پاداش کارمندان office workers’ bonus
پاداش مستخدمین employees’ bonus
پاداش نقدی cash bonus
پاراف کردن initialling
پاراف متن معاهده initialling the text of a treaty
پاراف initial
پارتی بازی string pulling; favoritism; nepotism
پارکه prosecutor’s office
پارکینگ عمومی public automobile parking site
پارلمان اروپا European Parliament
پارلمان دو مجلسی two chambers parliament
پارلمان رکن اساسی حکومت است parliament is the chief organ of government
پارلمان یک مجلسی unicameral parliament
پارلمان parliament
پاره سهم split
پاسبان police
پاسپورت خدمت service passport
پاسپورت سیاسی diplomatic passport
پاسپورت عادی ordinary passport
پاسپورت ویژه special passport
پاسخ (یا ادله) بی ارتباط به سوال irrelevant/ irresponsive evidence
پاسخ دادخواست خواهان defendant’s plea or answer
پاسخ رد negative reply; refusal
پاسخ سریع و دقیق response expeditious
پاسخ طفره ، پاسخ مبهم evasive response
پاسخ فوری prompt reply; immediate reply
پاسخ قاطع decisive answer
پاسخ قطعی definitive answer
پاسخ کتبی written response
پاسخ کذب false answer; sham answer
پاسخ مجدد مدعی علیه به مدعی rejoinder
پاسخ مدعی به پاسخ مدافعات مدعی علیه reply
پاسخ ناتمام incomplete answer
پاسخگو (در قبال مسؤولیت) accountable
پاسخگویی ، مسئولیت accountability
پاسدار guard
پاسگاه police station
پاک کردن نوشته erasing the writing
پاک نمودن (از بین بردن) expunge
پاکت مهر شده sealed envelope
پاکنویس رای / حکم یا قرار fair copy of judgment
پاکنویس fair copy
پانوشت (زیرنویس) footnote
پایا پای (معامله) barter; exchange
پایان دادرسی termination of the proceeding
پایان دادن (خاموش کردن) extinguish
پایان ماموریت end of the mission
پایانه terminal
پایگاه دریایی naval base
پایگاه نظامی military base
پایگاه هوایی air base
پایمردی مساعی جمیله good offices
پایندان (ضامن) guarantor
پایندانی guarantee
پایه اداری administrative grade
پایه حقوق pay rate
پایه قضایی judicial grade
پایه وکالت degree of attorny- at- law
پایه grade; scale; degree; foundation; basis, grass root; pillar; pile; rank
پایینتر از حد متوسط below the average
پائینترین خط جزر extreme low tide
پایینترین قیمت last price
پخش غیرقانونی برنامه pirate broadcasting
پدر خوانده godfather; adoptive father
پدر رضاعی adoptive father / foster father
پدر زن father in law
پدر سالاری patriarchy
پدرِ طفل کسی است که نکاح او را پدر میداند (الولدللفراش) paterest equem nuptiae
پدر کشی ، مادر کشی parricide
پدر و مادر خارجی foreign parents
پدر واقعی فرزند نامشروع (پدر طبیعی) putative father
پدیدار شناسی جنائی criminal phenomenology
پدیده اجتماعی social phenomenon
پدیده جنائی criminal phenomenon
پدیده حقوقی legal phenomenon
پدیده طبیعی natural phenomenon
پدیده قانونی legal phenomenon
پدیده قضایی judicial phenomenon
پذیرش اسناد تنظیمی در خارج admission of foreign authenticated documents
پذیرش اعضاء جدید سازمان ملل متحد admission of new members to the United Nations
پذیرش بالفعل practical reliance
پذیرش درخواست granting an application
پذیرش رسمی formal adherence
پذیرش رسمی official admission; adherence
پذیرش قانون خارجی application of foreign law
پذیرش متن یک معاهده adoption of the text of a treaty
پذیرش و قبول بی قید و شرط clean acceptance
پذیرش یک دین جدید conversion to a new religion
پذیرش admission; acceptance
پذیرفتن پژوهش خواهی allowing the appeal
پذیرفتن دادخواست admission of petition
پذیرفتن دلایل جدید علمی در محاکمه admissibility of novel scientific evidence at trial
پذیرفتن ظاهر (ادعا) give color to(a claim)
پذیرفتن قضایا (ادعاها) توسط طرفین admission of facts by the parties
پذیرفتن کودکی به فرزندی adoption of child
پذیرفتن یک لایحه قانونی carrying of a bill
پذیرفتن acceptance ; admission
پذیرفته شده admitted ; accepted
پذیره نویس subscriber
پذیره نویسی جهت خرید سهام اضافی application for excess shares
پذیره نویسی سهام subscription of shares
پذیره نویسی مشروط conditional subscription
پذیره نویسی subscription
پرچم رسمی ایران official flag of Iran
پرچم صلح (پرچم سفید) flag of truce; white flag
پرچم کشتی flag of ship
پرچم متارکه یا آتش بس flag of truce
پرچم مخصوص standard flag
پرچم ملی national flag
پرچم نیمه افراشته flag which is flying at half-mast
پرچم های مصلحتی flags of convenience
پرچم banner; flag
پرداخت اصل و فرع بدهی debt service ; liquidation
پرداخت اقساطی part payment
پرداخت بدهی توسط شخص ثالث payment of debt by third person (an outsider)
پرداخت بدهی قبل از انقضاء اجل payment prior to maturity
پرداخت برات از طرف شخص ثالث payment of bill by third person
پرداخت برات payment of bill of exchange
پرداخت برای انفصال از خدمت severance pay
پرداخت بلاعوض ex gratis payment
پرداخت بموقع payment in due date
پرداخت به صندوق دادگستری payment into court
پرداخت به صورت حواله payment through
پرداخت به صورت وجه نقد paying in cash money; cash payment
پرداخت به غیر بستانکار payment to a non-creditor
پرداخت بهاء payment of price
پرداخت پس از تحویل جنس cash on delivery
پرداخت تعویقی (بعد از سررسید) deferred payment
پرداخت جبران کننده compensating payment
پرداخت جزئی از کل دین partial payment of debt
پرداخت جزئی از وجه برات ، پرداخت قسمتیاز برات partial payment of bill
پرداخت جنسی payment in kind
پرداخت حقوق گمرکی satisfaction of customs duties
پرداخت حقوق payment of salary
پرداخت حواله fulfillment of a bill of exchange
پرداخت خسارت compensation; pay damages; remedy
پرداخت دین payment of debt
پرداخت دیه payment of compensation / blood money
پرداخت زائد بر حق overpayment
پرداخت سود سهام dividend payment
پرداخت طلب طلبکار reimbursement of debt
پرداخت طویل المدت extended payment
پرداخت علی الحساب مالیات provisional payment of taxes
پرداخت علی الحساب payment on account
پرداخت غرامت indemnify
پرداخت فوری prompt payment
پرداخت قبل از سررسید prepayment
پرداخت قسطی installment payment; gale
پرداخت کامل payment in full
پرداخت کرایه توسط گیرنـــده در مقصـــد (پسکرایه) freight collect / forward
پرداخت مالیات حقوق (از طریق کارفرما) pay as you earn (PAYE)
پرداخت مالیات payment of taxes
پرداخت مالیاتهای متعلقه به متوفی to pay the accrued taxes of the deceased
پرداخت ماهیانه اصل و فرع استقراضی (بر اساس رهن) monthly mortgage payment
پرداخت مربوط به مزایای پایان خدمت و اخراج کارکنان severance and redundancyPayments
پرداخت مساعده advance payment
پرداخت نفقه support payment
پرداخت نقدی (یکجا) lump-sum payment; payment in cash
پرداخت نقدی disbursement
پرداخت وجه الکفاله payment of the amount of bail
پرداخت وجه با حفظ حق اعتراض payment under protest
پرداخت وجهی که برذمه نبوده یاانجام کــاریکه برعهده نباشد solutio indebiti
