر زحمت کشید والا باید صدمه آن را در طول زندگی پس داد. به خودت بد و بیراه نگو و سعی کن خودت را بازسازی کنی. خیلی ها مثل شما بوده اند و موفق شده اند.
پریسا
اسفند ۶, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر
وقت بخیر
من پزشک هستم و برای دستیاری دوبار آزمون دادم ولی تعداد تستهایی ک غلط پاسخ دادم پایاپای با تعداد پاسخهای درست بود…
چنانچه در باره علت این تعداد تست غلط راهنمایی بفرمائید،ممنون میشم
دکتر شیروی
اسفند ۱۹, ۱۳۹۵
سلام باید یاد بگیرید که اگر سوالی را مطمئن نیستید نزنید. قاعده این است که اگر قطعا می دانید که دو تا سوال غلط است، یکی را از آن دو که احتمال می دهید صحیح است را بزنید. در غیر این صورت اگر اطمینان ندارید هیچ کدام را نزنید.
سمیرا
اسفند ۲, ۱۳۹۵
سلام من رشته تجربی دهم هستم من نمراتم سالای قبل خوب بود امسالم همش میگم بخونم بخونم بعد میخونم اما وقتی ازم امتحان میگیرن نمرمو میبینم انگار اصلا نخوندم. من چیکار کنم :'( از خودم چن بار ناامید شدم دوباره به خودم امید دادم اما بازم…
دکتر شیروی
اسفند ۱۳, ۱۳۹۵
سلام اگر ناامید بشی یعنی دیگر آخر خط رسیدی. به هر حال باید نگاه کنی که چرا افت کرده ای. خودت بهتر از هر کس می دانی. ساعاتی که درس می خوانی را در هفته جمع بزن ببین متوسط روی چند ساعت درس می خوانی. بسیاری از دانش آموزان کم درس می خوانند ولی فکر می کنند که خیلی درس می خوانند
Alireza
اسفند ۲, ۱۳۹۵
سلام دکتر،من امسال رفتم کلاس دهم(دوم دبیرستان سابق)و اینکه درسم در قبل خیلییی خوب بود ولی امسال اومدم یه مدرسه ای که خیلی معلماش سخت گیرن معدلمم افت شدید کرده شیش ماه از سال کذشته و وضعیتم بهتره نشده با اینکه کلیم تلاش کردمو خوندم،هرجوری فکرشو بکنین خوندم ولی نشد که نشد،دیگه خسته شده چی کار کنم اخه؟
دکتر شیروی
اسفند ۱۳, ۱۳۹۵
سلام، خب ممکن است در حدی که تلاش می کنی داری نتیجه می گیری. اینجا شاید دانش آموزان قوی تر و پایه درسی آنها قوی تر باشد. تلاش کنید که استرس نگیرید و نگران نباشید ولی اهسته آهسته میزان درس خواندن خودتان را افزایش بدهید. اگر در درسهایی ضعیف هستید پایه خود را حالا با مطالعه یا معلم قوی کنید.
sahar
اسفند ۱, ۱۳۹۵
سلام من واقعا نمیدونم باید چه کنم خیلی درس میخونم اما بازم یه نمره ای که حقم نیس میگیرم دوستام میگن نا شکری و زیادی حساسی راستش من طاقت نمره۱۹یا۱۸ رو ندارم وقتی شاگرد زرنگ کلاس از من بیشتر میشه واقعا افسرده میشم والان حال روحیم اصن شبیه یه نو جوون نیست خواهشا کمکم کنید ممنونم
دکتر شیروی
اسفند ۱۳, ۱۳۹۵
سلام اولا از کجا فهمیدی که چه نمره ای حق ات است یا نیست. ثانیا باید بیشتر درس بخوانی و استرس را کنار بگذاری. در ضمن ممکن است هم شاگردیهای شما بیشتر از شما زحمت بکشند یا پایه قوی تری داشته باشند و احتمال کم ممکن است بهره هوشی بهتری داشته باشند. سعی کنید روی کار خودتان تمرکز کنید تا حسادت دیگران.
محسن
بهمن ۳۰, ۱۳۹۵
سلام استاد
ممکنه کمی در خصوص شیوه ی مطالعه ی صحیح منابع حقوقی توضیح بدین؟
ممنون
دکتر شیروی
اسفند ۱۳, ۱۳۹۵
سلام، اول پر خواندن است. بهتر است ابتدا از منابع ساده تر شروع کنید و روی مواد مورد استناد خیلی دقت کنید و بارها آن را بخوانید و تأمل نمایید. بعد از آن منابع سنگین تر را شروع کنید.
پرنیان
بهمن ۲۹, ۱۳۹۵
سلام امیدوارم خوب باشید
من امسال علی رغم درس خواندن زیاد…نمرات پایینی کسب میکنم.خیلی خیلی خیلی افسرده شدم.سر جلسه ناخنم رو اینقد میخورم که خون میاد و برگه رو خونی میکنه.بعدش هم گریه م میگیره جلوی همه..
چرا من در حالی که یه درس رو ده بار دوره میکنم وقتی سر جلسه میشینم هر مطلبی که ده بار تکرار کردم از سرم میپره ?
خواهش میکنم کمکم کنید دارم دیوونه میشم
پانزده سالمه کلاس نهم هستم.
ممنونم.
دکتر شیروی
اسفند ۱۳, ۱۳۹۵
سلام، پرنیان عزیز این طور که تو استرس می گیری، هر کسی باشد بدتر از تو امتحان می دهد. چرا اینقدر استرس داری. به جای فکر کردن روی اینکه نمره ات چند می شود فقط درس بخوان و هر چه شدی اهمیت نده تا ابتدا وضع روحی ات بهتر شود. اینطوری خودت را داغون می کنی و نتیجه هم نمی گیری.
سعید
بهمن ۲۹, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر
من داشتم امسال برای کنکور میخواندم به کتابخونه میرفتم همراه با دوستانم
یکی ازدوستانم هم که خیلی باهم دوست بودیم ومن اونو اندازه برادرم شاید حتی بیشترهم دوستش داشتم میومد
این دوستم ازلحاظ درسی از من قوی ترهست امامتاسفانه برخی عادت های بدمثل سیگار کشیدن و نمازنخواندن و…دارد
نمیدونم چی شد که یک دفعه ای بهم گفت که ازت متنفرم،دیگه اصلا دوست ندارم باهات حرف بزنم من ۳ بار رفتم جلو و بااینکه هیچکاری نکردم وگناهی ندارم بهش گفتم معذرت میخوام ببخش،اما هر۳دفعه همون حرفارو بهم زده که اصلانمیخوام باهات حرف بزنم و…
این دوستم آدم خیلی خیلی خیلی مغروریه میترسم بازم برم جلو وبهم همون حرفهاروبزنه.
