داخل در بیع form part of the sale
داخل در صلاحیت محاکم عدلیه within the jurisdiction of courts of justice
داخل در عقود و ایقاعات involved in contracts and unilateral legal acts
داخل شدن بدون اجازه به منازل trespass; entering a house without permission
داخل شدن در منزل بدون رضایت صاحب آن entering the house without the owner’s consent
داخل شدن در منزل کسی با تهدید و عنف entering the house of another with threat and violence
داخل مذاکره شدن enter into negotiations
داخل نمودن مسکوکات قلب به کشور introducing counterfeit coins into the country
داخلی municipal; internal
داد باخته losing party
داد برده winning party
داد نامه پژوهشخواسته appealed judgment
داد نامه judgment
داد و ستد sale by exchange; transaction
دادخواست اصلی original complaint
دادخواست بدوی petition before the court of first instance
دادخواست پژوهشی petition before the court of appeals
دادخواست تجدید نظر petition to appeal
دادخواست تلگرافی petition made telegraphically to the court
دادخواست شفاهی verbal complaint
دادخواست ضرر و زیان claim for damages and interest
دادخواست متقابل statement of counterclaim / cross action
دادخواست مدعی خصوصی petition of the injured plaintiff
دادخواست ناقص incomplete petition
دادخواست petition; statement of claim
دادخواستهای بعد از محکومیت post-conviction petitions
دادخوانده defendant; respondent
دادخواه claimant; complainant; petitioner ;litigant
دادخواهی مدنی civil litigation
دادخواهی litigation; petition for redress; to seek justice; imploration for justice
دادخواهیهای پس از محکومیت post-conviction remedies
دادرس دادگاه court’s judge
دادرس علیالبدل substitute judge
دادرس ناظر اجرای حکم تعلیقی probation officer
دادرس نظامی military judge
دادرس judge; magistrate
دادرسی اختصاری summary trial
دادرسی انتظامی disciplinary proceedings
دادرسی جزائی criminal proceedings
دادرسی حضوری trial in presence of the parties; contentious proceedings
دادرسی حقوقی (در مقابل کیفری) civil proceedings
دادرسی عادی ordinary proceedings
دادرسی علنی public trial
دادرسی غیابی ex-parte trial
دادرسی غیر علنی in camera proceedings; hearing in camera
دادرسی فوری speedy trial
دادرسی مدنی civil proceedings
دادرسی یک مرحلهای one-stage adjudication
دادرسی hearing; trial
دادستان انقلاب revolutionary prosecutor
دادستان کل prosecutor general; attorney general
دادستان نظامی military prosecutor
دادستان public prosecutor; prosecuting attorney
دادستانی دیوانعالی کشور prosecutor’s office of the supreme court
دادسرا public prosecutor’s office
دادسرای استان prosecutor’s office of province
دادسرای دیوان کشور prosecutor’s office of the supreme court
دادسرای شهرستان prosecutor’s office of the county
دادسرای نظامی military prosecutor’s office
دادسرای ویژه special prosecutor’s office
دادگاه (محل تشکیل) courtroom
دادگاه اختصاصی special tribunal
دادگاه اداری administrative tribunal; administrative court of justice
دادگاه اروپایی حقوق بشر European Court of Human Rights
دادگاه استان province court
دادگاه استیناف court of appeal
دادگاه اطفال juvenile court
دادگاه افکار عمومی bar of public opinion
دادگاه اقامتگاه خواهان court of the domicile of plaintiff
دادگاه امور حسبی probate court
دادگاه انتظامی قضات isciplinary court of judges
دادگاه انتظامی وکلا disciplinary court of attorneys
دادگاه انتظامی disciplinary court
دادگاه انقلاب revolutionary court
دادگاه با حجم زیاد پرونده overloaded court
دادگاه با صلاحیت عام court of general jurisdiction
دادگاه با صلاحیت محدود (خواه از نظر مجازات خواه از نظر حد نصاب خواسته) court of limited jurisdiction
دادگاه بدوی با یک قاضی و هیئت منصفه nisi prius courts
دادگاه بدوی trial court ; court of first instance
دادگاه بین آمریکایی حقوق بشر Inter-American Court Of Human Rights
دادگاه بینالمللی کار International Labor Court
دادگاه بینالمللی لاهه International Court Of The Hague
دادگاه بینالمللی International Tribunal
دادگاه پژوهش court of appeal
دادگاه پوشالی (بیدادگاه) kangaroo court
دادگاه تالی inferior / lower court
دادگاه تجاری commercial court
دادگاه تجدید نظر استان provincial court of appeal
دادگاه تجدید نظر نظامی court of military review
دادگاه تقاضا کننده requesting court
دادگاه جانشین substitute court
دادگاه جنائی assize / criminal court
دادگاه جنحه magistrates’ court
دادگاه جهانی world court; international tribunal
دادگاه حقوقی civil court
دادگاه حل اختلاف tribunal of dispute settlement
دادگاه خانواده family court
دادگاه داخلی municipal court
دادگاه راهنمائی و رانندگی (امور خلافی) traffic court
دادگاه رسیدگی کننده pending court
دادگاه سیار itinerary / ambulant court
دادگاه شرع religious/ ecclesiastical court
دادگاه شهرستان county court
دادگاه صادرکننده رای court of decision
دادگاه صالح برای نصب قیم competent court for appointment of guardian
دادگاه صالح competent court
دادگاه صحرائی court-martial
دادگاه صلاحیتدار court of competent jurisdiction; competent court
دادگاه صلح magistrate court
دادگاه عادی حقوقی ordinary civil court
دادگاه عالی انتظامی قضات High Disciplinary Court of Judges
دادگاه عالی high / superior court
دادگاه عرفی (در مقابل دادگاه شرعی) lay court
دادگاه عشایر tribal court
دادگاه علنی open court
دادگاه عمومی public court; court of general jurisdiction
دادگاه غیرمذهبی (عرفی) secular court
دادگاه فاقد صلاحیت incompetent court
دادگاه کیفری criminal court
دادگاه لاهه Hague Tribunal
دادگاه محل ارتکاب فعل forum rei gestae ; the court of the place where an act is done
دادگاه محل اقامت خوانده forum domicili ; court of domicile
دادگاه محل انعقاد قرارداد forum contractus; court of the place where a contract is made
دادگاه محل تولد forum origins ; the court of one’s nativity
دادگاه محل وقوع موضوع مورد اختلاف forum rei sitae; court where the thing incontroversy is situated
دادگاه مدنی خاص (خانواده) family court
دادگاه مدنی civil court
دادگاه مستقل و بیطرف impartial & neutral court
دادگاه ناحیه district court
دادگاه نخستین court of first instance
دادگاه نظامی military court; court-martial
دادگاه نهائی court of the last resort
دادگاه ویژه مطبوعات special court in charge of the press
دادگاه های واجد صلاحیت خاص courts of special jurisdiction
دادگاه هم عرض court of equal rank
دادگاه forum ;court; tribunal
دادگاههای دولت نظامی military government court
دادگاههای عمومی courts of general jurisdiction
دادگاههای مستقر در شهرها urban courthouses
دادگاههای نیروی دریائی admiralty courts
دادگاهی که به آن صلاحیت تفویض شده است on which jurisdiction is conferred
دادگاهی که دعوا در آن مطرح است court in which the action is pending
دادگاهی که وقایع در آن ثبت میشود court of record
دادگاهی که وقایع در آن ثبت نمیشود court not of record
دادگستری (وزارت دادگستری) department of justice
دادنامه تصحیحی rectificative judgment
دادنامه غیابی judgment by default
دادنامه تصحیحی amended judgment; modified judgment
دادنامه صادره از دادگاههای خارجی foreign judgment
دادنامه غیابی judgment by default
داده (معلومات) data
دادیار اول دیوان کشور first assistant prosecutor of supreme court
دادیار تحقیق assistant prosecutor for investigation
دادیار دادسرای استان assistant counsel for the prosecution
دادیار ناظر زندان assistant prosecutor appointed as supervisor of the prison
دادیار assistant prosecutor
دادیاران دادسرای دیوانعالی کشور assistant prosecutors of the supreme court
دار (چوبه دار) gallows
دار الصلح house of truce
دار العهد land of the covenant
دارا بودن حقوق to possess rights
دارا شدن غیرعادلانه unjustified enrichment
دارالاسلام abode of Islam
دارالتادیب (کانون اصلاح و تربیت) house of correction; a reformatory
دارالترجمه translation office /bureau
دارالحرب abode of war
دارالخلافه capital city
دارالشورا consultative assembly
دارالشورای ملی national consultative assembly
دارالمجانین lunatic asylum
دارالمکافات abode of retaliation
دارالوکاله attorney ship; barrister’s office
دارای حق عمری ، منتفع cestui que vie
دارای شخصیت حقوقی incorporated
دارای قوه قضاوت سلیم judicious; having good sense
دارائی اختصاصی private assets
دارائی بلا معارض unencumbered (assets)
دارائی ثابت fixed assets
دارائی خالص (مایملک شرکاء) equity; net assets
دارائی در گردش current assets
دارائی غیر منقول fixed assets
دارائی غیر نقدی illiquid assets
دارائی قابل تبدیل به پول current assets
دارائی قابل فروش realizable assets
دارائی مثبت positive assets
دارائی مسدود frozen assets
دارائی نامرئی invisible assets
دارائی نقدی liquid assets
دارائی های شرکت در حین انحلال admitted assets
دارائی های متعلق به امور تجاری business assets
دارائی asset; belongings; property
دارایی تاجر ورشکسته bankrupt’s estate
دارایی شخصی personality; personal property
دارایی شرکت corporate or company assets
دارایی ضبط شده بلاوارث escheat
دارایی منفی negative assets
دارایی منقول movables ; movable property
دارایی و اموال خصوصی private feuds
دارنده بارنامه holder of the bill of lading
دارنده برات holder of the bill of exchange
دارنده تابعیت اکتسابی naturalized citizen
دارنده چک holder of the cheque / check
داروغه ، کدخدا town head man
داروهای آرام بخش و خواب آور sedative or soporific drugs
داروهای توهمزا hallucinogenic drugs
داروهای سمی toxic drugs
داروهای محرک stimulants
داروهای مسقط جنین abortive medicines
داروی سقط جنین abortifacient
داشتن اسکناسهای جعلی possession of counterfeit bills
داشتن اسلحه جهت ارتکاب جرم possession of a firearm with intent to commit a crime
داشتن اهلیت اقامه دعوی have standing; having capacity to sue
داشتن سلاح تهاجمی possession of offensive weapon
داشتن سلاح گرم بدون مجوز possession of firearms without a certificate
داشتن لوازم و اسباب سرقت possessing articles for burglary
داشتن لوازم و وسائل ارتکاب جعل possession of instruments for use in forgery
داشتن مواد منفجره possession of explosives
داشتن و حفظ نمودن a aver et tener
داعی ارتکاب جرم motive of the crime
داعی شرافتمندانه noble motive; innocent motive
داعی معامله cause of transaction
داعی motive
دالان هوائی air corridor; airway
دالاندار (کاروانسرادار) inn-keeper
داماد (در مقابل پدر و مادر زن) son – in – law
داماد (در مقابل عروس) bridegroom
دامغه brain wound
دامنه شمول scope of application
دامیه breaking inner skin
دانش تخصصی specialized knowledge
دانش فنی know-how
دانشکده حقوق faculty of law
دانشنامه حقوقی law encyclopedia
دانگ one sixth of immovable property
داور اختصاصی partisan arbitrator
داور ثالث third arbitrator (appointed by both parties)
داور در امور بازرگانی ، داور تجاری commercial arbitrator
داور علیالبدل alternate arbitrator
داور قانونی arbiter juries
داور مرضی الطرفین agreed / fixed arbitrator
داور مشترک common arbitrator
داور مشورتی advisory arbitrator
داور منصوب هر طرف party appointed arbitrator
داور موردی ad hoc arbitrator
داور arbitrator; arbiter
داوران بینالمللی international arbitrators
داوری اجباری compulsory arbitration
داوری تجاری commercial / trade arbitration
داوری قراردادی contractual arbitration
داوری کردن arbitrate
داوری موردی ad hoc arbitration
داوری موقت ad hoc arbitration
داوری arbitration
داوطلب volunteer; candidate
دائر کردن اراضی بایر cultivate unutilized lands
دایر کردن اماکن فساد set up the centers of corruption
دایر کردن شیره کش خانه set up an opium smoking house
دایر کردن فاحشه خانه set up a whore-house
دایر cultivated land; in working order
دایره ثبت شرکتها corporate registration office
دایره اجراء enforcement or execution department
دایره سجل اموال identification bureau
دایره department; circle; bureau
دایرهی استنطاق department of investigation
دایرهی صورتحساب invoice department
دایرهی مبارزه با منکرات anti – corruption department
دائم الخمر habitual drunkard; inebriate
دائمی بودن حق مالکیت permanence of right of ownership
داین creditor
دائن creditor
دایه wet-nurse
دایی maternal uncle
دبیر اول سفارت first secretary of the embassy
دبیر کل حزب secretary-general of the party
دبیر کل سازمان ملل متحد United Nations Secretary-General
دبیر کل secretary-general
دبیر secretary
دبیرخانه سازمان ملل United Nations Secretariat
دبیرخانه secretariat; general office
دخالت در امور اداری interference with administrative affairs
دخالت در امور داخلی کشور دیگر interference with another country’s internal affairs
دخالت در امور غیر interference with another’s affairs
دخالت در امور محاکم عدلیه illegal interference with the affairs of the courts of justice
دخالت دوستانه friendly intervention; mediation
دخالت سیاسی کشور در کشور دیگر political intervention of a state in the affairs ofanother state
دخالت intervention; interference
دختر باکره virgin girl
دختر رشیده باکره virgin major girl
دختر رشیده غیر باکره defoliated major girl
دختر رضاعی foster daughter
دخل (صندوق) till; cash register
دخل زنی theft from a till
دخل و تصرف interference and possession
دخول penetration; consummation of marriage
در اثر تأخیر ex more
در اثنای دادرسی in the course of proceedings
در این اوضاع و احوالاصل سرزمینی بودن territoriality principle
در آغاز دادرسی at the commencement of an action
در پایان محاکمه at the close of the trial
در تصرف داشتن اموال و اشیاء حاصله از جرم possession of the fruits of crime
در تصرف داشتن possessing
در توقیف بودن be under arrest
در چهار چوب قانون within the regulations of law
در حال تصفیه in the process of liquidation
در حال دیوانگی in a state of insanity
در حالت تخدیری (مصرف دارو) n a drugged state
در حالت نزع in articulo mortis; at the point of death
در حدود اختیارات قانونی intra vireos; within the power
در حکم اسناد رسمی admitted as official document
در حکم اعلام رضایت considered as declaration of consent
در حکم اقرار شفاهی considered as an oral confession
در حکم اموال بلاصاحب considered as properties without owner
در حکم امین بودن holding a fiduciary position
در حکم ایداع onsidered as being deposited
در حکم تادیه admitted as payment; considered as payment
در حکم ترکه متوفای بلاوارث considered as the estate of an heirless deceased
در حکم تصرف غیر قانونی considered as illegal possession
در حکم ضامن in the position of a guarantor
در حکم عیب سابق considered as previous defect
در حکم عین خارجی considered as concrete object
در حکم غاصب considered as usurper
در حکم غیر رشید considered as immature
در حکم قاتل عمد considered as murderer
در حکم قانون admitted to have the value of law
در حکم معسر considered as insolvent
در حین خدمت (اشتغال بکار) n the course of employment
در دست رسیدگی قضائی sub juice; under judicial consideration
در سمت رسمی in an official capacity
در صورت سکوت قواعد مثبته in the silence of any positive rule
در صورت عجز از معرفی کفیل in case of inability to introduce a surety
در صورت عدم قبول acceptance , in default of
در طول مهلت پژوهشخواهی during pendency of an appeal
در طی جریان دادرسی pendent lite; during litigation; in the course of judicialproceedings
در عرض دادگاه صلاحیتدار equivalent to competent court
در غیاب متهم in the defendant’s absence
در قید حیات alive
در کلیه مراحل دادرسی (محاکمه) at every stage of the trial
در محضر دادگاه before the court; in the presence of the court
در مراحل اولیه in the initial stages
در مسند قضاء on the bench
در معرض تضییع exposed to wasting
در معرض خطر exposed to danger
در معرض فروش گذاردن expose for sale
در معرض فروش putting up for sale
در معرض مسئولیت مشابه قرارداشتن exposed to similar liability
در مقام ولی یا قیم parentis; in the place of a parent
در ملاء عام public; publicly
در وجه حامل drafted for bearer
در وجه for account of
در همان وهله نخست first blush
در ید داشتن be in possession of ; to possess
درء المفاسد اولی من جلب المنافع (دفع مفسده بر جلب منفعت اولویت دارد) avoiding corruptions takes priorityover gaining benefits
درایه science of critical study of transmission of tradition
درآمد اتفاقی casual revenue
درآمد اجاری rental income
درآمد اسمی nominal revenue
درآمد املاک خالصه revenue of public domain
درآمد بازرگانی commercial revenue
درآمد توزیع نشده accumulated earnings
درآمد جاری current income
درآمد حاصل از سهام income of shares
درآمد حاصل از فروش proceeds
درآمد خالص net income
درآمد روزانه daily revenue
درآمد سالیانه سرمایه گذاری current yield
درآمد سالیانه annual revenue
درآمد سرانه income per capita
درآمد عمومی public revenue
درآمد غیر عادی exceptional revenue
درآمد غیر مالیاتی tax exempt revenue
درآمد غیر منظم irregular revenue
درآمد مستقل particular income
درآمد مشاغل vocational income
درآمد مشمول مالیات taxable income
درآمد معاف از مالیات دولتی یا ایالتی exempt income
درآمد مقطوع fix income
درآمد ملی national revenue
درآمد ناخالص gross income
درآمد ناشی از کار earned income
درآمد نامشروع illicit earning
درآمد و هزینه receipts & expenses
درآمد واقعی real income
درآمد evenue; income; turn over; emolument
درآمدهای ثبت نشده unrecorded revenues
درآمدهای متفرقه diverse revenues
درج آگهی publishing the notices
درج چندین اتهام در یک کیفر خواست joiner of charges in the same indictment
درج حکم در جراید publication of judgment in press
درج در پرونده دعوی indicate on the record of the case
درجه (در ارث) degree
درجه استطاعت financial ability
درجه بندی جرائم grading of offences
درجه بندی rating; grading
درجه جرائم grade of the crimes
درجه دادگاه hierarchy of the courts
درجه شدت جرم offence-seriousness
درجه قرابت سببی degree of relationship by affinity
درجه قرابت نسبی degree of relationship by consanguinity
درجه قرابت degree of relationship
درجه قرابتی که مانع ازدواج است degree of relationship which are impediment tomarriage
درجه مجازاتها degrees of the punishment
درجه نخستین first instance; first degree of jurisdiction
درجه نظامی military rank
درحقوق بینالملل، کشتیهای دولت بیطرف در جنگ free ships
درخواس اعاده دادرسی application for re-trial; a motion for new trial
درخواست احاله application for the transfer of a case to another court
درخواست استرداد اموال motion for restitution of property
درخواست اصلی original application
درخواست اطلاعات asking for information
درخواست آزادی وثیقه application for release the bail
درخواست بیش از استحقاق excessive demand
درخواست پذیرفته شدن در کانون وکلا application for admission to the bar
درخواست تابعیت application for citizenship
درخواست تبعی subordinate application
درخواست تجدید اجاره نامه demanding the renewal of deed of lease
درخواست تجدید نظر از دیوانعالی کشور taking appeal to the supreme court
درخواست تجدید نظر notice of appeal
درخواست تحقیق محلی application for local investigation
درخواست ترک محاکمه motion for abandonment of trial
درخواست تمدید روادید application for renewal of visa
درخواست توقف اجرای حکم motion in arrest of judgment
درخواست توقف دعوی (توسط خواهان) stet processes; to suspend the action
درخواست ثبت اختراع patent application
درخواست جمعی collective demand
درخواست حذف دلیل ارائه شده making motions to dismiss and strike evidence
درخواست خسارت (غرامت) daim for damage
درخواست دستور موقت asking for interlocutory order
درخواست ردّ دلائل motions to suppress
درخواست روادید پذیرفته نشد application for visas was refused
درخواست سازش application for conciliation
درخواست شفاهی oral demand; verbal request
درخواست صلح دعوی asking for compromise
درخواست غرامت سنگین demanding huge indemnities
درخواست فسخ سند application for revocation of deed
درخواست کننده applicant
درخواست کتبی written motion
درخواست مجوز پژوهشخواهی application for leave to appeal
درخواست منجز (در یک جلسه) motion
درخواست مهلت asking for respite
درخواست نقض حکم motion to quash the judgment
درخواست نیابت قضائی letter of rogatory
درخواست وام loan application
درخواست ورود به دعوی motion to intervene
درخواست application; demand
درخواستهای قبل از محاکمه pretrial motions
درستکاری honesty
درک loss; detriment
درگرو in pledge; in bond
درگیریهای مرزی border incidents
درم drahma; the name of the unit of silver currency of early Islam
درمحدوده مقررات و روش اداری within the limits of departmental policy or regulation
دروغ سنج lie-detector
دروغ مصلحتی white lie
دروغگوی به عادت habitual liar
دروغگوئی عمدی ( ناشی از بدخواهی) malicious falsehood
درون مرزی بودن قوانین territoriality of laws
درون مرزی territoriality
دریافت اجرت من غیر حق receiving undue reward
دریافت اضافی late fee collection
دریافت کننده مال دزدی fence
دریافت کننده وجه چک payee
دریافت کننده receiver
دریافت کردن کالای قاچاق از زندانی receiving contraband from an inmate
دریافت مالیات غیر قانونی collecting unauthorized taxes
دریافت وام acquiring loans
دریافت وجه با استفاده از چک بلامحل obtaining money by use of a false cheque
دریافت وجهی اضافه بر تعرفه receiving a sum of money in excess of tariff rate
دریای آزاد high seas
دریای بسته یا نیمه بسته enclosed / semi enclosed sea
دریای بسته mare clausum
دریای داخلی territorial sea; internal sea
دزد دریائی pirate
دزد thief; purloiner
دزدانه ، مخفیانه furtive
دزدی / سرقت ادبی plagiarism
دزدی از حرز stealing from a protected place
دزدی از دکاکین shoplifting
دزدی دریائی piracy
دزدی مقرون به آزار و تهدید robbery
دزدی theft; larceny
دزدیدن طفل تازه متولد شده kidnapping a new-born baby
دژبان مسئول تحقیقات جنائی military police criminal investigator
دژبان military police
دست از کار کشیدن (اعتصاب) picketing
دست بردن در سند tamper with a document
دستارم (نوعی حق انتفاع از مال غیر منقول) right of putting to use immovable property
دستبند (بخو) handcuff
دستخط manuscript hand-writing
دسترسی به اسناد access to the documents
دسترسی به اطلاعات access to the information
دسترسی مستقیم direct access
دستفروش dealer
دستگاه اداری officialdom
دستگاه انتظامی disciplinary organization; law-enforcement force
دستگاه تصمیم گیری decision-making apparatus
دستگاه کشف دروغ lie-detector
دستگاه نظارت supervisory body
دستگاه apparatus; organization
دستگاههای اجرایی executive organizations
دستگاههای دولتی government agencies or organizations
دستگیر کردن to arrest
دستگیری بدون حکم جلب arrest without warrant
دستگیری در منزل in home arrest
دستگیری مظنون arrest the suspect
دستمزد اضافی (برای کار در روزهای تعطیل) premium pay
دستمزد بارگیری و تخلیه کشتی primate
دستمزد برابر در قبال کار برابر equal pay for equal work
دستمزد پایه basic wage
دستمزد خالص دریافتی take-home pay
دستمزد ساعتی time work; hourly rate
دستمزد ماهیانه (ثابت) earning per month / salary
دستمزد معوقه outstanding wages
دستمزد wage
دستور اجرای حکم اعدام death warrant
دستور اجرای رای writ of execution
دستور اجرائی executive order
دستور احضار order to be summoned
دستور اداری administrative order
دستور انسداد freeze order
دستور آماده باش alert order
دستور بازرسی و تحقیق search warrant
دستور پرداخت payment order; money order
دستور توقف اجرای حکم writ of stay of execution
دستور توقیف warrant for attachment
دستور جلب warrant of arrest
دستور جلسه agenda
دستور دادگاه court order
دستور را لغو کردن revoke an order
دستور رسمی authoritative order
دستور رفع اشتباه order to rectify an error
دستور رفع مزاحمت order regarding abatement of nuisance
دستور عدم پرداخت اسناد بهادار بانک stop
دستور عدم پرداخت چک payment stopped; payment countermanded
دستور قانون order of law
دستور قانونگذار order of legislature
دستور قانونی legal order
دستور کتبی written order
دستور لغو شده cancelled order
دستور مافوق superior order
دستور مصادره اموال (با پرداخت غرامت) requisition; seizure of property by government
دستور مقامات قضائی order of judicial authorities
دستور مقتضی appropriate order (decision)
دستور منع اشتغال به حرفه مشخص prohibitive writ forbidding to exercise certain profession
دستور منع preventive injunction
دستور موقت provisional injunction
دستور موقت temporary / interlocutory order
دستور نهایی final order
دستور وزارتی ministerial order
دستور order; instruction; mandate; direction ; enjoinment
دستورالعمل اداری administrative directive
دستورالعمل direction ; brief
دسته چک cheque book
دسته های افراطی extremist groups
دسته های مفسدین gangs of malefactors
دسته group
دستیابی به دریا access to the sea
دستیابی به متهم access to the defendant
دستیار قاضی assistant-judge
دستینه signature
دسیسه بازی scheming
دسیسه machination; conspiracy; complot; cabal
دشمن اجتماع public enemy
دشمن آشتی ناپذیر implacable enemy
دشمن مشترک common enemy
دشمنی enmity; hostility; animosity
دشنام دادن insult
دشنام insult; bad language
دعانویسی writing amulets for protection
دعاوی (جمع ادعا) claims
دعاوی (جمع دعوی) lawsuits ; actions
دعاوی بینالمللی international conflicts
دعاوی جبران خسارت compensation claims
دعاوی حقّه legitimate claims
دعاوی خانوادگی family disputes
دعاوی دارای منشاء واحد (مشترک) claims with common origin
دعاوی راجع به قمار و گروبندی gambling and betting disputes
دعاوی راجع به نظم عمومی litigation concerning public order
دعاوی زناشوئی matrimonial litigation
دعاوی طولانی protracted actions
دعاوی غیر مالی non-financial actions
دعاوی غیر واقعی fictitious actions
دعاوی مالی financial actions
دعاوی مربوط به آلودگی pollution law-suits
دعاوی واقعیه و فرضیه existing or potential claims
دعوا بر علیه شخص / دعوای شخصی action in personam; personal action
دعوا بر علیه عین مال / دعوای عینی action in rem; an action for a thing
دعوا راجع به احوال شخصی action concerning personal status and capacity
دعوا راجع به اصل نکاح litigation regarding marriage contract
دعوا راجع به پرداخت هزینه دادرسی action concerning payment of adjudication costs
دعوا dispute; action; claim; law suit; litigation; action legis
دعوای ابطال سند در وجه حامل action for rescinding a bearer instrument
دعوای ابطال سند رسمی action for rescinding an official deed
دعوای ابطال سند مالکیت معارض action for annulment of contradictory title deed
دعوای ابطال شرکت action for annulment of incorporation
دعوای ابطال شناسنامه action for avoidance of a birth certificate
دعوای ابطال علامت ثبت شده action for annulment of a registered trade mark
دعوای ابطال معامله action for avoidance of transaction
دعوای ابطال یا فسخ (قرارداد یا سند) resistor action
دعوای ابوت assertion of paternity
دعوای اثبات مالکیت petitory action
دعوای اجرائی action for execution of a judicial decision
دعوای اجرت المثل assumpsit’s on quantum meruit
دعوای احراز مالکیت زمین action to quiet title
دعوای اختصاری summary action
دعوای ارتجاعی / بدون سابقه case of first impression
دعوای ارث و میراث inheritance dispute
دعوای استخدامی action regarding the civil service affairs