پرداخت هزینه تجدید نظر خواهی payment of legal cost for making appeal
پرداخت هزینه دادرسی payment of adjudication cost
پرداخت هزینه شاهد از بیتالمال payment of expenses of witness out of public treasury
پرداخت هزینه ها payment of expenses
پرداخت هزینه های پزشکی payment of medical costs
پرداخت هزینه های شهود payment of expenses of witnesses
پرداخت هنگام تحویل cash on delivery
پرداخت یارانه مالیاتی negative income tax
پرداخت payment; reimbursement
پرده پوشی قضایا dissimulation of facts
پرستار مجاز (دارای پروانه) registered nurse
پرسش استنطاقی interrogatory question
پرسش تلقینی instructed question; oriented question
پرسش نامه پزشکی medical questionnaire
پرسش نامه شغلی job questionnaire
پرسش نامه questionnaire
پرسش question; examination; interrogation; enquiry
پرسنل personnel
پروانه اختراع patent letter
پروانه استخراج exploitation licence
پروانه اشتغال پروانه کار work permit
پروانه اقامت residence permit
پروانه انحصاری exclusive licence
پروانه تشکیل certificate of incorporation
پروانه توسعه صنعتی industrial development certificate (IDC)
پروانه حفاری excavation permit
پروانه حمل سلاح license of carrying weapon
پروانه حمل کالای موجود در انبار گمرک victual ling-bill
پروانه دار licensee
پروانه دفاتر ازدواج و طلاق marriage and divorce offices licence
پروانه دلالی brokage license
پروانه رانندگی driving licence
پروانه ساخت manufacturing licence
پروانه ساختمان construction permit; building permit
پروانه سردفتری (دفتر اسناد رسمی) licence of notary public office
پروانه شکار shooting licence
پروانه صادرات export licence
پروانه صدور export permit/licence
پروانه عبور از کشور transit permit
پروانه عبور passage licence
پروانه عضویت درکانون وکلا certificate of admission to the bar
پروانه کارآموزی apprenticeship permit
پروانه کارشناسی expert’s licence
پروانه کسب occupation licence
پروانه مجعول false / forged license
پروانه موقت temporary licence
پروانه واردات import licence
پروانه وکالت advocate’s licence; attorney’s certificate
پروانه licence; permit; certificate; patent
پروتکل (پیوندنامه) protocol
پروتکل اختیاری optional protocol
پروتکل ضمیمه annex protocol
پرورشگاه (دارالایتام) orphanage
پروژه (طرح و برنامه) project
پرونده (محکومیت داشتن) have a record
پرونده اتهامی accusatory file
پرونده اجرایی record of execution of the judgment
پرونده ارجاعی referred case
پرونده استخدامی employment file
پرونده ثبتی registration file
پرونده دعوی judicial record
پرونده راکد dead file
پرونده سازی machination; false accusation; forge/ fabricate a file
پرونده سیاسی political dossier
پرونده شخصیت personality record
پرونده شکایت تشکیل دادن (اقامه دعوی) file a complaint
پرونده فراگیر umbrella case
پرونده کیفری criminal case
پرونده مالیاتی taxation record / file
پرونده مطروحه (در حال رسیدگی) instant case
پرونده مقدماتی preliminary record
پرونده نمونه representative case
پرونده های جاری current files
پرونده های در جریان active files
پرونده های سبک (که سریعا “”””
پرونده های مختومه closed files
پرونده های مفقوده lost cases
پرونده case; file; judicial record ; dossier
پروندههای جنائی felony cases
پروندههای مهم و غیرمهم capital and non-capital cases
پزشک قانونی coroner
پزشک معالج doctor in charge
پزشکی قانونی forensic medicine; medical jurisprudence
پژوهش تبعی ancillary appeal
پژوهش خواسته object of appeal
پژوهش خوانده respondent; appalled
پژوهش خواه appellant
پژوهش خواهی از تصمیمات موقت قضائی interlocutory appeal
پژوهش خواهی کردن lodge an appeal
پژوهش appeal
پژوهشخواهی کردن در دادگاه تجدید نظر taking appeal to court of appeals
پس از اختتام جلسه دادرسی after concluding the proceedings
پس از اخطار و اعلام به خواهان after notice to the plaintiff
پس از نزدیکی after consummation of marriage
پس افتادگی (در پرداخت) arrearages
پس انداز saving; reservation
پس دادن ملک فروخته شده retrocession
پس دادن refund; reimburse; restore
پس کرایه ، پرداخت کرایه توسط گیرنده درمقصد freight collect
پس گرفتن (قول یا اتهام) (لغو / تکذیب کردن) retract
پسادست (فروش نسیه) credit sale
پست (مقام و منصب) position
پست اداری administrative position
پست انتخابی elective position
پست انتصابی appointed position
پست بلاتصدی قضائی vacant judicial post
پست بلاتصِدی vacant position; open position
پست تشریفاتی ceremonial post
پست ثابت سازمانی organizational determined position
پست حساس key position
پُست شمردن degrading; humiliate
پسر بزرگ eldest son
پسر خوانده داماد son in law
پسر رضاعی foster son
پسر یا دختر عمه یا عمو full cousin
پسر son
پسکرایه ، پرداخت کرایه توسط گیرنده درمقصد freight collect / forward
پسگرفتن recover; reclaim
پشت نویس endorser
پشت نویسی مجدد re-endorsement
پشت نویسی مقید qualified-endorsement
پشت نویسی endorsement
پشت ورقه overleaf
پشتوانه پولی monetary standard
پشتوانه قانونی legal support
پشتوانه fund; cover
پشتیبانی های نقدی و جنسی financial and in-kind support
پشیمانی repentance; remorse
پلاک ثبتی registration plaque
پلاک plaque; tag; plate
پلمب lead seal
پلمپ دفاتر تجاری seal
پلیس اداری administrative police
پلیس امنیتی security police
پلیس بین المللی International Police (Interpol)
پلیس جنایی criminal police
پلیس راه police of roads
پلیس ضد شورش riot police
پلیس علمی scientific police
پلیس قضایی judicial police
پلیس مخفی secret police
پلیس police; policeman; cop (slang)
پناهندگی دادن grant asylum; give refuge to
پناهندگی دیپلماتیک diplomatic asylum
پناهندگی سرزمینی territorial asylum
پناهندگی سیاسی political asylum
پناهندگی asylum
پناهنده سیاسی stateless person; political refugee
پناهنده شدن take refuge; to seek asylum
پناهنده refugee; asylum seeker
پنهان کردن اموال مسروقه concealing stolen goods
پنهان کردن جسد concealment of corps
پنهان کردن غیر قانونی illegal concealment
پنهان کردن قاتل concealment of murderer
پنهان کردن مقصرین concealment of guilty person
پنهان کردن مواد مخدر concealment of narcotic drugs
پنهانی clandestinely; secretly
پوست کندن (نوعی مجازات) flaying
پوشش بیمه insurance cover coverage
پوشش شخصیت حقوقی veil of incorporation
پوشش ضمانتنامه support of bail-bond
پوشه folio; filing folder
پول بانک bank currency
پول بدون پشتوانه fiat
پول به بانک سپردن place money in a bank
پول تقلبی false manta; counterfeit money
پول تنزیل دادن put out money to interest
پول خارجی ، ارز foreign exchange; hard currency
پول رسمی و رایج legal tender; official currency; currency
پول قابل تبدیل convertible currency
پول قانونی current money
پول کاغذی paper money bank note
پول مسکوک specie
پول نقد cash
پول واحد اروپائی single European currency (Euro)