آقای دکتر ازاون روز خیلی افسرده شدم حدود۲ماه هست اصلا درس نخوندم مدام دارم به اون فکر میکنم بد خواب هم شدم اصلا ازفکرم
بیرون نمیره.نمی دونم به اون یکی دوستام چی گفته که اونها هم باهام قطع ارتباط کردم
یه چند دفعه رفتم کتابخونه ودیدم که اونارفتارشون باهام تغییرکرده بد جور ریختم به هم و زود برگشتم خونه وکلی گریه کردم.
یکی ازدوستام بهم میگه تامیتونی بروکتابخونه وبه اونهانشون بده که حالت خوبه اماهردفعه که میرم حالم بدترمیشه
من نمی دونم چیکارکردم که عزیزترین دوستم وبقیه دوستام باهام اینطورشدن
به یکی ازبزرگترهای کتابخونه هم گفتم که ازش بپرسه چی شده اونم پرسیده جوابش این بوده که ازش خوشم نمیاد اگه حتی فردا دکتربشم بمیره هم محل نمیذارم.
آقای دکتربدجورریختم به هم قرص اعصاب میاندازم وتازگی هاهم سیگارمیکشم که ازفکرم بره بیرون اما…
مگه نمیگن دل به دل راه داره پس چرا من هنوزهم دوستش دارم و اون ازم متنفره؟
۱۸ سال دارم و رشتم تجربی هست
کمکم کنید
دستتون درد نکنه….
درضمن من ایمیل ندارم و این ایمیل برادرم هست.اگه ممکن هست تو اینجا جواب بدین
دکتر شیروی
اسفند ۶, ۱۳۹۵
سلام، در این سن گاهی یک علاقه هایی پیدا می شود که اکثر مواقع افراطی و یک طرفه است که خیلی هم دوام نمی آورد و معمولا یک طرف خیلی علاقه نشان می دهد وطرف دیگر این حس را ندارد. شما باید بپذیرید که سیگار کشیدن راه حل نیست. اگر ان به شما علاقه ندارد شما چرا باید به وی علاقه نشان دهید. قدری رهاش کن. اگر روی اعصابت است، یه جای دیگر درس بخوان که نخواهی آنها را ببینی. فکر آینده خودت باش و خودت را به این افکار مشغول نکن. سالها بعد که به این روزها برمی گردی به خودت خواهی خندید که فکرت را مشغول چه کارهایی کرده اید و حالا نتوانستی موفق بشوید.
نازنین
بهمن ۲۹, ۱۳۹۵
سلام خسته نباشید. یه دانش اموز در پایه دهم هستم در مدرسه تیزهوشان.من یه دانش آموزیم که خیلی درس میخونم شاید حدود۳۰ تا ۳۵ ساعت در هفته و حتی قبل از اینکه وارد کلاس دهم بشم واسه المپیاد های زیست منابع معتبر رو میخوندم .الانم معدل خیلی خوبی دارم و جزو دانش اموزای برتر کلاسم مخصوصا توی درس زیست اما همیشه توی ازمونا به خاطر بی دقتی خیلی زیادی که دارم نمیتونم نتیجه ای رو که میخوام کسب کنم و این خیلی نگرانم کرده برای آینده. به نظر شما چیکار کنم؟
دکتر شیروی
اسفند ۶, ۱۳۹۵
سلام خب بی دقتی ناشی از چند چیز است. یکی استرس دوم عدم تسلط کافی بر درس و سوم سرسری درس خواندن است. سعی کن اینها را در نظر بگیر بلکه وضعیت ات خوب شود.
Mah1
بهمن ۲۷, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر….دلیل کسل بودن و درس نخوندنم رو فهمیدم ….اونم اینه که بعد از ظهر ها میخوابم تا ساعت ۶.۵و وقتی که بلند میشم چون کسلم ساعت۷شروع میکنم درس بخونم تا ساعت۱میخوابم و چون شب دیر خوابیدم فردا بعد از ظهر بازم میخوابم و این روند تکرار میشه ….هر روز تو مدرسه بخودم میگم امروز دیگه بعداز ظهر نمیخوابم و فقد درس میخونن ولی…..میشه کمکم کنین تاهم تایم مطالعه ام بالا باشه چون من شده تو روزایی ک مدرسه می رم ۹ساعتم درس بخونم البته از امسال دیگه تایم مطالعه ام خیلی کم شده ۵ساعت میخونم و هم تایم خابم درست باشه به هر کی گفتم نتونسته کمکم کنه…
دکتر شیروی
اسفند ۶, ۱۳۹۵
سلام خواب بعد از ظهر بد نیست ولی نه اینقدر طولانی یک ساعت تا دو ساعت حداکثر و بعد ۱۲ حتما بخوابید و قدری زودتر بیدار شوید. دیدن آفتاب و راه رفتن در نو و زیر افتاب باعث می شود که کسالت شما بهتر شود.
رها
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر..
من دانش آموز سوم تجربی هستم و توی مدرسه شاهد درس میخونم
الان حدود دو سال که من به شدت افت تحصیلی کردم یعنی معدلم به طور کامل پایین اومده
نمیدونم چی کار کنم
تا کتاب رو باز میکنم یکی دو خط میخونم میگم به خودم که من نمی تونم بفهمم
پس میبندمش
به قدری درسم افت کرده که حتی دوستم که یه روزی ازش از نظر درسی بالاتر بودم پایین ترم
خیللیییی بابت این موصوع ناراحتم
افسردگی گرفتم هم تمرکزم از دستم رفته هم انگار حافطه ام کند شده
اگر هم بخوام یه کتاب رو مثلا یه پاراگراف رو بخونم باید یک ساعت تمرین کنم
شما بگید چرا…. چرا من افت کردم؟؟؟؟؟؟؟
دکتر شیروی
بهمن ۲۹, ۱۳۹۵
سلام مشکل شما بیشتر روحی است. روحیه ات را از دست داده ای و فکر می کنی دیگر نمی توانی درس بخوانی. باید به خودت نهیب بزنی که من همون دختر قبلی هستم و چیزی عوض نشده است فقط کم می خوانم و این باعث می شود که موفقیتم کم شود. پس باید بیشتر بخوانی. حتی اگر حوصله نداری باز خوندن را کنار نگذار. برو قدری استراحت کن و دوباره برگرد
مینا
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام
درس خونا چطور خسته نمیشن؟
چطور به درس علاقه مند میشن؟
میخوام گریه کنم.تنبلم.زود خسته میشم……
من دوست دارم دل مامان و بابام رو شاد کنم…
۰۰
—
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام درس خونها با هوش هستند می فهمند که درس برای آنها آینده بهتری می آورد نه تنها پدر و مادرشان شاد می شود بلکه در آینده فرد مفیدی خواهند شد. دیگران به آن خرخون می گویند ولی در اصل آنها با استعداترین ها هستند.