دعوای استرداد اسناد و اموالی که نزدورشکسته قرار دارد action for restitution of documents and properties detained by the bankrupt
دعوای استرداد اموال مسروقه action for restitution of stolen goods
دعوای استرداد ثمن action for restitution of purchase money
دعوای استرداد مبیع action for restitution of the object of sale
دعوای استرداد action of restitution
دعوای استینافی appellate action
دعوای اصلی original action
دعوای اضافی additional action
دعوای اعاده اعتبار rehabilitation action
دعوای اعاده مالکیت (تصرف) replevin; an action brought to recover possession of goods unlawfully taken
دعوای اعتراض به ثبت action of objection to the registration of title deed
دعوای اعتراض ثالث action of third party opposition
دعوای اعسار insolvency action
دعوای افترا defamation suit
دعوای افراز communi dividend; action for partition of a joint property
دعوای انجام تعهد action for performance of an obligation
دعوای انحصار وراثت (مربوط به امور حسبی) probation action
دعوای انحلال شرکت action for dissolution of company
دعوای انکار زوجیت action for negation of marriage tie (matrimonial relation)
دعوای اولی first allegation
دعوای ایذائی malicious prosecution ; vexatious action
دعوای بازرگانی commercial action
دعوای باطل void / feigned action
دعوای بر غایب action against absentee
دعوای بر متعهد میت action against an oblige to the deceased
دعوای بر میت action against deceased(substitutes)
دعوای برات bill of exchange action
دعوای برائت از وجه الکفاله action regarding quittance of bailbond
دعوای بطلان اجاره action for annulment of lease
دعوای بطلان تقسیم / توزیع action for annulment of distribution order
دعوای پژوهش appellate action
دعوای تبعی accessory action
دعوای تجاری commercial action
دعوای تحدید حدود action for rectification of boundaries
دعوای تخلیه action for eviction of a tenant
دعوای ترکه action regarding deceased’s estate
دعوای تصحیح شناسنامه action for rectifying civil status
دعوای تصرف عدوانی (خلع ید) adjustment
دعوای تصرف possessor action
دعوای تغییر مالالاجاره action for modification of rent
دعوای تقابل (متقابل) counterclaim
دعوای تمکین action for restitution of conjugal rights
دعوای تنظیم اجاره نامه action for concluding a lease contract
دعوای تنظیم سند action for drawing an obligatory deed
دعوای تنفیذ وصیت نامه action for authentication of a will
دعوای توقف bankruptcy action
دعوای تولیت action for trusteeship
دعوای تهاتر claim for set-off ; counterclaim
دعوای ثبت اختراعات patent-suit
دعوای جبران خسارت در نتیجه عدم اجرایقرارداد action of covenant
دعوای جبران خسارت action for damages remedial action
دعوای جدید new action
دعوای جزائی criminal action
دعوای جعل (سند) action regarding a forged document
دعوای جلب ثالث action for summoning a third party
دعوای چک action regarding a dud cheque
دعوای حصر وراثت (امور حسبی) probate action
دعوای حقوقی (در مقابل کیفری) civil action; lawsuit
دعوای حواله action regarding a draft
دعوای خالصه public domains action
دعوای خصوصی private allegation
دعوای خلع ید action of adjustment; action for eviction
دعوای خیانت متولی action for malfeasance of administrator of endowment
دعوای خیانت ولی قهری action for malfeasance of natural guardian
دعوای در حال رسیدگی pending action
دعوای دینی action for intangible property
دعوای رجوع از هبه action regarding revocation of donation
دعوای رفع مزاحمت action for disturbance of possession
دعوای رفع ممانعت از حق action for right of exploitation and/or right of easement
دعوای زناشوئی matrimonial claim (action)
دعوای زوجیت marriage relation dispute
دعوای سجلی civil status action
دعوای شبه جرم (مسئولیت مدنی) actio ex delicto; an action of tort
دعوای شخص ثالث third party action
دعوای صلاحیت jurisdictional dispute
دعوای ضرر remedy sought in criminal action
دعوای طاری ancillary action (suit)
دعوای علیه دولتی action against government
دعوای عینی action in rem
دعوای فسخ اجاره action concerning revocation of lease
دعوای فسخ بیع به علت عدم تادیه ثمن action for revocation of sale due to non-payment of purchase money
دعوای قضایی litigation
دعوای قیمومت طفل action for guardianship of an infant
دعوای کیفری criminal action
دعوای مبتنی بر فساد قابل طرح نیست ex turpi causa non oritur action
دعوای مبتنی بر مواضعه و تبانی collusive action
دعوای متقابل counter claim
دعوای مختومه adjudicated action
دعوای مدنی civil action
دعوای مرتبط correlated action
دعوای مزاحمت جنسی sexual harassment suit
دعوای مشمول مرور زمان action barred (by statute of limitations)
دعوای مطروحه علیه یک طبقه یا صنف class action
دعوای مطروحه lis pendent ; a pending suit
دعوای ملکی real action
دعوای منقول movable property action
دعوای مهر marriage portion dispute
دعوای ناشی از قرارداد actio ex contracts ; an action arising out of contract
دعوای نسب affiliation proceedings; paternity / filiations action
دعوای نشوز action regarding the refusal of wife to fulfill her marital duties
دعوای نفقه suits for alimony
دعوای نفی زوجیت ثبت نشده action concerning negation of non-registered marriage
دعوای نفی نسب action for repudiation of child
دعوای نفی ولد action concerning rejection of paternity
دعوای واهی frivolous claim; unfounded action
دعوای ورشکستگی bankruptcy proceedings
دعوای ورود ثالث joining a third party to the dispute
دعوت شورای امنیت convocation of Security Council
دعوت مجمع عمومی شرکت invitation of general meeting of a company
دعوت invitation; summons; call
دغل باز deceitful; credulous
دفاتر تجاری trade books
دفاتر ثبت ابتدائی books of first entry
دفاتر ثبت هزینه ها cost records
دفاتر مالی شرکت account books
دفاع (در برابر حمله) defense
دفاع (مقاومت) resistance
دفاع از کسی را به عهده گرفتن assume someone’s defense
دفاع بصورت کامل و کافی full defense
دفاع حکمی defense in law
دفاع در ماهیت ادعای خواهان peremptory plea
دفاع شفاهی verbal defense
دفاع غیر نظامی (سازمان) civil defense
دفاع کردن defend ; vindicate
دفاع ماهوی responsive pleading; meritorious defence
دفاع مبتنی بر جنون defense of insanity
دفاع مشروع self-defence
دفاع موضوعی defense in fact
دفاع ناموجه و بی اساس frivolous defence
دفاعیات قانونی legal defenses
دفاعیات مثبت affirmative defenses
دفاعیات مشروع justificatory defenses
دفاعیات ناقص (ناکافی) insufficient defenses
دفتر (محل کار) office
دفتر اجناس وارده inward – goods book
دفتر ارسال مراسلات record of sending and receiving the correspondence
دفتر ازدواج notary public for the marriage
دفتر اسناد رسمی notary public’s office
دفتر اعتبارات (دفتر تسهیم اعتبار) allotment ledger
دفتر انتقال سهام stock transfer book
دفتر باطله waste – book
دفتر ثبت اختراعات register of patent
دفتر ثبت ازدواج register of marriages
دفتر ثبت اسامی رای دهندگان register of voters
دفتر ثبت اسناد register of deeds
دفتر ثبت اولیه book of original entry
دفتر ثبت آراء جزائی criminal docket
دفتر ثبت تجارتی register of commerce
دفتر ثبت دعاوی حقوقی docket
دفتر ثبت موالید birth register
دفتر ثبت نام متوفیات register of burial
دفتر ثبت نتایج دادرسی و تصمیمات دادگاه court record
دفتر ثبت enrolment ; registration book ; register
دفتر حقوقی law office
دفتر خدمات آمار و اطلاعات جنائی criminal justice information and statistics service
دفتر دادستانی office of the public prosecutor
دفتر دادگاه registry or records office of the court ; court office; court’s bureau
دفتر دارائی inventory
دفتر دیوان کشور registry records of supreme court
دفتر روزنامه journal; day-book
دفتر ریاست جمهوری presidential bureau
دفتر ریاست دادگاه judge’s office
دفتر سجل احوال indentification bureau
دفتر کل خرید purchase ledger
دفتر کل وزارتی general secretariat of ministry
دفتر کل general ledger
دفتر کپیه (تاجر) copy book
دفتر کپیه copy book
دفتر گواهی امضاء notary public for authentication of signature
دفتر محکمه court office
دفتر مرکزی head office
دفتر معاضدت قضائی office of judicial assistance
دفتر معین subsidiary ledger
دفتر منشی دادگاه clerk’s office
دفتر وکالت law office
دفتر وکالت lawyer’s office
دفتر وکیل دادگستری attorney’s office
دفتر ledger; record
دفترچه بیمه insurance booklet
دفترچه حساب بانکی bank book
دفترچه حضور و غیاب roll book
دفترخانه notary office
دفتردار محکمه clerk of the court
دفترداری دوبل double entry accounting
دفترداری book keeping
دفتریار notary public’s assistant
دفع ضرر preventing loss
دفع عن امتی تسعه الاشیاء :
دفع فساد averting of corruption
دفن کردن غیر قانونی زباله های سمی illegal dumping of toxic waste
دفن کردن bury ; entomb
دفن burial; interment; inhumation
دفینه buried treasure
دقایق قانونی legal subtleties /niceties
دقت معمولی / متعارف reasonable care
دقت نظر کامل در انجام تشریفات punctilious observance of the formalities
دکترین (آموزه) doctrine
دکترین تبدیل doctrine of transformation
دکترین تبعیت مطلق doctrine of indelible allegiance
دکترین تلفیق doctrine of incorporation
دکترین جنگ عادلانه just war doctrine
دکترین حفظ بقا doctrine of self-preservation
دکترین رفتار برابر equality of treatment doctrine
دکترین سفر پیوسته doctrine of continuous voyage
دکترین ضرورت نظامی doctrine of military necessity
دکترین قبول خطر (قاعده اقدام) assumption of risk: volenti non fit injuria
دکترین معاهدات نابرابر unequal treaties doctrine
دلال اوراق تجاری note broker
دلال برات bill-broker
دلال بورس stock-broker
دلال تجاری commercial broker
دلال ترخیص کالا (ترخیص کار گمرکی ) customs broker
دلال حراج auctioneer
دلال خانه house-agent
دلال خرید و فروش امتیاز اختراعات patent- right dealer
دلال خرید و فروش کشتی ship broker
دلال سهام operator; jobber
دلال کالا merchandise broker
دلال مستغلات real estate broker; estate agent
دلال broker; middleman; dealer
دلالت اشاره reasonable signification
دلالت اقتضاء expedient signification
دلالت التزام consecutive signification (meaning)
دلالت انی (پسینی) a posteriori signification
دلالت تضمن signification of containment
دلالت حکومت signification arising by ruling law
دلالت سیاقی tacit signification
دلالت صریح express signification
دلالت طبعی natural signification
دلالت عقلی rational signification
دلالت لفظی literal signification
دلالت لمی/ پیشینی a priori signification
دلالت مطابقه signification of concordance
دلالت مفهومی purported signification
دلالت منطوقی plain signification
دلالت وضعی غیر لفظی symbolic conventional signification
دلالت وضعی لفظی literal conventional signification
دلالت وضعی conventional meaning
دلالت signification; meaning
دلالی brokerage
دلایل اثبات دعوی proofs
دلایل امتناع motive of refusal
دلایل انحلال شرکت تجاری causes of dissolution of commercial company
دلایل بزه (دلایل اثبات و تحقق بزه) evidence of commission of a crime
دلایل بزه (عوامل ارتکاب بزه) causes of crime
دلایل پزشکی medical evidence
دلایل جدید new evidence
دلایل جزائی criminal evidence
دلایل خارج از سند موضوع دعوی extraneous evidence
دلایل صحت ادعا evidence indicating the soundness of the claim
دلایل غیرمکفی insufficient evidence
دلایل کافی sufficient evidence
دلایل له و علیه reasons for and against; pros & cons
دلایل متقَن conclusive evidence
دلایل مربوط به اصل و نسب pedigree evidence
دلایل مکتسبه در تفیتش منزل evidence obtained in the search of the home
دلایل مکشوفه جدید newly discovered evidence
دلیل اثباتی probative evidence; demonstrative evidence
دلیل اجتهادی (فقه) documents of inference; religious circumstantial evidence
دلیل اساسی material evidence; intrinsic evidence
دلیل استنباطی (مبتنی بر عقیده شخصی ) opinion evidence
دلیل اصلی direct evidence; primary evidence
دلیل اضافی cumulative evidence
دلیل اعم از مدعا fair preponderance
دلیل اقناعی persuasive (non apodictic) proof
دلیل الشیء فی الامور الباطنه یقوم مقامه (دلیل بر چیزی در امور باطنی، درحکم خود آن چیزاست) evidence establishing latent states shall be regarded as alternate for it
دلیل انکارناپذیر irrefutable / incontrovertible evidence
دلیل آشکار proof / vivid evidence
دلیل تراشی rationalization
دلیل تکمیلی corroborating evidence
دلیل جدیدالتحصیل newly discovered evidence
دلیل ساختگی fabricated evidence
دلیل سیاسی / حکومتی raison d’etat
دلیل شرطی conditional proof
دلیل شرعی religious evidence
دلیل شفاهی parol evidence; verbal evidence
دلیل ضمنی (قرائن و امارات) circumstantial evidence
دلیل عقل rational demonstration (proof)
دلیل عقلی rational rule
دلیل عین مدعی circular reasoning
دلیل غیر قابل قبول incompetent evidence
دلیل غیر قضائی / فرا قضائی extrajudicial evidence
دلیل غیرقابل اعتماد unreliable evidence
دلیل فرعی indirect evidence
دلیل فقاهی religious circumstantial evidence
دلیل قابل قبول competent evidence
دلیل قاطع conclusive evidence ; concrete proof
دلیل قانع کننده convincing reason / proof
دلیل قانونی legal evidence
دلیل قضایی judicial proof ; legal evidence
دلیل قطعی conclusive evidence
دلیل کارشناسی expert evidence
دلیل کافی good cause
دلیل کتبی documentary evidence; written evidence
دلیل لازم و ضروری (جهت اثبات) indispensable evidence
دلیل لفظی (لازم مبنی لفظ) verbal evidence
دلیل مادی physical evidence
دلیل مالکیت proof of ownership
دلیل متقاعد کننده تر fair preponderance
دلیل مجرمیت inculpatory (evidence)
دلیل محکمه پسند good cause
دلیل محمول بر صحت prima facie evidence
دلیل مستدل / معتبر documented evidence
دلیل معتبر trustworthy evidence
دلیل مقبول acceptable evidence
دلیل موجُّه legitimate reason
دلیل ناقض دلایل قبلی rebutting evidence
دلیل نَقلی (فقه) narrated rules and regulations
دلیل و مدرک تحویل احضاریه evidence of delivery
دلیل و مدرکی که به طور غیر قانونی به دست آمده است illegally obtained evidence
دلیل evidence; sign
دم ، خون blood
دموکراسی پارلمانی parliamentary democracy
دموکراسی چند حزبی multiparty democracy
دموکراسی غیرمستقیم / به نمایندگی representative democracy
دموکراسی مستقیم direct / pure / participatory democracy
دموکراسی democracy
دو جنسی بودن hermaphrodite
دوام اختلاف continuation of differences
دوام تابعیت maintaining nationality
دوام تصرف continuity of possession
دوام توقیف ورشکسته continuation of bankrupt’s detention
دوام زناشوئی permanence of marriage
دوایر ، ادارات departments
دوایر اداری administrative departments
دوایر ایالتی / دولتی state departments
دوایر تحقیقی departments of preliminary investigation
دوایر حکومتی government departments
دوایر عدلیه departments of judiciary
دوایر ویژه دادسرا جهت رسیدگی به جرائم مهم specialized bureau of prosecutor’s office for major offences
دودمان dynasty; family; pedigree
دور زدن ممنوع (جرم رانندگی) “no “”u”” turn”
دور dependence ; circle
دوران افاقه lucid intervals
دوران طبیعی حمل natural period of pregnancy
دوره استخدام پیمانی در ارتش enlistment period
دوره اشتغال کارگر period of employment of worker
دوره اعتبار قرارداد duration of validity of contract
دوره انتخابیه electoral legislative term
دوره انتقالی transitional period
دوره انتقام epoch of vengeance
دوره آزمایشی کار probationary work period
دوره تصدی قضات term of office of the judges
دوره تصدی term of office; incumbency; tenure
دوره دادگاه سیار working period of itinerary court
دوره عمل period of action
دوره قانونگذاری period of legislation
دوره قصاص epoch of retaliation
دوره کارآموزی apprenticeship ; probation
دوره نفاس period of lochia
دوره period; time; term ; duration
دوری (ادواری) cyclic
دوسیه file; case
دول خارجه foreign states
دول متحارب belligerent countries
دول متحد (ایالات متحده) united states
دولت (کشور) state; country
دولت ائتلافی coalition / consensus government
دولت با ثبات stable government
دولت برادر sister government
دولت بسیط unitary state
دولت بی طرف دایم neutralized state
دولت بی طرف neutral nation / state
دولت بیگانه foreign government
دولت تابع / تحت سلطه satellite / vassal state
دولت تحت الحمایه protected state
دولت تقاضا کننده requesting government
دولت جدید incoming / new administration or government
دولت حاکم sovereign state
دولت خودمختار autonomous state
دولت در تبعید government – in – exile
دولت در دولت state within state
دولت دست نشانده puppet state / government
دولت رفاه welfare state
دولت سالاری statism
دولت صاحب پرچم flag state
دولت فدرال federal state
دولت کامله الوداد most favored nation
دولت متبوع respecting state
دولت متخاصم beligerent nation / state
دولت محافظه کار conservative state
دولت مردمی popular state
دولت مرکب compound state
دولت مستقل independent state
دولت موقت caretaker / interim / provisional government
دولت واحد unitary state
دولت های استعمارگر colonialist states
دولت هم پیمان ثابت قدم staunch ally
دولت همجوار neighboring state
دولتمرد stateman
دولتهای امضاء کننده signatory states
دولتهای غیر متعهد non – aligned nations/ countries
دون پایه junior; low grade
ده village ; the country
دین (بدهی) debt
دین اصلی original debt
دین با بهره active debt
دین بدون بهره passive debt
دین حال matured debt
دین رسمی official religion
دین غیر قابل وصول irrecoverable debt
دین مدنی civil debt
دین مستغرق ترکه debt in excess of estate
دین مستغرق دارائی debt in excess of assets
دین معوقه debt in arrears
دین ممتاز prefered debt
دین مؤجّل future debt; debt due at a future time
دینار denarius; the name of the unit of gold currency of early islam
دیوار حد فاصل partition wall
دیوار مشترک مجاور adjoining wall; party-wall
دیوار مشترک common wall
دیوان احکام (فقه) special ledger for recording the judgments
دیوان بینالمللی دادگستری International Court Of Justice
دیوان تمیز supreme court
دیوان جزای کارکنان دولت special criminal court for civil servants
دیوان جنائی / کیفری criminal court
دیوان حُرب / نظامی military court
دیوان داوری بین المللی International Court of arbitration
دیوان داوری arbitral tribunal
دیوان دائمی دادگستری بین المللی Permanent International Court of Justice
دیوان دائمی داوری permanent court of arbitration
دیوان سالار bureaucrat
دیوان سالاری bureacracy
دیوان شبه قضائی quasi – judicial tribunal
دیوان عالی جنائی assize
دیوان عالی کشور supreme court
دیوان عالی suprem court
دیوان عدالت اداری administrative justice court
دیوان قاضی (فقه) judicial archive of the judge
دیوان محاسبات کشور supreme audit court
دیوان نظامی عادی ordinary military court
دیوان tribunal; court
دیوانگی insanity
دیوانه insane
دیون با وثیقه secured debts
دیون ترکه charges on an estate
دیون حال due debts
دیون معمولی ordinary debts
دیون معوّقه arrears of debts; deferred debts
دیون ممتازه preferred debts; privileged debts
دیون مؤجل future debts
دیون debts
دیه خطا compensation for unintentional injury
دیه عمد compensation for intentional injury
دیه قتل blood money for murder
دیه blood money
دیان creditors
دیپلمات حرفهای career diplomat
دیپلمات diplomat
دیپلماسی آزاد / علنی open diplomacy
دیپلماسی بوق و کرنا megaphone diplomacy
دیپلماسی دلار dollar diplomacy
دیپلماسی زور و فشار coercive diplomacy
دیپلماسی سفر / رفت و برگشت shuttle diplomacy
دیپلماسی غیررسمی shirtsleeve diplomacy
دیپلماسی مستقل freelance diplomacy
دیپلماسی diplomacy
دیدار رسمی official / formal / state visit, full – dress meeting
دیدار غیررسمی informal / non-official / non-state visit
دیدارهای بین المللی international meets
دیرکرد delay (cost)
دیکتاتوری dictatorship
دیگر آزاری (جنون مردم آزاری ) sadism
ذات (ماهیت) essence; substance
ذات و عرض (بود و نمود) essence and appearance
ذاتاً by nature; intrinsically; in essence; essentially
ذاتی essential; inherent
ذبح slaughtering animal
ذبیحه slaughtered (sacrificed) animal
ذخایر اقتصادی economic resources
ذخایر ملی national resources
ذخیره احتیاطی (برای فعالیتهای آینده) company reserves
ذخیره احتیاطی reserved fund; contingency reserves
ذخیره اَرزی foreign exchange reserve
ذخیره استهلاکی reserve for depreciation
ذخیره بازنشستگی pension reserve
ذخیره طلا (به عنوان پشتوانه اسکناس) gold reserve
ذخیره قانونی legal reserve
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول reserve for doubtful debts
ذخیره reserve; supply; store
ذریه ، اعقاب ، اخلاف progeny
ذکر تاریخ / روز mentioning the date
ذکر تمام ادله اثبات دعوی enumeration of all evidence in substantiation of claims
ذکر در عقد mentioned in the contract
ذکور males
ذلت humiliation
ذمه ضامن obligation of the guarantor
ذمه مستاجر liability of the lessee
ذمه undertaking; obligation
ذمی a non-muslim living under the protection of the islamic government on a nontemporary basis
ذو وجهین equivocal
ذوالارحام persons related to the legator in the female line; uterine heirs
ذوالخیار beneficiary of an option
ذوالفرائض heirs having fixed shares; quota-heirs
ذوالید (متصرف) possessor
ذیحساب comptroller
ذیحسابی auditor’s office
ذیحق rightful; having a just claim
ذیصلاح competent
ذیل سند at the foot of a document
ذیل footnote; bottom
ذینفع اختراع ثبت شده patentee
ذینفع اعتبار beneficiary of a credit
ذینفع beneficiary
رابط liaison; a communicator; an intermediary
رابطه اندراج copula of inclusion
رابطه آزاد (خارج از قانون) illegal relationship
رابطه بازرگانی business connection
رابطه تابعیت copula of nationality
رابطه تَعلّق copula of appurtenance
رابطه جنسی sexual intercourse
رابطه حقوقی judicial/ legal relationship
رابطه خادم و مخدوم master-servant relationship
رابطه خونی relation by descedence
رابطه دوجانبه / معوض bilateral or reciprocal relationship
رابطه دینی / شخصی personal relationship
رابطه زوجیت marriage relationship
رابطه سببی marriage relationship
رابطه سببیت بین تقصیر و خسارت causal link between fault and damage
رابطه سببیت causal link ; causality
رابطه سیاسی diplomatic tie; political relation
رابطه عاطفی sentimental relationship
رابطه فرزند خواندگی adoptive relationship
رابطه متقابل mutual relationship
رابطه معنوی moral relationship
رابطه مؤجر و مستأجر rental relationship
رابطه نامشروع liaison
رابطه نسبی birth relationship
رابطه هوایی aerial linking
رابطه relationship; copula
راپورت report; an official statement of facts
راجح (برتر) preponderant
راجع به (مربوط به) re (var.in re)
رادیکال (افراطی) radical
رادیکالیسم (افراطی گری) radicalism
رازداری حرفه ای professional silence
رأس المال purchase price
رأس head; the chief
رأساً sua sponte ; ex mero motu; ex proprio moutu ;directly
راست (حقیقت) TRUE
راشی briber
راضی satisfied
رافضی heretic
رافع مسؤولیت removal of liability/ responsibility
راکب rider
راکد stagnant; dull; at a standstill
راندمان (بازدهی) / کارآئی efficiency
رانندگی با سرعت بیش از حد مجاز driving a car above the speed limit
رانندگی بدون توجه و دقت لازم driving without due care and attention
رانندگی بدون داشتن بیمه driving without insurance
رانندگی بدون گواهینامه driving without a licence
رانندگی توأم با بی دقتی careless driving
رانندگی توأم با سوء نیت احتمالی reckless driving
رانندگی در حال مستی drunken driving
رانندگی غیر مجاز driving while disqualified
رانندگی مخاطره آمیز dangerous driving
راوی حدیث transmitter of tradition
راوی narrator; transmitter
راه اختصاصی private road
راه ارتباطی communicative road
راه آبی waterway; canal
راه آهن railway
راه تدارکاتی supply route
راه حل حقوقی juristic solution
راه حل دوستانه amicable solution
راه حل عملی pragmatic solution
راه حل قانونی legal solution
راه حل قطعی definitive solution
راه حل مسالمت آمیز peaceful solution
راه حل مطلوب optimum solution
راه حل های چندگانه multiple solutions
راه حل solution
راه دریایی maritime route
راه زمینی land route
راه فرار escape route
راه کشتیرانی shipping routes
راه کمربندی (خط کمربندی) ring road; beltway
راه هوائی airway
راه way; road; path; route
راهپیمائی اعتراض آمیز march
راهزن (قطاع الطریق) highway man; bandit
راهزن مسلح armed bandit
راهزنی دریایی piracy
راهزنی banditos
راهن mortgagor; paw nor; pledge
راهنما (شخص بلد) guide
راهنما و دستورالعمل قانون جدید مالیات guidelines on the new tax legislation
راهنما و دستورالعمل guidelines
راهنمای مدیریت management guide
راهنمائی شغلی vocational guidance
راهنمائی و رانندگی terrific control
راهنمایی guidance
راههای ثبوت زنا methods of proving the adultery
رأی (داور) award
رأی از طریق نمایندگی proxy votes
رأی اشتباهی (غلط) erroneous judgment
رأی اصرای insisting judgment
رأی اعتماد vote of confidence
رأی اکثریت majority vote
رأی العین sight of the eye ; witness of eye; eye witness
رأی با قیام standing vote
رأی باطل void vote
رأی بدوی initial judgment
رأی بر ردّ دادرس decision concerning disqualification (incompetence) of the judge
رأی برائت innocence judgment; acquittal
رأی بلا ارجاع irrefutable decision
رأی به صندوق ریخته شده casting vote
رأی پژوهش خواسته appealed decision
رأی پستی (در انتخابات) postal vote
رأی تجدید نظر خواسته appealed decision
رأی تصحیحی rectified judgment
رأی تمییزی judgment given by supreme court
رأی توافقی consent judgment; award agreed upon
رأی دادگاه پژوهش، رونوشت prescript
رأی دادگاه تجدید نظر judgment of the court of appeal
رأی دادگاه judgment of the court
رأی دادن (به طور عام) vote
رأی دادن (قاضی) render/ give judgment
رأی دادن به نفع پژوهش خوانده render judgment in favor of the appellee
رأی داوری arbitration award
رای دهندگان (درانتخابات) electorate; voters; voting public
رأی دهندگان واجد شرایط eligible voters
رأی دیوانعالی کشور decision taken by the supreme court
رأی رّد دعوی خواهان judgment of dismissal
رأی سنگین harsh judgment
رأی شفاهی acclamation
رأی صادره بدون اتفاق آراء dividend opinion
رأی صادره rendered judgment
رأی صواب correct opinion
رأی ظالمانه (حکم مبتنی بر تعصب و تبعیض) excessive verdict
رأی عجولانه sudden and rush judgment
رأی عدم اعتماد non-confidence vote
رأی عدم تعقیب دعوی ( بعلت عدم پیگیریخواهان) judgment of discontinuance
رأی عدم صلاحیت دادگاه judgment of non jurisdiction of the court
رأی علنی (در انتخابات) open ballot
رأی علنی open verdict
رأی عمومی public vote
رأی غیابی judgment by default
رأی غیرقابل تجزیه و تفکیک unseverable judgment
رای غیرقطعی محاکم کیفری unenforceable judgment of criminal courts
رأی قاضی دادگاه که بر خلاف رأی هیئــــتمنصفه باشد judgment n.a.v.(non abstante veredicto)
رأی قضایی verdict, judicial decision
رأی قطعی final judgment; enforceable judgment; definitive verdict
رأی گیری با بالا بردن دست vote by show of hands
رأی ماهوی judgment on merits; meritorious judgment
رأی مبتنی بر اقرار و قبولی مدعی علیـــه برحقانیت ادعا judgment by cognitive action
رأی مبتنی بر بحث و بررسی دقیق eliberate judgment
رأی مبتنی بر پس گرفتن دعوی (توســــطخواهان) judgment of retraxit