پول وثیقه caution money
پول یکجا lump sum
پولی (نقدی) pecuniary; monetary
پولی که به زورگرفته شود exaction
پی جویی investigation
پیام شدید اللحن strongly worded message; blunt message
پیامد consequence
پیچیدگی های (پیچ و خم های) آئین دادرسی complexity of procedures
پیدا شدن غایب appearance of an absentee
پیرو (به موجب) pursuant to
پیرو مذاکرات قبلی following previous discussions
پیرو نامه اخیر ما pursuant to our recent letter
پیرو adherent; follower; further to; pursuant
پیروزی قطعی در انتخابات decisive victory in election
پیروی از اراده دیگران subjection
پیروی از قانون submission to the laws; law abiding
پیروی کردن comply (with)
پیری oldness
پیش از تشکیل جلسه pre – hearing
پیش آگهی (آگهی قبلی) previous notice
پیش آمدهای غیر مترقبه unexpected happenings
پیش بها advance payment; paid on charges
پیش بینی کردن foresight; anticipation; forecast
پیش پرداخت (بیعانه) earnest money; deposit
پیش پرداخت کرایه حمل advance freight
پیش پرداخت on account payment; advance payment; down payment
پیش خرید forward purchase; dealing in future; future trading
پیش زمینه های اجتماعی social backgrounds
پیش فاکتور Performa invoice
پیش فرض presupposition
پیش فروش forward sale; short sale; dealing in futures ; futures trading
پیش قسط down payment
پیش نویس (معاهده) protocol
پیش نویس قطعنامه draft resolution
پیش نویس لایحه یا قراردادی را تهیه کردن draft a bill / treaty
پیش نیاز (شرط لازم) postulate
پیشداوری کردن forejudge
پیشداوری prejudgment; bias
پیشرفت منظم و سریع محاکمه orderly and expeditious progress of the trial
پیشرفت development; progress; advancement
پیشرو pioneer; forerunner
پیشکار دارائی director of province finance department
پیشکش present; gift
پیشگیری جرم crime prevention
پیشگیری prevention
پیشنماز prayer leader
پیشنویس رای / مینوت یا مسوده minute of the judgment
پیشنویس موافقتنامه draft of agreement
پیشنویس draft; minute
پیشنهاد (اظهارعقیده) suggestion
پیشنهاد (ایجاب) offer
پیشنهاد ادامه مذاکرات motion to extend debate
پیشنهاد ازدواج marriage proposal
پیشنهاد اصلاحی motion of amendment
پیشنهاد انجام کار یا ایفای تعهد tender of performance
پیشنهاد پا برجا standing offer
پیشنهاد تعویق لایحه dilatory motion
پیشنهاد حکمیت proposal of arbitration
پیشنهاد خرید (به قیمت معین) enter a bid ; make a bid; bid ; tender a bid
پیشنهاد دادن overture; tender
پیشنهاد در حراج ، پیشنهاد در مناقصه یامزایده bid ; tender
پیشنهاد دهنده (در حراج) bidder
پیشنهاد دهنده (در عقود) offer or
پیشنهاد دهنده (در مزایده و مناقصه ) tendered
پیشنهاد سازش متداعیین proposition of amicable settlement
پیشنهاد سازنده / مفید constructive proposal
پیشنهاد صلح suggestion of peace
پیشنهاد فروش محصول offering sale of products
پیشنهاد قطعی firm offer
پیشنهاد کفایت مذاکرات motion of closure
پیشنهاد متقابل ایجاب متقابل counter-offer
پیشنهاد مخالفت توبیخ censure motion
پیشنهاد مصالحه offers to compromise
پیشنهاد مناقصه tender
پیشنهاد مهروموم شده در حراج sealed bid at an auction
پیشنهاد proposal; motion; suggestion; recommendation
پیشنهادهای تسلیم شده submitted proposals
پیشنهادی را برای بررسی به شورا دادن put a proposal to the council
پیشنهادی را به رای گذاشتن put a proposal to the vote
پیشنهادی را پذیرفتن vote for / accept a proposal
پیشنهادی را تصویب کردن adopt / carry a motion
پیشه profession
پیشهور craftsman
پیشینه (دعوی) factual background
پیشینه خدمت record of service
پیشینه کیفری criminal record
پیشینه precedent
پیک سیاسی messenger; ambassador; (diplomatic) courier; diplomatic bag/ pouch
پیکار با بی سوادی camping against illiteracy
پیکار campaign
پیگرد با سوء نیت malicious prosecution
پیگرد قانونی legal prosecution
پیگرد prosecution
پیگردهای غیر جنائی no felony criminal prosecutions
پیگیری کردن track
پیمان اتحاد بینالمللی international pact of alliance
پیمان اتحاد تدافعی defensive league
پیمان اتحاد تعرضی offensive league
پیمان اتحاد عمومی general pact of alliance
پیمان اتحاد نظامی pact of military alliance
پیمان اتحاد pact of unification; pact of alliance
پیمان استخدام contract of employment
پیمان بازرگانی/ تجاری commercial contract
پیمان بستن conclude a treaty ; enter into an agreement
پیمان بیطرفی دائمی covenant of permanent neutrality
پیمان بیطرفی موقت covenant of temporary neutrality
پیمان بیطرفی pact of neutrality
پیمان پولی monetary agreement
پیمان تضمین / وثیقه contract of surety ship
پیمان جمعی بهره وری productivity bargaining
پیمان خصوصی private contract
پیمان دفاعی defensive pact
پیمان سیاسی political treaty
پیمان شکن Perfidious; violator of an agreement
پیمان شکنی breach of covenant; violation of a treaty/ contract; defection
پیمان صلح peace treaty / pact
پیمان عدم تجاوز pact of non-aggression
پیمان عدم گسترش سلاح های اتمی nuclear non-proliferation treaty
پیمان کتبی written contract
پیمان مودّت pact of amity
پیمان نامه موقت cover note
پیمان نامه treaty ; pact
پیمان های دستجمعی کار collective labor contracts
پیمان های سری secret treaties
پیمان همکاری collaboration treaty
پیمان pact; treaty; agreement; covenant; league
پیمانکار جزء ، پیمانکار فرعی sub-contractor
پیمانکار contractor
پینوشت apostille ; marginal note
پیوست (ضمیمه) برات/ سفته یا سند allonge
پیوست (ضمیمه) enclosure; addendum; annex
پیوستن accession; adherence
پیوستها (مستندات) documentary exhibits
تا اثبات خلاف امر until the contrary is proved
تا اخطار ثانوی till further notice
تا این تاریخ up to date
تا همان میزان pro re nata
تابع ، وابسته dependent; dependency; follower ; adherent; subject to
تابع مقررات subject to regulations ; law-abiding
تابعان نظامی military personnel
تابعیت (ثانویه) کسی را لغو کردن/پس گرفتن revoke somebody’s naturalization
تابعیت ابتدائی شوهر original nationality of husband
تابعیت اختیاری / انتخابی selected nationality
تابعیت ارضی (سیستم خاک) nationality by birth; territorial nationality
تابعیت از طریق ازدواج nationality acquired by marriage
تابعیت از طریق خاک jus soli; nationality by birth
تابعیت از طریق خون jus sanguinis; nationality by blood
تابعیت اشتقاقی (مربوط به شرکتهای تجاری) derivative nationality
تابعیت اشخاص حقوقی nationality of artificial persons/ legal persons
تابعیت اصلی زن original nationality of the wife
تابعیت اصلی main nationality
تابعیت اکتسابی acquired nationality ; naturalization
تابعیت تبعی subordinate nationality
تابعیت خارجی foreign nationality
تابعیت دادن naturalize ; nationalize
تابعیت طرفین قرارداد nationality of parties to the contracts
تابعیت ظاهری apparent nationality
تابعیت غالب و موثر dominant and effective nationality