مهدی
بهمن ۲۱, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر من دانش آموز سال نهم هستم میخوام بدونم آیا تو آزمون تیزهوشان قبول میشم اصلا اگه قبول نشم استعدادشو نداشتم؟ تا سال هشتم کسی بمن نمیگفت درس بخون و طی این سال ها اصلا اصلا خوب درس نمیخوندم ولی الان میخوام میخوام که در آینده توی دانشگاه شریف درس بخونم شعار نمیدم و میدونم با حلوا حلوا گفتن دهنم شیرین نمیشه
الان از ترم اول سال نهم معدل ۱۹.۰۷ توی مدرسه هیات امنایی بنظر شما شب ها چند ساعت باید بخوابم؟
ممنون،،،یک آدم نسبتا کنجکاو
لطفا کمک کنید…
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام اولا قبول نشدن در تزهوشان به معنای موفقیت نیست و نشدن هم به معنای پایان نیست مهم این است که شما درس بخوانید. خرخون کسی که زرنگ است و برای آینده خوب خود زحمت می کشد.
علی
بهمن ۲۱, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر
من الان هشتمی هستم و مدرسه ی تیزهوشان هم می رم. وقتی کلاس ششم بودم خیلی خرخون بودم و حتی برای قبولی در تیزهوشان غیبت می کردم تا درس بخوانم. ولی از کلاس هفتم و الان دیگر خیلی کم درس می خوانم طوری که کلاس ششم معدلم ۲۰ بود الان ۱۸ شده است. و همین طور می خواهم میلی در درس خواندن داشته باشم تا بتوانم در تیزهوشان از رقبایم جلو بزنم ولی مثل کلاس ششم نمی توانم آن قدر درس بخوانم و افت شدیدی داشته ام. لطفا کمکم کنید.
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام علی جان خر خونی اولا ذاتی است که تو داری بقیه اش برمی گردد به انگیزه ات و اینکه نگذاری چیزهای فرعی و حاشیه ای مغزت را پر کنند و وقت ات را بگیرند. این روزها خیلی چیزها است که برای بچه های سن شما جذابیت دارد ولی از راه موفقیت شما را دور می کند. خب اگر زرنگ باشی راهت را پیدا می کنی.
Mah1
بهمن ۲۱, ۱۳۹۵
سلام ممنون از مطلب زیباتون….من دانش اموز سوم تجربی هستم…تویه تیزهوشان درس میخونم و همیشه رتبه یک تو مدرسمونم ولی جدیدن نمیتونم درس بخونم و دوس دارم مثل سال پیش خر بزنم ولی نمیتونم و الان کاملا ناامید شدم درس خوندن وزیاد درس خوندن رو خیلی دوس دارم ولذت میبرم ولی الان دیگه نمیتونم …..لطفا کمکم کنین و روش خرخونیو بهم بگین تا بشینم زیاد بخونم تا رتبه مورد علاقمرو تو کنکور بیارم
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام خب چرا اینطوری شدی. گاهی این مسایل پیش می آید و موقت است. سعی کنید دلایل آن را ببنید چی است. موقت باشد مشکلی ایجاد نمی کند
Negin
بهمن ۱۸, ۱۳۹۵
سلام اقای دکتر
من درس میخونم اما فقط برای امتحان و شب و امتحان بیشتر هم توی مدرسه درس میخونم (سال سوم تجربی هستم ) این باعث شده توی ازمون های قلم چی و … بازده خوبی نداشته باشم برنامه ریزی میکنم که شروع کنم به درس خوندن اما متاسفانه بهش عمل نمیکنم …. خانوادم مگن خیلی میخوابم اما نمیدونم چجوری از خوابم کم کنم (۸ ساعت) و این که کلا اصلا نمره هام برام مهم نیست چون میدونم اینو که خوب شدم خونده بودم و اینو که بد شدم براش نخوندم ….. اما نمیدونم چکار کنم ساعت مطالعمو ببرم بالا ……. با تشکر
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام اولا هشت ساعت برای شما طبیعی است ثانیا تلاش کنید که خارج از مدرسه درس بخوانید نه برای اینکه والدین شما می گویند برای اینکه در آینده بتوانید فرد موفقی باشید و تا آخر عمر تاوان را نخواهید پس بدهید. البته پدر و مادر هم برای شما می گویند ولی گاهی نمی دانند چطوری به بچه ها بگویند که درس خواندن برای خودشان خوب است ولی متاسفانه بعضا پدر و مادر برای خودشان و چشم و هم چشمی بچه ها را زیر فشار قرار می دهند که نتیجه عکس می دهد.
سینا
بهمن ۱۲, ۱۳۹۵
سلام دکتر …دکتر من یک پایه دهمی (نظام جدید)هستم و همیشه میشنوم که میگن پایه دهمیا خیلی سختکوشن و خیلی رقابتشون شدیده و از همینحالا خیلی میخونن … و این برای من یک منبع استرس شده که چرا من افتادم توی این مقطع و البته خودم درسم و هوشم تقریبا خوبه …ولی چون نمیتونم زیاد بخونم استرس دارم
دکتر شیروی
بهمن ۲۲, ۱۳۹۵
سلام خیلی به حرف این و آن توجه نکن. همه شما چه ده چه نه چه یازده هم در حال حرکت در یک مسیر هستید و نباید درگیر استرس و ناراحتی شوید. سعی کنید یک رشته آبرو مند قبول شوید که فردا کار داشته باشد بتوانید با آن کار کنید.
زهره
بهمن ۴, ۱۳۹۵
سلام
اقای دکتر….
من یه دانش اموز دهمی هستم ومدرسه تیزهوشان درس میخونم اخیرا افت تحصیلی داشتم بچه ها توی مدرسه ما اگه یه نمره کم بگیرن یه روز کامل گریه میکنن اما من اصلا واسه نمره هام ناراحت نمیشم و تازگی ها درس هم نمیخونم باورتون میشه واسه امتحان زیست نوبت اول نخونده رفتم سر جلسه … واقعا نمیدونم چم شده و چرا اینقدر تنبلی میکنم..
دکتر شیروی
بهمن ۱۴, ۱۳۹۵
سلام اولا افتخار نکن که درس نمی خوانی. ثانیا تو استعداد داشتی که آنجا هستی ولی تلاشگر نیستی. خوب به اندازه تلاش ات نتیجه خواهی گرفت. اینکه کسی گریه کند یا نکند فرقی ندارد شاید با گریه استرس اشان تخلیه می شود. بعضی ها هم هی می خورند وقتی استرس می گیرند.
سمیرا
بهمن ۴, ۱۳۹۵
سلام اقایه دکتر خسته نباشید من دانش اموز سال سوم تجربیم و به شدت علاقه دارم درس بخونم اما نمیتونم پایم خیلی ضعیفه موندم چ کلاسایی برم تا ضعیف بودن رو از بین ببرم گیشه کمکم کنید?