رأی مبتنی بر تبعیض verdict based on discriminatory factors
رأی مبتنی بر ترک تعقیب ( توسط خواهان) judgment of nolle prosequi
رأی مثبت affirmative judgment
رأی مخالف dissenting opinion
رأی مخفی (در انتخابات) secret ballot
رأی مشورتی advisory opinion
رأی مفخی negative vote ; nay
رأی مقتضی appropriate judgment
رأی ملایم lenient judgment
رأی ممتنع abstention; abstaining vote
رأی موافق consenting vote; assenting vote
رأی وحدت روّیه supreme court decision as a unified judicial precedent
رأی هیأت عمومی دیوان کشور decision of united chambers of supreme court
رأی هیئت منصفه verdict
رأی یا اختیار سرداور amperage
رأی یا قرار موقت interlocutory judgment
رأی vote; verdict; opinion; judgment
رأیزن counselor; attach
رأیگان ex gratis; gratuitous; free of charge
رأیی که بلااجرا مانده است dormant judgment
رب (مالک) owner
رب المال owner of the property
ربا / بهره گرفتن federation
رباخوار ، رباگیرنده usurer
رباخواری،بهره گرفتن بیش از نرخ متعارف usury
ربح ، فرع interest
ربح اندر ربح interest on interest
ربح قانونی lawful interest
ربح قراردادی contractual interest
رٍبح مرکب compound interest
ربع one forth
ربودن احشام abigere
ربودن انسان kidnapping; abduction
ربودن به تهدید taking away with menace
ربودن به حیله taking away by fraud
ربودن به عنف abduction; carrying away by violence
ربودن به عنف taking away by force
ربودن مخفیانه hiden taking away
ربودن و بردن مال taking and carrying away the property
ربودن ablation
ربودن purloin; to steal
ربوی، رباخوارانه usurious
ربیبه step-daughter
رتبه اداری administrative echelon
رتبه بندی grade
رتبه حقوقی (دستمزدی) salary echelon
رتبه قضائی judicial grade
رتبه مادون inferior grade
رتبه مافوق superior grade
رتبه degree; echelon
رتق و فتق ordering of affairs; administering
رجال سیاسی political figures
رجال distinguished men; dignitaries
رجحان داشتن have preference
رجم (سنگسار کردن) lapidating; stoning to death; casting stones at
رجوع (مراجعه کردن) refer; recourse to
رجوع از اذن withdraw of authorization ; revocation of permission
رجوع از شهادت withdrawing the testimony
رجوع از معامله withdrawal
رجوع از وصیت revocation of the will; ad emption
رجوع از وقف revocation of endowment
رجوع از هبه revocation of donations
رجوع به تابعیت اول announcement of original nationality
رجوع به داوری recourse to arbitration
رجوع به کارشناس recourse/ refer to the expert
رجوع در طلاق revocation of divorce
رجوع در هبه revocation of the gift
رجوع شود به ، نگاه کنید به vide
رجوع شود به صادر کننده چک refer to the drawer
رجوع صریح express revocation / withdrawal
رجوع ضمنی implied revocation / withdrawal
رجوع کردن (عدول و فسخ کردن) withdrawal ; revocation
رجولیت masculinity ; manliness; virility
رحلت ، درگذشت pass away ; to die
رَحم womb; uterus
رخصت permission; justification while there are some excuses
رد (ارتداد) apostasy
رد اتهام dismissing the charge
رد ادعا (انکار ادعا) traverse; denial of the allegation
رد ادعای تصرف negation of possession
رد ادله exclusion of evidence
رد ارث refusal of accepting the inheritance
رد استعفاء rejecting the request of resignation
رد اعتراضات dismissal of objections
رد اعسار dismissal of insolvency
رد اموال اختلاس شده restitution of embezzled property
رد اموال غیر مستحق restitution of unlawful gainings
رد ایراد renounce the challenge/exception
رد پیشنهاد مصالحه rejecting the conciliation
رد ترکه renouncing the inheritance
رد تصمیمات rejecting the decisions
رد تقاضای پژوهش dismissal of an appeal
رد تهمت (اتهام متقابل) recrimination
رد دادخواست dismissal of petition
رد دادرس to challenge a judge
رد داور challenge an arbitrator
رد در ارث surplus redistribution (al-radd)
رد درخواست توسط دادگاه refusal of the application by the court
رد درخواست refusal of the application
رد دعوی (بدلیل فقدان موجب قانون) bringing in a finding of non-liquet
رد دعوی بعلت عدم صلاحیت دادگاه dismissal for lack of jurisdiction
رد دعوی abatement of action
رد دعوی dismissal of a claim ; to dismiss the action
رد دلیل و مدارک (توسط قاضی،به دلیل غیرقانونی بودن نحوه تحصیل آن و یابی ارتباطبودن آن با دعوی) suppression of evidence
رد دلیل rebut an evidence; to suppress evidence
رد رای پژوهش خواسته reversing the decision appealed against
رد شاهد challenge a witness
رد شدن to fail
رد شکایت با امکان طرح مجدد آن dismiss the complaint, without prejudice
رد شکایت reject a complaint; to dismiss the complaint
رد شهادت impingement of testimony
رد عقد غیر نافذ rebutting an invalid contract
رد قسم (به طرف مقابل) passing the oath (to the other party)
رد قطعی(دعوی) بدون تعیین تاریخ جلسهبعدی traverse without day
رد کردن دعوی یا کیفرخواست traverse an (indictment/cause of action)
رد کردن کالای قاچاق به زندانی passing contraband to an inmate
رد کردن گزارش reject the report
رد کردن dismissal; to rebut; to reject
رد کیفرخواست dismissing the information /traverse of indictment
رد مال غصبی به صاحب آن به حکم دادگاه replay
رد مستدل و مشروح ادعای مطروحه special traverse
رد مستقیم ادعای مطروحه common traverse
رد معامله فضولی rejecting the unauthorized transaction
رد وصایت refusal of accepting the executorships; renouncing probate
رده participant to the crime of muharaba
ردیابی کردن جرم tracing a crime
رزرو ، حق پیشنهاد شرط right to reserve; reserve clause
رزم war; battle; combat; action
رزمناو battle ship
رزمنده مفقودالاثر missing in action
رزمنده combatant; fighter
رژه پیروزی victory parade
رژه parade; procession
رژیم (نظام) regime
رژیم آبهای ساحلی regime of territorial waters
رژیم حقوقی legal regime
رژیم دریای آزاد regime of high seas
رژیم دموکراتیک democratic regime
رژیم دموکراسی democracy regime
رژیم دیکتاتوری dictatorship regime
رژیم سرکوبگر repressive regime
رژیم سلطنتی monarchy regime
رژیم مالی زوجین matrimonial regime
رژیم های مرتجع reactionary regimes
رساله عملیه practical Islamic law; explanatory text on the questions of religious injunctions
رسانه های گروهی mass media
رستگاری salvation; felicity
رسته branch; class
رسم ، عرف و عادت usage; custom
رسماً officially
رسمی شناختن (به رسمیت شناختن) recognizing
رسمی و لازم ، عادی de cursu
رسمی formal; official
رسمیت اسناد authenticity of the documents
رسمیت قانونی formal recognition / authenticity
رسمیت authenticity; validity; official ness
رسوا infamous; notoriously disgraced
رسوائی (فضاحت) ignominy; scandal
رسوائی به بار آوردن create a scandal
رسول apostle; the messenger of God
رسوم اجتماعی social customs and usages
رسوم اجدادی ancestral customs
رسوم محلی local usages
رسوم ملی national customs and usages
رسید انبارهای عمومی یا گمرک dock warrant
رسید پست سفارشی registered mail receipt
رسید قابل انتقال انبارهای عمومی یا گمرک negatiable warehouse receipt
رسید گمرکی docket
رسید موقت (سهام وغیره)، گواهی استحقاق،کوپن، بن script
رسید receipt
رسیدگی (استماع) hearing; trial
رسیدگی (بررسی صحت و سقم) examination
رسیدگی اختصاری summary trial
رسیدگی اداری administrative hearing
رسیدگی استینافی appellate proceedings
رسیدگی به اتهامات چند متهم (در یک کیفرخواست) joiner of defendants
رسیدگی به ادلّه examination of evidence
رسیدگی به تخلفات انضباطی در زندان prison disciplinary hearings
رسیدگی به چندین مجرم (در یک کیفرخواست) joiner of offences
رسیدگی به دارائی مامورین examination of public officers’ property
رسیدگی به درآمد مشمول مالیات investigation of taxable revenue
رسیدگی به دعوی trial ; hearing a case
رسیدگی به شکایات کارگران dealing with the workers’ grievances
رسیدگی به صحت سند verification of authenticity of document
رسیدگی به صحت هویت verification of identity
رسیدگی به محاسبات verification of the accounts
رسیدگی ترافعی adversarial proceedings
رسیدگی تمیزی supreme court proceeding
رسیدگی جنائی (تحقیقات مربوط به امرجنائی) criminal investigation
رسیدگی جهت اثبات صحت وصیت نامه process of proving a will; probate
رسیدگی جهت اثبات وراثت heir ship proceeding
رسیدگی جهت صدور قرار تامین bail hearings
رسیدگی جهت لغو آزادی مشروط parole revocation hearings
رسیدگی جهت لغو پروانه پزشکی physician license revocation proceedings
رسیدگی حضوری proceedings; in the presence of
رسیدگی حقوقی legal proceedings
رسیدگی شکلی trial on technicalities
رسیدگی عادلانه fair hearing
رسیدگی عادی ordinary proceedings
رسیدگی غیابی، یک طرفه ex-part trial ; proceeding by default
رسیدگی غیر علنی hearing in camera; in camera proceedings
رسیدگی فوری prompt hearing
رسیدگی ماهوی به اتهام trial of the charge on the merit
رسیدگی ماهوی trial on merits
رسیدگی مقدماتی preliminary examination; proceedings
رسیدگی نخستین first instance proceedings
رسیدگیهای بعد از محاکمه ماهوی post-trial proceedings
رسیدن به رشد قانونی attaining the legal majority; becoming a major
رسیدن به سن ازدواج attaining the prescribed age for marriage
رسیدن به سن بلوغ / رشد maturity
رشته تخصصی specialized field
رشته شغلی professional field
رشد جزائی standard of mental maturity in criminal cases
رشد جمعیت population growth
رشد عقلی intellectual development
رشد مدنی maturity in civil cases
رشد mental maturity; sound judgment
رشوه (مال مورد ارتشاء) bribe
رشوه خوار (فاسد) venal
رشوه خواری bribery
رشوه دادن bribe; to give a bribe
رشوه دهنده (راشی) briber
رشوه گیرنده (مرتشی) bribee
رشید mentally mature
رشیده بکر virgin who is mentally mature
رشیده غیربکر defoliated woman who is mentally mature
رضا consent
رضاع foster-relationship
رضاع nursing; lactation; breast feeding
رضاعی foster
رضای اظهار شده declared consent
رضای باطنی ، ضمنی implied consent
رضای بدون قصد انشاء consent with no intention to create legal relation
رضای به معامله consent to the transaction
رضای حاصل در نتیجه اشتباه mistaken consent
رضای حاصل در نتیجه اکراه consent acquired under duress
رضای زوجین consent of the spouses
رضای طرفین معامله consent of parties to the contract
رضای فرضی presumed consent
رضای متأخر در عقد فضولی subsequent declaration of consent in an unauthorized contract
رضای مستنبط از سکوت consent presumed from silence
رضای معاملی least amount of consent
رضای معلول vitiated consent
رضای مقرون بقصد انشاء genuine consent
رضای واقعی true consent
رضایت بر جنایت از طرف assent of victim
رضایت دادن consent ; assent
رضایت صریح explicit / express consent
رضایت ضمنی tacit / implied consent
رضایت طرفین consent of the parties
رضایت متقابل mutual consent
رضایت نامه ، توصیه نامه ، پاداش testimonial
رضایت ندادن refuse to consent
رضایت همگانی universal consent
رضایت acquiescence; consent; assent
رضایتنامه written acquiescence; testimonial
رضیع suckling
رطل gram
رعایت تشریفات قانونی (عدالت طبیعی) due process of law
رعایت حقوق بشر observance of human rights
رعایت دقیق تعهدات ناشی از قرارداد due observance of contractual obligations
رعایت دقیق شروط و مقررات عهدنامه adhere strictly to the terms of a treaty
رعایت شعائر دینی observance of religious decrees
رعایت عرف و عادت الزامی است commune deservantia non est referendum
رعایت قوانین conformity with the law
رعایت کردن comply (with)
رعایت مقررات قانونی observance of the provisions of law
رعایت موازین شرعی observance of religious criteria
رعایت observance; regard; consideration
رعب dread; terror; fear
رعیّت serf; peasant
رغبت (میل) desire; longing; inclination
رفاه اجتماعی social welfare
رفاه خانواده family welfare
رفاه عامه public welfare
رفاه عمومی (تأمین بهداشت) general welfare
رفاه عمومی public / general welfare
رفاه مادی material welfare
رفاه welfare
رفتار (کردار) conduct; behavior
رفتار اهانت آمیز offensive behavior; degrading treatment
رفتار تحریک آمیز provocative conducts
رفتار تهاجمی aggressive behavior
رفتار تهدید آمیز threatening behavior
رفتار خارج از نزاکت irrespective conduct
رفتار خشونت آمیز / تهاجمی aggressive behavior
رفتار خصمانه hostile behavior
رفتار خلاف اخلاق / غیراخلاقی immoral conduct
رفتار خلاف شئون شغلی conduct against the professional regulations
رفتار خودسرانه و ایذائی نیروی انتظامی arbitrary or harassing conduct by the police
رفتار زیانبار injurious conduct
رفتار سوء دادستانی prosecutorial misconduct
رفتار ضد اجتماعی antisocial behavior
رفتار غیر انسانی inhuman conduct
رفتار غیر مجرمانه non-criminal conduct
رفتار غیرقابل پیش بینی unpredictable behavior
رفتار غیرقابل مجازات non – punitive manner
رفتار قابل سرزنش reproachable conduct
رفتار کامله الوداد most favoured nation practice
رفتار متقابل reciprocity
رفتار مجاز permissible conduct
رفتار مجرمانه criminal act
رفتار محترمانه respectful behavior
رفتار منصفانه fair conduct
رفتار موءدبانه common decency; polite behavior
رفتار موهن defamatory conduct
رفتار ناروا misconduct
رفتار ناشایست abusive behavior; obscenity
رفتار نامقبول unacceptable conduct
رفتار وحشیانه savage behavior
رفتار وقیحانه insolent behavior
رفراندم ، همه پرسی referendum
رفراندم الزامی obligatory referendum
رفراندم تاسیس constituent referendum
رفراندم تقنینی legislative referendum
رفراندم مشورتی consultative referendum
رفض heresy
رفع ابهام و اجمال از حکم clarification and explication of the judgment
رفع ابهام clarification
رفع اتهام (اعلام بیگناهی) exculpation
رفع اثر کردن nullify
رفع اختلاف به وسایل مسالمت آمیز، رفعمسالمت آمیز اختلافات pacific settlement of disputes
رفع اختلاف settlement of disputes
رفع اشکالات مربوط به اجرای حکم removing difficulties (impediments) of execution of the judgment
رفع آثار تجاوز removal of the traces of encroachment
رفع بازداشت release
رفع تصرف عدوانی abetment ; repletion
رفع تصریحی explicit traceability
رفع تعارض قوانین resolution of conflict of laws
رفع توقیف (تأمین) removing the distrait; discharge of attachment
رفع توقیف از کشتی release of the ship
رفع حاجت satisfy needs
رفع حجاب unveiling women
رفع حجر emancipation of a minor
رفع حکمی constructive removal / elimination
رفع شبهه کردن removing all doubts
رفع ظلم redress an injustice
رفع فقر elimination of poverty
رفع کردن ممنوعیت طرح دعوی to lift the bar of action
رفع مانع removal of obstruction
رفع محجوریت کردن to raise interdiction from sb
رفع مزاحمت و خسارت بدون مراجعه به مراجع قانونی self-help measures
رفع مزاحمت abatement; abatement of nuisance
رفع مسؤولیت کیفری exonerate from criminal liability
رفع مسئولیت کردن to exonerate from responsibility
رفع ممنوعیت lift restrictions
رفع مهر و موم removal of the seals
رفع نزاع settlement of dispute
رفع نقص remedy or rectify the defect
رفع removal; elimination; resolution
رق (بردگی) slavery
رقابت آزاد free competition
رقابت سالم healthy competition
رقابت مکارانه fraudulent / unfair competition
رقابت ناعادلانه unfair competition
رقابت نامشروع illegal competition
رقابت competition; rivalry
رقبه register of crown properties; slave
رقبی right of benefit for a prescribed period
رقعه letter; note; piece of paper
رقم figure
رقیب competitor ; rival
رکن اصلی principal organ / element
رکن تشکیل دهنده constituent organ
رکن فرعی subsidiary organ
رکن قانونی legal basis
رکن مادی بزه actus reus
رکن معنوی بزه mens rea ; a criminal intent ; a guilty mind
رکن pillar; essential element
رکود اقتصادی economic depression
رکود جهانی world-wide recession; global recession
رکود recession
رمال geomancer
رمالی geomancy
رمایه / تیراندازی shooting; archery
رمز code; cipher; mystry
رمی جمرات throwing of stones (a rite of pilgrimage to Mecca)
روابط بینالمللی international relations
روابط تجاری commercial relations
روابط جنسی sexual intercourse
روابط حسن همجواری good neighborly relations
روابط حسنه good relations
روابط حقوق ملی و حقوق بینالمللی relations between national law and international law
روابط حقوقی juridical relations
روابط حقوقی legal relations
روابط خارجی foreign relations
روابط خصمانه hostile relations
روابط خصوصی کار private labour regulations
روابط دوستانه بین ملتها friendly relations between nations
روابط سالاری (پارتی بازی) nepotism
روابط سیاسی diplomatic relations
روابط شخصی و مالی personal and financial relations
روابط عمومی public relations
روابط غیر خصمانه non-hostile intercourse
روابط فرهنگی cultural relations
روابط کارگر و کارفرما employer and employee’ relations
روابط کنسولی consular relations
روابط مالی زوجین financial relations between spouses
رواج currency; circulation
روادید visa
روانامه exequatur
روانپزشکی قانونی forensic psychiatry
روانشناسی جزائی criminal psychology
روایت صحیح sound tradition
روایت مشهور celebrated or well- known tradition
روایت موقوفه discontinued narration
روایت tradition; narrative
روح برادری spirit of brotherhood
روح حقوق spirit of law
روح قانون spirit of law
روح spirit; soul
روحانی cleric
روحانیت (معنویت) spirituality
روحانیت clergy
روحانیون clergymen
روحیه mental atmosphere
رودخانه آلوده contaminated river
رودخانه flume
روز ابلاغ date of service
روز اداری working day
روز استقلال independence day
روز اعتراض date of protest
روز اعلان جنگ date of declaration of war
روز اقدام date of taking action
روز انقضاء موعد date of expiry
روز اول موعد first day of the term
روز آخر موعد last day of the term
روز آخر مهلت last day of grace
روز پرداخت حقوق pay-day
روز تأدیه law day; the day of execution of obligation/ payment
روز تشکیل دادگاه day – in – court ; court day
روز تعطیل دادگاه dies non juridical
روز جلسه رسیدگی date of hearing the case
روز رسمی formal day
روز رؤیت date of presentation of document
روز سررسید مهلت day of grace
روز شروع اجراء day of execution ; enforcement inception
روز صدور برات date of issuing the bill of exchange
روز عقد date of the contract
روز غیراداری / تعطیل non-business day; non-working day
روز قطعیت حکم last day which judgment becomes final
روز کارگر labor day
روز کامل شمسی civil day
روز مقرر constitute
روزانه daily; per day
روزنامه رسمی gazette; official newspaper
روزنامه کثیرالانتشار highly circulated newspaper
روزنامه محلی local newspaper
روزنامه نگار رسمی (معتبر) accredited journalist
روزنامه نگار journalist; pressman
روزهای متوالی تمام روزها(اعم از روزهایاداری وتعطیلات) running days
روزهایی که دادگاه قانوناً مجاز به رسیدگیاست juridical day ; legal day
روزی که دادگاه عملاً مشغول رسیدگی است judicial day
روسای ادارات دولتی public – office holders
روسپی prostitute
روش استقرایی inductive method
روش اصل موضوعی axiomatic method
روش تبیینی explanatory method
روش تجربی experimental method
روش تشریحی descriptive method
روش تطبیقی comparative method
روش تنزیل نقدینه D.C.F (discount cash flow) method
روش تهاجمی aggressive manner
روش جاری اداری غیرقابل انعطاف rigid system of office policies
روش جاری بین المللی international practice
روش جاری جلسات standing orders
روش حل تعارض قوانین method of resolution of conflict of laws
روش دیالکتیک ، روش جدلی dialectical method
روش شناسی methodology
روش صحیح correct manner; proper manner
روش علمی scientific method
روش قیاسی deductive method
روش کلاسیک تفسیر قوانین classical method of legal interpretation
روش محاکمه procedure on trial
روش مشاهده observation method
روش معمول usual practice
روش مقرره prescribed manner
روش و ترتیب بازجوئی mode and order of interrogation
روش و ترتیب محاکمه order of trial
روش manner; way; mode; policy
روشن کردن افکار عمومی to inform the public
روشنفکر نما pseudo-intellectual
روشنفکران متمایل به غرب western – oriented intellectuals
روشنفکران intelligentsia; intellectuals
روشها و ضوابط حسابداری حرفهای professional accounting methods and standards
روشهای اجرائی متغایر contrasting operating styles
روشهای جایگزین حل اختلاف (آلترناتیو) alternative dispute resolution (adr)
روشهای غیر منصفانه در مسائل کار و کارگری unfair labor practices
روند تصمیم گیری decision-making process
روند قانون گذاری rule-making process
روند کند رسیدگی در دادگاهها courts’ sluggishness
رونوشت استنساخ شده (سواد مذاکرات) transcript
رونوشت برابر اصل facsimile; conformed copy ; true copy
رونوشت برداشتن duplicate
رونوشت تهیه کردن copy
رونوشت حکم copy of the judgment
رونوشت رسمی attested copy
رونوشت عادی ordinary copy; transcript of a deed
رونوشت گواهی شده دادنامه certified copy of the judgment
رونوشت مدارک تحصیلی transcript of academic documents
رونوشت مصّدق حکم certified copies of the judgment
رونوشت مصّدق certified copy; office copy; authenticated copy
رونوشت copy; transcript; counterpart
رویه اقناعی persuasive precedent
رویه عادی ordinary precedent
رویه قضائی معتبر valid precedent
رویه قضائی موجود existing precedent
رویه قضائی judicial precedent; jurisprudence
رویه لازم الاتباع binding precedent
رویه practice ; precedent
رها کردن فرزند (بزه کیفری) abandonment
رهایی از تعهد enfranchisement
رهائی liberation
رهبانّیت monasticism; vow of chastity and speculation
رهبر کشور head of the state
رهبر مخالفان حکومت opposition leader
رهبر مذهبی religious leader; spiritual leader
رهبر نهضت flag bearer
رهبر leader
رهبران اعتصاب strike leaders
رهبران تبعیدی حزب party’s exiled leaders
رهن با حق اولویت underlying mortgage
رهن بدون تصرف دادن مال الرهانه hypothecation
رهن تصرف possessor mortgage
رهن ثبت نشده equitable mortgage
رهن در قبال باقیمانده ثمن معامله purchase-money mortgage
رهن دین mortgage of debt
رهن قانونی legal mortgage; tacit mortgage
رهن قراردادی contractual/ conventional mortgage
رهن قضائی judicial mortgage
رهن گذار (راهن) mortgagor; paw nor; pledge
رهن گذاری hypothecation ; mortgage
رهن گیرنده (مرتهن) mortgagee; Pawnee; pledge
رهن مال غیر hypothecation of other’s property
رهن مستعار hypothecation of commodious
رهن مکرر hypothecation for several times
رهن منصفانه equitable mortgage
رهن منفعت hypothecation of usufruct ; interest mortgage
رهن نامه letter of hypothecation
رهن mortgage; pawn; pledge
رهنمود ، دستورالعمل guidelines
رهنمودهای امنیتی security guidelines
رهنمودهای قضائی judicial guidelines
رهنی property in pawn
رهینه (فقه) mortgaged property
ریاست جمهوری presidency
ریاست خانواده paterfamilias; the head or master of family
ریاست دیوان عالی کشور chief justice of the supreme court
ریاست قوه قضائیه chief of the judiciary
ریاست کل قوا commander in chief
ریختن آشغال (از جرائم خلافی) dropping litter
ریسک (خطر) risk
رئوس مطالب outline
رئیس اجرائی (یک سازمانی دولتی) chief executive officer
رئیس اداره پرداخت در خزانه داری paymaster- general
رئیس اداره ثبت شرکتها registrar of companies
رئیس اداره حقوقی (شرکت) general counsel; director of legal department
رئیس اداره department head
رئیس الوزراء prime minister
رئیس بانک مرکزی central bank governor
رئیس بخش امنیت زندان security director of the prison
رئیس جلسه conference leader
رئیس جمهور قانونی legitimate president
رئیس جمهور منتخب president-elect
رئیس جمهور president
رئیس حسابداری chief/ senior accountant
رئیس خانواده gene arch
رئیس خانواده head of the family; a person in charge of family
رئیس دادرسی نیروهای مسلح judge advocate general
رئیس دادگاه استیناف chief of the court of appeal
رئیس دادگاه presiding judge; the president of the court
رئیس دادگستری chief justice ; chief of the judiciary
رئیس دانشکده dean of the faculty
رئیس دانشگاه chancellor of university
رئیس دفتر (دایره) bureau chief
رئیس دولت head of the state
رئیس دیوانعالی کشور chief of the supreme court
رئیس زندان governor of prison; warden
رئیس سنّی chairman by seniority
رئیس شهربانی police commissioner; chief of the police administration
رئیس ضرابخانه mint-master
رئیس قبیله chief of the tribe
رئیس قسمت روابط عمومی chief of public relation office
رئیس قوه قضائیه head / chief of the judiciary
رئیس قوه مجریه president ; head of executor power
رئیس قوه مقننه speaker of parliament
رئیس کارگزینی staff manager
رئیس کانون وکلاء دادگستری president of bar association
رئیس کل اداره ثبت registrar general
رئیس مجلس speaker of assembly/ parliament
رئیس مجمع عمومی (سازمان ملل) president of general assembly
رئیس هیئت امناء chairman of the board of trustees
رئیس هیئت سیاسی dean of the diplomatic corps
رئیس هیئت مدیره chairman; president
رئیس هیئت منصفه foreman of the jury
رئیس chief; boss; chairman; president; head
زاد و ولد procreation; reproduction
زارع farmer
زانی adulterer; fornicator
زانیه adulteress
زاید بر ثلث more than one- third
زاید برخواسته ultra petita
زایل شدن حق ارتفاق به جهت عدم استفاده extinguishment of an easement by non-use
زایل شدن حق انتفاع extinguishment of the right of exploitation
زایل شدن extinguishment
زایمان زودرس premature delivery
زایمان childbirth; delivery ; accouchement
زبان اداری، زبان مورد استفاده working language
زبان بین المللی international language
زبان حقوقی legal parlance
زبان رسمی بین المللی international formal language
زبان رسمی official language
زبان قانون گذاری legislative parlance
زبان مالی financial parlance
زبان مشترک common language
زبان و خط رسمی ایران official language and script of Iran
زبانی (شفاهی) oral; verbal
زبونی (تحقیر) despicableness; humiliation
زجر و آزار persecution
زحمت trouble; inconvenience
زخم wound; sore
زخمی wounded
زد و بند collusion
زد و خورد quarrel; affray; fight
زدن beat ; strike
زرادخانه arsenal
زراعت مکانیزه mechanized cultivation
زراعت cultivation
زراعی (کشاورزی) cultivative
زرتشتی zoroastrian
زعامت leadership
زعیم leader
زفاف consumation of a marriage
زکات religious tax; islamic tax; poor-rates
زمام امور helm
زمام حکومت reign of government
زمامدار ruler; statesman; one vested with authority; guardian of the affairs
زمان اجرای قانون date of execution of laws
زمان اجرای/ انجام تعهد date of performance of obligation
زمان ارتکاب جرم date of commission of crime
زمان پرداخت و مبلغ مالالاجاره time and amounts of rent payment
زمان تشکیل شرکت date of formation of company
زمان تصدی tenure or term of office
زمان جنگ during the war
زمان سنجی time study
زمان معین specified time
زمان مقرره fixed / allotted time
زمان و مکان تعیین شده برای محاکمه time and place appointed for the trial
زمان وقوع عقد time of conclusion of contract
زمان time; period; duration
زمین اجاره داده شده rented land
زمین بایر (بلا استفاده) raw / barren land
زمین بکر و بلا معارض lands free from encumberance or charge
زمین بیاض virgin land
زمین خالصه public domain
زمین دایر improved land
زمین گیر crippled
زمین گیری (از جمله عیوب زن که موجبفسخ نکاح میشود) paralytic disability
زمین مباح unclaimed land
زمین مزروع cultivated land
زمین مشجر treed land
زمین مملوک owned land
زمین موات dead land; fruitless land ; barren land