تابعیت کشتی ها nationality of ships
تابعیت مجعول false nationality
تابعیت مجهول unknown nationality
تابعیت محل تولد ( سیستم خاک ) jus soli; nationality by birth
تابعیت مشترک common nationality
تابعیت مشکوک doubtful nationality
تابعیت مضاعف dual nationality; double nationality
تابعیت مؤثر effective nationality
تابعیت نسبی (برخورداری از حقوق مدنی) partial citizenship
تابعیت nationality
تابلوی اعلانات bulletin board; display board; notice board
تأثیر اجازه در عقد فضولی effect of ratification in unauthorized contract
تأثیر اشتباه در ارتکاب جرم effect of mistake in commission of a crime
تأثیر امر مختوم جزائی در دعوی مدنی effect of an adjudged criminal case on a civil case
تأثیر امر مختوم مدنی در دعوی جزائی effect of an adjudged civil on a criminal case
تأثیر ثانوی secondary effect
تأثیر داعی در مجرمیت effect of motive in culpability
تأثیر علل تأم peremptory effect ; conclusive effect
تأثیر گذاشتن affect; influence
تأثیر محیط influence of milieu; environment
تأثیر مستی در مسؤولیت جزائی effect of drunkenness in criminal responsibility
تأثیر مطلوب favorable impression
تأثیر نامطلوب و مضر harmful influence
تاجر سهام jobber; dealer in stocks;shares or securities
تاجر منفرد sole trader
تاجر ورشکسته bankrupt merchant
تاجر merchant; businessman; trader
تاجگذاری coronation
تأجیل دین حال postponing a matured debt
تأجیل مجازاتها postponing the execution of penalty ; deferment of sentence
تأخر حادث sudden postponement
تأخر postponement
تأخیر اجازه delay of authorization
تأخیر اجرای مجازات deferment of sentence
تأخیر انجام تعهد delay in performance of obligation
تأخیر بی وجه unnecessary delay
تأخیر تأدیه ثمن delay/retardation in payment of price
تأخیر جلسه دادرسی delay of the hearing
تأخیر در اجرای تعهد delay in satisfaction of obligation
تأخیر در اعمال حق (خودداری از اعمال حق) forbearance
تأخیر در تسلیم مبیع delay/retardation indelivery of object of sale
تأخیر در رد معامله فضولی delay in refusal of an unauthorized transaction
تأخیر در رسیدگی delay in hearing the case
تأخیر در صدور رای delay in pronouncing a judgment
تأخیر یا تعجیل در اداء دین leads and lags
تأخیر delay; retardation; lag
تأخیری (استمهالی) dilatory
تأدیب مجرم correction of criminal
تأدیب correction
تأدیبی (حبس) correctional (imprisonment)
تأدیه ثمن payment of price
تأدیه حقیقی / واقعی effective payment
تأدیه حکمی ، در حکم تأدیه constructive payment
تأدیه خسارت payment of damages; compensation
تأدیه در وجه متعهد له payment to the promisee (obligee)
تأدیه دین بوسیله شخص ثالث subrogation payment of debt by third person
تأدیه دین satisfaction of a debt
تأدیه قبل از موعد payment prior to due date
تأدیه قیمت payment of the price
تأدیه وجه برات توسط شخص ثالث payment of bill by a third person
تأدیه وجه نقد payment in cash
تأدیه وجهالضمان payment of recognizance
تأدیه هزینه دادرسی payment of judicial costs
تأدیه payment
تأذی annoyance
تاراج / غارت کردن plunder; loot; ravage; ransack
تاراج ، غارت depredation; plundering
تاریخ ابلاغ حکم date of service of the judgment
تاریخ ابلاغ نقایص date of notification of deficiencies
تاریخ ابلاغ date of service
تاریخ اجرا یا پرداخت payment date
تاریخ اجرا date of execution
تاریخ اجرای قانون date of enforcement of the law
تاریخ ارائه برات date of presentation of bill of exchange
تاریخ اطلاع date of being informed
تاریخ انتشار قانون date of promulgation of law
تاریخ انعقاد قرارداد date of conclusion of contract
تاریخ انعقاد نطفه date of conception
تاریخ انقضاء expiry date
تاریخ اولین اقدام تعقیبی date of the first prosecuting action
تاریخ آغاز شرکت date of commencement of a company’s activities
تاریخ بازداشت date of detention
تاریخ ترازنامه balance sheet date
تاریخ تسلیم date of delivery / submission
تاریخ تقاضانامه date of application
تاریخ تقدیم دادخواست inscription date of petition
تاریخ تنظیم سند date of preparation of instrument
تاریخ توقف پرداخت date of cessation of payment
تاریخ تولد date of birth
تاریخ حقیقی تولد طفل real date of child birth
تاریخ سررسید maturity date
تاریخ شمسی solar calendar
تاریخ صدور برات date of issuing bill of exchange
تاریخ صدور رای date of rendering judgment
تاریخ فوت date of death
تاریخ قبول برات date of acceptance of the bill
تاریخ قطعی دادرسی peremptory date
تاریخ قمری lunar calendar
تاریخ گذاشتن روی چک date a cheque
تاریخ لازم الاجرا شدن قانون effective date of law
تاریخ لازم الاجرا شدن قرارداد effective date of contract
تاریخ ما بعد نوشتن postdate
تاریخ ما قبل گذاشتن ante-date
تاریخ محاکمه (طبق برنامه) scheduled date of trial
تاریخ مقدم antedate
تاریخ مقرر due date
تاریخ میلادی Gregorian calendar
تاریخ نزدیکی date of intercourse
تاریخ نشر آگهی date of publication of notice
تاریخ وقوع جرم date of commission of offence
تازیانه (تازیانه زدن) antedate; scourge; whip ; lash
تأسیس حقوقی legal institution / agency ; legal body establishment
تأسیس دادگاههای جدید establishment of new courts
تأسیس شرکت company formation
تأسیس صندوق وجوه پیش بینـــــی (وجوهاندوخته) formation of a reserve fund
تأسیس قانونی legal institution / establishment
تأسیس کمیسیون set up a commission
تأسیس و امضاء construction and approval
تأسیس establishment ; institution
تأسیسات دولتی / عمومی public work
تأسیسات صنعتی industrial installations
تأسیسات نظامی military installations
تالی (پیرو) follower
تالی فاسد evil consequence
تألیف کردن compilation; collection
تام الاختیار fully authorized ; plenipotentiary; having full / plenary power
تام complete; full
تأمین (امنیت) security
تأمین اتباع خارجی security of foreign nationals
تأمین اجتماعی social security
تأمین اجتماعی، بیمه های اجتماعی social security
تأمین اجرای موقت security for interim execution
تأمین از اموال بدهکار ( تأ پایان دادرسی) attachment of debtors’ properties
تأمین از اموال غیرمنقول attachment of real property
تأمین از اموال منقول distraint
تأمین اعتبار کردن credit
تأمین بیمه گر cover guarnatee
تأمین خسارت احتمالی security for eventual damage
تأمین خواسته security for relief sought; attachment of relief
تأمین دلیل gathering of evidence; collection or securing of evidence preservation of evidence
تأمین سرمایه کردن fund
تأمین شخصی personal security
تأمین ضرر و زیان security of loss and damage
تأمین عدالت spread justice
تأمین قضایی autio judieatum solvi; seizure under legal process
تأمین کردن secure; provide ; supply ; support; meet
تأمین لازم necessary security
تأمین مأخوذه existing security
تأمین مالی finance ; financing