دکتر شیروی
بهمن ۱۴, ۱۳۹۵
سلام حتی اگر کلاس هم نروید می توانید درسهای اصلی مثل ریاضی و علوم و زبان را به طور جدی و از ابتدا در منزل مطالعه کنید.
نگار
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام
من دانشجوی ارشد از دانشگاه تهران هستم. دبیرستان موفقی داشتم.کارشناسی معدل زیاد جالبی نداشتم چون درس نمیخوندم ولی از دانشگاه شریف بودم پس پایه ضعیفی نداشتم. الان واسه ارشدم واقعا دارم میخونم. همه چیو میفهمم واسه بقیه هم توضیح میدم ولی در اخر از همه نمره هام کمتره. استرس اینا هم بحثش نیست. واقعا موندم مشکلم چیه!
دکتر شیروی
بهمن ۱۴, ۱۳۹۵
سلام بنظرم مشکل خاصی ندارید. پایه استعدادی عالی است فقط ممکن است هنوز نتوانسته اید تمام جزئیات را مسلط شوید. باید تلاش بیشتری کنید، فکر نکنید که قدری درس خواندن یعنی خیلی درس خواندن.
مینو
بهمن ۱, ۱۳۹۵
سلام دکتر
من اصلا آدمی نیستم که موقع درس خواندن خودمو خسته کنم والبته همیشه کم درس میخونم بعدهم که نمراتمو میبینم از همه طلبکار میشم که چرا کم گرفتم و به زرنگای کلاس هم حسودی می کنم
راستش کل مدرسه را با نمرات خیلی پایینی گذراندم
و این باعث شد تا یه سال پشت کنکور بمانم و سال دوم دانشگاه قبول شم اونم در یکی از رشته های مسخره و من برای فرار از بی کاری در خونه ترجیح دادم این رشته رو بخونم
و حالا معدلم خیلی پایین شده نزدیک به مشروطی
ولی حالا اراده ام قوی است تا از ترم دوم به بعد معدل الف شوم و به خواست خدا بدون کنکور ارشد بخوانم اراده ام قویست ولی در کودکی هیچ کس به من نگفت درس بخوانم و این یه جور مفت خور شدم دیگه خسته شدم میدونم اول راهم ولی میخوام آینده ای موفق ….
میخوام لطفا با یه آدمی مثه من که تا حالا هیچ تلاشی و علاقه ای برای درس نداشته چگونه باید تحول عظیمی ایجاد بشه منتظر پاسختون هستم ……
دکتر شیروی
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام خب پایه هات حتما ضعیف است و باید آنها را تقویت کنید. کسی که تازه شروع کرده نباید انتظار کسی را داشته باشد که سالها دود چراغ خورده است. باید به تدریج توقعات خودت را از خودت بالا ببری والا سرخورده می شوی. فکر می کنی با یک ماه درس خواند راه سالها را یک شبه می توانی بپیمانیی.
دیانا
دی ۲۸, ۱۳۹۵
سلام من دانش اموز سال هشتم هستم من سر کلاس درسو میفهمم و همه امتاحانات شفاهی رو نمره کامل میارم اما در امتحانات کتبی خراب میکنم امتحانات دی ماه و خرداد ماه و خراب میکنم همین مانع پیشرفتم میشه لطفا راهنماییم کنید
دکتر شیروی
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام خب باید دید اگر در نوشتن ضعیف است باید تمرین نوشتن بکنی. اگر تست زنی بلد نیستی باید تست زنی تمرین کنی. من نمی دانم شاید استرس می گیری. به هر حال مشکلی نیست که راه حل نداشته باشد.
بتول
دی ۲۷, ۱۳۹۵
سلام دکتر
من چه کنم تا خرخون بشوم؟
دکتر شیروی
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام، بحشی از خرخونی ذاتی و بخش بزرگتری از آن اکتسابی است. آن که خر است که اولا خرخون نمی شد. بنابراین باید قدری باهوش باشید تا بتوانید خرخون شوید. خرخون به آینده توجه می کند که عنصر مفیدی باشد و اعتقاد دارد از دیگران چیزی کمتر ندارد و تنبلی را از خودش دور می کند تا به اهدافش برسد. خرخون هرگز فکر نمی کند که به میزان کافی مطالعه کرده است. اگر به این مقام ارتقا یافتی بدان که جزء خرخون ها شده ای. والا نه.
مهدیه
دی ۲۵, ۱۳۹۵
سلام خسته نباشید
من یه دانشجوی لیسانسم
درس میخونم ولی تو امتحان بعضی قسمتا یادم نمیاد ودوستام که شب امتحانی میخونن همیشه نمره هاشون ازمن بیشتر میشه ومن همیشه ناامیدم میگم چطور من درطول ترم میخونم ولی نمرم ازاونایی که شب امتحانی میخونن کمتر میشه
دکتر شیروی
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام اخه مگر شما شب و روز با آنها هستید که می دانید آنها شب امتحان فقط می خوانند خیلی ها الکی این حرفها را می زنند. ثانیا استعدادها و پایه ها با هم متفاوت است و باید خب تلاش کرد و اگر پایه ها ضعیف است جبران نمود تا نتیجه واحدی حاصل گردد. بجای مقایسه خودتان با دیگران، تلاش بیشتر و تمرکز بیشتر داشته باشید.
M
دی ۲۳, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر … من دانش اموز چهارم تجربی هستم.. راستش از اول سال درست و حسابی درس نخوندم … و میخوام شروع کنم .. ولی برعکس تمام هم کلاسی هام که مشاور دارن و … نمیتونم مشاور بگیرم … و متاسفانه هر برنامه ریزی هم که میکردم …اصلا جواب نمیداد و بعد از چند روز بیخیالش میشدم … واقعیت سطح درسیم خیلی پایینه و دوست دارم توی کنکور یه نتیجه قابل قبول بگیرم تا شاید زحمت های مادرم رو که در نبود پدرم برام کشیده جبران کنم … ولی نمیدونم باید چیکار کنم !!از اینکه یه روز خیلی زیاد بخونم یه روز نخونم … یا اینکه هی برنامه بریزم و عمل نکنم و همه به چشم یه درس نخون نگام کنن خسته شدم
..میشه بگید باید چیکار کنم و چجوری مشکلمو حل کنم؟؟؟
دکتر شیروی
بهمن ۳, ۱۳۹۵
سلام بنظرم پایه هات ضعیف است و اول باید از اول شروع کنید درسها را مرور کنی و برنامه شما باید بیش از یک سال باشد والا نتیجه مطلوب را نمی گیری. تازه تو که با این سختی بزرگ شده ای چقدر تنبلی.