زمین و ساختمان مورد استفاده در صنعت وتجارت industrial hereditaments
زمین های حاشیه رودخانه ها و دریاچه ها marginal lands
زمین های ساحلی shore lands
زمین land
زمینه مشترک common ground
زمینهای دولتی crown lands
زمینی territorial
زن بهره مند از ترکه شوهر متوفی dowager
زن بی شوهر discovert ; not married
زن بیوه widow; feme sole
زن حامل pregnant woman
زن حائل non-pregnant woman
زن خودفروش common woman
زن دائم permanent wife
زن سه طلاقه triple divorced woman
زن شوهردار feme covert; married woman
زن صیغه temparary wife ; concubine
زن کشی femicide
زن متوفاه deceased wife
زن محصنه feme covert; married woman
زن مرده (مرد زن مرده) widower
زن مطَلّقه divorced woman
زن منقطعه temporary wife
زن یائسه woman incapable of conception
زن woman; wife; female
زنا adultery; debauchery
زنازاده illegitimate; born out of wedlock ; bastard
زناشوئی با بیگانه (غیر همخون) exogamy
زناشوئی با همخون endogamy
زناشوئی marriage; matrimony; wedlock
زناکار adulterer
زنای با محارم incest
زنای بعنف rape
زنای غیر محصنه adultery of a single man (or woman)
زنای محصنه (که هر دو طرف متاهل باشند) double adultery
زنای محصنه (که یکی از طرفین متاهل باشد) single adultery
زنای محصنه adultery of a married man (or woman)
زندان (حبس) imprisonment
زندان (محبس) prison; jail; penitentiary
زندان انفرادی solitary confinement
زندان با اعمال شاقه imprisonment with hard labor
زندانبان jailor; gaolor
زندانی آزاد شده با حکم آزادی مشروط parolee
زندانی جنگ prisoner of war (pow); captives
زندانی سیاسی political prisoner/prisoner of conscience
زندانی فراری escaped prisoner; fugitive
زندانی کردن incarcerate; imprison ; internment
زندانی هم بند cellmate
زندانی prisoner; inmate
زندانیان مجزا شده segregated inmates
زندانیان هم زنجیر chain-gang
زندگی اجتماعی social life
زندگی خصوصی private life
زندگی سیاسی political life
زنده متولد شدن born alive
زنده alive
زندیق unbeliever; heretic
زنی که سقط جنین کرده است abortee
زوال حق extinguishment of right
زوال دادرسی extinction of procedure
زوال عقل extinction of reason
زوال decline; extinguishment ; extinction
زوالناپذیر eternal
زوج husband
زوجه مفوضه delegated marriage portion wife / women
زوجه غیر مدخوله unpenetrated wife
زوجه مدخوله penetrated wife
زوجه wife
زوجیت conjugality; matrimony
زوجین spouses
زور ، سرکوب oppression
زهر poison
زهرآلود poisonous
زیاده روی excess
زیادی حکمی constructive augmentation
زیادی عینی objective augmentation
زیادی enlargement; augmentation
زیان بدنی corporal harm
زیان تبعی (غیرمستقیم) consequential damage
زیان دیدن to sustain loss; suffer damage
زیان دیده injured party; victim
زیان دیر کرد delayed payment penalty
زیان رسانیدن to impair; harm
زیان ناشی از جرم delictual damage
زیان damage; impairment; loss; detriment; harm
زیانبار harmful ;detrimental; injurious; hurtful
زیر خط فقر penury; extreme poverty
زیر دریایی submarine
زیر دست subordinate
زیر زمینی underground
زیر کشت cultivated
زیر کف دریای سرزمینی subsoil of territorial sea
سابق و لاحق previous and subsequent
سابق، پیشین pervious
سابقه ابلاغ previous notice; record of service of notice
سابقه خدمت record of service
سابقه دار having a past record
سابقه قضائی (پرونده قضائی) judicial
سابقه متهم past records of the defendant
سابقه محکومیت جزائی previous conviction; prior criminal conviction
سابقه و رویه قضائی precedent; case law
سابقه record; antecedent; precedent
ساحل shore; bank; coast; beach; seaside
ساحلی coastal; littoral
ساختار اجتماعی social structure
ساختار اقتصادی economic structure
ساختار پیچیده سرمایه complex capital structure
ساختار حکومتی state structure
ساختار سازمانی organizational structure
ساختار سیاسی political structure
ساختار صورتهای مالی structure of financial statements
ساختگی fictitious; faked
ساختمان اداری office block
ساختمان متروکه derelict building
ساختمان مسکونی (و ملحقات و منضمات آن) message
ساختمان مسکونی occupied structure
ساختمانهای دولتی (عمومی) public edifices
ساختن پول (جعل سند) fabricate
ساختن مشروبات الکلی production of alcoholic beverages
ساخلو garrison
سارق احشام abigeus
سارق بالفطره (سابقه دار) common thief; one who is a thief by habit
سارق گله و رمه abettor; a stealer of cattle; abides
سارق مسلح armed robber
سارق مغازهها (کش رو) shoplifter
سارق هنر و ادب plagiarist
سارق fur
سارق thief
سارقین قبرستان grave robbers
سازش خارج از دادگاه settlement out of court
سازش در دادگاه settlement before the court
سازش دهنده conciliator
سازش موقت modus vivendi
سازش conciliation; compromise; amicable settlement
سازمان اجرائی دولتی governmental agency; governmental body
سازمان استخدام کشوری Civil Service Organization
سازمان اصلاحات ارضی Iand Reform Organization
سازمان اطلاعاتی Secret Service
سازمان امنیت Security Organization
سازمان انتظامی Regulatory Agency
سازمان انرژی اتمی ایران Atomic Energy Organization of Iran
سازمان اوقاف Endowments Organization
سازمان آب water department
سازمان آموزش فنی و حرفهای Technical and Vocational Training Organization
سازمان بازرسی کل کشور General Inspectorate of the State; the Ombudsman Office
سازمان برنامه و بودجه Planning and Budget Organization
سازمان بنادر و کشتیرانی Ports and Shipping Organization
سازمان بهزیستی کل کشور State General Life Improvement Organization
سازمان بیمه های اجتماعی کارگران Laborer’s Social Security Organization
سازمان بین المللی international organization
سازمان بینالمللی پلیس جنائی International Criminal Police Organization
سازمان بینالمللی پناهندگان International Refugee Organization
سازمان بینالمللی کار International Labour Organization(I.L.O)
سازمان بینالمللی هواپیمائی کشوری International Civil Aviation Organization
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی North Atlantic Treaty Organization
سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی South East Asia Treaty Organization
سازمان پیمان خاورمیانه Middle East Treaty Organization
سازمان پیمان مرکزی Central Treaty Organization
سازمان تامین اجتماعی Social Security Organization
سازمان تأمین خدمات درمانی Medical Service Organization
سازمان تبلیغات اسلامی Islamic Propagation Organization
سازمان تبلیغاتی Propagandist Organization
سازمان تجارت جهانی World Trade Organization (WTO)
سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization (UNESCO)
سازمان تصمیم گیرنده decision-making organ
سازمان توسعه بینالمللی Agency for International Development
سازمان ثبت احوال کشور Civil Status Registry Organization of the State
سازمان جغرافیائی کشور State Geographical Organization
سازمان جهانی بهداشت World Health Organization (Who)
سازمان حرفهای غیر انتفاعی Non-Profit-Making Professional Body
سازمان حفاظت محیط زیست Environment Protection Organization
سازمان خواروبار و کشاورزی Food and Agriculture Organization
سازمان خیریه charitable organization
سازمان دولتی governmental organization; state-owned entity
سازمان عفو بینالملل International Amnesty Organization
سازمان غیرانتفاعی Non-Profit-Making Organization
سازمان غیرتجاری Non-Trading Organization
سازمان غیردولتی Non-Governmental Organization (NGO)
سازمان کشورهای آمریکائی Organization of American States
سازمان کشورهای صادر کننده نفت Organization of Petroleum Exporting Countries (Opec)
سازمان کنفرانس اسلامی Organization of the Islamic Conference (OIC)
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران Industrial Development andRenovation Organization of Iran
سازمان مرکزی اطلاعات (سیا) Central Intelligence Agency (CIA)
سازمان مسکن Housing Organization
سازمان ملل متّحد United Nations Organization
سازمان ملّی National Organization
سازمان ممنوعه Proscribed Organization
سازمان میراث فرهنگی Cultural Heritage Organization
سازمان وحدت افریقا Organization of African Unity (Oau)
سازمان هلال احمر Red Crescent Society
سازمان هواپیمائی کشوری Civil Aviation Organization
سازمان هواشناسی ایران Iran Meteorological Organization
سازمان organization
سازماندهی ، سازمان دادن to organize
سازماندهی نیروی کار to organize the work force
سازماندهی یک حزب سیاسی to organize a political party
سازمانهایی که علیه سلاحهای هسته ای مبارزه می کنند organizationsconducting a campaign against nuclear weapons
ساکن (مقیم) resident
ساکنین منزل occupier of the house
سال اقتصادی economical year; annus
سال شمسی solar year
سال قبل از تولد مسیح anno ante christen natum
سال قمری lunar year
سال کبیسه leap year
سال مالی fiscal year
سال موضوع محاسبه مالیات taxable year
سال year ; annus
سالانه annually; yearly
سالبه به انتفاع موضوع negative proposition because of its subject being non-exisiting ab initio
سالم safe
سالن جلسات دادگاه audience chamber; audience room
سالنامه year book
سانسور کردن اخبار news blackout
سانسور censorship
ساهی negligent; one who habitually makes mistakes
سب abusive language; indecent words; vilification
سبب ارث cause of inheritance
سبب اصلی principal cause; eminent cause
سبب اقوی از مباشر cause is more responsible than principal
سبب تزلزل عقد destabilizing cause of contract
سبب جنگ casus belli ; an occurrence giving rise to war
سبب دعوی cause of action
سبب دور و با واسطه causa remota; remote cause
سبب صوری formal cause
سبب طلاق cause of divorce
سبب عارضی accidental cause
سبب نزدیک و بی واسطه causa causans; immediate cause; proximate cause
سبب cause
سببی (خویشاوندی) relationship by marriage; affinity
سببیت causation; causality
سبق تصمیم سوء malice aforethought
سبق تصمیم premeditation; aforethought; deliberation
سبق و رمایه horse-racing and shooting
سبقت گرفتن (جرم رانندگی) overtake
سبقت ممنوع no overtaking
سبک method; style
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی Islamic Revolution Guards Corps
سپردن التزام نامه (تعهد نامه) enter into recognizance
سپردن کالا به انبار امانت deposit of luggage in cloak- room
سپردن entrust; to deposit
سپرده اصلی primary deposit
سپرده بانکی bank deposit
سپرده حسن انجام کار retention money; good performance deposit
سپرده دیداری demand deposit
سپرده شرکت در مناقصه یا مزایده bid bond
سپرده قانونی legal deposit
سپرده مدت دار time deposit
سپرده deposit
ستاد انقلاب فرهنگی Cultural Revolution Headquarter
ستاد بازسازی مناطق جنگ زده Headquarters for the Reconstruction of War- Stricken Areas
ستاد بسیج اقتصادی Economic Mobilization Headquarters
ستاد کل general staff
سترعودت covering privy parts
ستم کردن aggrieve
ستمدیده aggrieved
ستون پنجم fifth column
ستون ملاحظات remarks column
سجل احوال (اسناد) documents of identity
سجل احوال registration of personal status
سجل کیفری criminal records
سجل identification papers
سجن prison
سحر glamour; magic
سحق lesbianism
سخره (بیگاری) forced labor; fatigue-duty; angry
سخنران قبل از دستور pre-agenda speaker
سخنرانی تحریک آمیز rabble-rousing speech; provocative speech
سخنگو spokesman; speaker
سخنگوی رسمی official spokesman
سخنگوی هیأت منصفه foreman
سد ذریعه (فقه) blocking the means
سد معبر blocking the way
سُدس (از فروض ارث) one sixth
سر حرفهای professional secret
سر حلقه جنایتکاران (سردسته) ringleader
سر دفتر اسناد رسمی notary public
سر رسید due date; maturity
سران شورشی rebel leaders
سرباز ساده common soldier
سرباز گمنام unknown soldier
سرباز منقضی خدمت time-expired soldier
سرباز soldier
سربازان احتیاط و ذخیره reservist soldiers
سربازگیری conscription
سربریدن decapitate; to behead
سرپرست اموال بیگانگان alien property custodian
سرپرست خانواده head of a family
سرپرست قانونی طفل legal guardian of the child
سرپرست guardian; warden; tutor; acting manager
سرپرستی اطفال (قیمومت اطفال) guardianship of infants
سرپرستی guardianship; tutelage
سرپیچی از دستور دادگاه contempt of court
سرپیچی از دستورات مافوق insubordination
سرپیچی از مقررات (بزه نظامی) violation of regulations
سرپیچی کننده از دستور دادگاه contemnor
سرحد border
سرداور umpire
سرزمین مورد اختلاف (بین چند کشور) disputed territory
سرزمین موعود promised land
سرزمین های تحت وصایت territories held under mandate
سرزمین های تسخیر شده، متصرفات conquests
سرزمینهای اشغالی occupied territories
سرزمینهای تحت قیمومت trusteeship territories
سرزمینهای غیر مستقل non-self-governing territories
سرزنش کردن blame
سرشماری census
سرعت غیر مجاز (از جرائم رانندگی) speeding
سرعت گردش پول money circulation velocity
سرعت مجاز (حد اکثر سرعت در رانندگی) speed limit
سرقت اتومبیل motor vehicle theft
سرقت از قبرستان graveyard theft
سرقت از مسکن residential burglary
سرقت از مغازه shoplifting
سرقت آب abstraction of water
سرقت برق abstracting electricity
سرقت تألیفات و اختراعات plagiarism
سرقت توأم با عنف robbery
سرقت جزئی petty theft
سرقت چک theft of a cheque
سرقت ساده larceny
سرقت کالا (از مغازه ، انبار .) pilferage
سرقت مسلحانه armed robbery
سرقت مشدد aggravated theft
سرقت وسائل و لوزام نظامی stealing military equipments
سرقت هنری artistic theft; piracy
سرقت theft; stealing
سرقت، تصاحب مال غیر با کلاهبرداری برایارتکاب سرقت و بدون رضایت مالک furtum
سرقفلی key-money; good will money; fees for unlocking
سرکارگر foreman
سرکلانتری police headquarters
سرکنسول گری consulate-general
سرکنسول consul-general
سرکوب آزادی بیان repression of free speech
سرکوب شورشیان put down the rebels
سرکوب کردن مخالفان suppressing the dissent
سرکوب کردن repression
سرلوحه و عناوین سند و اوراق قضائی caption
سرمایه احتیاطی reserved capital
سرمایه اصلی principal capital
سرمایه اعلام شده declared capital
سرمایه اولیه starting capital
سرمایه بیکار dead stock
سرمایه پرداخت شده capital paid in
سرمایه تعهد شده subscribed capital
سرمایه جاری circulating capital
سرمایه خارجی foreign capital
سرمایه در گردش current / liquid / working capital
سرمایه سهامداران equity / junior capital
سرمایه شرکت capital of the company
سرمایه شناور floating capital
سرمایه گذاری صحیح اقتصادی economically sound investment
سرمایه گذاری investment
سرمایه نقدی capital in cash
سرمایه هزینه شده برای لوازم و تجهیزات capital expenditure
سرمایه capital; fund
سرمایه(سهام در شرکت یا سایر اشخاص حقوقی) equity
سرمایهداری دولتی state capitalism
سرنخ clue
سرنگون سازی حکومت to topple the government
سرنگون سازی رژیم to overthrow the regime
سرنوشت ساز (قاطع) conclusive
سرود ملی national anthem
سری secret; confidential; sub rosa
سطح اشتغال level of employment
سطح حداقل معیشت subsistence level
سطح زندگی standard of living/ lifestyle
سطح مهارت level of skill
سعه صدر toleration
سفارت embassy
سفارش خرید purchase order
سفارش دادن to place an order
سفارش نامه letter of recommendation
سفارش recommendation; order; instruction
سفارشی registered; ordered
سفته با اقساط غیر ثابت balloon note
سفته باز stock-jobber
سفته بازی stock-jobbery; speculation
سفته دوستانه nominal promissory note
سفته عندالمطالبه demand promissory note
سفته کوتاه مدت short bill
سفته مؤجل bill time draft
سفته نزول شده bill discounted
سفته promissory note
سفسطه آمیز fallacious; misleading ; based on error
سفسطه fallacy; false reasoning ; false argument
سفک دماء bloodshed
سفه متصل به صغر imbecility connected to the minority
سفه mental incapacity; imbecility
سفید مهر (امضاء) blank signed document
سفیر تامالاختیار ambassador plenipotentiary
سفیر حسن نیت good-will ambassador
سفیر سیار rover ambassador; ambassador-at-large
سفیر فوقالعاده ambassador extraordinary
سفیر ambassador
سفیه imbecile; fool
سقط جنین abortion; fetus miscarriage
سقط حمل قانونی legalized abortion
سقط کردن to abort
سقم falsity; illness
سقوط تعهدات extinction of obligations ; termination of obligations
سقوط دعوی peremptory termination of an action
سقوط قیمتها deflation
سقوط هواپیما airplane crash
سکاری(جمع سکران یعنی مست) drunken
سکر intoxication
سکنه inhabitants
سکنی (حق سکنی) occupation; residence
سکنی گزیدن to reside; to dwell
سکوت (بلاتکلیف) in abeyance
سکوت علامت رضا میباشد silence signifies consent
سکوت علامت رضا نیست consent cannot be inferred from silence
سکوت قانون silence of the law
سکوت مالک silence of the owner
سکه قلب counterfeit coin
سلاح اتمی nuclear weapon
سلاح پیشرفته advanced weapon
سلاح تهاجمی offensive weapon
سلاح دفاعی defensive weapon
سلاح گرم fire arm
سلب اعتماد loss of trust
سلب آرامش عمومی breach of peace
سلب آزادی (حریت) deprivation of liberties
سلب تابعیت denationalization; taking away nationality
سلب صلاحیت از دادگاه ousting the jurisdiction of the court
سلب صلاحیت قضائی incapacitating from adjudication
سلب صلاحیت کردن disqualify
سلب صلاحیت موقت برای داشتن یا دریافت گواهینامه رانندگی interim disqualification for holding or obtaining a driving license
سلب صلاحیت incapacitation; disqualification
سلب کلیه حقوق راهن نسبت به عین مرهونهبه دلیل عدم پرداخت دین foreclose
سلب مالکیت اجباری forcible dispossession
سلب مالکیت بدون پرداخت غرامت deprivation
سلب مالکیت غیرقانونی illegitimate dispossession
سلب مالکیت expropriation; dispossession
سلب مصونیت waiver of immunity
سلبی negative
سلسله علل chain of causation
سلسله مراتب محاکم جزائی hierarchy of criminal courts
سلسله مراتب مدیریت management hierarchy
سلسله مراتب hierarchy; hierarchical order
سلطان monarch; king
سلطنت استبدادی despotic monarchy
سلطنت انتخابی elected monarchy
سلطنت پارلمانی parliamentary monarchy
سلطنت طلبی monarchism
سلطنت محدود limited monarchy
سلطنت مشروطه پارلمانی parliamentary monarchy
سلطنت مشروطه constitutional monarchy
سلطنت مطلقه absolute monarchy
سلطنت موروثی hereditary monarchy
سلطنت نامحدود unlimited monarchy
سلطنت monarchy
سلطنتی royal
سلطه اقتصادی خارجی economic dominance of a foreigner
سلطه قضائی judicial domination
سلطه گر اقتدار گرا authoritarian
سلطه مالکانه ownership domination
سلطه نظامی military domination
سلطه و برتری قاطع حزب حاکم absolute dominance of the governing party
سلطه hegemony; domination; sway; sovereignty
سلف خری forward purchase; buying in advance; hake forward
سلف forward; already passed; the ancient; precedent; predecessor; ancestor
سلم forward; contract for delivery with prepayment
سلول (زندان) cell
سم دادن administration of poison or noxious thing
سم poison
سمت دادرس position of the judge
سمت رسمی official capacity
سمت قضائی judicial office
سمت مجعول false title
سمت title; position; office
سمحاق wound
سن بلوغ age of puberty ; adult age
سن تقاعد (بازنشستگی) pension able age; retirement age
سن تکلیف full age ;age of discernment
سن تمیز age of discretion; age of reason
سن شباب adolescence; youth
سن قانونی aetas legitimate
سن کبر age of maturity
سنا senate
سناتور senator
سنت پیامبر prophet’s tradition
سنت تقریری accepted tradition
سنت صالحین (از اصول فقه) usage of pious individuals
سنت فعلی practical tradition
سنت قولی verbal tradition
سنت گرایی traditionalism
سنت نبی usage of prophet
سنت tradition; use and wont
سنتا traditionally
سنتهای از بین رفته (غیر معمول) dying tradition
سنتی traditional
سنخیت general resemblance; sharing the same root; cognation
سند (مالکیت) آزاد clear; good ; marketable title
سند ابراء deed of release
سند اجرائی enforceable/ executor document
سند اصیل genuine instrument
سند افشاء شده leaked document
سند امانی (با محتوای مشروط) escrow
سند انتقال (انتقال کلیه اموال بدهکار بهطلبکاران) deed of assignment
سند انتقال املاک خالصه land patent
سند انتقال سهم transfer form
سند انتقال متضمن اعراض از حق طرح دعوی quit claim deed
سند انتقال مدیریت کارگاه (برای حفظ منافـعطلبکاران) deed of inspector ship
سند انتقال transfer deed; conveyance deed
سند بدون وثیقه open note
سند برائت (مدنی) notice of discharge
سند بیمه insurance policy
سند تابعیت formal papers of citizenship; naturalization papers
سند تأدیه دین document of payment of debt
سند تأسیس (شرکت) constitutive deed
سند تجاری commercial paper
سند تحویل عین معین document of delivery of specified object
سند تصدیق شده confirmed deed
سند تضمین خسارت indemnity bond
سند تعهد (ایداع شده نزد شخص ثالث) escrow
سند تفکیک / افراز deed of partition
سند ثبت شرکت record of the incorporation of a company
سند ثبتی notarial document
سند جعلی forged document; false instrument
سند حدیث hierarchy of tradition narrators
سند حمل transport document
سند خالی از وجه dishonored document
سند در وجه حامل bearer instrument; bearer bond
سند دست نویس holograph writings
سند دو نسخه ای indenture
سند دیداری at sight instrument
سند دین document acknowledging a debt
سند ذمه ای سند تضمینی deed of covenant
سند رسمی official document; notarial document
سند رهنی mortgage deed; letter of hypothecation
سند سازی مالی falsifying financial document
سند سجلی official identity papers
سند سیاسی diplomatic papers/ political document
سند شراکت articles of partnership
سند شرطی conditional sale deed
سند طلب credit paper
سند عادی private/ non-official / ordinary document
سند غیر قابل انتقال non- negotiable document or instrument
سند فروش bill of sale
سند قابل انتقال negotiable instrument
سند قانونی تائید دین judgment note
سند قانونی legal instrument
سند قرضه با ارزش blue chip
سند قرضه تضمین شده endorsed (indorsed) bond ; assumed bond
سند قرضه حامل bearer bond
سند قرضه خزانه داری treasury bond
سند قرضه bond
سند قطعی binding conveyance deed
سند لازم الاجرا enforceable document
سند مالکیت کالا (از قبیل بارنامه یا رسیدانبار) document of title
سند مالکیت معارض title deed contradictory to previous one; adverse title deed
سند مالکیت title deed ; abstract of title
سند متارکه (در ازدواج) deed of separation
سند مجعول forged document
سند محضری notarial deed
سند مخدوش falsified document
سند مزور forged document
سند مشروط escrow
سند مضبوط در پرونده filed document
سند معامله transaction papers
سند مفقوده missing document
سند ملکی را در دفتر ثبت امـلاک بـــه ثبترساندن place a deed on the land records
سند موضوع forged document (instrument)
سند ولادت birth certificate
سند هبه deed of gift
سند هزینه voucher
سند document; deed; instrument
سندیت (اعتبار) validity; legality; authenticity
سندیکا syndicate
سندیکای صنفی guild syndicate
سندیکای کارفرما employer’s syndicate
سندیکای کارگاهی workshop syndicate
سندیکای کارگری worker’s syndicate
سندیکای مختلط mixed syndicate
سنگسار کردن (رجم) lapidating; stoning to death
سنوات خدمت service life; length of service
سوء استعمال misapplication; misuse
سوء استفاده از اختیارات abuse of power / authority
سوء استفاده از اعتماد breach of confidence
سوء استفاده از امتیاز excess of privilege
سوء استفاده از حسن نیت دیگری take advantage of someone’s good faith
سوء استفاده از حق مجاز نیست ab-abusu ad usum non valet consequential
سوء استفاده از حق abuse of rights
سوء استفاده از سفید مهر abusing a blank signed document
سوء استفاده از قدرت abuse of power
سوء استفاده از مراحل رسیدگی قانونی abuse of process
سوء استفاده از موجودی و وجوه بانک misapplication of bank funds
سوء استفاده از موقوفات misuse of endowment
سوء استفاده جنسی از کودکان child sex abuse
سوء استفاده مالی از مقام graft
سوء استفاده abuse; misuse
سوء استنباط misinterpretation
سوء پیشینه جزائی criminal record
سوء تخصیص وجوه misappropriation of funds
سوء تعبیر misinterpretation
سوء تفاهم misunderstanding
سوء جریان قضائی miscarriage of justice
سوء رفتار با کودکان ill-treating children
سوء رفتار شدید extreme cruelty
سوء رفتار قضائی judicial misconduct
سوء رفتار مقامات عالیرتبه دولتی و سیاسی misdeeds of the high-ranking bureaucrats and politicians
سوء رفتار misbehavior; misconduct
سوء سابقه bad record
سوء شهرت bad reputation
سوء ظن نسبت به بیگانگان mistrust of strangers
سوء ظن suspicion; mistrust; bad opinion
سوء قصد به جان assassination attempt
سوء قصد نافرجام abortive attempt
سوء مدیریت mismanagement; maladministration
سوء نیت استنباطی implied malice; malice in law
سوء نیت انتقالی transferred malice
سوء نیت خاص specific malice; particular malice
سوء نیت عام basic malice; basic mal intent
سوء نیت فرضی legal malice ; malice in law
سوء نیت فرضی/ استنباطی constructive malice
سوء نیت کلی universal malice
سوء نیت مسلّم express malice; actual malice
سوء نیت mala fides; malice intent; evil intention; bad faith; bad intention
سوابق اجتماعی antecedents; social background
سوابق استخدامی employment history
سوابق امر factual background
سوابق جزائی پیشین متهم defendant’s prior criminal records
سوابق دادرسی judgment roll
سوابق رسیدگی record of the proceedings
سوابق سجلی civil status records
سوابق سوء متهم defendant’s bad record
سوابق مذاکرات جلسه records of the meeting
سوابق موجود در زندان records in prison
سوابق و شخصیت متهم defendant’s character and antecedents
سوابق و مدارک پزشکی medical records
سواد ، پیش نویس draft; transcription
سواد مصدق authenticated copy
سود اتفاقی casual profit
سود احتمالی anticipated profit
سود انباشته (مجموعه سود سهام پرداختنشده) cumulative dividend
سود باد آورده windfall profit
سود تقسیم نشده undivided profit
سود جوئی profiteering
سود خالص سالیانه annual net profit
سود خالص net profit
سود سهام بصورت نقدی یا سهام جدید optional dividend
سود سهام پرداخت نشده accrued interest
سود سهام موعد گذشته accumulative dividend
سود سهام dividend
سود مورد انتظار anticipated profit
سود موقت سهام interim dividend
سود ناخالص gross profit
سود نامشروع filthy lucre
سود lucre; benefit; profit; gain; interest
سوداگری speculation
سوزانیدن مردگان cremation; to burn a dead body to ashes
سوسیالیسم socialism
سوق الجیشی strategic
سوگند استظهاری secondary oath
سوگند به نفع مدعی علیه یا متهم (قسامه) compurgation
سوگند خوردن to take an oath; swear
سوگند خورده adjured person
سوگند دادن to administer an oath; adjure
سوگند دروغ ادا کردن commit perjury
سوگند دروغ false oath; false swearing
سوگند رسمی official oath
سوگند شرعی religious oath
سوگند نامه (شهادتنامه توام با سوگند) affidavit
سوگند وفاداری oath of fidelity; loyalty oath
سوگند oath; swear; adjuration
سه طلاق threefold divorce; triple divorce
سه طلاقه triple repudiation; trebly divorced
سه طهر “three “”pureness state”””
سهام انتفاعی shares , profit-making
سهام با حق رای voting shares
سهام با سود نامشخِص common stock
سهام با نام registered share; inscription
سهام باشد) holding company
سهام باشد) holding company
سهام بدون حق رای (در مجامع) “non – voting shares; “”a”” shares”
سهام بی نام bearer shares; shares-warrant to bearer; bearer stock
سهام ثبت شده inscribed stock
سهام خزانه treasury stock
سهام سرمایه capital shares
سهام شرکتهای معروف و معتبر blue chips
سهام ضبط شده ( بعلت نقض تعهد) forfeited shares