تأمین مبلغ مورد حکـم از طریـــق توقیف وفروش اموال متهم levying the adjudged um
تأمین محکوم به (تأمین بعد از صدور حکم) security for judgment debt
تأمین مخارج security for expenses
تأمین مدعی به security for remedy sought
تأمین معاش obtaining means of living ; livelihood
تأمین مقتضی due security ; sufficient security
تأمین مناسب suitable security
تأمین ناروا unjustified security
تأمین نزد شخص ثالث garnishment
تأمین وجه fund
تأمین هزینه دعوی security for costs
تأمین هزینه finance
تأمینات نظمیه (اداره آگاهی) criminal investigation department
تاوان دادن indemnify ; pay for
تاوان compensation; indemnity; penalty
تأویل rethorique ; authoritative / allegorical interpretation
تأهل marriage ; state of being married
تأیید ، تصویب confirmation; approve; admit; uphold; ratification
تأیید امضاء acknowledgement of signature
تأیید انطباق دستور العمل با قانون اساسی uphold the constitutionality of the guidelines
تأیید آراء و تصمیمات پژوهش خواسته confirming decision appealed against
تأیید با قید شرط / شروط qualified approval
تأیید بخشی از رای و نقض قسمت دیگــری ازرای صادره affirm a judgment in part andreverse in part
تأیید بین المللی international recognition
تأیید تمام اعضاء with probation of member
تأیید حکم ، تطبیق با اصل homologation
تأیید حکم محکومیت affirming / uphold the conviction
تأیید دادگاه confirmation by the court
تأیید رأی uphold a judgment
تأیید رسمی official confirmation
تأیید شکایت uphold a complaint
تأیید ضمنی tacit approval
تأیید عهود ratification of conventions
تأیید قانونی legal confirmation
تأیید کردن با امضاء countersign
تأیید کردن approve; confirm; affirm; verify; support; uphold; endorse;ratify; validate; second; give testimony
تأیید کننده (ظهرنویس) endorser (indorser)
تأیید و تصدیق نهایی final certification
تأیید یا ابرام حکم uphold a judgment
تأییدیه حکم دادگاه (جهــــت اجرا)، دستوراجرای حکم خارجی exequatur
تأییدیه سفارش خرید acknowledgment of order
تأییدیه letter of confirmation
تبادل لوایح exchange of pleadings
تبادل نظر بمنظور اخذ تصمیم deliberation to take decision
تبادل exchange; interchange
تبانی با دشمن collaboration with the enemy
تبانی برای بردن مال غیر collusion
تبانی برای معسر قلمداد کردن کسی conspiracy for declaring a fraudulent insolvency
تبانی بمنظور جلب منفعت machinations for gaining illegal profits
تبانی ثالث در ورود به دعوی third person conspiracy to join an action
تبانی ضمنی tacit collusion
تبانی کردن collude; act in collusion ; conspire; put head together
تبانی کننده conspirator
تبانی conspiracy; collusion
تباین کلی universal heterogeneousness
تباین وصفی difference of attributes
تبدل سبب الملک قائم مقام تبدل الذات (تبدل در سبب مالکیت، قائم مقام تبــدل درذات آنست) changes made in the cause of ownership, is construed as changes in essence
تبدیل اجاره exchange of tenament
تبدیل ارز exchange of foreign currencies
تبدیل اموال توقیف شده substituting attached property
تبدیل اندوخته به سرمایه شرکت alteration of reserve funds to corporations’ capital
تبدیل اوراق قرضه به سهام واقعی substitution of debentures to the stocks
تبدیل به اَحسن (در وقف) ameliorative substitution
تبدیل به پول نقد کردن realization
تبدیل به سرمایه کردن capitalization
تبدیل به نقد کردن اموال مسروقه realization of stolen goods
تبدیل به نقد کردن دارائی شرکت realization of company’s assets
تبدیل تأبعیت changing nationality
تبدیل تأمین substitution of security
تبدیل تصمیم modification of decision
تبدیل تعهد / دین novation;alteration / substitution of an obligation
تبدیل تعهد به اعتبار تبدیل داین novation by substitution of creditor
تبدیل تعهد به اعتبار تبدیل مدیون novation by substitution of debtor
تبدیل تعهد به اعتبار شیء مورد تعهد novation by substitution of subject – matter
تبدیل حبس به جریمه نقدی transformation / alteration of imprisonment to fine
تبدیل دائن lteration of creditor
تبدیل دین / تعهد alteration of debt ; novation
تبدیل سهام انتفاعی به سهام واقعی alteration of profiting shares to actual shares
تبدیل سهام مؤسس به سهام واقعی alteration of constituent shares to actual shares
تبدیل سهام alteration of shares
تبدیل سهم بی نام به سهم با نام alteration of a bearer stock to a registered share
تبدیل قرار تأمین vary security order
تبدیل قرار vary an order
تبدیل کردن (ارز) convert
تبدیل کردن به پول نقد ، جامه عمل پوشاندن، دریافتن realize (realization)
تبدیل کیفر modification of punishment
تبدیل مجازات substitution of sentence
تبدیل مدیون (با حفظ مسؤولیت مدیون قبلی) imperfect delegation of debtor
تبدیل مدیون (برائت کامل مدیون قبلی) perfect delegation of debtor
تبدیل مدیون تعهد alteration / delegation of debtor
تبرع gratuitous; pious act
تبرعاً voluntarily; gratuitously
تبرعات gratuitous transfers ; donations
تبری از عیوب waiving liabilities against defects
تبری جستن denounce
تبری exoneration
تبرئه به علت عدم مسؤولیت acquittal due to irresponsibility
تبرئه کردن exculpate; acquit;exonerate ; clear ; justify
تبصره note; remark
تبع ، تأبع adherent
تبعات حکم consequential effects of judgment
تبعض (تفکیک) segregation ; separation ; division
تبعه خارجه foreign national
تبعه کشور (متولد شده در محل) native citizen; a natural-born subject
تبعه national ; subject citizen; subject; national subject
تبعی (تابع) subordinate
تبعیت عقد از قصد subjection of contract to the intention
تبعیت dependence; subjection; following ; adherence; allegiance
تبعید بر خلاف قانون / خودسرانه illegal banishment
تبعید برای ابد lifelong banishment; be exiled for life
تبعید به خارج از مملکت deportation; banishment to a foreign country
تبعید به محل معین banishment to a specified place
تبعید خود خواسته self-exile
تبعید کردن to exile; banishment; deportation; transportation; send in to exile
تبعید گاه place of exile
تبعید مجرمین transportation
تبعیض آمیز discriminatory
تبعیض بر اساس سن discriminate on grounds of age
تبعیض جنسی sexual discrimination; sex discrimination
تبعیض در اجرای قانون discrimination in application of law
تبعیض در استخدام (کار) discrimination in hiring
تبعیض در قیمت فروش اجناس price discrimination
تبعیض در واردات کالا discrimination against foreign imports
تبعیض عمدی / دلبخواهی arbitrary discrimination
تبعیض غیرعادلانه در امر تعلیمات discrimination in training affairs
تبعیض قضات partiality of judges
تبعیض قضائی judicial discrimination
تبعیض نژادی racial discrimination
تبعیض discrimination; bias
تبعیضات اجتماعی social discriminations
تبلیغ سوء راجع به کالا slander of goods
تبلیغ کردن propagate
تبلیغات برای ایجاد وحشت scare propaganda