فاطمه
دی ۱۸, ۱۳۹۵
سلام دکتر روزتون بخیر…
من دانش اموز سال اخر رشته ی انسانی هستم بسیار رشته ام رو دوست دارم وازتابستون برای کنکور شروع کردم وبه حدی خوندم که تاالان چندبار کتاب هارو دوره کردم وبرای ازبین بردن ضعفهام کلاس هم شرکت میکنم بسیار ادم درسخونی هستم وعاشق یادگیری هستم وسعی میکنم اوقاتی رو که بیکارم زبان های خارجه یادبگیرم ویا مقاله های جدیدی بخونم برای امتحاناتم خیلی تلاش میکنم سال قبل درامتحانات نهایی شاگرد اول شدم ولی امسال یک روش دیگری رو دارم استفاده میکنم به این شکل که اگر روزشنبه امتحان دارم علاوه بر امتحان شنبه امتحان دوشنبه رو هم میخونم که کلی هم دوره کنم وبه درسای کنکورهم برسم وبااینکه همش سرم توکتابه ولی نتیجه ی دلخواهم رو نمیگیرم میشه راهنماییم کنید؟
دکتر شیروی
دی ۲۴, ۱۳۹۵
سلام همین که با تلاش دارید می خوانید خوب است. حالا ممکن است آن نتیجه صددرصد حاصل نشود. بنظرم روی نتیجه خیلی فکر نکنید. بیشتر تلاش کنید و تمرکز. حالا هر چی شد به امید خدا بهترین خواهد شد.
نیلا نجار
دی ۱۶, ۱۳۹۵
سلام اقای دکتر.ممنونم از شما.من لیساتس پرستاری دارم از دانشگاه ازاد.اما این مسئله برام از اول سخت بود ک تو دانشگاه ازاد درس بخونم چون در دوران مدرسه درس من خوب بود و جز نفرات برتر بودم اما وقتی موقع کنکور شد هیچی از درسام یاد نبود یعنی نمیتونم مسایل رو بهم ربط بدم همین باعث شد ک رتبه ام بد بشه.تصمیم گرفتم واسه ارشد بخونم اما در یک دانشگاه دولتی تا ارزوی دانشگاه دولتی ب دلم نمونه.اما اقای دکتر من هرچی میخونم یادم میره و فراموش میکنم در ضمن نمیتونم مسائل رو بهم ربط بدم و همین باعث شده که از اینکه کنکور ارشد بخوام بدم ترس داشته باشم.
دکتر شیروی
دی ۲۴, ۱۳۹۵
سلام یا واقعا پایه های درسی ات ضعیف است و فقط فکر می کن که با سواد هستی یا با سواد هستی ولی استرس شما را می گیرد. اگر دومی است خب راه حل دارد و آن این است که فکر کن نهایتا قبول نمی شوی. سعی کن این امر را در خودت تقویت کنی و بی خیال بروید امتحان بدهید. اما اگر پایه های درسی اتان ضعیف است خب باید چند وقتی برایش زمان بگذارید که درسها را از پایه بخوانید.
فاطمه
دی ۱۱, ۱۳۹۵
سلام اقای دکتر من یک مشکلی تو درس خوندن برام پیش اومده احساس میکنم وسواس فکری گرفتم ,من قبلا یک شیوه خاصی برای درس خوندنم داشتم که خیلی خیلی هم باعث پیشرفتم شد طوری ک من و از معدل ۱۷ رسوند ب معدل ۱۹,۸۶. همه تعجب میکردن ک چی شده اینقد زرنگ شدم, روشم ب این صورت بود ک من همیشه تو ذهنم خودمو جای استادام میگذاشتم و به همکلاسیام درس میدادم و این کارم باعث میشد خیلی از کارم لذت ببرم و به هیچ عنوان تمرکزم ب هم نریزه و یا اینکه توی ذهنم یکی رو کنار خودم تصور میکردم و درسو بهش توضیح میدادم بعد ک کنکور سراسری با رتبه ۱۴ قبول شدم رفتم تهران تو خوابگاه نمیتونستم از این نقشا برا خودم بازی کنم و بچه ها رو نگاه میکردم درس میخوندن استرس میگرفتم خودمو سرزنش میکردم ک چرا من شرطی شدم و همش نقش ادمای موفق و باید بازی کنم در حالی ک خودم ادم استرسی و ناموفقی ام چرا همش باید یکی رو کنار خودم تصور کنم ک بتونم تمرکز بگیرم و درس بخونم؟ چرا دوستام این نقش هایی ک من بازی میکنم و اونا انجام نمیدن ,یکی از دوستانم و تو خوابگاه میدیدم ک چشمی درسشو میخوند و کیفیت مطالعه اش هم بالا بود من میخواستم مثل اون شم ولی با این کارم تمرکزم میریخت ب هم بعد موضوع رو ب خواهرم گفتم ایشون میگفتن خب هرکسی شیوه ای برای درس خوندن داره ولی من همش احساس میکنم هیچکی مثه من از این کارا نمیکنه و این شکلی درس نمیخونه فقط منم ک شرطی شدم الان ب شدت دارم مقاومت میکنم ک خودم باشم و مثه قبل درس نخونم و این کار باعث شده بازدهیم بیاد پایین, میخواستم ازتون خواهش کنم ک ب من بگید روشی ک من قبلا ب کار میبردم خیلی بد بوده ؟کجای کارم ایراد داشته؟
دکتر شیروی
دی ۱۶, ۱۳۹۵
سلام وقتی شما وارد محیطهای بزرگتر می شوید طبیعی است آدمهایی را می بنیند که بالاتر از شما هستند یا بالاتر از شما می نمایند. قدری طول می کشد که شما با وضعیت جدید خودتان را تطبیق بدهید. اینکه این افکار باعث شکوفایی یا عدم شکوفایی شما بشود، تردید دارم. بهتر است واقعیت را قبول کنید که در دانشگاه های بزرگ و درجه یک همواره افراد قوی تر و ساعی تر وجود دارد و شما باید سعی کنید با تلاش از آنها عقب نیفتید.
محمد امین زمانی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام..
روزتون به خیر..
من دانش آموز سال چهارم ریاضی هستم و در مدارس استعدادهای درخشان اصفهان تحصیل می کنم.. از سال اول دبیرستان، در کنار تحصیلم وارد حوزه ی گرافیک شدم و به طور تخصصی دنبالش کردم و شکر خدا در حال حاضر به واسطه ی سابقه کاری که در این حوزه دارم از چند شرکت پیشنهاد به کار دارم..