سهام عادی ordinary shares; common stocks
سهام غیر قابل انتقال non-negotiable shares
سهام غیر نقدی non-cash shares
سهام غیرقابل تفکیک و تقسیم joint shares
سهام قرضه debenture
سهام متعلق به یک سهامدار portfolio
سهام معوق outstanding stocks
سهام ممتاز preference/ privileged shares
سهام موءسس founder’s shares
سهام موسسین founders’ shares
سهام مؤخر (سهامیکهسودآنهاپساز پرداخت سود سهام ممتاز و عادی تأدیه میشود) differed shares
سهام نقدی cash shares
سهام وثیقه مدیران qualification shares
سهام ویژه special shares
سهام stocks; shares; equity
سهامدار عادی ordinary shareholder
سهامدار عمده leading shareholder
سهامدار ممتازه privileged shareholder
سهامدار shareholder
سهامی joint stock
سهل انگاری laxity; negligence
سهم الشرکه (مدنی) partner’s portion; contribution
سهم امام (فقه) leader’s share
سهم مالکانه equity interest
سهم مشاعی joint shares; shares held in common
سهم مفروز apportioned share
سهم ممتاز قابل ابتیاع redeemable preferred stocks
سهم lot; stock; contribution; proportion; portion; share
سهمالارث share of inheritance; portions of inheritance
سهمیه بندی واردات import quota
سهمیه فروش sales quota
سهمیه quota; ration
سهو قلم phrase logical mistake
سهو mistake; oversight; blunder; inadvertence
سهواً ً inadvertently; unwittingly
سهولت دستیابی به منشاء و منابع دلایل (اثبات قضیه) ease of access to sources of proof
سهیم شدن کارگران در سود کارخانجات profit sharing
سؤال (جهت بازجوئی) question
سؤال تلقینی leading question
سؤال ثانوی redirect question
سؤال متقابل ثانوی recross question
سؤال متقابل cross question
سؤالات تلقینی leading question
سیار (قاضی یا دادگاه) itinerant (judge of court)
سیاست (تنبیه) punishment
سیاست ارشادی educative policy
سیاست اقتصاد آزاد laissez-faire economic policy
سیاست اقتصادی دولت government’s economic policy
سیاست پولی دولت governments monetary policy
سیاست پولی monetary policy
سیاست تجاوزکارانه aggressive policy
سیاست توزیع عادلانه منابع در سراسر کشور policy to equal distribution of resources throughout the country
سیاست جنگ طلبانه bellicose policy
سیاست خارجی foreign policy
سیاست داخلی domestic policy
سیاست درهای باز open door policy
سیاست دفاع اجتماعی social defense policy
سیاست عدم تعهد non-aligned policy
سیاست عدم دخالت non-interference policy
سیاست های تبعیض آمیز discriminatory policies
سیاست های کلی نظام general policies of the system
سیاستگزاری بازرگانی commercial policy making
سیاستگزاری صنعتی formulating an
سیاستگزاری policy making
سیاستمدار کهنه کار veteran politician
سیاستمدار age
سیاستمدار industrial policyPolitician
سیاهچال (زندان) dungeon
سیره پیامبر tradition biography of the prophet(s); precedent
سیره عقلا usages of the wise
سیستم اطلاعاتی مدیریت management information system (mis)
سیستم پرداخت حقوق نقدی و غیر نقدی truck system
سیستم تحدید حدود ملک metes and bound
سیستم ترافعی contentious system of law
سیستم تفتیشی inquisitorial system of law
سیستم تملک واحد آپارتمانی در مجتمعمسکونی condominium
سیستم خاک jus soli; law of the palce of one’s birth
سیستم خون jus sanguine; law of the place of one’s descent or parentage
سیستم طبقه بندی مشاغل job system classification
سیستم نرخ شناور (ارز) floating rate system
سیستم هدایت موشک missile guidance system
شاخص بازار market index
شاخص تبدیل قیمت conversion price index
شاخص سطح عمومی قیمتها general price level index
شاخص کل general index
شاخص های کمی quantitative standards
شاخص های کیفی qualitative standards
شاخص هزینه زندگی cost of living index
شاخص Indicate or; index
شارح و مفسر رسمی قانون اساسی official interpreter/expounder of the constitution
شارح commentator
شارع عام thoroughfare
شارع مقدس holy legislator
شارع Allah as the law-giver; legislator; lawgiver
شاغل employed; holding office; incumbent
شاکی خصوصی private complainant
شاکی complainant; claimant
شأن نزول cause of revelation
شانتاژ blackmail
شاه کشی regicide
شاه king
شاهد ازدواج witness to a wedding
شاهد اصلی main witness
شاهد حرفه ای front; man of straw; straw man
شاهد خبره expert witness
شاهد سماعی ear-witness
شاهد سند attesting witness; subscribing witness
شاهد عدل just/ truthful witness
شاهد عینی eye witness
شاهد غایب defaulting witness
شاهد کذب false witness
شاهد معارض adverse witness
شاهد معاند hostile / adverse witness
شاهد معتبر credible witness
شاهد موثر در اثبات دعوی material witness
شاهد واجد شرایط قانونی competent witness
شاهد واقعه witness to the occurrence
شاهد witness; evidence; attestation
شاهدی که صداقت او مورد تردید است witness of doubtful honesty
شاهدی که کتباً وبا قید سوگند شهادت می دهد deponent
شاهراه alta via
شایستگی ability; capability; merit; fitness; appositeness
شایعات بی اساس idle reports; baseless rumors
شایعات مغرضانه و بی اساس malicious gossip, completely without substance
شایعه ، مسموعات hearsay
شایعه پراکنی spreading rumors
شایعه پرداز scandalmonger; gossipmonger
شایعه gossip; rumor
شباب ، جوانی youth
شبکه ارتباطی communications network
شبکه قدرت power-network
شبکه مدیریت managerial grid
شبکه network
شبه اقرار quasi admission
شبه بردگی quasi-slavery
شبه جرم quasi delict
شبه حق انتفاع quasi-usufruct
شبه عقد quasi-contracts
شبه عمد quasi malice; similar to deliberation
شبه قضائی quasi-judicial
شبه quasi; sub; similarity
شبهه (فقه) resemblance; ambiguity; suspicion
شبهه حکمی error in law; mistake of law
شبهه موضوعی error in fact; mistake of fact
شبهه error; misgiving; confusion; dubious thing
شبیه سازی و تقلب در مسکوکات simulation and counterfeiting the coins
شتم condemnation
شجاج head and face wound
شجره خبیثه corrupt tree
شجره خلد tree of immortality
شجره طیبه good tree
شجره نامه arbor civilize
شجره نامه genealogical tree
شجره نویس genealogist
شحنه military commandant; superintendent of the police
شخص / واحد حقوقی person; individual ; entity
شخص با شعور reasonable person
شخص بلاوارث person without any heir
شخص بی خانمان derelict
شخص ثالث third person or outsider; third party
شخص ثالثی که وارد دعوی می شود terries intervenient; a third person intervening
شخص حقوقی در حقوق خصوصی legal/ juristic person
شخص حقوقی در حقوق عمومی public incorporation
شخص حقوقی artificial person; legal person; juristic person
شخص حقیقی natural person
شخص ذینفع beneficiary; interested party
شخص زنده وارث ندارد memo est heaves invents; no one is the heir of a living person
شخص ضعیف النفس weak-willed person
شخص طبیعی natural person
شخص غایب continuously absent person
شخص فاسد غیرقابل اصلاح incorrigible rogue
شخص فاقد اهلیت incompetent person
شخص متضرر از تفتیش غیرقانونی person aggrieved by an unlawful search
شخص مجنون insane person
شخص مجهولالهویه unidentified person
شخص محجور incompetent person
شخص مشروط له person in whose favor a condition is made
شخص معاف از مالیات exempt from tax
شخص معتبر man of credit
شخص معین designated person
شخص ممیز person of suitable age and discretion
شخص مورد تقاضا requested person
شخص واجد صلاحیت خاص specially qualified person
شخصی بودن قانون subjectivity of the law
شخصی که حق وی تضییع شده است aggrieved person
شخصی که مال او توقیف شده است party distained upon
شخصیت حقوقی persona moralist; juristic personality
شخصیت مجرمانه criminal personality
شخصیت مشهور سیاسی well-known political figure
شخصیت personality
شدت انگیزه strength of motive
شدت قدرت strength
شدِت مجازات severity of sentence
شدید العقاب severe in punishment
شر evil
شراء purchase; buying
شرارت atrocity
شرافت انسانی human dignity
شراکت عملی practical partnership
شراکت نامه partnership deed
شراکت partnership
شرایط ابتدایی unilateral binding condition
شرایط اجتماعی جرم زا criminogenic social conditions
شرایط اختصاصی پیمانهای فرعی special conditions of subcontracts
شرایط اساسی essential conditions
شرایط اشل متغیر حقوق escalator clause
شرایط اعتبار اقرار به گناه requirement for a valid guilty plea
شرایط پذیرش شکایات conditions of deceivability of complaints
شرایط پرداخت settlement terms
شرایط تحویل terms of delivery
شرایط تسویه settlement terms
شرایط ثبت نام listing requirements; entrance requirements
شرایط حاکم قاضی qualifications of a judge
شرایط خاص قرارداد special conditions of contract
شرایط زندان prison conditions
شرایط صحت conditions
شرایط صریح express terms
شرایط عمومی قرارداد general conditions of contract
شرایط غیر منصفانه قراردادی unfair contract terms
شرایط غیرعادی extraordinary circumstances
شرایط کار working conditions
شرایط لزوم warranties
شرایط مرضی الطرفین agreed terms
شرایط مسئولیت جزائی conditions of criminal liability
شرایط معامله conditions of transaction
شرایط معینه (مفروض) given conditions
شرایط مقرره stipulated conditions
شرایط مناقصه tender conditions
شرایط مندرج در حکم آزادی مشروط conditions provided in parole order
شرایط موجود (حین ارتکاب جرم) attendant circumstances
شرایط نامساعد کار unsafe working conditions
شرایط qualifications; conditions; terms
شرایطی که از شدت جرم میکاهد extenuating circumstances
شرب خمر wine-drinking
شرب drink (ing)
شرح دعوی particulars and description of the case
شرح رتبه grade description
شرح شغل position description
شرح کشاف روشن lucid explanation
شرح مختصر و مفید واقعه pithy description of the event
شرح وظایف job description; job specification
شرح commentary; description; explanation
شرخر champertor; agiotage
شرخری champers
شرط ارادی/ اختیاری (عمل به آن در اختیاریکی از طرفین است) potestative condition
شرط ارجاع اختلافات آینده به داوری زائد future disputes clause
شرط اساسی (در عقد) sine qua non; condition
شرط استطاعت prerequisite of solvency
شرط انتخاب قانون حاکم choice of law clause
شرط انتخاب مرجع رسیدگی choice of forum clause
شرط برائت از ضمان non-liability clause
شرط برائت از عیب non-responsibility towards the defects clause
شرط بندی betting ; wager (ing)
شرط بنفع شخص ثالث condition to the benefit of third party
شرط پرداخت طلا gold clause
شرط تحدید مسئولیت limitation of liability clause
شرط تخییر disjunctive condition
شرط ترک فعل negative condition; restrictive condition; negative covenant
شرط تعلیق حق suspensive condition
شرط جزائی penalty clause
شرط خاص special condition
شرط خلاف اخلاق immoral condition
شرط خلاف قانون illegal / unlawful / illicit condition
شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد term which is contrary to the requirements of theperfect ness of contract
شرط خلاف مقتضای ذات عقد repugnant condition ;term which is contrary to the requirements of the substance of contract
شرط خلاف provision to the contrary
شرط داوری (در قرار داد) arbitration clause
شرط دولت کامله الوداد most favored nation clause
شرط صحت معامله condition for the validity of the transaction
شرط صریح express term
شرط صفت qualificative terms; condition regarding qualification
شرط ضمن عقد condition as an integral part of contract; proviso
شرط ضمنی implied term
شرط عدم تاثیر inoperative clause
شرط عدم مسئولیت non-responsibility clause
شرط غیر مقدور و غیرممکن impossible condition
شرط غیرمستقل dependent condition
شرط فاسخ resolutely / dissolving condition
شرط فاسد void condition
شرط فسخ termination clause
شرط فعل اثباتا condition of performance (of a contra of)
شرط فعل نفیا condition of non-performance (of a contra of)
شرط فعل affirmative condition; condition about performance of an act
شرط کافی sufficient condition
شرط کردن to stipulate
شرط لازم requisite; precondition; necessary condition
شرط لازمه قانون اساسی constitutional prerequisite
شرط متاخر prospective condition; condition subsequent
شرط متعدد copulative condition
شرط متقدم condition precedent
شرط مثبت condition affirmative
شرط مجهول uncertain condition ; unclear condition
شرط مجهولی که موجب جهل به عوضینمیگردد unclear condition which causesignorance of the considerations
شرط محال impossible condition
شرط محتمل الوقوع casual condition
شرط محدود کردن مسئولیت (در قرارداد) restrictive clause; limitation condition
شرط مختلط mixed condition
شرط مراقبت (در قرارداد) safeguard clause
شرط معافیت escape clause
شرط معافیت exemption clause
شرط مفسد condition which makes the contract void
شرط مقدم prerequisites
شرط ملحق به ملک غیر منقول covenant appurtenant
شرط ممتنع impossible condition
شرط ممکن و مقدور possible condition
شرط مندرج در وصیت نامه (که به موجب آن مال غیرمنقولی واگذار می شود) devise
شرط منفی condition negative
شرط موافق با مقتضای ذات عقد consistent condition
شرط نامشروع باطل است condition illicit habitu pronoun adjective; an unlawful condition is held as not annexed
شرط نامشروع illegal / unlawful / illicit condition
شرط نامشروع unlawful condition
شرط نتیجه corollary condition
شرط و تعهد مندرج در قرارداد covenant
شرط واجب شرط لازم obligatory condition/clause
شرط واقع نشده unfulfilled condition
شرط وجه التزام (در قرارداد) penalty clause
شرط وکالت agency clause
شرط condition; term; clause
شرطی conditional; hypothetical
شرع Islam; Islamic law divine law
شرعاً legally
شرعی lawful
شرعیات science of divine law; laws of scripture; obligations of the divine law
شرف excellence; honor; dignity; nobility
شرک paganism; polytheism
شرکاء جرم accomplices
شرکاء در مسئولیت مدنی joint tortfeasors
شرکاء غیر فعال sleeping partners
شرکاء فعال active partners
شرکت (در جرم) participation; aiding and abetting; complicity
شرکت اختیاری voluntary partnership
شرکت اصلی principal company
شرکت اعتبار credit company
شرکت انفرادی corporation sole
شرکت ایرانی Iranian company
شرکت با سرمایه متغیر company with a changeable capital
شرکت با مسئولیت محدود limited liability company
شرکت با مسئولیت نامحدود unlimited company
شرکت بازرگانی commercial firm
شرکت بی نام anonymous company
شرکت بیمه با اقساط ثابت insurance company with fixed premium
شرکت بیمه دریایی marine insurance company
شرکت بیمه insurance company
شرکت تجاری commercial firm (corporation)
شرکت تحت کنترل controlled company
شرکت تخصصی سرمایه گذاری specialized investment enterprise
شرکت تضامنی (تا مبلغ معین) company limited by guarantee
شرکت تضامنی unlimited company; general partnership
شرکت تعاونی اعتبار cooperative credit society
شرکت تعاونی تولیدکنندگان producers cooperative society
شرکت تعاونی مصرف کنندگان consumers cooperative society
شرکت تعاونی cooperative society
شرکت خدمات عامالمنفعه public-service corporation
شرکت در انتخابات و رأی دادن absentee voting
شرکت سرمایه گذاری investment company
شرکت سهامی خاص private joint-stock company
شرکت سهامی دولتی public corporation; statutory company
شرکت سهامی عام public joint-stock company
شرکت سهامی joint-stock company
شرکت صندوق امانات safe-deposit company
شرکت صوری (قلابی) dummy corporation; bogus company
شرکت عنان (فقه) voluntary trade partnership
شرکت غیرانتفاعی non-profit corporation
شرکت غیرتضامنی commandeer ; limited liability company
شرکت غیرعقدی non-contractual partnership; common ownership
شرکت غیرفعال inactive corporation
شرکت قانونی legally imposed partnership
شرکت قراردادی contractual partnership
شرکت قلابی dummy corporation
شرکت قهری compulsory partnership
شرکت کردن در مناقصه یا مزایده to enter a bid ; make a bid; bid
شرکت کشتی رانی (حمل و نقل) shipping company
شرکت کل holding company
شرکت کنترل کننده controlling company
شرکت کننده در مزایده یا مناقصه bidder
شرکت مادر (شرکتی که مالک بیش از ۵۰%
شرکت متعلق به یک نفر one- man company
شرکت متوقف defunct company
شرکت مختلط سهامی mixed joint-stock company
شرکت مختلط غیر سهامی mixed partnership
شرکت مدنی civil partnership
شرکت مرکزی (شرکتی که مالک بیش از ۵۰%
شرکت نامه memorandum of association
شرکت نسبی proportional liability partnership
شرکت وابسته associated company; subsidiary company
شرکت company; society; association
شرکتهای چند ملیتی multinational companies
شرکتهای خارجی foreign corporations
شرکتهای داخلی territorial corporations
شرکتهای موهوم fictitious companies
شرم shame; modesty; self control
شروط متقابل و هم زمان concurrent covenants
شروط و قیود قرارداد رسمی terms of a formal contract
شروع به جرم کامل complete attempt
شروع به جرم ناقص incomplete attempt
شروع به جرم attempt
شروع دعوی یا اختلاف (دعوای شروع شده) lis mota; a controversy move or begin
شروع رسیدگی commencement of hearing; inception of the proceedings
شروع روابط خصمانه بین کشورها outbreak of hostilities between states
شروع کردن اصلاحات اجتماعی to initiate social reforms
شروع کردن اقدام قضائی to initiate proceedings
شروع مرور زمان commencement of limitation period
شریعت اسلام canon law of Islam
شریک جرم accomplice
شریک غیر فعال (تجاری) passive partner; silent partner; dormant partner
شریک فعال (تجاری) active partner
شریک قبلی former partner
شریک متعهد co-promissory
شریک partner ; copartner
شستشوی مغزی brain – washing
شش دانگ entirety of a certain estate; entire six parts into which a real estateis divided
شعار پردازی sloganeering
شعار سیاسی political slogan
شعار slogan; motto; badge
شعارهای ضد دولتی anti-government slogans
شعائر و مناسک دینی religious rites
شعائر rites; rituals; indications; symbols
شعب متعدد دادگاه several divisions of the court
شعبه اول دیوان عالی کشور first division of the supreme court
شعبه تشخیص دیوان عالی کشور verification division of the supreme court
شعبه حقوقی دیوان عالی کشور civil division of the supreme court
شعبه دادگاه division of the court
شعبه مرجوع الیه court division to which the case is referred
شعبه branch; division
شعور perception; awareness; consciousness; sensation
شغل آزاد self-employment/ freelancing
شغل پایدار stable job
شغل پر مسئولیت responsible job
شغل تمام وقت full time position
شغل حساس key position
شغل دائمی permanent job/ tenure
شغل رسمی official position
شغل سطح بالای مدیریتی top management job
شغل موظف salaried position
شغل profession; occupation; business; job; work ; employment
شفاعت intercession; mediation
شفاهاً دفاع کردن to count
شفاهی viva voce; verbal
شفعه pre-emption
شفیع (استفاده کننده حق شفعه) person exercising the right of pre-emption
شقّ alternative
شقاق discord ; schism; breach
شقاوت wickedness; wretchedness
شک بین وجوب و حرمت doubt between incumbency and prohibition
شک رافع eliminating doubt
شک موجه justifiable doubt
شک و تردید doubt and hesitation
شک doubt; uncertainty
شکار غیر قانونی poaching; illegal hunt
شکار hunting; prey
شکارچی hunter
شکاک skeptical ; septic
شکایات مکرر و مداوم continual complaints
شکایت (شکوائیه) complaint; an accusatory instrument
شکایت اصلاحی amending complaint
شکایت اصلی original complaint
شکایت بی اساس unfounded/ baseless complaint
شکایت تأیید شده verified complaint
شکایت تکمیلی supplemented complaint
شکایت خلاف واقع false/ untruthful complaint
شکایت رسمی formal complaint
شکایت شفاهی verbal complaint
شکایت عادی common complaint
شکایت کردن to lodge a complaint
شکایت متقابل (از طرف خوانده دعوی علیهشخص ثالث) cross-complaint
شکایت موجه justified complaint
شکایت نامه letter of complaint
شکایت واهی frivolous complaint
شکست در انتخابات election defeat
شکستگی استخوان با زخم compound fracture
شکستن اعتصاب to break a strike
شکل (صورت) form
شکل گزارش statement form
شکل و فرم لوایح forms of pleadings
شکل و محتوا format and content
شکلی procedural
شکنجه torture
شکوائیه complaint
شکیات doubtful matters; misgivings
شکیبائی endurance
شلاق زدن (جلد) whipping; flogging; flagellate
شلاق lash
شم الفقاهه talent of adjudication
شم smell
شمارش آراء count of ballots
شمارش عینی (موجودیها) physical counting
شمارش مجدد آراء recount of the votes
شماره اتومبیل license plate number; car registration number
شماره پرونده file number
شماره ثبت registration number
شماره خط line number
شماره دادنامه judgment number
شماره ردیف serial number
شماره طبقه بندی (رمز) code number
شماره کردن to count; to reckon
شماره گذاری کردن to number
شمسی solar
شمول مطلق all-inclusiveness
شمول universality; comprisal; inclusiveness
شناخت مستقیم یا شهودی intuitive cognition
شناخت مسئله diagnosis ; identifying the nature of a problem
شناخت منطقی rational recognition
شناخته نشدن ناشناخته being unknown
شناسائی رژیم جدید recognition of the new regime
شناسائی رسمی / قانونی de jute cognition
شناسائی غیررسمی / عملی de facto recognition
شناسائی recognition
شناسنامه زمین ثبت شده land certificate
شناسنامه کار job card
شناسنامه identity papers (id card)
شنیع (زشت) heinous; obscene; absurd; abominable
شور (مشورت) consultation; deliberation
شور اول لایحه first reading of a bill
شور کردن deliberate
شورا council
شوراهای بخش district councils
شوراهای روستا village councils
شوراهای شهر city councils
شوراهای منطقه local councils
شورای اجرائی executive council
شورای اداری شهرستان County Administrative Council
شورای اداری administrative council
شورای اروپا European Council
شورای اسلامی کار Islamic Labor Council
شورای اسلامی Islamic Council
شورای اصلاحات ارضی Land Reform Council
شورای اقتصادی و اجتماعی Economic and Social Council
شورای امنیت سازمان ملل United Nations Security Council
شورای امنیت Security Council
شورای انقلاب Revolutionary Council
شورای بازنگری قانون اساسی Council for Revision of the Constitution
شورای پول Currency Council
شورای دولتی State Council
شورای رهبری leadership council
شورای صلح جهانی World Peace Council
شورای عالی استان High Council of the Province
شورای عالی اقتصاد High Council of Economy
شورای عالی امنیت ملی Supreme National Security Council
شورای عالی بهبود امور اداری High Council for Enhancement of Administrative Affairs
شورای عالی بیمه High Council of Insurance
شورای عالی ثبت High Council of Registry
شورای عالی حفاظت فنی و بهداشت High Council of Technical Safety and LaborHygiene
شورای عالی قضائی Supreme Judiciary Council
شورای عالی کار High Council of Labor
شورای عالی مالیاتی High Council of Taxation
شورای قیمومیت Trusteeship Council
شورای کارگاه workshop council
شورای کشاورزی council of agriculture
شورای مدیران board of directors
شورای مشاوران اقتصادی council of economic advisers
شورای مؤسسان constituent assembly
شورای نظارت بر انتخابات election supervisory council
شورای نگهبان قانون اساسی Council of Guardians of the Constitution
شورای وزیران council of ministers
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی Islamic Propagation Coordination Council
شورش علیه حکام نظامی to stage a rebellion against the military rulers
شورش مسلحانه armed rebellion
شورش riot; insurgency; rebellion; mutiny
شورشهای انقلابی revolutionary upheavals
شورشهای کارگری labour troubles; labour disturbances
شورشهای نژادی race riots
شورشی mutineer; rebel
شورشیان مسلح armed insurgents
شوهر دادن to give in marriage
شوهر کردن to marry
شوهر husband
شهادت (اقرار به گرویدن به اسلام) profession of faith
شهادت (گواهی) testimony; oral evidence
شهادت اثبات positive testimony
شهادت اجباری compelled testimony
شهادت بدون سوگند testimony without taking oath
شهادت بر اقرار testifying to prove a confession
شهادت بر امر عدمی negative testimony
شهادت بر سبب testifying for the cause of an action
شهادت بر شهادت (شیوع) hearsay evidence
شهادت پزشکی medical testimony
شهادت تبرعی automatically giving evidence
شهادت تعریف acknowledgement of identification
شهادت حدسی conjectural testimony
شهادت خارج از دادگاه out of court testimony
شهادت خلاف واقع perjury
شهادت دادن to give testimony; testify
شهادت در دادگاه testimony in the court
شهادت دو پهلو equivocating evidence
شهادت شفاهی parole evidence; oral evidence
شهادت ضد و نقیض conflicting testimony
شهادت طفره آمیز evasive evidence
شهادت کتبی شهود deposition of witnesses
شهادت کتبی و رسمی deposition
شهادت کذب perjury; false evidence
شهادت مثبت دعوی decisive testimony
شهادت مؤثر در دعوی effective testimony
شهادت نامه affidavit
شهادت نفی (شهادت مبنی بر عدم وقوع یافقدان امری) negative evidence
شهادتین Islamic formula whereby an individual announces his acceptance of Islam
شهر الصیام fasting month
شهر جنگ زده war-torn city
شهر مرزی frontier town; border town
شهربانی police headquarters
شهرت تجارتی commercial prestige
شهرت روایتی tradition famous through narration
شهرت عملی tradition famous through practice
شهرت فتوائی tradition famous through juristic opinion
شهرت renown; fame; publicity
شهردار mayor
شهرداری municipality; city hall
شهرسازی urbanization
شهرستان county
شهروند citizen
شهروندی مضاعف dual citizenship
شهروندی citizenship
شهری civic
شهریه tuition fee
شهود تحقیق witnesses in the investigation stage
شهود ناقص العقل mentally deficient witnesses
شهود witnesses
شیء خارجی external object
شیء متروک derelict
شیء محسوس sensible object
شیء معقول intelligible object
شیء object; thing
شیاد (دغلکار) impostor
شیاع renown; fame
شیخ الاسلام chief (mufti) in the ottoman empire
شیخ old man; clergy
شیر دادن lactation; nursing; to feed a baby with milk; suckle; give suck;wet nursing
شیربهاء money given as a gift to a bride’s mother as compensation of (having nursed her)
شیرخوارگاه maternity
شیطان Satan; devil
شیعه دوازده امامی twelve – imam shi’ism
شیعه shifted; follower or partisan of Imam Ali
شیعی shi’ite; partisan
شیوع prevalence; publicity ; circulation
شیوه تنزیل discounting process
شیوه مبتنی بر خصایص trait approach
شیوه مبتنی بر رفتار behavioral approach
شیوه مبتنی بر موقعیت situational approach
شیوه مبتنی بر وظایف یا کارکرد functional approach
شیوه های مسالمت آمیز peaceful means
شیوه peculiar way or method; manner; process
صاحب اختراع ثبت شده patentee
صاحب اختیار authorized person ; man of authority
صاحب اصلی سند original holder of the instrument or deed or document
صاحب امتیاز concessionaire
صاحب اموال متروکه (منتفع از اعراض) abandonee
صاحب جمع purveyor
صاحب جواز permit holder; licensee
صاحب حق عمری cestui que vie
صاحب حق owner of the right; right holder
صاحب دیوان financial administrator
صاحب سرمایه owner of the capital
صاحب سهم shareholder
صاحب شریعت custodian of the religion
صاحب شیر husband of a nursing mother
صاحب فرض holder of a fixed share ; an heir with a fixed share
صاحب قرابت heir without a fixed share
صاحب کالا owner of the goods
صاحب محضر notary public
صاحب منصب دادسرا ، پارکه officials of public prosecutor’s office
صاحب منصب عالی رتبه high-ranking official
صاحب منصب قضایی judicial officer
صاحب منصب officer; officeholder; official
صاحب master ; owner; holder ; possessor
صاحبان اماکن owners of the premises
صاحبان حق امضاء authorized signatories