تبلیغات تجاری نادرست false advertising
تبلیغات چی propagandist
تبلیغات دروغین false propaganda
تبلیغات گمراه کننده (خلاف) counter propaganda ; misleading advertisment
تبلیغات مسموم demoralizing propaganda
تبلیغات منفی / مخرب subversive ; black propaganda
تبلیغات propaganda
تبهکار اتفاقی occasional/accidental offender
تبهکار بالفطره borne-criminal
تبهکار حرفه ای professional offender
تبهکار malfactor ; felony ; criminal ; delinquent
تبهکاری (جنایت) crime; felony; atrocity
تبهکاری malfeasance ; criminality
تتمه balance; supplement ; complement
تثبیت (تحکیم) consolidation
تثبیت حقوق ماهانه stabilization of salaries
تثبیت قیمتها price fixing; freeze / stablize the prices
تثبیت مالالاجاره stabilization of rent
تثبیت نرخ تبدیل ارز stabilization of currency exchange rate
تجار merchants
تجارت ازاد (داخلی) free enterprise
تجارت ازاد / بدون تعرفه open; free trade; zero tariff
تجارت اسلحه arms trade
تجارت با دشمن dealing with enemy
تجارت برده / نخاس slave trade
تجارت بین المللی / جهانی international trade(commerce)
تجارت خارجی foreign trade; overseas trade
تجارت داخلی home trade; domestic trade (commerce)
تجارت در حالت جنگ commercia belli; contracts between nations at war
تجارت دریایی marine commerce ; marine trade; maritime trade
تجارت زمینی trade on land
تجارت قاچاق contraband
تجارت کالا commodity trade
تجارت کردن merchandise
تجارت trade; commerce; business
تجارتخانه commercial firm
تجارتی (تجاری) commercial
تجاوز (جنسی) به عنف rape
تجاوز ارضی aggression; invasion
تجاوز از تعرفه گمرکی abusing application of customs tariffs
تجاوز از حدود اختیارات ultra vires; beyond the scope of the powers; exces of power
تجاوز از حدود اذن excessive use; encroachment; acting ultra vires
تجاوز از حق excess of right
تجاوز از سرعت مجاز رانندگی excess in speed
تجاوز از وظایف قیمومت abusing guardianship powers
تجاوز آشکار به حقوق بشر flagrant violation of human rights
تجاوز آشکار blatant aggression
تجاوز آمیز aggressive
تجاوز به اموال شخصی و منقول trespass to chattels
تجاوز به حریم خصوصی invasion of privacy
تجاوز به حریم قانون violation of law
تجاوز به حق طبع و نشر infringement of copyright
تجاوز به عنف forcible rape
تجاوز به قلمرو یک دولت aggression to foreign territory
تجاوز به کشور دیگر invasion
تجاوز به ملک غیر trespass
تجاوز شدید نسبت به حاکمیت کشور grave encroachment on states’ sovereignty
تجاوز غیر مستقیم indierct aggression
تجاوز کردن (به حقوق یا اموال دیگری) encroach
تجاوز مسلحانه armed invasion
تجاوز نسبت به حق صاحب ورقه اختراع infringement of rights of patentee
تجاوز نظامی military invasion
تجاوز نمودن aggress
تجاوز و تخطی نسبت به آزادیهـــای اساسیفردی infringing basic individual liberties
تجاوز و تعدی به حق غیر، در قالب مقابله به مثلهم جایز نیست) retaliation/ reprisal dose not remove harms and damages
تجاوز infringement of rights; disturbance; aggression; violation; excess
تجاوزکار aggressor
تجاهر به فسق overtly committing a sinful conduct
تجاهر به مستی public drunkenness
تجاهر publicly; openly
تجاهل feigning ignorance
تجدید ابلاغ renewal of service
تجدید اجاره ، تغییر محل سکونت reconduction
تجدید اجاره renewal of lease
تجدید اختیارات قائم مقام تجارتی renewal of the powers of commercial deputy
تجدید اعتبار وصیت نامه لغو شده revival of a will
تجدید برات renewal of a bill
تجدید بنای دیوار مشترک reconstruction of a joint wall
تجدید بیمه reinsure
تجدید حکم سرپرستی revival of an affiliation order
تجدید دادخواست renewal of petition
تجدید دعوی renewal of action
تجدید رسیدگی rehearing
تجدید روابط حسنه rapprochement; renewing of friendly relations
تجدید زندگی زناشوئی resumption of conjugal life
تجدید سازمان reorganization; reconstruction
تجدید شکایت renewal of complaint
تجدید ضمنی (اجاره) tacit relocation
تجدید فراش remarriage ; second marriage (bigamy)
تجدید کارهای بازرگانی revival of business
تجدید محاکمه new trial; re-trial
تجدید مدت حکمیت extension of arbitration
تجدید موافقتنامه renewal of convention
تجدید نظر احکام review of the judgments
تجدید نظر خواه appellant
تجدید نظر خواهی making appeal; to appeal
تجدید نظر در تأمین reconsidering the security
تجدید نظر در عهدنامه revision of a treaty
تجدید نظر در قانون اساسی amendment of constitution
تجدید نظر در قرارداد revision of a contract
تجدید نظر در میزان مجازات reconsidering the punishment
تجدید نظر طلبی revisionism
تجدید نظر کردن revise; reconsider ; amend
تجدید نظر و اصلاح متون قانونی revision and amendment of legal texts
تجدید نظر revision ; review
تجدید وقت دادگاه adjournment of the court session
تجدید یا احیای حق طرح دعوی با اعتبارساختن حکم مشمول مرور زمان revival of an action / judgment
تجدید یا احیای دعوای مشمول مرور زمان revival of a barred claim
تجدید renewal; resumption; repetition; restoration
تجربه قضایی judicial experience
تجرد (عدم تأهل) celibacy ; being unmarried ; bachelorship
تجری نسبت به مامورین دولت disobedienceof state officials
تَجری disobedience
تجرید سلاح (نشانه رفتن یک سلاح) pointing a weapon
تجزیه دعوی disjoining an action
تجزیه طلب separatist ; partitionist
تجزیه کشور separation / division of country
تجزیه مبیع division of object of sale
تجزیه و تحلیل عناصر متشکله جرم element analysis in defining criminal liability
تَجسد incarnation
تجسس در منازل searching houses
تجسس inquisition ; spying ; espionage
تجمع آرام calm gathering
تجمع غیر قانونی unlawful assembly
تجویز ادویه مسقط حمل prescribing abortive drugs
تجویز آزمایش تشخیص اعتیاد authorizing drug test
تجویز کردن authorize; to permit ; allow ; prescribe
تجویز authorization
تجهیز equipping ; appointment
تحاکم (محاکمه بردن نزدکسی) taking dispute to…
تحبیس (حبس کردن مال) withholding property; exercising lien
تحت اختیار under control
تحت استیلای خارجی under foreign domination
تحت اصلاح (تعدیل) subject to alteration
تحت الحفظ under arrest; under close guard
تحت الحمایگی protectorship
تحت الحمایه protectorate; under protection
تحت اللفظی (لغوی) literal
تحت پیگرد قراردادن prosecute
تحت تأثیر دارو (مواد مخدر و غیره) under the influence of drugs
تحت تأثیر قرار دادن overshadow; impress
تحت تعقیب قرار گرفتن being prosecuted
تحت تعقیب قراردادن مقامات (استیضاح) impeach
تحت تکفل dependent; under support
تحت توقیف (دستگیرشده) under arrest
تحت تولیت (تحت حمایت و سرپرستی) in ward
تحت رسیدگی sub judice; under consideration
تحت سرپرستی (تحت قیمومت) under guardianship
تحت سلطه under domination
تحت فشار قرار دادن coerce ; compell
تحت نظارت و تعلیمات مقام قضائی under the supervision and guidance of judicialauthority