از زمانی که وارد این حوزه شدم می خواستم به جای طراحی های جزیی، سبک های طراحی خلق کنم و با آموزش به دیگران گسترششون بدم.. این چند سال کمی از درس دور بودم ولی با ابن وجود درس هارو می فهمیدم و رنج درسی متوسط رو به بالایی داشتم و امسال هم در آزمون های آزمایشی نتایج قابل قبولی دارم.. برای عمل به حدیث العلم سلطان، سعی کردم حوزه ی کاریم رو در رشته ی تحصیلیم ادامه بدم و الان شدیدا به رشته ی معماری، خصوصا تدریس دانشگاهیش فکر می کنم..
بعد از مشورت با یکی از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان و سایت دانشگاه شهید بهشتی به سایت شما رسیدم.. اما سوالم از شما اینه که با توجه به این که قصدم اصلا تدریس در دانشگاه های درجه دو نیست و دانشگاه های درجه یک (خصوصا شهید بهشتی) فقط در مقطع دکترا استاد جذب می کنن راهکاری برای شروع استادی یا استادیاری با مدارک پایین تر (حتی با نمرات بالا از دانشگاه معتبر) هست؟ و این که کاهش جذب مدرس، شامل رشته معماری هم میشه؟ و آیا قبل از تدریس در دانشگاه های دولتی، اجباری به تدریس در دانشگاه آزاد هست یا نه؟
و سوال آخر این که با توجه به این که من مدت زیادی درس نمی خوندم و مطالعه ی اصلیم توی حوزه ی کاریم (گرافیک) بوده، و الان هم که کنکوری هستم ساعت مطالعه ی درسیم خیلی معمولی (ماکزیمم ۵-۶ ساعت روزانه) هست، آیا انتخاب استادی دانشگاه که نیاز به مطالعه ی بالایی داره می تونه انتخاب قابل قبولی برای من باشه؟
پیشاپیش از این که برای جواب دادن زمان می گذارید متشکرم، و با عرض معذرت از متن طولانی..
خدانگهدار شما..
دکتر شیروی
دی ۱۶, ۱۳۹۵
سلام اولین قدم این است که در دانشگاه های درجه یک کشور تحصیل کنید. امکان اینکه زیر دکتری استخدام هیات علمی دانشگاه های دولتی بشوید نیست . راه سختی است و نیاز به تلاش زیادی دارد. اگر مردش نیستی فکرش را نکن.
مریم
دی ۹, ۱۳۹۵
با سلام
من ترم یک مهندسی برق در دانشگاه آزاد هستم…
من دوران دانش اموزی اصلا بغیر از شریف به دانشگاه دیگه ای فک نمیکردم
ولی سال اخر شرایط جوری شد که من نتونستم خوب درس بخونم
و چون میدونستم نمیتونم پشت بمونم ترجیح دادم تو ازاد درس بخونم....
اومدن من به ازاد باعث شده که خیلییییی خیلییییی اعتماد بنفسم پایین بیاد
و یکی هم اینکه اصلا اینجا جو درس خوندن نیست
ینی به نظر من مسئله های دبیرستان خیلی سخت تر از دانشگاه بود😕
به هر حال من دوست دارم یه مهندس واقعی باشم
ولی بلد نیستم چطور واقعی درس بخونم
من واسه ی زیاد درس خوندن و به یه جای مهم رسیدن نیاز دارم هرروز یکی بهم امید بده
باید کلا تو یه محیط جو گیرانه قرار بگیرم
که اصلا اینا رو ندارم
من باید چیکار کنم که یه مهندس واقعی باشم؟؟؟؟؟؟؟
هدف من اینکه تو دوران دانشجویی تو المپیاد برق قبول شم
دراینده هم برنده جایزه نوبل تو فیزیک یا فیلدز تو ریاضی باشم….
فقط نمی دونم واقعا چطور باید تلاش کنم؟
واقعا به عنوان یه دختر میتونم به این جاها برسم یا باید به فکر ظرف شستنم باشم؟
واقعا نمیدونم اینا خودشون فقط جو گیری دوران دانشجوییه یا…..
لطفا کمکم کنید
ذهنم از این فکرا داغونه
میگم اینا رو میخوام
ولی میبینی هفته بعد ۵ساعته فقط میخودی تو وب گردیم و…
پشتکار ندارم…..
چی کار کنم اون جو موندگار شه؟
چی کار کنم که بتونم؟
از کجا شروع کنم؟
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام بلاخره قانع شده اید والا برای سال دیگر تلاش می کردید. حالا باید برای جبران آن خیلی زحمت بکشید. نبود جو علمی و درسی بین دانشجویان و اساتید خیلی به شما آسیب می زند. اگر جای شما بودم دوباره برای رسیدن به اهدافم از اول تلاش می کردم.
مبینا
دی ۸, ۱۳۹۵
سلام جناب دکتر
من دانشجوی ارشد هستم امسال با رتبه ۷ قبول شدم. یه مشکلی دارم علتشو نمیدونم من متاسفانه امتحانای تشریحیم رو خراب میکنم با اینکه مفاهیم رو کاملا بلدم و خیلی برای امتحان وقت میگذارم اما بازم سر امتحان یه اشتباهای عجیبی میکنم خیلی سعی میکنم با دقت جواب بدم اما خراب میشه بخاطر همین معدل کارشناسیم اصلا خوب نشد الان نگرانم برا ارشدم هم همین اتفاق بیفته اگه نظری دارید ممنون میشم بفرمایید.
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام خب بنظرم عمیق درس نمی خوانید. بیشتر تستی درس می خوانید.
احمد
دی ۸, ۱۳۹۵
سلام دکتر وقت بخیر مطالب فوق خیلی جالب بود واسم ،واقعا هم ردیف نابرده رنج گنج میسر نمیشود. مزد آن گرفت ،جان برادر که کار کرد .
دکتر بنده بعد ده سال از درس و دانشگاه دوباره در دانشگاه مشغول به تحصیل در رشته حقوق شدن ،یه مشکلی خیلی عذابم میده ،فهم در ک مطالب هستش ،میشه یه راهنمایی کنید که چطور یادگیری بران آسونتر بشه و راه رو اشتباه طی نکنم ،چون شاغل هستم و متاهل ،یکم سخت شده برام و با این دوست دارم ترک تحصیل نکنم .
با تشکر .
لطفا مطالب خودتونو واسم ایمیل کنید .
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام ایمیل امکانش نیست. کتاب خوب باید انتخاب کنید که اهسته آهسته مطالب را بفهمید. البته مباحثه با دوستان هم خیلی خوب است. سرکلاس رفتن هم ضروری است.
هادی
دی ۷, ۱۳۹۵
مطلب جالبی بود یکی از مشکلات نوجوانان و جوانان همین قضاوتهای همسالان است. فقط نکته ای را بگم و انهم اینکه اگرچه تلاش جوهر ادمی است اما دویدن بی امان برای رسیدن به افقهای دور دست هم انسان را به ناکجا میرساند. مقام بالاتر درآمد بیشتر ماشین لوکس تر خانه بزرگتر حرص ناتمام.. جوری نباشد که این دویدن ما را از دیدن زیباییهای زندگی محروم کند. به قول خیام: دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست، فردوس دمی ز وقت آسوده ماست. امیدوارم همه ما در پایان راه حسرت انجام نداده ها را نداشته باشیم.