صاحبان دعوی parties to the dispute
صاحبخانه landlord ; owner of the house
صادر کردن (کالا) export
صادر کردن حکم یا قرار render a judgement/ an award
صادر کردن فرمان issue (a decree); to render
صادر کننده (چک ، سفته و ) drawer
صادر کننده کالا exporter
صادرات غیرقانونی کالای تجارتی illegal export of merchandise
صادرات مجدد کالای وارداتی re – export
صادرات exports
صادره issued; outgoing
صالح و عادل righteous
صالح competent
صائب right ; correct
صائناَ لنفسه controlling his passions
صباوت (طفولیت) infancy
صبر endurance
صبی infant; minor
صبیه girl; daughter
صحابی companion of the prophet
صحت امضاء validity of the signature
صحت تاهلی (فقه) validity of an unfinished legal action
صحت تحقیقات accuracy of the investigation
صحت جسمانی physical health
صحت سند authenticity of document
صحت عقل soundness of mind
صحت فعلی validity of a complete legal action
صحت قرارداد validity of contract
صحت معامله validity of a transaction
صحت نکاح validity of marriage
صحت و اعتبار veracity ; validity
صحت exactness; correctness; truth; validity; soundness; authenticity; accuracy
صحنه بین المللی international stage / arena / scene
صحنه حوادث field of events
صحنه سازی fram up ; plotting for evil purposes
صحه approval ; certifying
صحیح بالذات acceptable in essence
صحیح بالعرض acceptable in accident
صحیح valid ; authentic ; correct
صحیفه اعمال record of deeds
صحیفه scroll
صداق dower ; nuptial gift ; marriage portion
صداقت شاهد veracity of witness
صداقت veracity
صدراعظم prime minister ; chancellery
صدفه گرایی accidentals ; tychism
صدق عرفی acceptable by majority ; customarily acceptable ; conventional
صدق مدعی veracity of allegation
صدقه جاریه endowment; pious gifts having the quality of the continuous reward
صدقه دهنده alms-giver
صدقه alms ; charitable gifts ; pious gifts
صدمات شنوایی ناشی از صدا hearing impairment caused by noise
صدمات ناشی از کار work related injuries
صدمات و آسیب جسمانی physical hurt / harm
صدمات و آسیب روانی psychological harm
صدمه جانی ناشی از حادثه personal injury caused by accident
صدمه جبران ناپذیر irreparable harm
صدمه جسمانی bodily harm
صدمه زدن injure; to damage; to hurt ; to harm
صدمه شدید جسمانی grievous bodily harm
صدمه غیر متناسب disproportionate harm
صدمه فوری و غیرقابل جبران immediate and irreparable injury
صدمه وارده inflicted harm
صدمه hurt ; injury ; harm
صدور احضاریه issuing a summons
صدور رای غیابی judgment by default
صدور رای give judgment; rendering of judgment ; giving or issuing the verdict
صدور فتوا issuance of a verdict ; issuance of fatwa
صدور قرار قبل از محاکمه enter a pre – trial order
صدور کالا issuance; export
صدور گواهینامه issuance of a certificate
صدور مجوز تفتیش grant a search warrant
صراحتاً explicitly; clearly; plainly
صراف money exchanger ; banker
صرافی (دفتر صرافی) money exchanging; exchange ; bureau de change
صرع epilepsy
صرف نظر کردن از هرگونه ادعای مالکیت درمال surrender all claims to the property
صرف نظر کردن waive; to relinquish; to give up; to dispense with
صرف exchange; (of money and precious metals)
صریح explicit; express ; clear
صعوبت difficulty ; hardness
صغر minority; juniority; infancy
صغری (در منطق) minor premise; minor term
صغیر غیر ممیز in discerning minor
صغیر ممیز discerning minor
صغیر minor
صغیره (گناه) venial sin
صفات الهی divine attributes
صفات ثبوتیه positive attributes
صفات رذیله lower qualities
صفات سلبیه negative qualities
صفات attributes; qualities
صفت ایجابی attribute of affirmation
صفت ذاتی essential qualities
صفت سلبی attribute of negation
صفت فعلیه qualities of action
صفت quality; description; attribute; qualification
صفحه امضاء colophon
صفق handclasp, the conclusion of the bargain
صلاحدید حق اعمال قضاوت شخص discretion authority / power
صلاحدید discretion
صلاحیت اجباری compulsory jurisdiction
صلاحیت اداری administrative jurisdiction
صلاحیت اضافی additional jurisdiction
صلاحیت اکتسابی ad fundandam jurisdiction; to make the basis of jurisdiction
صلاحیت پژوهشی appellate jurisdiction
صلاحیت ترافعی contentious jurisdiction
صلاحیت تکمیلی ancillary jurisdiction
صلاحیت حرفه ای professional competence
صلاحیت خاص special jurisdiction
صلاحیت داخلی کشور domestic jurisdiction of the state
صلاحیت دادگاه امور حسبی probate jurisdiction
صلاحیت دادگاه بدوی jurisdiction of the court of first instance
صلاحیت دادگاه jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاههای عمومی jurisdiction of the courts of general jurisdiction
صلاحیت ذاتی جهت رسیدگی به موضوع jurisdiction of subject-matter
صلاحیت ذاتی دادگاه inherent jurisdiction of the court
صلاحیت ذاتی inherent jurisdiction; original jurisdiction
صلاحیت رسیدگی به امور ترافعی contentious jurisdiction
صلاحیت رسیدگی به امور کیفری criminal jurisdiction
صلاحیت رسیدگی به امور مدنی civil trial jurisdiction
صلاحیت رسیدگی پژوهشی appellate jurisdiction
صلاحیت شخصی personal jurisdiction
صلاحیت عام general jurisdiction
صلاحیت فنی technical competence
صلاحیت قاضی در اداء شهادت competency of judge as witness
صلاحیت قانونی legal competence; legal capacity
صلاحیت قضایی imperium ; judicial jurisdiction
صلاحیت متقارن (دو یا چند مرجع نسبت بهدعوی واحد) concurrent jurisdiction; co-ordinate jurisdictions
صلاحیت محدود (حقوق بین الملل) limited / compulsory jurisdiction
صلاحیت محلی دادگاه local jurisdiction of the court
صلاحیت محلی domestic jurisdiction
صلاحیت محلی local jurisdiction; geographic jurisdiction
صلاحیت مراجع قضائی دادگستری jurisdiction of the judicial institutes of justice department
صلاحیت مشترک چند مرجع overlapping jurisdictions
صلاحیت مشورتی advisory jurisdiction
صلاحیت مطلقه دادگاه absolute jurisdiction of the court
صلاحیت نسبت به شخص تحت پیگرد jurisdiction of person
صلاحیت نسبی دادگاه relative jurisdiction of the court
صلاحیت competence; qualification; capacity; capability; eligibility
صلاحیتدار (صالح) competent; eligible
صلب (به دار آویختن) crucifixion
صُلب (خویشاوندی) loin
صله رحم blood ties ; bonds of relationship
صلح (یکی از عقود) transaction ;compromise
صلح ابتدائی primal compromise
صلح بلاعوض settlement without recompense
صلح جهانی universal peace
صلح حطیطه accelerate a debt by compromise
صلح در مقام دعوی settlement; compromise
صلح در مقام معامله settlement in respect of a transaction
صلح در مورد تنازع settlement in respect of a dispute
صلح دوست peace-loving
صلح طرفین (مصالحه) compromise between two parties
صلح طلبی pacifism
صلح غیر محاباتی compromise with equal consideration
صلح غیر مغابنهای compromise with equal consideration
صلح غیرمعوض settlement without consideration
صلح کردن make peace
صلح مبنی بر تسامح compromise with unequal considerations
صلح محاباتی voluntary settlement with unequal considerations
صلح مسلح armed peace
صلح معوض compromise made for consideration
صلح مغابنهای compromise with unequal consideration
صلح peace
صلحنامه armistice
صلحیه (دادگاه) magistrate courts
صلوه ritual prayer; divine service
صلیبی (جنگهای) crusade war
صناعت craftsmanship; discipline; technique; art and technology
صنایع بدیعی rhetorical figures; figures of speech
صنایع تحت نظارت دولت state-controlled industries
صنایع دولتی (تحت مالکیت دولت) state-owned industries
صنایع سنگین heavy industries
صنایع لفظی figures of word
صنایع معنوی figures of thought
صندوق اسناد بانک safe-deposit box
صندوق اعانه relief fund
صندوق امانات شبانه بانک night-safe
صندوق امانی trust fund
صندوق آراء مهر و موم شده sealed ballot boxes
صندوق بیمه بیکاری unemployment insurance fund
صندوق بینالمللی پول International Monetary Fund (IMF)
صندوق تامین اجتماعی Social Security Fund
صندوق تامین خسارتهای بدنی Bodily Injuries Indemnification Fund
صندوق تقاعد (بازنشستگی) Pension Fund
صندوق دادگستری account of justice administration
صندوق رای ballot box
صندوق رفاه (کارگران) welfare fund
صندوق کمک به آسیب دیدگان (حوادث وبلیات) disaster relief fund
صندوق های قرضالحسنه interest-free loanfunds
صندوق safe; cash; fund till;
صنعت کشتی سازی ship-building industry
صنعتی شدن (صنعتی کردن) industrialization
صنف guild ; gild
صوابدید discretion
صور قبیحه obscene pictures; pornographic pictures; indecent photographs
صورت الامر imperative mandate
صورت برداری (سیاهه ، لیست) inventory ; list
صورت برداشتن (از دارائی) make inventory; to record
صورت پرونده های مطروح در دادگاه court calendar ; trial calender / list
صورت حساب bill; invoice; statement of account
صورت دارایی و بدهی asset and liability
صورت دارایی inventory
صورت ریز (فهرست) list
صورت سود و زیان profit and loss statement
صورت کالای صادره با مهر و امضایکنسولگری شور مقصد consular invoice
صورت مجلس (توسط مقامات رسمی) official report
صورت مجلس process-verbal
صورت محموله cargo list
صورت مذاکرات دادگاه transcript of the trial
صورت معقول pure intellectual concept ; rational form
صورت نوعی archetype ; specific form
صورت وضعیت مالی financial situation of the firm
صورت وضعیت مالی financial statement
صورت image; form; shape; countenance
صورتجلسه مجمع (تصمیمات رسمی) resolution; minutes of the assembly
صورتجلسه مزایده minute of tender meeting
صورتجلسه minutes
صورتحساب بانکی bank statement
صورتهای مالی حسابرسی نشده unedited financial statements
صورتهای مالی مکمل supplemental financial statements
صوری formal ; external
صیام fasting
صیغ العقود formulas of the contracts
صیغه طلاق divorce formula ; formula of repudiation
صیغه عقد formula of contract ; recital
صیغه نکاح marriage formula
صیغه formula
ضابط collector
ضابطه ذهنی subjective criterion
ضابطه شناخت cognitive criterion
ضابطه عینی objective criterion
ضابطه standard; criterion
ضابطین دادگستری bailiffs;justice/ executive officers of the justice department justice officers
ضار distressing
ضارب assailant; attacker; beater; striker
ضال misguided ; stray ; wicked
ضاله (گمشده) lost
ضاله astray
ضامن پرداخت بدهی شخص ثالث constitutor
ضامن پرداخت خسارت indemnitor
ضامن تضامنی joint guarantors
ضامن جریره person who undertake to pay the compensation for someone else’s wrong in return for inheriting from him
ضامن درک ثمن responsible for claims in connection with the ownership of the consideration
ضامن درک مبیع responsible for claims in connection with the owner-ship of the object of the sale
ضامن درک guarantor for compensation in cases which the object of a sale belongs another person
ضامن عین و منافع آن responsible for the object and its interest
ضامن کسی شدن stand guarantor for a person
ضامن معتبر valid surety
ضامن guarantor; surety; bondsman; cautioner
ضایع شدن be destroyed
ضایع کردن leave to waste; squander
ضایعات wastes ; spoilage
ضباط file-keeper
ضبط ( در حقوق اداری) file-keeping
ضبط (اموال) retention; confiscation; attach ment; appropriation; forfeiture; occupation; seizure
ضبط اموال اجباری / ناخواسته duress of goods
ضبط اموال مدیون distrait
ضبط اموال موجود نزد شخص ثالث garnishment
ضبط اموال seizure of property
ضبط بموجب حکم دادگاه abjudge
ضبط جاری keeping current files
ضبط راکد keeping dead records
ضبط کلیه اموال منقول و غیرمنقول general forfeiture of lands, of goods and chattels
ضبط مال بلاوارث (توسط دولت) escheat
ضبط مالالتجاره appropriation of goods
ضبط وجهالضمان (وجه الکفاله یا وجه التزام) forfeiture of the recognizance
ضد استبدادی anti-despotic
ضد استعماری anti-colonialism
ضد انقلابی anti-revolutionary; counter revolutionary
ضد تورمی anti-inflationary
ضد جاسوسی counterespionage
ضد کودتا countercoup
ضد و نقیض contradictory
ضد contrary; against; opposite; counter; adverse
ضدیت opposition; antagonism; contrariety
ضراء adversity ; hardship
ضرابخانه coin-mintage center
ضرار injury; hurt; damage; mutual infliction of damage
ضرب الاجل عرفی یا قانونی پرداخت برات grace period
ضرب دیدگی جزئی trivial bruises
ضرب سکه mintage
ضرب و جرح غیر عمد involuntary assault and battery
ضرب و جرح متعارف ordinary assault and battery
ضرب و جرح assault and battery
ضربالاجل deadline; period of grace; limit of time
ضربه زدن با مشت punch
ضربه مغزی (منجر به عدم تعادل روانی) concussion
ضربه منجر به فوت blow resulting in death
ضربه blow
ضرر اعتباری constructive loss
ضرر آینده certain future damage
ضرر بدنی bodily injury
ضرر تاخیر انجام تعهد damage sustained due to delaying the fulfilment of obligation
ضرر عدم انجام تعهد damage sustained due to non-performance of obligation
ضرر غیرمستقیم indirect damage
ضرر مادی material damage ; physical damage
ضرر مالی financial loss
ضرر محتمل الوقوع damnum infectum; contingent damage
ضرر مستقیم direct damage
ضرر مسلّم damnum emergence; indisputable damage; certain damage
ضرر معنوی moral damage
ضرر منفی negative damage
ضرر موجود existing damage
ضرر نسبی partial damage
ضرر و زیان ناشی از جرم loss and damage caused by offense
ضرر واقعی damnum emergens; actual damage
ضرر harm; loss; detriment; damage; injury; hurt ; damage ; ill-treatment
ضرورت اخلاقی moral necessity
ضرورت ایجابی positive necessity
ضرورت حیاتی vital necessity
ضرورت عقل necessity of reason; rational necessity; necessity of thought
ضرورت مادی material necessity
ضرورت منطقی logical necessity
ضرورت necessity; exigency; emergency
ضروری دین essential subjects of religion
ضروری necessary
ضروریات necessaries; self evident knowledge
ضعیف الاراده weak-will
ضعیف العقل mentally defective
ضلع بر خیابان (یا جاده) (نمای ساختمان) frontage
ضم امین add a trustee
ضم ناظر add a supervisor
ضم annexation
ضمان (مسئولیت مدنی) civil liability
ضمان اتلاف liability to recompense aloss
ضمان احتیاطی aval
ضمان اصلی direct / original liability (resulting from a contract)
ضمان اعیان مضمونه legal liability concerning the guaranteed tangible items
ضمان بمعنی اخص contract of guarantee
ضمان بمعنی اعم contract of suretyship as genera
ضمان تضامنی joint guarantee
ضمان تعاقب ایادی legal liability of successive usurpers
ضمان تقدیری conditional guarantee
ضمان جعلی contractual guarantee
ضمان حال sight guarantee
ضمان درک guarantee to indemnify (in case of belonging the object of the sale to another person)
ضمان شخصی personal surety ship
ضمان عاریه liability of bailee
ضمان عقدی contractual guarantee
ضمان عهده مبیع guarantee the seller against the possible claims by a third party in connection with ownership of the object of sale
ضمان عهده ثمن guarantee concerning recompensation of consideration
ضمان عهده guarantee of discharging obligations
ضمان عین liability to return the object
ضمان عینی real suretyship
ضمان غرور liability against deception
ضمان غصب liability against usurpation
ضمان غیر تضامنی several guarantee
ضمان فعلی actual guarantee ( due to conclusion of contract)
ضمان قهری tortious liability; extracontractual obligations
ضمان قیمی liability for the value (of damaged property)
ضمان مالم یجب guarantee for non-existence liability
ضمان مثلی liability against fungibles
ضمان مطلق absolute liability; strict liability
ضمان معلق suspended suretyship
ضمان مقبوض به عقد فاسد liability of the possessor in a void contract
ضمان مؤجّل liability due at a future time
ضمان ناشی از عقد obligatio ex contractu; an obligation arising from a contract
ضمان ید liability of unlawful possession
ضمان suretyship; guaranty;caution; liability; surety; pledge
ضمانت اجرا sanction
ضمانت اجرای جزائی criminal sanction
ضمانت اصلی main suretyship
ضمانت حسن انجام کار good performance guarantee; performance bond
ضمانت فرعی ancillary suretyship
ضمانت کسی را کردن go bail for ; stand bail for
ضمانت نامه بانکی bank guarantee
ضمانت نامه بدون وثیقه unsecured bail bond
ضمانت نامه شخصی personal guarantee
ضمانت نامه مشارکت در مزایده و مناقصه tender bond
ضمانت نامه ملکی guarantee through a mortgage contract
ضمانت نامه bail-bond; surety bond; deed of guarantee
ضمانت guarantee; collateral; bail; surety; security; sponsorship
ضمن عقد خارج لازم by a separate binding contract
ضمنی implied; tacit
ضمیر (وجدان) conscience; hidden mind
ضمیمه کردن attach ; to supplement
ضمیمه appendix; exhibit; annex; addendum ; appurtenance
ضوابط اخلاقی و حرفه ای moral and professional standards
ضوابط ایمنی safety standards
ضوابط خاص specific criteria
ضوابط سنجش جنون tests of insanity
ضوابط و مقررات (داخلی) اداره پلیس rules and regulations of police department
ضیاع و عقار arable land
ضیاع estates
طاری (عارضی) incidental; extrinsic
طاعت obedience
طاهر ritually pure
طبع سلیم و آرام gentle and forbearing nature
طبعاً naturally; by nature
طبق اصول عدالت in conformity with the principles of justice
طبق آداب و رسوم ex necessitate
طبق قانون ex statuto
طبق نص صریح قانون in accordance with the strict letter of the law
طبقات اجتماعی social classes; various strata of society
طبقات ارث degree in the succession
طبقات وارث classes of heirs
طبقه اول از موقوف علیهم first generation of an endowment beneficiaries
طبقه بندی اسناد indexing/ classifying records
طبقه بندی بر اساس محصول classification according to the product
طبقه بندی بر حسب فعالیت activity classification
طبقه بندی بودجه budget classification
طبقه بندی پرونده ها filing arrangements
طبقه بندی مجازاتها sentences , classification of
طبقه بندی مشاغل حقوقی stratification of legal profession
طبقه بندی مشاغل position/ job classification
طبقه بندی classification
طبقه تحتانی lower storey / floor
طبقه فوقانی upper storey or floor
طبقه کارگر working class; blue collar
طبقه متوسط middle class
طبقه مجریان (مدیران اجرائی) executive class
طبقه مرفه leisured class
طبقه منشیان (کارمندان دفتری) clerical class
طبقه class; category; stage; grade; stratum; school
طبیب doctor; medical practitioner
طبیعت nature
طراح صنعتی industrial designer
طراح نظامی military planner
طراح planner; designer
طرار cheat; a swindler; pickpocket
طراری swindling; cheating
طراز type; model ; class
طرح بازنشستگی retirement plan; pension plan; pension scheme
طرح براندازی حکومت plot to overthrow government
طرح بررسی شده و دقیق deliberate plan
طرح پاداش تشویقی incentive bonus scheme
طرح تجدید سازمان reorganization plan
طرح تفصیلی detailed project
طرح دعاوی جدید asserting new claims
طرح دعاوی متقلبانه بیمه make fraudulent insurance claims
طرح دعوا جهت دریافت غرامت file a claim for compensation
طرح دعوا علیه حسابداران ذیمــــدخل (درپرونده) taking legal action against the accountants involved
طرح دعوا file an action ; commence an action; to bring a suit
طرح ریزی و تصمیم گیری برای ارتکاب جرم planning and determination to offend (or to comunit a crime)
طرح سهیم کردن کارگران در سود شرکت profit-sharing scheme
طرح طبقه بندی مشاغل job classification plan
طرح عادی ordinary bill
طرح قانونی bill; draft
طرح کردن ادعای متقابل (تهاتر دیون) deafly
طرح کردن دعوا lodge a claim; bring a suit
طرح لایحه در مجلس bill in the parliament
طرح مقابله با حوادث احتمالی contingency plan
طرح نمایندگان (پارلمان) members’ bill
طرح و نقشه متقلبانه fraudulent design
طرد (محرومیت از حقوق اجتماعی ) stracism literal
طرد و عکس thrust and inversion
طرداً للباب incidentally
طرز تنظیم سند method of drawing up a deed
طرز حفظ و نظارت procedure relating to the safeguard and superintendence
طرف ایجاب offered
طرف بدون وکیل unrepresented party
طرف برنده دعوا prevailing party
طرف خاطی defaulting party
طرف درخواست کننده moving party
طرف دعوا opponent; opposing party; adverse party
طرف ذینفع concerned party
طرف شکایت party complained against
طرف صوری سند (در انتقال اسناد مالکیت) front ; man of straw ; straw man
طرف صوری معامله front ; man of straw ; straw man
طرف متخلف defaulting party
طرف متضرر aggrieved party
طرف مقابل other party
طرف مقصر defaulting party
طرفدار تمرکز قدرت (طرفدار استبداد) authoritarian
طرفدار جدائی نژادی segregationist
طرفدار محیط زیست environmentalist
طرفدار proponent; adherent
طرفین دعوا parties to the dispute or case
طرفین ذینفع parties concerned
طرفین عقد parties to the contract
طرفین متعاقدین contracting parties
طرفین متعاملین transacting parties
طرق اثبات means of proof
طرق استنباط methods of inference
طرق اعتراض methods of objection
طرق الزام شاهد به حضور در دادگاه compulsory process for attendance of unwilling witness
طرق الزام مدعی علیه به حضور در دادگاه means of compelling the defendant in an action to appear in court process
طرق تملک methods of acquiring property; grounds of ownership
طرق سیاسی diplomatic channels
طرق شرعی religious procedure
طرق غیر قانونی (وسایل غیر قانونی) illegal means
طرق مواصلاتی communication channels
طرق و شوارع عامه public ways; common roads and highways
طرق و لوازم از پیش برداشتن موانع ways and means of removing the obstacles
طریق حدیث chain of transmission
طریق مرفوع (بن بست) dead – end alley
طریق نافذ (فقه) open end street
طریق، راه، روش way; means; path; manner
طریقه اتهامی ، سیستم اتهامی accusatorial system
طریقه ارزیابی استهلاک appraisal method of depreciation
طریقه تعدد قاضی plurality of judges
طریقه تفتیشی inquisitorial system
طریقه عقلاء logical and consistent usages; practice of rationals
طریقه وحدت قاضی single judge system
طریقیت instrumentality
طسق fixed land tax
طغری monogram; a royal signature; piece; official letters; imperial signature
طغیان (سرکشی) rampage; revolt ; uprising
طفره رفتن evade
طفره dodging; evasion
طفل بزهکار juvenile offender; delinquent
طفل طبیعی (نا مشروع) illegitimate child
طفل غیر رشید immature child
طفل غیر ممیز indiscerning child
طفل متهم juvenile defendant
طفل مجنون insane child
طفل ممیز discerning child
طفل infant child (ren)
طفولیت infancy ; childhood
طفیل sponger
طلاق با رضایت طرفین divorce by mutual consent
طلاق بالکنایه implied divorce
طلاق بائن irrevocable divorce; definite divorce; disapproved repudiation
طلاق بدعی divorce lacking legal requirements
طلاق بعوض divorce for consideration
طلاق بمعنی اخص simple divorce
طلاق بمعنی اعم divorce in general
طلاق حاکم divorce by judgment
طلاق خلع divorce which is sought by the wife by offering some kind of financial consideration, usually the return of the dower to the husband; divorce granted at the woman’s request against compensation
طلاق دادن divorce
طلاق دهنده divorcer
طلاق رجعی revocable divorce
طلاق سنت بمعنی اخص legally concluded divorce
طلاق سنی divorce according to tradition
طلاق سوّم third time divorce
طلاق صریح express divorce
طلاق لازم irrevocable repudiation
طلاق مبارات consensual divorce when both sides desire separation
طلاق معلق به شرط conditional divorce
طلاق divorce
طلاقنامه divorce certificate; bill of divorce; letter of divorcement
طلب (بدهی) مشکوک الوصول doubtful debt
طلب حال matured debt ; due debt
طلب عادی ordinary claim
طلب لاوصول bad debt; uncollectible debt
طلب مسجل liquidated claim
طلب ممتاز prefered claim
طلب claim; active debt
طلبکار با وثیقه secured creditor
طلبکار بدون وثیقه unsecured creditor
طلبکار دادخواه (در ورشکستگی) petitioning creditor
طلبکار عادی در دعوای ورشکستگی general creditor
طلبکار عادی ordinary creditor
طلبکار ممتاز preferred creditor
طلبکار creditor
طلق unencumbered; free
طلیع (در محاربه) watchman to moharaba offender
طواف (دوره گرد) peddler (pedlar)
طواف کعبه sevenfold circumambulation
طواف circumambulation
طوعاً اوکرهاً willingly or unwillingly
طوعاً willingly
طهارت مولد legitimacy of birth
طهارت cleanness; pureness; ritual purification
طُهر اول first pureness period
طُهر دوم second pureness period
طُهر سوم third pureness period
طُهر غیر مواقعه unpunctuated woman while in pureness state
طُهر مواقعه penetrated woman while in pureness state
طُهر “ays of a woman’s “” pureness”” from the menstrual discharge; purity of woman; purity”
طی نمودن مراحل دادخواهی یا رسیدگی اداری exhaustion of administrative remedies
ظالم oppressor;unjust; merciless; cruel
ظاهر قانون form of the statute
ظاهر apparent; manifest; external; outward state; literal meaning; outer; exterior; apparent meaning; exoteric
ظاهرا “”” apparently; obviously; seemingly”
ظاهرا “”””
ظاهری exoteric; extrinsic
ظاهریون formalists; literalists
ظرفیت اداری administrative capacity
ظرفیت اضافی excess/ additional capacity
ظرفیت عادی normal capacity
ظرفیت کامل full capacity
ظرفیت مالیات پذیری taxable capacity
ظلم و شرارت شدید atrocity
ظلمه unjust officials; disqualified rulers; cruel person
ظن (حدس و گمان) conjecture; surmise; supposition; opinion; probability; guess
ظن خاص basic conjecture
ظن صرف pure conjecture
ظن غالب prevailing conjecture
ظن قوی strong conjecture
ظن معتبر valid conjecture
ظن معقول reasonable conjecture / suspicion
ظنی hypothetical; presumptive
ظنین suspicious
ظواهر الالفاظ حجه علی المتکلم ما لم یعلم انه اراد خلاف الظاهر (ظواهر الفاظ حجت است بر متکلم مادامی که خلاف ظاهر را اراده نکرده است) apparent meaning of the words are construed valid unless the contrary is proved
ظهار “Thehar:incestuous comparison as a pre- Islamic form of divorce, consisting in the words of repudiation; your back is to me like my mother’s back; a common method for separating a wife among arabs before islam by the pronouncement of the formula “”you are as to me (as untouchable) as the back of my mother””; injurious assimilation”
ظهر نویسی بنام شخص معین و گذاشتن بهحساب restrictive endorsement
ظهر نویسی جزئی partial endorsement
ظهر نویسی کردن countersign
ظهرنویس ثانوی subsequent endorser
ظهرنویس endorser; indorser
ظهرنویسی برای وصول for collection
ظهرنویسی بنام شخص معین special endorsement; full indorsement
ظهرنویسی سفید امضاء endorsement in blank; blank indorsement
ظهرنویسی مجدد چک re-endorse the cheque
ظهرنویسی مقید (مشروط) qualified endorsement; conditional endorsement
ظهرنویسی endorsement; indorsement
ظهور (تجلی) advent; manifestation; manifestness; appearance
عابر پیاده pedestrian
عابر passer-by; wayfarer
عاجز disable; unable; impotent; cripple
عادات زیانبار harmful habits
عادت اجتماعی social usage; social mores
عادت زنانگی menstrual cycle; period; menstruation
عادت مسلم recognized custom
عادت habit; usage; custom
عادل just man ; just ; equitable
عادلانه عمل کردن uphold justice
عادلانه fair; equitable ; just
عادی ordinary; usual
عارض claimant; complainant
عارضی contingent; accidental
عاریت، عاریه loan; loan of non-fungible things; borrowed thing; gratuitous loan ; free lending of non fungible; commodate
عاریه استهلاک loan for consumption