تحت نظر پلیس under police surveillance
تحت نظر probationer
تحت نفوذ under influence
تحجیر اراضی مباح demarcation (by stone) of nullus lands
تحدید ارادی auto-limitation
تحدید تعهد / شرط reservation
تحدید حدود delimitation
تحدید مدت اجرا limitation of duration of execution
تحدید مسؤولیت limitation of responsibility
تحدید limitation ; limiting
تحذیر warning; beware
تحریر ترکه appraisal of estate
تحریر سند draw up a document
تحریض کننده instigator
تحریض مؤثر efficient instigation
تحریض provocation;incitement; instigation ; urge on
تحریف تقریرات طرفین alteration of statements of the parties
تحریف قانون tampering with the text of law
تحریف کردن falsification ; tamper; pervert; distortion; change of meaning
تحریف معنی conceptional pervert
تحریف نص textual pervert
تحریف نوشته tampering with a manuscript
تحریف falsification
تحریک (به ارتکاب جرم) provocation; incitement; instigation
تحریک افراد نظامی به عدم اجرای وظایفنظامی encouraging military personnel towards insubordination
تحریک به اعتصاب instigate a strike
تحریک به جنایت instigate a crime
تحریک به جنگ داخلی instigate a civil war
تحریم (حرام کردن) prohibition
تحریم (محدودیت) embargo
تحریم اقتصادی economic embargo; economic sanction
تحریم بازرگانی trade embargo
تحریم را لغو کردن raise , to lift or remove an embargo
تحریم را نقض کردن break an embargo
تحریم قانونی legal prohibition
تحریم کالا boycott of merchandise
تحریم کردن کالای خارجی boycott of foreign products
تحریم کردن to embargo ; impose an embargo; lay / place under embargo
تحریم نفتی oil embargo
تحریم ورود یا صدور بعضی کالاها selective blockade
تحصن taking refuge in a sanctuary
تحصیل (کسب کردن) obtaining; acquisition
تحصیل اجازه از دادگاه obtaining judicial authorization
تحصیل اجازه obtaining permission
تحصیل اختیاری تأبعیت voluntary acquisition of nationality
تحصیل استقلال acquiring independence
تحصیل تابعیت acquisition of nationality
تحصیل جواز obtaining permission
تحصیل حاصل (تکرار بی حاصل) tautology; acquiring what has already been acquired
تحصیل حق acquisition of right
تحصیل حقوق ارتفاقی acquisition of right of easement
تحصیل دلیل obtaining evidence
تحصیل سند با تهدید obtaining instrument by threat
تحصیل کردن acquire
تحصیل گذرنامه obtaining a passport
تحصیل مال با فریب و نیرنگ obtaining property by deception
تحصیل مالکیت acquisition of property
تحصیل معافیت از نظام وظیفه obtaining exemption from military service
تحصیل منفعت exploitation
تحصیل نتیجه to succeed
تحصیلدار مالیاتی revenue / tax collector
تحصیلدار وجوه عمومی public treasurer
تحصیلدار gatherer; collector; collection agent
تحقق جرم commission of crime
تحقق شرط occurrence of the condition ; conforming with condition / proviso
تحقق مالکیت realization of ownership
تحقق موضوع realization of subject-matter
تحقیق (حقیقت یابی) fact-finding
تحقیق / کشف بزه investigation of a crime
تحقیق از حاضرین در دادگاه examination of present at court
تحقیق از شهود در محل کار examination of witnesses at workshop
تحقیق از گواه examination of witness
تحقیق از متهم examination of defendant
تحقیق از مطلعین examination of informed persons
تحقیق اولیه / مقدماتی preliminary investigation
تحقیق پزشک قانونی enquest (inquest); coroners’ inquest
تحقیق توسط هیأت منصفه enquest (inquest)
تحقیق کردن از طریق مواجهه شهود و طرفین دعوی confront; cross- examination
تحقیق مجدد re-examination
تحقیق و بازرسی از حسابهای تجاری examination of business accounts
تحقیق research; investigation; examination; inquiry
تحقیقات در صحنه ارتکاب جرم investigation at the scene of the crime
تحقیقات درون سازمانی inter-departmental inquiry
تحقیقات رسمی official inquiry
تحقیقات ضابطین دادگستری enquiries made by judicial officers
تحقیقات علمی scientific research
تحقیقات عملی (کاربردی) operational research (o.r)
تحقیقات غیررسمی informal investigation
تحقیقات فنی technical research
تحقیقات قاضی تحقیق investigations made by the examining magistrate
تحقیقات قانونی legal enquiries
تحقیقات قضائی judicial inquiry/ inquest
تحقیقات کامل sufficient investigation
تحقیقات لازم necessary investigation
تحقیقات محرمانه confidential research ; covert investigation
تحقیقات محلی local investigations; on-sight inspection investigation
تحقیقات مقدماتی preliminary inquiries / investigation
تحقیقات مورد تقاضا requested enquiries
تحقیقات ناقص incomplete investigation
تحقیقات نهائی final investigation
تحقیقات و بازجوئیهای پلیس police investigations
تحقیر آمیز humiliating; degrading; contemptuous
تحقیر humiliation
تحکیم (داوری) arbitration
تحکیم امنیت بینالمللی reinforcement of international security
تحکیم صلح strengthening the peace
تحکیم مناسبات فرهنگی promotion of cultural ties
تحکم (امر مافوق) superior order
تحلیل (فقه) making (rendering) lawful
تحلیل حرام agreement to make lawful a forbidden act
تحلیل حقوقی juridical analysis
تحلیل روانی psychological analysis
تحلیل عقلی / منطقی rational analysis
تحلیل analysis
تحلیلی analytical
تحلیف administering an oath;swearing ; oath of office
تحمل کیفر suffer/ serve the punishment
تحمیل اراده imposition of will
تحمیل تأبعیت imposing nationality
تحمیل قوانین سخت imposition of strict laws
تحمیل کیفر imposition of sentence
تحمیل مالیات imposing tax
تحمیل مجازاتهای اقتصادی impose economic sanctions
تحمیل مخارج charging expenses
تحمیل imposing; charging; burdening; exaction
تحمیلی imposed
تحول حقوقی ، تطور حقوقی juridical evolution
تحول نظرات حقوقی evolution of juridical doctrines
تحویل (تسلیم) delivery
تحویل از اسکله ex quay
تحویل بر روی کشتی (بهای کالا به علاوه هزینه حمل تا داخل کشتی) F.O.B. (free on board)
تحویل به راه آهن (بهای کالا به علاوه هزینهحمل تا راه آهن) F.O.R. (free on rail);franco wagon
تحویل به کامیون (بهای کالا به علاوه هزینهحمل تا کامیون) F.O.T. (free on truck)
تحویل به کشتی franco abord
تحویل به مقامات قضائی submit to judicial authority
تحویل در کارخانه ex works
تحویل در کشتی F.O.S. (free on ship)
تحویل در کنارکشتی (بهای کالابعلاوه هزینه حمل تا کنار کشتی) F.A.S (free alongside ship)
تحویل در مرز D.A.F (delivered at frontier)
تحویل روی واگن قطار F.O.R. (free or rail)
تحویل فوری (سریع) early delivery
تحویل قطعی concrete delivery
تحویل کالا در اسکله ex wharf
تحویل کالا روی اسکله (ترخیص شده از گمرک) در بند تعیین شده ex quay duty paid
تحویل کالا روی کامیون F.O.T. (free on truck)
تحویل کالا روی واگن F.O.T. (free on train)
تحویل کالا delivery of goods
تحویل گرفتن take delivery
تحویل گیرندگان consignee