با آرزوی بهترینها برای استاد گرانقدر
آیسا
دی ۵, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر نوشته هاتون امیدوارکنندس
من دانشجوی داروسازی هستم از اون بچه های زیادخونی که شمام فرمودید و همه بهم میخندیدن همیشه یک یک مدرسه بودم ولی عاشق دانشگاه تهران بودم و نتونستم بهش برسم نتیجه ی کنکور نذاشت الان ۲ ساله که با این حسرت افسرده شدم و شرایط واقعا بدیه نه دوستی دارم نه درس میخونم احساس میکنم بخونم هم هیچی نمیشم الان دو دلم که انصراف برم و دوباره کنکور بدم یا تو این دانشگاه درسمو خوب بخونم هر کاری میکنم درسم و بخونم نمیشه چیکار باید بکنم ؟
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام بنظرم رشته خوبی هستید. خدا را شکر کنید و با جدیت درس تان را تمام کنید.
بهار
دی ۵, ۱۳۹۵
سلام استاد … من دانشجو هستم . دوسال از تحصیل عقب ماندم و حالا دوسال از دوستام وهمکلاسی هام بزرگترم خلاصه از این وضعیت اصلا حس خوبی ندارم … چکار کنم ….
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام مهم این نیست که دو سال عقب مانده اید مهم این است که حالا واقعا درس می خوانید یا نه. این امر مهمی است. والا آن دو سال خیلی در زندگی نقش ندارد.
اسدی
دی ۴, ۱۳۹۵
سلام دکتر عزیز
من ۳۵ ساله ام لیسانس ادبیات دارم اما این لیسانس هیچ وقت راضیم نکرد امسال شروع کردم و دارم برای تجربی که رشته ی تحصیلیم بود میخونم اما هر چقدر که میخونم وقتی میخو ام تست بزنم مشکل دارم من سالهاست این کتابها رو نخوندم بنابر این مطالب رو کلا فراموش کردم نمیدونم چکار کنم واقعا نا امید شدم ولی نمیتونم دوباره خواسته ی قلبیم رو کنار بزارم حالم خیلی بد هست احساس میکنم دارم میمیرم یکی کمکم کنه
دکتر شیروی
دی ۱۰, ۱۳۹۵
سلام واقع بین باشید. بنظرم برای رقابت در رشته های پزشکی خیلی باید تیز و تند و با هوش باشید. آیا شما هستید؟ بنظرم تصمیم غیر واقعی دارید می گیرید که سرخورده خواهید شد.
شهاب
دی ۱, ۱۳۹۵
سلام استاد،وقتتون بخیر
آقای دکتر من دانش آموز سال سوم تجربی هستم.تو مدرسه ی نمونه دولتی هم درس میخونم. راستیتش مشکل من اینکه الان یه مدتیه نمره هام و وضعیت درسیم خیلی افت کرده جوری ک مشاورمون بهم هشدار داد.چون من تا حالا نمره ی زیر ۱۷ نداشتم البته تا سوم راهنمایی معدلم ۲۰ بوده و از دبیرستان به بعد معدلم افت کرده.من خودمو با کسایی ک همیشه از من پایین تر بودن تو درس مقایسه میکنم و اونا الان از من نمره هاشون بالاتره.ناخود آکاه هی مقایسه میکنم خودمو و احساس نا امیدی دارم ک نمیتونم به اونا برسم چون امتحانای قبلیو خراب کردم و اونا ۱۹ ۲۰ میشن.ببخشید خیلی طولانی شد.مرسی ک وقت گذاشتین.
دکتر شیروی
دی ۹, ۱۳۹۵
سلام درس خواندن مثل یک قطار است که عده ای از آن پیاده و عده ای بر آن سوار می شوند و البته بعضی هم تا مقصد می روند. شما ظاهرا دارید پیدا می شوید. مراقبت کنید که چرا دارید پیاده می شوید. احتمالا افکار نوجوانی و بلوغ دارد اذیت اتان می کند. اگر کوتاه باشد خیلی مشکل نیست ولی اگر ادامه پیدا کرد یعنی داری پیاده می شوی
پرهام
آذر ۲۷, ۱۳۹۵
سلام دکتر’ من سال اول رشته ریاضی هستم… تو اکثر درسام خوبم ولی از فیزیک هیچی نمیفهمم… تو حفظیات خیلی قویم اگه ساله بعد انسانی بخونم برام مشکل ایجاد نمیشه؟
دکتر شیروی
دی ۹, ۱۳۹۵
سلام خب مشکل خاصی نیست می توانید تغییر رشته بدهید.
فاطمه
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام خدمت شما دکتر شیروی عزیز
استاد من دانش اموز پیش تجربیم
البته اینم بگم که تاسال سوم دبیرستان ریاضی میخوندم وسال اخر اومدم تجربی
من داخل ازمونای کانون شرکت میکنم
وچند وقتی درسارو سرسری گرفتم تا دوهفته پیش از دوهفته پیش به شدت شروع کردم به خوندن
اما برام واقعا تعجب داره چرا باوجود خوندن من نتونستم نتیجه دلخواهم را کسب کنم
البته اینسری من از طرف پدرم ودوتا مشاورم که یکی پشتیبان کانون هست ودیگری شخص دیگری تحت فشاربودم خواهش میکنم کمکم کنید تا کنکور ۵ماه مونده وواقعا نگرانم
دکتر شیروی
آذر ۲۹, ۱۳۹۵
سلام دلیل آن این است که اولا تحت فشار هستی و دوم اینکه بلافاصله می خواهید نتیجه بگیرید. بنظرم باید ابتدا خوب درس بخوانید و بعد در آزمونهای کانون و امثال آن شرکت کنید.
رسالت
آذر ۱۸, ۱۳۹۵
سلام استاد من دانش اموز سوم دبیرستان رشته انسانی هستم خیلی احساسی ضعیفی میکنم و میخوام درس بخونم اما نمیتونم حسادت شدیدی به یکی از همکلاسیام دارم میشه کمکم کنید پیشرفت کنم؟
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام سعی نکنید به قضاوت دیگران اینقدر اهمیت بدهید که بخواهید به کسی که از شما بالاتر است حسادت کنید و خودتان را آتش بزنید.