عاریه دهنده (معیر) lender
عاریه گیرنده (مستعیر) borrower
عاریه لازم irrevocable commodation
عاریه مضمونه guaranteed loan
عاریه commodation; loan for use ; commodatum
عاشورا “””tenth”” day of the month of “”muharram”” on which the prophet’s of islam grand son, imam hossain , was martyred”
عاق cursed; disinherited ; disowned
عاقد فضولی unauthorized contractor
عاقد formula pronouncer; concluder of a contract; solemnizer of marriage
عاقدین parties to the contract
عاقر barren
عاقل sane; compos mentis; having use and control of one’s mental faculty ; intelligent (person); rational
عاقله kinsman; a certain relatives of offender who are responsible for payment of blood-money in non-intentional offences ; certain paternal relations of an offender who are jointly responsible for payment of blood money in nonintentional offences certain paternal relatives of murderer
عالم دینی religious scholar
عالماً knowingly ; wittingly
عالی مقام high in position
عالیترین مقام فرماندهی highest commanding position
عالیترین مقام قضائی highest judicial authority
عام استغراقی general rule applicable to all cases
عام المنفعه of public utility / interests
عام مؤخر از خاص general law enacted after a special law
عام ناسخ خاص نیست generalia specialibus derogant; general words do not derogate from special
عام و خاص rules of general and special laws
عام general; common
عامداً voluntarily; purposely; deliberately; intentionally
عامل بیمه insurance agent
عامل تابع obedient agent
عامل تجارتی commercial agent
عامل تحریک provocator; instigator; agent
عامل تعیین کننده (موثر) deciding factor
عامل جعاله rewarder
عامل حمل و نقل و ترخیص کالا forwarding agent
عامل خارجی external factor
عامل علّی causative agent
عامل فروش sale agent
عامل مزارعه sharecropping farmer/ tenant
عامل مساقات worker in agricultural contract
عامل مضارب active partner in commandite
عامل یا نماینده وصول (تحصیلدار) collection agent
عامل agent; operator; performer; state agent; administrator; factor
عامه مردم common people
عامه sunnis; multitude; common people ; commoner ; masses
عایدات نامشروع ill-gotten gains
عایدات proceeds; earnings; gains
عائله family
عبادات ritual and religious observances
عبادت worship; ritual practice
عبارت حکم dispositive part (of an award)
عبارت expression
عبد male slave; servant of God
عبور از سرزمینهای اشغالی passage through the occupied territories
عبور آزاد free passage
عبور بیضرر (بیخطر) innocent passage
عبور غیرقانونی از مرز unlawfully passing the border
عبور pass; cross; transit
عتاق manumission (of slave)
عترت offspring; progeny; descendents; family
عتق (آزاد کردن برده) emancipation; manumission; setting free (from slavery)
عتیقات و نفائس antiques and precious articles
عتیقه antique
عجالتاً (موقتاً) de bene esse
عجز از معرفی کفیل failure to introduce a surety
عجز دادستان در اثبات گناه prosecutor’s failure to prove guilt
عجز شوهر از دادن نفقه husband’s failure to provide maintenance
عجز powerlessness; inability; impotence; weakness
عجوز old woman
عدالت اجتماعی social justice
عدالت اسلامی islamic justice
عدالت جزائی criminal justice
عدالت خانه house of justice
عدالت خواهی advocacy of justice
عدالت مالیاتی equality of taxation; tax equity
عدالت justice ; fairness
عداوت hostility; animosity; detestation; odium; enmity
عدل (در شهود) just character
عدل و انصاف هیچگاه معارض با قانون نیست a equitas nunquam contravenit leges; equity never contravenes the law
عدل و انصاف justice and equity
عدلیه justice department ; judiciary
عدم اثبات ادعا failure of evidence
عدم اثبات مالکیت failure of title
عدم اجرا non-performance
عدم اجرای حکم صادره failure to execute the judgment
عدم اجرای دستورات دادگاه (درامور حقوقی) civil contempt
عدم اجرای دستورات مقامات حکومتی (توهین به دادگاه) contempt of court
عدم اجرای قانون non-performance of law
عدم اجرای قرار دادگاه disobedience to an order of the court
عدم اجرای مفاد اخطاریه failure to obey a subpoena
عدم احراز تقصیر بعلت جنون not guilty by reason of insanity
عدم اختیار involuntariness
عدم استحقاق absence of right; unentitlement
عدم استطاعت پرداخت بدهکار insolvency of a bebtor
عدم استعمال صحیح قانون abus of discretion
عدم استماع دعوی disregarding a case
عدم اطاعت از دستورات پلیس disobey police instructions
عدم اطاعت disobedience
عدم اطلاع lack of knowledge
عدم اعاده مال غیر (توسط ید امانی) detinue
عدم اعتبار مدارک استنادی invalidity of the invoked documents
عدم اعتماد در روابط وکیل و موکل lack of trust in the lawyer-client relationship
عدم اعتماد lack of confidence ; distrust
عدم اعلام رضایت withhold consent
عدم افشاء nondisclosure
عدم الاخص اعم من عدم الاعم (عدم اخص،اعم از فقدان اعم است) lack of specificity is more common than lack of generality
عدم الدلیل، دلیل العدم فیما یعم به البلوی (عدم وجود دلیل بر امری عدم آن امر است اگر آن مورد از موارد مبتلا به همگان بـــودهباشد) where a subject – matter is of a general concern, lack of evidence for it is regarded as an evidence for its non- existence
عدم النفع loss of (prospective) profit; lost income; lucrum cessans
عدم الوجدان لایدل علی الفقدان (نیافتن بر نبودن دلالت نمی کند) failure to find a fact does not prove the non – existence of the same
عدم امکان اجرای قرارداد impossibility of performance
عدم امکان اجرای معاهده impossibility of performing a treaty
عدم امکان تردد impossibility of transportation
عدم انتظام disorderliness
عدم انجام وظیفه breach of duty
عدم اهلیت انعقاد قرارداد contractual disability
عدم اهلیت خاص special incapacity
عدم اهلیت عام general incapacity
عدم اهلیت قاضی به ادامه رسیدگی incapacity of a judge to proceed
عدم اهلیت قانونی civil incapacity; legal incapacity
عدم اهلیت incapacity; lack of capacity
عدم ایفاء تعهد (قصور) failure to perform ; failure to comply with transaction to perform
عدم آگاهی absence of knowledge
عدم آمادگی برای محاکمه (وضعیت غیر عادی متهم) unfitness to stand trial
عدم پایبندی به اخلاقیات moral laxity
عدم پذیرش ارثیه renouncing the succession
عدم پذیرش ایراد (اعتراض) dismissing the motion
عدم پذیرش شاهد rejecting the witness
عدم پذیرش مقام انتصابی renounce the designation
عدم پرداخت چک از روی اشتباه wrongful dishonour of a cheque
عدم پرداخت دین در سررسید default
عدم پرداخت دین مدنی لازم التادیه failure to pay a sum enforceable as a civil debt
عدم پرداخت نفقه failure to maintain
عدم پرداخت non-payment
عدم تأدیه non – payment
عدم تجدید non-renewal
عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی failing to submit annual return
عدم تسلیم عوض (معامله) total failure of consideration
عدم تضمین (در خصوص کیفیت کالا و غیره) disclaimer of warranties
عدم تطابق دقیق هزینهها با درآمد mismatch of cost with revenue
عدم تطبیق کاربری ساختمان non-conformity use
عدم تعقیب (مدارا با بدهکار) forbearance ; forbear
عدم تعقیب دعوی توسط خواهان (که به رد دعوی یا صدور رأی غیابی علیه او منجر شود) non prosequiter
عدم تعهد (سهو و بیتوجهی) inadvertence
عدم تعیین indeterminateness
عدم تکافوی اموال توقیف شده برای تادیه دین want of sufficient distress to satisfy the debt
عدم تمایل disinclination; unwillingness; reluctance
عدم تمرکز اداری decentralization
عدم تمکن lack of means ; insolvency
عدم تناقض lack of contradiction; consistency
عدم توازن پرداخت imbalance of payments
عدم توازن هورمونی hormonal imbalance
عدم توافق اخلاقی incompatibility of temperament
عدم توافق disagreement
عدم توانائی جسمی (در ازدواج) physical incapacity
عدم توانایی در کار inability to work
عدم توجه به علائم رانندگی ignoring traffic signals
عدم توجه عمدی نسبت به صحــت و سقــممطالب reckless disregard for the truth or falsity of the statements
عدم توجه عمدی wanton disregard
عدم توجه قاضی به دلائل ابرازی disregard of the judge to the presented evidences
عدم ثبات حکومت instability of government
عدم ثبات سیاسی political instability
عدم حضور دادستان (در محاکمه) non – appearance of the prosecutor
عدم حضور در دادگاه contumacy
عدم حضور طرفین دعوی (در محاکمه) non-appearance of both parties
عدم حضور متهم (در محاکمه) non- appearance of the accused
عدم حضور non appearance
عدم خروج از حوزه صلاحیت دادگاه remain within jurisdiction of court
عدم دخالت non interference
عدم رشد immaturity
عدم رضایت dissatisfaction
عدم رعایت (از روی بیدقتی) wanton disregard
عدم رعایت احترام نسبت به قاضی disrespect to a judge
عدم رعایت دستورات دادگاه failure to comply with the court order; contempt of court
عدم رعایت علائم راهنمائی و رانندگی failure to obey traffic signs
عدم رعایت عمدی willful disregard
عدم رعایت مفاد احضاریه توسط شاهد disobedience to witness summons
عدم رعایت مقررات دولتی non-observance of public law
عدم رعایت نزاکت breach of manner
عدم رعایت disregard ; non compliance
عدم سقوط حق با وجود مرور زمان imprescriptibility
عدم سلامت عقل non compos mentis
عدم سوء پیشینه clean record
عدم شباهت non-resemblance; disparity
عدم شرکت یکی از طرفین دعوی non-joinder
عدم شمول مرور زمان imprescriptibility
عدم شناسائی non-recognizance
عدم صحت حسابها inaccuracy of accounts
عدم صحت inaccuracy
عدم صداقت want of probity
عدم صدور رای arrest of judgment
عدم صلاحیت دادگاه non- jurisdiction of the court ; lack of jurisdiction
عدم صلاحیت در موضوع دعوی lack of jurisdiction over the subject matter
عدم صلاحیت درخصوص شخص مدعی علیه lack of jurisdiction over the person
عدم صلاحیت incompetency
عدم عطف قانون به گذشته non-retrospectivity of the laws
عدم فعالیت (حالت انفعالی) passivity
عدم قابلیت انتساب (عدم توجه) non-attributability
عدم قابلیت خرید و فروش یا انتقال inalienability
عدم قبولی (نکول) nonacceptance
عدم قبولی دلیل و مدرک non – admittance of evidence
عدم کارآیی inefficiency
عدم محکومیت جزائی absence of criminal conviction
عدم مداخله non- interference
عدم مراقبت absence of diligence
عدم مساوات unequalities
عدم مسئولیت non – liability ; irresponsibility
عدم مطابقت discrepancy
عدم مطالبه دین در مواعد مقرر (تاخیـــر در اعمال حق) forbearance
عدم مهارت خطا محسوب میشود imperitia culpae adnumeratur
عدم مهارت unskilfulness
عدم مهر absence of marriage portion
عدم نفوذ invalidity
عدم وجود عوض معامله failure of consideration
عدم وجود وصیت نامه intestacy
عدم وضوح absence of clarity
عدم non-existence; want of; absence; lack; non – being; annihilation
عدمی negative ; non existential
عدوان enmity; violence
عدوانی forcible ; unjust; violent
عدول (شهود عادل) trustable witnesses; just witnesses
عدول (کنار کشیدن) withdrawal
عدول از رهن withdrawal of rights over mortgaged property
عدول از گذشت withdrawal of the remission
عده بائنه viduity period (waiting term) of an irrevocable divorce
عده رجعیه viduity period (waiting term) of a revocable divorce
عده طلاق viduity period (waiting term) of divorce
عده فسخ نکاح viduity period (waiting term) of rescission of marriage
عده وفات viduity period (waiting term) of death
عده “viduity period; legally prescribed “”waiting period”” of a divorced woman or a widow before remarriage; waiting term; retreat term”
عذاب punishment; chastisement; pain; torment
عذر تقصیر excuse for one’s shortcomings
عذر غیر موجه unjustifiable excuse
عذر موجه justifiable excuse ; plausible excuse
عذر excuse
عربون earnest money
عرصه بینالمللی international arena
عرصه سیاست arena of politics
عرصه و اعیان premises; site and improvement; building site and standing property
عرصه site; arena ; building site
عرض (آبرو) honour ; prestige
عرض (خصیصه و کیفیتی که ذاتی نیست) accident
عرض خاص special accident ; particularaccident; property
عرض ذاتی essential accident
عرض عام general accident; common accident
عرض لازم inseparable accident
عرض مفارق separable accident
عرض نامتفارق inseparable accident
عرضحال تقابل counterclaim
عرضحال جلب ثالث petition for summoning a third person
عرضحال خسارت دادن sue for damages
عرضحال دادن filing a petition
عرضحال petition;complaint; plea; application
عرضه و تقاضا supply and demand
عرف ، رویه common usage
عرف بازرگانی trade custom
عرف بلد local custom and usage
عرف بین المللی international custom
عرف بین المللی international custom
عرف تجاری commercial usage
عرف خاص local custom (or custom observed for a time)
عرف داخلی (در مقابل بین المللی) municipal practice
عرف دعاوی custom and usage
عرف شایع common custom
عرف صنفی guild usage
عرف عام general usage
عرف عقلاء wise custom
عرف عملی practical usage
عرف غالب prevailing custom
عرف قضائی judicial custom
عرف لفظی verbal usage
عرف محلی باید رعایت شود consuetudo lociest observanda; the custom of a place is to be observed
عرف محلی local custom; the custom of the place
عرف مذهبی religious custom
عرف مسلّم established (certain) custom
عرف معمول در دادگاه consuetudo curiae; the custom or practice of a court
عرف مملکتی practical usage in the state
عرف و عادت از بین رفته (غیر معمول) dying custom
عرف و عادت بهترین مفسّر قانون است optima est legis interpres consuetudo ; custom is the best interpreter of the law
عرف و عادت مرسوم و متداول normative usage
عرف custom; customary law; convention ; usage
عرفاً commonly; by common use ; conventionally
عرفی (رایج ، سنتی) customary
عرفی (قراردادی) conventional
عروس bride
عروسی matrimony; marriage ; wedding (feast)
عریانگرائی (نوعی انحراف جنسی) exhibitionism ; nudism
عریضه تمیزی petition to the supreme court
عریضه request; petition; report
عزب (مجرد) single; unmarried person; celibate; bachelor
عزرا (دوشیزه) virgin
عزل (برکنار) کردن removal; dismissal; deposal
عزل قضات انتخابی (از طریق آراء عمومی) recall of judges
عزل قضات نامناسب removing unfit judges
عزل قیم removal of guardian
عزم resolution; intention; purpose
عزوبت (مجرد بودن) celibacy
عسر و حرج distress and constriction
عسر hardship
عسرت hardship; poverty; distress
عشر one tenth
عصبه male descendants; agnati; male agnate relatives
عصمت inerrancy; divine protection; immunity ;chastity; protection from sin; infallibility and sinlessness; impeccability
عضو افتخاری honorary member
عضو انتخابی elected member
عضو انتصابی nominated member
عضو انجمن شهر alderman
عضو بدن organ of the body
عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد permanent member of the UN Security Council
عضو علی البدل کمیسیون alternate commissioner
عضو علی البدل هیئت منصفه alternate juror
عضو علی البدل alternate / substitute member; reserve alternate
عضو کانون وکلا member of the bar
عضو کمیسیون خسارت average surveyor
عضو مادام العمر life member
عضو مجری قراردادگاه executor of court orders
عضو مجلس قانونگذاری member of parliament (mp)
عضو مستقل مجلس (بدون وابستگی جناحی) independent member of parliament
عضو ممیز one of the justices of supreme court who considers and makes reports on case
عضو ناظر supervising member
عضو هیأت رئیسه presiding member
عضو هیأت منصفه juror
عضو هیئت دولت member of the cabinet
عضو هیئت مدیره member of the board of directors
عضو هیئت منصفه بیطرف و بدون تعصب خاص impartial and unbiased juror
عضو member
عضویت membership
عطف بماسبق شدن to be retroactive
عطف بماسبق کردن make retroactive ; back date
عطف بماسبق نشدن non-retroactivity
عطف بماسبق ex post facto ; retrospective ; retroactive
عطف قانون بماسبق back date the law ; to make the law retroactive
عطف adverting
عطیه gift
عفاف chastity; modesty; temperance ; restraint; piety; continence
عفت عمومی public modesty; public decency
عفت modesty; chastity
عفل (از عیوب زن) fleshy process blocking vagina
عفو (فرمان) pardon
عفو ، بخشودگی amnesty ; act of grace
عفو بین الملل Amnesty International
عفو تحت نظارت supervised parole; supervised probation
عفو خصوصی remission ; parol
عفو عمومی general amnesty; oblivion
عفو کردن pardon; forgive; overlook ; parole
عفو مدت باقیمانده زندان commute the unexpired part of the term
عفو pardon; forgiveness ; amnesty absoile
عقاب بلابیان punishment without prescribed laws
عقاب punishment; requital; retribution
عقار immovables; landed property
عقب افتادگی ذهنی mental backwardness
عقب افتاده (بدهی) in arrears ; past – due ; overdue
عقب افتاده (پرداخت نشده) outstanding
عقب ماندگی ذهنی retarded development of mind
عقد اجاره کشتی charter; to hire a vessel for voyage
عقد اجاره lease
عقد احتمالی aleatory contract
عقد احسانی benevolence contract
عقد اداری administrative contract
عقد اذنی permissive contract
عقد ازدواج دائم permanent marriage
عقد ازدواج marriage contract
عقد اصلی principal contract
عقد اکتساب acquisition contract
عقد الحاقی adhesion contract
عقد امانت depositum ; bailment
عقد امانی fiduciary contract
عقد انقطاع، عقد ازدواج موقت temporary marriage
عقد آزاد anonymous contract ; free directed contract
عقد باطل void contract
عقد بسیط simple contract
عقد بمعنی اعم contract as a general
عقد بیع contract of sale
عقد بیمه insurance contract
عقد بین دو طرف برای شخص ثالث ایجاد حق یا تکلیف نمیکند pacta tertis nec nocent nec prosunt beneficience contract
عقد تبرع gratuitous contract ; beneficience contract
عقد تبعی dependent contract; accessory contract ; ancillary contract
عقد تجاری commercial contract
عقد تحمیلی imposed contract ; adhesion contract
عقد تدریجی successive contract
عقد تشریفاتی solemn contract
عقد تصویبی consensual contract
عقد تعاهدی / دو جانبه bilateral contract
عقد تمتع temporary marriage
عقد تملیکی alienative contract
عقد جایز (مجاز) authorized contract
عقد جائز revocable contract
عقد جعاله contract of reward
عقد جمعی collective contract
عقد حاضرین contract through negotiation
عقد حواله contract of assignment
عقد خارج لازم collateral binding contract; separate binding contract
عقد خیاری optional contract
عقد داوری contract of arbitration
عقد ربوی usurious contract
عقد رسمی formal contract ; contract by deed
عقد رضائی consensual contract
عقد رهن غیر منقول antichresis; mortgage on real estate
عقد رهن منقول pledge of movables
عقد رهن mortgage contract
عقد شانس aleatory contract
عقد شرافتی gentleman’s agreement
عقد شرکت contract for partnership
عقد شفاهی oral (unwritten) contract
عقد شکلی solemn contract
عقد صحیح valid contract
عقد صریح express contract
عقد صلح contract of settlement; contract of compromise
عقد صوری nominal contract
عقد ضمان contract of guarantee
عقد ضمنی implied contract
عقد عاریه commodatum; lending contract
عقد عینی real contract
عقد غایبین contract by correspondence
عقد غرری aleatory contract
عقد غیر تدریجی (فوری) instantaneous contract
عقد غیر تشریفاتی informal contract
عقد غیر تصویبی free bargaining contract
عقد غیر معاوضی unilateral contract; non-transaction contract
عقد غیر معوض bare contract; naked contract
عقد غیر معین innominate contract
عقد غیر مغابنهای commutative contract
عقد غیر موجود void contract; contract of non-existence
عقد غیر نافذ inoperative contract
عقد غیررسمی open (simple) contract
عقد فاسد invalid contract; irregular contract ; void contract
عقد فضولی contract concluded by an unauthorized agent
عقد فوری instantaneous contract
عقد قابل فسخ (جایز) revocable contract
عقد قضائی judicial contract
عقد لازم irrevocable contract; binding contract
عقد لطفی contract as a favour
عقد لفظی verbal (oral , unwritten) contract
عقد متعه temporary marriage
عقد متوالی successive contract
عقد محاباتی (نابرابر) mixed contract
عقد محقق definitive / commutative contract (as opposed to chance contract)
عقد مختلط mixed contract
عقد مدنی civil contract
عقد مزارعه sharecropping contract
عقد مسامحه indulgence contract
عقد مساومه contract with equal opportunity (of the parties)
عقد مستقل independent contract
عقد مستمر / تدریجی stantaneous/ continuous / successive contract
عقد مشروط conditional contract
عقد مطلق contract , unconditional
عقد معاطاتی contract by deed
عقد معاوضه (تهاتر) barter contract
عقد معاوضی commutative contract ; reciprocal contract
عقد معلق conditional contract
عقد معوض commutative contract ; mutual interest; contract; onerous contract
عقد معین nominate contract; specific contract
عقد مغابنه aleatory contract
عقد مفاوضه contract with equal opportunity
عقد مقدمی preceding contract
عقد مکاتبه contract by correspondence
عقد مکره forced contract
عقد ملزم طرفین binding bilateral contract; synallagmatic contract
عقد ملزم یک طرف binding unilateral contract
عقد منجز definitive contract; unconditional contract
عقد موقوف inoperative contract; suspended contract
عقد مؤجُّل executory contract
عقد ناقل (مشتمل بر انتقال) contract with transfer nature
عقد نامعین (بی نام) innominate contract
عقد نکاح marriage contract
عقد واقعی real contract
عقد ودیعه bailment; contract of deposit
عقد وقف contract of endowment
عقد وکالت contract of mandate
عقد یک تعهدی (یکطرفه) unilateral contract
عقد contract
عقل سلیم common sense ; sound judgment
عقل عملی practical intellect ; practical wisdom; practical reason
عقل غیر مستقل dependent reason
عقل نظری speculative intelligence; speculative intellect; theoretical intellect
عقل intelligence; reason; intellect ; wisdom
عقلاً rationally
عقلائی rational; reasonable
عقوبت punishment
عقود اسلامی بانکی islamic banking contract
عقود اضراری contracts detrimental to the creditors
عقود متبعض contracts divisible in subject-matter
عقود contracts
عقیده الحادی heretic opinion
عقیده رایج commonly held opinion
عقیده عمومی public opinion
عقیده creed; opinion; belief; faith; doctrine ; conviction
عقیقه sacrifice / animal slaughtered as a sacrifice after the birth of a child
عقیم barren; sterile; infertile
عکس (تصویر) photograph; picture; image
عکس (ضد) converse ; conversion
عکس العمل اولیه initial reaction
عکس العمل زنجیره ای chain-reaction
عکس العمل reaction
علاقه مشترک common interest
علامت تجارتخانه commercial mark of the firm ; logo
علامت تجاری ثبت شده registered trade mark
علامت تجاری trade mark
علائم اختصاصی identification marks
علائم اناثیت indications of femininity
علائم بلوغ signs (indications) of maturity
علائم راهنمائی و رانندگی traffic signs
علائم رجولیت indications of masculinity
علائم و آثار مستی signs of intoxication
علائم هشدار دهنده warning signs
علائم marks; signs; signals
علت / فلسفه وجودی raison d’etre
علت احضار cause of summoning
علت اخراج کارگر cause of discharge
علت اساسی direct / intervening / efficient / proximate cause
علت اشتباهی false cause; incorrect cause
علت اصلی و لازم cousa sine qua non; necessary or inevitable cause
علت اصلی main cause ; primary cause ; underlying cause
علت اعدادی occasional cause
علت العلل causa sine qua non
علت اولی first cause; primal cause
علت بعید (غیر محتمل) remote cause
علت بلافصل باید مورد توجه قرار گیرد نه علت بعیده causa proxima, non remota
علت بلافصل immediate cause
علت تامه causa causans ; sufficient / effective /complete cause
علت تشریع ratio legis; motive of law
علت جدید و جایگزین علت اصلی supervening cause
علت جعلی contractual / constructive cause
علت جنگ casus belli ; an occurrence giving rise to or justifying war
علت حائل intervening (divect , legal) cause
علت حقیقی real cause
علت خاتمه دادن به قرارداد کار cause for termination of employment
علت خارجی external / outside cause
علت درونی internal / immanent cause
علت صوری formal cause
علت طبیعی (مادی) physical cause
علت عمده principal cause
علت غائی ultimate cause; final cause
علت غیر قانونی illegal cause
علت فاعلی efficient cause
علت فرعی (معین) contributory cause
علت قاطع decisive cause
علت قانونی legal reason
علت لازم (قائم به ذات) immanate cause
علت مادی material cause
علت متعارف sufficient and reasonable cause
علت محتمِل probable cause
علت مرگ cause of death
علت مستنبطه inferred cause; presumed cause
علت معامله cause of contract / transaction
علت معقول intelligible cause
علت منصوصه expressly stated cause; prescribed cause
علت موجبه determinate cause; cause that makes necessary
علت موجه justifiable cause / reason
علت مؤثر effective cause
علت ناقصه defective cause; incomplete cause; partial cause
علت و معلول cause and effect
علت واقعی factual causation; real cause
علت cause; causa
علق blood-clot; the clot; congealed blood
علقه زوجیت marriage ties
علل حذف دلائل مناسب reasons for excluding relevant evidence
علل طبیعی غیرقابل اجتناب unavoidable physical cause
علل و اسباب وابسته و متقارن concurrent causes
علل وقوع اعتصاب causes of the strike
علل وقوع جرم causes of crime
علم اجمالی brief knowledge; general knowledge: collective knowledge
علم اِسناد science of attribution (of tradition)
علم اصول knowledge of the principles of jurisprudence; methodology
علم الاجتماع کیفری criminal sociology
علم الرمل geomancy
علم الروایه science of transmission
علم الفرائض science of the ordained quota
علم الیقین “””certain”” knowledge”
علم انساب geneology
علم به غبن being aware of deceit
علم تدبیر عامه science of public management
علم تفسیر (کتب آسمانی) exegesis
علم تفصیلی undoubtful knowledge ; separative knowledge; detailed knowledge
علم حادث originated knowledge
علم حدیث science of traditions
علم حصولی empirical / acquired knowledge ; acquired science
علم حضوری intuitive / immediate / presential knowledge; immediate science
علم حقوق jurisprudence; science of actual or positive law
علم حیل science of stratagems of ruses; science of observation by means of instruments
علم خطابه rhetoric
علم رجال biography and criticism of traditionists
علم سیاست political science
علم شهودی presentational knowledge; intuitive experinces vision
علم صرف و نحو philology ; grammar
علم ضروری (بدیهی) self-evident knowledge
علم عادی ordinary knowledge
علم عدالت science of justice
علم عقاید scholastic theology
علم عقلی intellectual science; intelligent knowledge
علم عملی practical science
علم فرایض laws of inheritance
علم فروع فقه knowledge of the branches of jurisprudence
علم فقه islamic jurisprudence
علم قاضی personal knowledge of the judge
علم قطعی definite knowledge
علم کلام dialectical / speculative / scholastic theology
علم لَدنّی (یا ربانی) omniscience; prescience; knowledge imparted by god
علم معقول contemplative sciences; intellectual knowledge; intellectual science
علم نظری theoretical science; speculative science
علماء اسلام islamic scholars
علماء طراز اول high level scholars
علمی scientific
علن in public; open
علوم اجتماعی social science
علوم آموزشی educational science
علوم تجربی experimental science
علوم خفیه occult science
علوم دقیقه exact science
علوم رفتاری behavioral science
علوم طبیعی natural science
علوم عقلی intellectual science
علوم قدیمه ancient science
علوم منقول traditional knowledge; transmitted science
علوم نقلی traditional science
علی الاطلاق absolutely; generally; unrestricted
علی البدل substitute ; alternate
علی التحقیق certainly restricted
علی الخصوص especially ; in particular
علی الدوام continually
علی السویه equally
علی الظاهر prima facie; on the face of it ; apparently ; presumably
علی القاعده as a rule; customarily
علی الید ما اخذت حتی تؤدیه (ضامــــن آن چیزی هستی که گرفتهای، تا هنگامی که آن را به صاحبش رد کنی) whenever you receive something belonging to others, you will be under fiduciary capacity and liability until you return it to its true owner
علی سبیل الاجمال in a universal manner
علی سبیل التفصیل in a detailed manner
علّی causal
علیالحساب on account; partial payment
علیت causation; causality
عمات ابوینی aunts related through both parents
عمات ابی aunts related through father
عمات امی aunts related through mother
عمات paternal aunts
عمارت دولتی public building
عمارت فرمانداری governor’s office
عمارت building; edifice; construction
عمال (فقه) civil servants; government officials
عمال سیاسی political agents
عمد الصبی بمنزله الخطاء (عمد کودک در حکم خطاست) intentional acts perpetrated by a minor is regarded as unintentional
عمد جنائی criminal intention; malice
عمد شبیه به خطا (شبه عمد) quasi-malice
عمد intentional; deliberation;deliberate; deliberate intent
عمداً deliberately; purposely; voluntarily ; intentionally
عمر lifetime
عمران شهری urban development
عمران محلی community development
عمران منطقه ای regional development
عمران development
عمره lesser pilgrimage
عمری right of benefit for life
عمل اداری administrative act
عمل اعلامی declarative act
عمل به رأی acting according to one’s own opinion
عمل تجاری commercial act
عمل تجاوز act of aggression
عمل تصدی acta jure gestionis
عمل جراحی قانونی lawful medical operation
عمل حاکمیت acta jure empirii ; act of state
عمل حفاظتی (نگهداری) preservation measures; maintenance measures
عمل حقوقی تبرعی gratuitous act
عمل حقوقی تشریفاتی formal/solemn act
عمل حقوقی دو جانبه (قرارداد) convention
عمل حقوقی رضائی informal act
عمل حقوقی یکجانبه (ایقاع) unilateral juridical act
عمل حقوقی juridical act
عمل خصمانه hostile act
عمل زناشوئی (کامل شدن ازدواج با نزدیکــی زوجین) consummation of marriage
عمل سیاسی political action
عمل شنیع (لواط) shameful act; to commit sodomy
عمل صالح good works
عمل صوری nominal act
عمل غیر ارادی reflex action
عمل غیر عقلائی unreasonable act
عمل غیر قابل دعوی unactionable act
عمل غیر قانونی unlawful act
عمل قانونی lawful act
عمل قضائی judicial act
عمل متقابل (اصلی در روابط بین دولتها) reciprocity; mutuality
عمل منافی عفت (بجز مقاربت) gross indecency
عمل act; deed; practice
عملکرد ، عرف ، عادت practice ; usage
عملیات اجرایی execution operations or formalities
عملیات امداد relief operations
عملیات بین بانکی inter-bank operations
عملیات تجارتی commercial operations
عملیات تحدیدی delimiting operations
عملیات تخریبی sabotage
عملیات تصفیه liquidation proceedings
عملیات جنگی military operations
عملیات ضد شورشی counter-insurgency operations
عملیات مقدماتی ثبت preparatory acts for the registration of land
عملیات مقدماتی جرم preparation; devising or arranging means or measures necessary for commission of an offense
عملیات نظامی military action
عمو uncle; the brother of one’s father
عموم و خصوص مطلق absolute generality and peculiarity
عموم و خصوص من وجه generality and peculiarity in some respect
عموم public; relating to the whole body of people ; generality
عناصر متشکله جرم corpus delicti; constituent elements of a crime
عناوین مجعول faked titles ; forged titles
عند الاقتضاء pro re nata ; when occasion arises
عندالمطالبه at call
عندالمطالبه on demand
عنصر خطا در جرم fault element in a crime
عنصر روانی جرم mens rea; a criminal intent; a guilty mind
عنصر عمومی جرم common element of crime
عنصر قانونی جرم legal element of crime
عنصر مادی جرم actus reus
عنصر مطلوب (نماینده سیاسی) persona grata
عنصر نامطلوب (نماینده سیاسی) persona non grata
عنصر element; factor; ingredient
عنف violence; force
عنن impotence; canonical disability ; impotency
عنوان بندی صحیح جرائم fair labeling of the crimes
عنوان دعوی title of the action / case
عنوان رسمی مامور دولت officer’s official title
عنوان رسمی یک شغل official designation
عنوان قانون rubric of a statute
عنین impotent
عوارض بر واردات import duties
عوارض بندری port duties
عوارض راه toll
عوارض شهرداری municipal charges
عوارض عمومی public duties
عوارض گمرکی مرکب compound duties
عوارض گمرکی customs duties
عوارض محلی local duties
عوارض duties; charges; dues
عوام الناس vulgar; commoners; masses
عوام فریبی demagoguism
عوام common people ; laymen
عوامل اجرای قانون law enforcement agents
عوامل ارثی hereditary factors
عوامل بطلان (عقد) vitiating factors
عوامل قهری irresistible factors; forcible means
عوامل مجاز و موثر در تشدید مجازات permissible factors warranting the increase of the sentence
عوامل مخففه mitigating factors ; commutative factors
عوامل معذوریت excusatory elements
عوامل موثر در اتخاذ تصمیم factors that are influential in reaching a decision
عوامل موثر در روند تعیین سیاست آینده factors influencing the determination of future policy
عوامل و وقایع اساسی تشکیل دهنده جرم essential facts constituting the offense
عوامل factors; elements; agents
عواید (عایدات) incomes; earnings
عواید مالیاتی tax proceeds
عوض المثل commensurate consideration
عوض عادلانه fair consideration
عوض مسمی specified consideration
عوض معلوم known consideration
عوض مؤجل executory consideration
عوض نامشروع immoral or illegal consideration
عوض consideration; equivalent
عوضین considerations
عول reduction of shares of heirs
عهد promise; covenant
عهدنامه بیطرفی covenant of neutrality
عهدنامه بین المللی international treaty
عهدنامه تجارت commercial pact
عهدنامه تحدید حدود treaty of demarcation of boundaries
عهدنامه صلح treaty of peace
عهدنامه مودت treaty of amity
عهدنامه treaty
عهده اثبات burden of proof
عهده ثمن guarantee of purchase money
عهده دار responsible; incumbent; being in charge of
عهده دارشدن undertake
عهده guaranty; liability; obligation
عهود بینالمللی international treaties
عهود خصوصی private agreements
عهود معموله ordinary agreements
عهود treaties; covenants; pacts
عیار زدن alloy
عیار standard
عیال family
عیب آشکار patent defect
عیب حادث occurring defect
عیب سابق previous defect
عیب شکلی formal defect
عیب ظاهر apparent defect
عیب قدیم former defect
عیب مخفی غیر قابل کشف undiscoverable latent defect
عیب مخفی latent defect; hidden fault
عیب defect; vice; fault; blemish
عید الاضحی sacrificial festival
عید قانونی legal feast
عین (در مقابل بدل) specific; original thing; thing itself
عین (در مقابل منفعت) object; visible; identity; individual ; corpus (of property)
عین اسناد original of documents
عین خارجی معین specified concrete object
عین خارجی concrete object
عین خواسته relief itself
عین غیرمنقول immovable property ; chose local
عین کلی در ذمه certain amount of fungible things under obligation
عین کلی thing of a general nature
عین مثلی fungible thing
عین مجهول thing which is imperfectly known
عین مردّد thing which is uncertain
عین مرهونه mortgaged property; collateral property
عین مستاجره leasehold; object of lease; demised premises
عین مشاع undivided property; common property
عین معاره deposited property
عین معین definite or specified object; ascertained object
عین مغصوب usurped property
عین موقوفه endowed property; object of the endowment
عین موهوبه gift
عین و منافع corpus and usufruct
عینه (حیله شرعی جهت حلیت ربا) usury transaction legalized by a trick
عینی objective; concrete
عینیت یافتن materialize
غابن deceiver; the deceiving party in a transaction
غار cheat
غارت plunder; pillage; robbery; looting
غارتگر(چپاولگر) marauder; plunderer; depredator
غارسی contract of cultivating fruitless trees
غاصب الغاصب حکمه حکم الغاصب (غاصب ازغاصب، در حکم غاصب است) he who usurps a usurped property will be treated as a usurper
غاصب usurper ; ablator
غالب حق است) might makes right
غالب predominant; greater
غامض obscure
غایب مفقودالاثر missing (untraceable) person
غایب مفقودالخبر person with unknown whereabouts
غایب vanished one; absent; missing one; absentee
غایت desired object; purpose; motive; end; goal
غائله evil; misfortune; disturbance; riot
غبث و سمین worthless and worthy
غبطه صغیر و مجنون interests of minor and insane persons
غبطه مولی علیه interests of a ward
غبطه well-being; welfare envy
غبن افحش laesio enormis ;enormous lesion; deceit resulting in gross loss
غبن فاحش gross loss; grave deception; fraud; gross(or notorious) fraud; evident deception
غبن lesion; deceit resulting in loss; state of being cheated; deception; cheating; gulling
غدر perfidy
غرامت پرداز inseminator
غرامت جنگی reparation for war damages; war indemnity
غرامت دادن recompense
غرامت دو برابر double indemnity
غرامت زیبایی esthetic liability
غرامت سنگین heavy reparation; huge indemnity
غرامت ضمان indemnity
غرامت عادله just compensation
غرامت فسخ قرارداد smart – money
غرامت قضائی pecuniary compensation ordered by court (for delay in performance of obligation)
غرامت کفالت amount payable by surety
غرامت کیفری fine
غرامت گیر indemnities
غرامت مالی financial fine
غرامت مدنی indemnity
غرامت مضاعف double indemnity
غرامت نقض قرارداد severance pay
غرامت compensation; indemnity; reparation
غرر risk; uncertainty
غرس planting; plantation
غرض بمعنی اعم motive in general
غرض در جرم motive of the crime
غرض ورزی (لطمه زدن) prejudice
غرض motive; purpose; goal
غرم (غرامت) compensation
غرماء creditors (in the bankruptcy)
غرور deceive; deceit; delusion; deceitfulness
غره (جنین) blood money of an unborn child
غریزه پرخاشگری aggressive instinct
غریزه instinct
غریزی (فطری) instinctive (innate)
غریم creditor
غش dissimulation (in transactions)
غصب حکمی constructive usurpation
غصب عناوین و مشاغل misappropriation/ usurpation of titles and positions
غصب نام خانوادگی misappropriation/ usurpation of other’s family name
غصب usurpation
غضب wrath; anger; fury
غفلت یا بی احتیاطی زیاندیده که در ورودزیان مؤثر بوده باشد contributory negligence
غفلت negligence; neglect
غل و زنجیر fetter; shackles
غلاه Extremists: exaggerators or who go beyond all bonds
غلام male slave or servant; retainer
غلبه preponderance; victory; prevalence; overmaster; overwhelming
غلط مصطلح communist error
غلط مصطلحی که در اثر کثرت استعمال بهصورت قاعده در آید communis error facit jus
غلط mistake ; error
غمض عین عمدی ndness /willful bliignorance
غمض عین کردن condone
غنا (ثروت) wealth
غنائم جنگی متعلق به دولت است bello parta cedunt reipublicae; things acquired in war belong or go to the state
غنائم جنگی spoils of war
غنیمت دارالحرب booty of war
غنیمت booty
غور و بررسی deliberation and investigation
غی error
غیابی iin absentia
غیبت غیر مجاز (جرم نظامی) absence without official leave (awol)
غیبت غیر موجه (جرم نظامی) unauthorized absence
غیبت absence
غیر اخلاقی immoral
غیر ارادی unintentional; involuntary
غیر انتفاعی non-profit; charitable
غیر ایرانی non – Iranian
غیر تاجر non – merchant
غیر رسمی unofficial; informal; de facto
غیر رشید immature; imbecile
غیر شرعی unlawful; illegal; against religious law
غیر علنی in camera; in private ; in chambers
غیر عمدی unintentional
غیر قابل اثبات non-provable
غیر قابل اجتناب inevitable; unavoidable
غیر قابل اجرا unenforceable
غیر قابل اعتراض unobjectionable
غیر قابل انتقال not transferable; not negotiable
غیر قابل باز خرید irredeemable
غیر قابل برگشت irrevocable; non-refundable
غیر قابل پیش بینی unpredictable; unforeseeable
غیر قابل تحمل unbearable
غیر قابل تردید unquestionable
غیر قابل تغییر بودن inmmovability
غیر قابل تفکیک impartible
غیر قابل تقسیم indivisible
غیر قابل جبران irremediable
غیر قابل دسترس inaccessible
غیر قابل علاج incurable
غیر قابل فسخ indefeasible
غیر قابل قبول unacceptable
غیر قابل وصول uncollectable; irrecoverable
غیر قانونی illegal; unlawful
غیر قطعی indecisive ; uncertain
غیر مأذون without authority; unauthorized
غیر مترقبه unexpected
غیر محجور sui juris ; of full age
غیر محصن unmarried
غیر محصنه disc overt ; unmarried (woman)
غیر محصور (قابل احصاء) innumerable
غیر مستند unwarranted
غیر مسلم non-Muslim
غیر مسلَم uncertain
غیر مشروط unconditional
غیر مشروع illegitimate; void
غیر معقول absurdity
غیر معلوم unknown
غیر معمول uncommon; unusual
غیر معوض بودن (معامله یا تعهد) absence of consideration; gratuitous transaction or obligation
غیر مقدور impossible
غیر ممکن شدن اجرای قرارداد (بدلیل دخالتوقایع غیرمترقبه) frustration
غیر ممیز undiscerning
غیر منتظره unanticipated
غیر منطقی illogical
غیر منقول حکمی immovable by destination
غیر منقول immovable
غیر منکوحه single woman; feme sole
غیر موجه inexcusable
غیر مهلک non-fatal
غیر نافذ inoperative; invalid; voidable
غیر نظامی civilian
غیر واقعی (ساختگی) spurious
غیرقابل انکار conclusive
غیرقابل تعقیب inaction able
غیرقابل خرید و فروش یا انتقال in alienate
غیرقابل طرح / قبول (غیرمسموع) inadmissible
غیرمرتبط immaterial
غیرمسموع inadmissible
غیرمسؤول irresponsible
غیرمنتظره fortuitous
فاجر debauchee
فاحش gross
فاحشه (بدکاره) prostitute
فاحشه (فعل شنیع) obscene act
فاحشه خانه brothel; whore-house; bawdy-house
فاسد شدنی perishable
فاسد کل عقد کصحیحه فی الامانه (اگر عقدیصحیحا “”””
فاسد corrupt; irregular; deficient; incorrect; corruptible
فاسدالاخلاق corrupt morals
فاسق evil-doer; ungodly; miscreant; wrong-doer; evil-liver; reprobate
فاعل جرم perpetrator
فاعل مختار free agent
فاعلیت agency; activity; affecting; impressive
فاقد اثر بودن ادعا avoidance (the allegation or statement of new matter in opposition to a former pleading)
فاقد اثر قانونی destitute of legal effect
فاقد اصول اخلاقی unscrupulous
فاقد اهلیت در انجام معاملات ab agendo; incapacitated for transactions
فاقد شرایط اعلام کردن disqualify
فاقد شرایط disqualified; unqualified
فاقد صفت امانت being dishonest
فاقد صلاحیت اعلام کردن disqualify
فاقد صلاحیت incompetent
فاقد متصرف واقعی (در ملک) unoccupied
فاکتور فروش invoice
فالگیر soothsayer ; fortune teller
فتاوی معتبر valid juristic opinions
فتح conquest; victory
فترت pause; interval
فتوی صادر کردن pass judgement; givedecree; give ruling ; adjudge
فتوی fatwa;opinion of a jurisconsulte; legal decision/ opinion; pronouncement; judgement; judicia decree ; juristic opinion; religious opinion
فته طلب promissory note
فجور immoral act; adultery; wickedness
فحاش scurrilous; foul – mouthed person
فحاشی scurrility; tousle foul language; abusiveness
فحش abusive language; indecent words
فحشاء fornication; indecency; lewd-ness; foul ; promiscuity
فحص examination
فحل (فقه) owner of the milk (a man who has married a woman and she is able to milk a baby)
فحوا connotation; signification
فداء ransom; redemption
فدرالیسم federalism
فدیه ransom
فرا خواندن سفیر recall the ambassador
فرا رسیدن (لازم التادیه شدن) to fall; due
فرا ملی supranational
فراخواندن (پس گرفتن) recall
فرار از انجام وظایف evasion of duty
فرار از خدمت (بزه نظامی) desertion
فرار از دین evading the payment of debt ((through a fraudulent transaction
فرار از زندان breach of prison ; absconding
فرار از صحنه جرم running from the scene of crime
فرار از عدالت flee from justice
فرار از قانون evasion of law
فرار از مالیات tax evasion
فرار از محل بازداشتگاه (بزه نظامی) breach of arrest
فرار سرمایه capital flight
فرار متهم پس از وقوع جرم escape following the crime
فرار متهم escape of the accused
فرار محبوس escape of the prisoner
فرار محکوم علیه flight of the convicted person
فرار مغزها brain drain
فراری escapee; deserter; fugitive
فراش marriage bed
فراغ دادرس functus officio
فراغ دادگاه court recess
فراغ ذمه ضامن release of the guarantor
فراق separation
فراملی (مافوق ملی) extranational
فرامین رئیس کشور decrees
فرانشیز (بیمه) excess; deductible; franchise
فرائض ordinances; precepts; fixed shares
فرایند تصمیم گیری decision making process
فرجام تبعی subordinate appeal
فرجام خواسته relief sought under appeal; object of claim in respect of which an appeal is made to the supreme court ; object of appeal
فرجام خوانده appellee; respondent
فرجام خواه appellant
فرجام خواهی appeal to the supreme court
فرجام ماهوی appeal on the merits
فرجه (مهلت) respite; allowed time
فرد (شخص) individual
فردا فرد individually; separately; severally; one by one
فردگرائی individualism
فرزند بلافصل immediate issue/ child
فرزند خواندگی child adoption
فرزند خوانده adopted child
فرزند رها شده abandonned child
فرزند غیر قانونی (زنا زاده) natural child
فرزند قانونی legitimate child
فرزند کشی filicide
فرزند مشروع legitimate child
فرزند منحصر sole offspring
فرزند ناشی از زنای به شبهه putative child
فرزند نامشروع filius nullius; illegitimate child; son of nobody
فرزند یافته (بچه سر راهی) foundling
فرزند child
فرس ماژور act of God; force majeure
فرستادن forward
فرستاده پاپ papal nuncio
فرستاده سری emissary
فرستاده سیاسی envoy
فرستاده فوقالعاده envoy extraordinary
فرستاده messenger; envoy
فرستنده وجه (یا حواله) remitter
فرسودگی (استهلاک) wear and tear
فرصت طلب opportunist
فرصت طلبی opportunism
فرصت معقول و متعارف جهت پاسخگویی reasonable opportunity to respond
فرصتهای شغلی job opportunities
فرض (اماره) استنباطی presumption of fact; supposition; precept
فرض (اماره) اعتبار و صحت عقد ازدواج presumption of validity of marriage
فرض (اماره) حلال زادگی presumption of legitimacy
فرض (اماره) عدم خودکشی presumption against suicide
فرض (در ارث) fixed share of an heir
فرض (وظیفه) duty ; obligation ; incumbent
فرض بر برائت است (در امور جزائی) everybody is presumed innocent
فرض بر برائت است (در امور مدنی) everybody is presumed free of any obligation
فرض بر heir with fixed share
فرض برائت (در امور جزائی) presumption of innocence
فرض برائت (در امور مدنی) presumption of clearance
فرض تأخر موت presumption of survivorship
فرض صحت اطلاعات مندرج در متن اخطاریه presumption that the information appearingon the face of the notice is correct
فرض عفاف presumption of chastity
فرض عینی (واجب عینی) personal (individual) duty; imperative duty
فرض قانونی اعتبار خود را از قانون محل وقوعاخذ مینماید presumption of law derives its validity from the law of domicile
فرض قانونی غیر قابل انکار irrefutable presumption
فرض قانونی قابل انکار rebut table presumption
فرض قانونی fiction of law; legal presumption; statutory presumption
فرض کفایی (واجب کفائی) collective duty (an act which is rested on Muslims till it is done by some of them alternatively)
فرض موت presumption of death
فرض assumption; presumption
فرضاً (من باب بحث) argue do
فرضیه hypothesis
فرع پیـــــرو اصــل است) res accessoria sequitur rem principalem; accessory follows the principal; there is no separate rule for an accessory
فرع branch; subdivision; derivative; secondary matter
فرعی و تبعی adminicular
فرقان distinguisher; (a title for the Quran); discrimination between true and false; revelation
فرقه مذهبی sect
فرقه گرائی مذهبی religious sectarianism
فرقه های مذهبی religious sects; denominations
فرم گزارش رسمی تصادفات official accident report form
فرم form
فرمان الهی divine mandate
فرمان رسمی مبنی بر تعلیق و یا تاخیر اجرای مجازات reprieve; withdrawing of sentence of death for a period of time
فرمان رسمی official order
فرمان رئیس جمهور presidential decree
فرمان decree; charter; command; edict; ordinance
فرماندار governor
فرمانداری governorship
فرمانده کل commander in chief
فرمانده commander
فرماندهی کل نیروهای مسلح supreme command of the armed forces
فروختن sell ; to dispose of by sale
فروش اشیاء نظامی sale of military equipment
فروش اضطراری (فروش اموال در حال تفویت) salvage sale
فروش اقساطی sale by installment
فروش با حق استرداد مبیع sale with right of redemption; sale with option to repurchase
فروش با حق رجوع sale or return
فروش بوسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه auction sale without reservation
فروش بوسیله حراج sale by auction
فروش بوعده (در انتظار تحقق کامل شرایطبیع) executor sale
فروش به حکم قانون (فروش اجباری) forced sale
فروش دارو بدون نسخه پزشک selling drugs without prescription
فروش عین مرهونه برای تصفیه بدهی راهن foreclose
فروش عین مرهونه foreclosure sale ; forced sale
فروش قطعی executed sale
فروش کالا با علامت مجعول (با نام مجعول) passing off
فروش کالا برخلاف مقررات ایمنی selling goods in contravention of safety regulations
فروش مواد مخدر drug dealing
فروش نسیه credit sale
فروش نقدی cash sale
فروش sale
فروشندگان ارز خارجی foreign exchange dealers
فروشنده اشیاء عتیقه antique dealer
فروشنده مواد مخدر (خرده فروش) drug peddler
فروشنده vendor; seller
فروع فقه “doctrine of “”branches””; the systematic elaboration of positive law under its separate heads”
فروع subdivisions; derivatives
فرونشاندن اعتصاب appease a strike
فرهنگ حقوقی legal culture
فرهنگ قانون مداری rule of law culture
فریب از طریق سکوت deception by silence
فریب به قصد اضرار (تقلب) dolus (mauls)
فریب دادن زنان seduction
فریب دادن hoodwink; to deceive
فریب deceit
فریضه (حکم) precept
فساد (تباهی) vice and corruption
فساد اخلاقی moral turpitude
فساد سیاسی political corruption
فساد فی الارض corruption on earth
فساد corruption; degeneration; decadence; mischief
فسخ اجاره cancellation of lease
فسخ ازدواج terminating a marriage
فسخ اعلام قبولی revocation of acceptance
فسخ تعلیق مجازات revocation of probation
فسخ حکم سرپرستی revocation of an affiliation order
فسخ رای (در دادگاه عالی) quash or reversal of judgment
فسخ قرار بازداشت revocation of detention order
فسخ قرارداد اجاره rescission of lease contract
فسخ قرارداد repudiation of contract
فسخ کردن annul; rescind; cancel ; abolish
فسخ معامله cancellation of transaction
فسخ یک معاهده termination of a treaty
فسخ cancellation; revocation; rescission; dissolution; annulment; abolition
فسق sinfulness; sin; abomination; ungodliness; lewdness
فشار عاطفی emotional pressure
فشار غیر قابل مقاومت irresistible force
فصل خاص particular difference
فصل خصومت settlement of dispute
فصل مشترک intersection
فصل differentia; difference; specific difference
فصیح perspicuous
فضا (قسمت فوقانی ملک) space
فضاحت بار scandalous
فضایل اخلاقی moral virtues
فضایل دائمی و لایتغیر eternal and unchanging virtues
فضایل virtues
فضولی unauthorized; unauthorized act
فطرت human nature; natural disposition of the heart (to know God)
فطریه charity given on the occasion of the end of the holy month of Ramadan
فعال سیاسی activist
فعال مایشاء powerful monarch; dictator
فعالیت تجاری business activity
فعالیت فرهنگی cultural activity
فعالیت قضائی judicial activity
فعالیت ناقص diminished activity
فعالیت های براندازی subversive activities
فعالیت های خطرناک dangerous activities
فعالیت های مجاز بانکی authorized banking activities
فعالیت های ممنوعه proscribed activities
فعل اختیاری volitional action
فعل اراده act of will; action by will
فعل حرام forbidden act
فعل شنیع obscene act
فعل عمدی voluntary act; overt act
فعل غیر عمدی involuntary act
فعل مجرمانه مستمر continuous actus rues
فعل مجرمانه acts rues; guilty act
فعل مستمر continuing act
فعل مشروط conditional act
فعل و انفعال action and reaction
فعل act; deed
فقد اطلاعات lack of information
فقد اعتراض absence of objection
فقد دلیل failure of proof
فقد سوء نیت absence of intention
فقد معلومات lack of knowledge
فقدان اراده lack of volition
فقدان تعقل کافی lack of sufficient rationality
فقدان شرایط قانونی شهادت lack of legal conditions of testimony
فقدان قصد و نیت صریح یا ضمنی absence of express or implied intention
فقدان قصد lack of intention
فقدان نص قانونی absence of legal texts ; absence of literal meaning
فقر زدائی eradication of poverty
فقر impoverishment; poverty
فقره count ; item
فقه استدلالی demonstrative jurisprudence
فقه Islamic law; Islamic jurisprudence
فقهای شورای نگهبان jurists of the guardian council
فقیر beggar; poor; indigent
فقیه canon lawyer; jurist; jurisconsult; canonist; expert of Muslim law; casuist
فک رقبه setting free a slave
فک رهن redemption
فک وثیقه redemption of security
فک repudiation
فلات قاره continental shelf
فلس insolvency; indigence; poverty
فلسفه اخلاقی moral philosophy; ethical philosophy
فلسفه اصالت عقل rationalism
فلسفه اصالت ماده materialism
فلسفه التقاطی electic philosophy
فلسفه الهی (متافیزیک) metaphysics
فلسفه جزائی penal philosophy
فلسفه حق philosophy of right
فلسفه حقوق philosophy of law
فلسفه وجودی raison d’etre
فن حقوق law as a technique
فن سالاری technocracy
فنون تحقیقات پلیسی police investigatory techniques
فوت (از دست رفتن حق و غیره بواسطه مرورزمان) adaptation
فوت (مرگ) demise; death
فوت فرضی presumed /constructive death
فوت قبل از انشاء وصیت to die intestate
فوت متهم death of the defendant
فوت محکوم علیه death of the convicted person
فوت منفعت loss of profit
فوت وقت waste of time
فوری prompt; without delay
فوریت اخذ بشفعه promptitude of the right of pre-emption
فوریت خیار promptitude of option
فوریت مسأله immediacy of the problem
فوریت immediacy
فوق العاد سختی کار job hardship allowance
فوق العاده اضافه کار overtime allowance
فوق العاده بدی آب و هوا bad climate allowance
فوقالعاده خارج از مرکز field allowance
فوقالعاده شغل job allowance
فوقالعاده کسر صندوق special allowance for the cashiers
فوقالعاده ماموریت assignment allowance
فوقالعاده extraordinary
فهرست اشتباهات چاپی (غلطنامه) errata
فهرست بهاء price list
فهرست بیکاران unemployment rolls
فهرست پرونده های تحت رسیدگی trial list
فهرست حقوق بگیران مجعول false records
فهرست حقوق بگیران payroll records
فهرست رسمی شرکت های ثبت شده companies register
فهرست موجودی دارائی inventory
فی الجمله generally speaking; in short
فی المجلس on the spot
فی حد ذاته intrinsically; in itself
فی نفسه per se
فیء all things taken from the unbelievers without fighting
فیش حقوق salary slip
فیصله دادن dispose of ; settlement
فئودال feudal
Comments are closed.