سارا
آذر ۱۷, ۱۳۹۵
سلام استاد، من دانش آموز سوم تجربی هستم و خودتون میدونین که مثل خیلی از تجربی های دیگه رشته ی پزشکی رو دوست دارم ، من بعضی وقت ها انگیزه ام رو از دست میدم مثلا یه هفته عالی میخوام یه هفته نه، این خیلی نا امیدم میکنه و همچنین خیلی عصبی میشم چی کار کنم که به طور مستمر بخونم،؟
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام، عصبی نشوید و بالا و پایین شدن قدری عادی است. سعی کنید به تدریج دوره پایین بودن را کم کنید.
محمدحسین
آذر ۱۷, ۱۳۹۵
سلام دکتر عالی بود
ی روز منم میشم ی دکتر باحال مثل شما😊:)
سایه
آذر ۱۵, ۱۳۹۵
سلام استاد گرامی
من یه دختر ۱۵ ساله هستم که پدر و مادرم با سختی فراوون منو به یه مدرسه تیزهوشان میفرستن …پدرم کارمنده و دو تا خواهر دیگه دارم…ولی استاد قسم میخورم تو ی یه خونه ای که منو و دو تا خواهر ۲ و ۶ ساله توی یه اتاقیم حتی نمیتونم یه صفحه بخونم ….
استاد هرکی رتبه اش عالیه تو یه خانواده عالی و سطح بالاس …به خدا نمیکشم ..
استاد امثال ما که نه پول دارن نه حمایت همیشه افسرده میشن …
خرخونی؟؟ حتی همون خوندن ساده هم نمیشه…
استاد فقط دعا کنید
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام، سایه جان خیلی ها در شرایط شما توانسته اند موفق شوند. اینکه همه کسانی که درسشان خوب است از سطح زندگی بالایی برخوردار هستند، واقعیت ندارد و خیلی ها هم از طبق ضعیف موفقیت های زیادی کسب کرده اند.
حسین کریمی
آذر ۱۵, ۱۳۹۵
بعد بگم این سایت راحت هک میشه.
درحد این که یک مبتدی میتونه هک کنه
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
حسین جان! وقتی سایت وزارت دفاع امریکا هک می شود، لابد از من هم می شود. ولی اگر شما هم می توانستی اول انجام می دادی بعد می گفتی!!!!
علی
آذر ۱۵, ۱۳۹۵
سلام اقای دکتر
من سال سوم رشته ریاضی هستم و پشیمون شدم و فهمیدم که کشش این درسها رو ندارم تا قبل ازاین یعنی سالهای قبل درسها رو درک میکردم و معدلی کمتر از ۱۹.۵ نداشتم الان که سه ماه از مدرسه گذشته برخی مطالب فیزیک جبر واما هندسه که اصلا از اول سال نخوندمش رو نمیفهمم حتی نزدیک جزوه هندسه هم نمیشم تمام فکرهام رو کردم که برم رشته انسانی ایا ممکنه لطفا کمکم کنید
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام بهتر است ریاضی را تمام کنید و بعد برای کنکور دروس انسانی را بخوانید و در کنکور انسانی شرکت کنید.
درسا
آذر ۱۵, ۱۳۹۵
سلام دکتر
من رشتم تجربی هست و امسال کنکور دارم ار آخرای خرداد شروع کردم به خوندن و تقریبا بین ۸-۱۲ ساعت درس میخونم.کلاس کنکورم مبرم ولی با این که از همه ی سالای تحصیلیم بیشتر درس مبخونم اما موففیتم نسبت به سالای قبل خیلی کمتر شده امسال بر عکس سالای قبل نه تو تست موفقم نه تو تشریحی 🙁 آزمون هامم نسبت به خوندم خیلی بد میدم خییییلی با این شیوه ای که من درس میخونم و تست میزنم باید خیلی بهتر از این بشم ولی همش بده خیل بد:/// آخه مگه مبشه آدم اینقدر تلاش کنه و هیچی نرسه؟! مگه خدا نمیگه از تو حرکت از من برکت پس چرا کمکم.نمیکنه؟؟؟ روحیم خیلی خراب شده این ازمون اخریمم خیلی بدتر از همیشه دادم با این که تو خونه خوب تست میزنم اونجا خراب میکنم اول استرس داشتم ولی الان یه چند وقته استرسم خوب شده ولی درصدام هنوز داغونه://// باید چی کار کنم چرا نتیجه ی تلاش مو نمیبینم من ۶ ماهه از ۷ صب تا ۱۱شب دارم میخونم اخه چرا!؟؟ مگه میشه تلاش کنی و نتیجه نگیری؟ مگه میشه خدا تلاشتو نبینه:))))
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام اولین مسئله همین نگرانی است که مانع موفقیت شما می شود. دومین مسئله این است که شاید در مطالعه تمرکز کافی ندارید و فقط سرگرم هستید. سومین اینکه ممکن است پایه شما ضعیف باشد که نتیجه نمی گیرید. به هر حال استرس و نگرانی بیشترین مشکل شما است.
نسرین
آذر ۱۴, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر . خوش بحال شما و همه ی کسانی که به آرزوهاشون رسیدن . من بیست و سه سالمه . برای کنکور تجربی میخونم . اما اعتماد بنفسم پایینه . شاید بخاطر شکستایی بوده که قبلا خوردم . در هر صورت گاهی بی انگیزه میشم و مثه الان شروع میکنم به گشتن تا بالاخره از یک سوراخی مقداری انرژی بگیرم .
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام، هیچ کس نیست که بدون زحمت به آرزوهایش برسد. پس شما هم بیشتر زحمت بکشید.
بانو
آذر ۱۴, ۱۳۹۵
سلام آقای دکتر بسیار سپاسگزارم از وقت و انرژی که میگذارید.بنده فارغ التحصیل حقوق در رشته جزاو جرمشناسی هستم.و در حال حاضر کارشناس حقوقی یک ارگان دولتی .پروانه وکالت هم دارم ولی استفاده نکردم. از متن فوق العاده شما لذت بردم. آقای دکتر شرایط حاضر کمی برام رضایتبخش نیست .بر سر چندراهی هستم . از یکطرف دوست دارم که دکترا نفت و گاز بخونم و از طرفی علاقه مندم که از ایران برم .با توجه به این که شما همه این تجربیات و دارید آیا صلاح میدونید بنده یک سال تمام سعی و همتم رو در این خصوص بگذارم با توجه به اینکه یک گرایش نویی هست؟آیا امکان قبولی هست؟ در خصوص اعزام به خارج چی صلاح میدونید؟ ایا استرالیا خوبه؟آزمون اعزام به خارج برگزار میشه؟آینده رو چطور میبینید بنده خانم متاهل و دارای دو فرزند هستم. اما همیشه رویای ارتقاء شرایط زندگیم رو دارم.با سپاس فراوان
دکتر شیروی
آذر ۱۹, ۱۳۹۵
سلام، خب خارج خوب است ولی سخت است هم رفتن و هم آنجا تحصیل کردن. به هر حال بجای دو دلی بهتر است فعلا روی داخل تمرکز کنید.