تحویل محموله delivery of a cargo
تحویل موقت provisional hand over
تحویل ناقص (کالا) short delivery
تحویلدار بانک bank teller
تحویلدار cashier; teller
تحویلداری cashier
تخایر waiving of option
تخریب ابنیه عمومی destruction of public edifices
تخریب اسناد destruction of documents
تخریب آثار تأریخی destruction of historic monuments
تخریب جزائی criminal damage
تخریب عمدی ، خرابکاری sabotage
تخریب destruction; demolition; havoc
تخریج مناط to infer criterion
تخصِص (خاص بودن در برابر عام) speciality
تخصص (مهارت در یک موضوع خاص) expertise
تخصصی specialized
تخصیص بودجه budget allocation or allotment
تخصیص پرداخت به یکی از دیون appropriation of payments
تخصیص دادن appropriate ; allocate ; earmark ; set aside;dedicate
تخصیص سهام (به سهامداران جدید) allotment
تخصیص عام specification of the generalities
تخصیص منابع allocation of resources
تخصیص یا توزیع امـــــوال ورشکسته بینطلبکاران cessio bonorum
تخصیص allocation; appropriation
تخطی از قوانین violation of laws
تخطی غیر قراردادی non-contractual violation
تخطی مربوط به عقد contractual violation
تخطی infringement; violation; aggression
تخطی کردن violate; offend (against ); infringe ; breach ; aggress
تخطئه charging with error
تخفیف (در مجازات) mitigation of punishment; commutation; attenuation
تخفیف (در معامله و ) reduction; discount; abatement
تخفیف آثار جرم reduction of negative consequences of an offense
تخفیف بازرگانی trade discount
تخفیف خسارات mitigation of damage
تخفیف دادن دین ، تعدیل دین abatement
تخفیف دادن، برگرداندن (مقداری از بهای پرداختی) ، تخفیف ، کاهش rebate
تخفیف در حق بیمه (به علت عدم مطالبه خسارت در قبل) no – claims bonus
تخفیف قیمت price reduction or discount
تخفیف مالیاتی tax abatement; tax concession
تخفیف مجازات بخاطر حسن رفتأر remission for good conduct
تخفیف مجازات به علت وجود کیفیات mitigation of punishment due to attenuating circumstances
تخفیف مجازات به علت وجود معاذیر قانونی mitigation of punishment due to legal excuses
تخفیف مسؤولیت mitigation / commutation of responsibility
تخفیف میزان مالیات tax abatement
تخفیف نقدی cash discount
تخلف ارضی land violation
تخلف از تعهد breach / infraction of obligation
تخلف از تعهدات قانونی breach of legal obligations
تخلف از شرط breach of condition
تخلف از قاعده breach of rule
تخلف از قانون malfeasance; breach of law
تخلف از قرارداد breach of contract
تخلف از مقررات infraction of rules
تخلف از مواد قانونی misapplication of the law
تخلف انتظامی breach of discipline
تخلف انضباطی disciplinary fault
تخلف توأم با بی احتیاطی و سوء نیت willful and wanton act
تخلف جزئی minor infringement; minor/ petty offense
تخلف شرط breach of condition
تخلف صریح express violation ; explicit breach
تخلف ضمنی implicit violation / breach
تخلف عقد از قصد subordination of contract to intention
تخلف قاضی violations committed by a judge
تخلف قضایی judicial infraction
تخلف مالیاتی tax evasion
تخلف مطبوعاتی press breach
تخلف مقدار (وزن) breach of weight
تخلف ناپذیر unviolable
تخلف ناشی از نقض قرارداد culpa in contrahendo
تخلف وصف breach of description
تخلف breach; fault; infraction; wrong-doing
تخلیه اماکن evacuate premises
تخلیه بار unloading; discharging
تخلیه عین مستأجره (توسط مالک) eviction
تخلیه عین مستأجره eviction; dispossession by process of law
تخلیه کشتی از کارکنان آن به جهت اصــلاحکشتی laying up
تخلیه محمولات کشتی discharge of cargo
تخلیه مورد اجاره quit premises
تخلیه ید مستأجر eviction of tenant
تخلیه ید eviction
تخلیه evict
تخمین evaluation; estimation
تخویف ، دهشت افکنی terrorization; causing great fear
تخیر (از منابع فقه اهل سنت) choosing from divergent juristic opinions
تخییر option; right of choice
تخییری alternative
تدابیر اجرائی enforcing measures
تدابیر احتیاطی preventive measures
تدابیر اداری administrative measures
تدابیر امنیتی شدید tight security arrangements
تدابیر امنیتی security precautions
تدابیر قانونی legal measures
تدابیر قضایی judicial measures
تدارک ضرر indemnify ; recover
تدارک provision
تدافعی بودن محاکمه accusatory system of trial
تدافعی defensive
تدبیر (فقه) liberation (of a slave after his owners’ death)
تدبیر قانونی legal measure / arrangement
تدر الحدود بالشبهات major penalty is not given in case of suspicious proof; in cases of doubt the prescribed major punishment (hodood) is not imposed
تدرج (سلسله مراتب) hierarch
تدفین burial
تدقیق در محتویات پرونده diligent search of record
تدلیس (سوء ارائه واقعیت) false representation
تدلیس در تعیین مقدار misrepresentation of weight
تدلیس در حقوق کیفری criminal misrepresentation
تدلیس در خرید misrepresentation in buying
تدلیس در فروش misrepresentation in selling
تدلیس در وصف misrepresentation of description
تدلیس deception; fraud; misrepresentation; false representation
تدوین قوانین codification
تذکاریه سیاسی diplomatic note
تذکاریه reminder
تذکره سیاسی diplomatic passport
تذکره عادی regular passport
تذکره passport
تراخی delay
تراز حساب account balance
ترازنامه balance sheet
تراست (امانت) trust
تراشیدگی erasures
تراشیدن کلمات erasing words; scratching words
تراضی برعدم ایفاء تعهد accord and satisfaction
تراضی بموجب سند رسمی accord by an official document
تراضی زبانی / شفاهی oral accord
تراضی طرفین mutual agreement of parties
تراضی کتبی written accord
تراضی mutual consent; agreement
ترافع litigation
تراکم خطر accumulation of risk
ترامی در کفالت collateral suretyship
ترامی ضمان collateral promise
ترامی collateral
تربیت اطفال بزهکار به حکم دادگاه probation of juveniles
تربیت بدنی physical training/education
تربیت تحت مراقبت education under supervision
تربیت education ; training
تربیتی correctional; educative
ترتب ایادی بر مال مغصوب sequence of possession of usurped property
ترتب hierarchy
ترتیب اتیان سوگند oath-rite; formalities for the taking an oath
ترتیب اثر دادن give effect to
ترتیب اخذ تأمین process of sequestration
ترتیب ارشدیت اعضاء دادگاه order of seniority of members of a court
ترتیب استرداد مجرمین extraditon procedure
ترتیب تقدم مطالبات hierarchy of claims
ترتیب تقسیم اموال مشترک methods of dividing common properties
ترتیب تقسیم arrangement for a division
ترتیب توقیف method of attachment
ترتیب حل اختلاف manner of settlement
ترتیب رسیدگی proceeding formalities ; process of proceeding
ترتیب محاکمه order of the trial
ترتیب نصب قیم procedure of appointing a guardian
ترتیب method; manner; process; system; arrangement
ترتیبات قانونی legal processes
ترتیبات مقرره قانونی legal requirements / formalities
ترجح self preponderance ; precedence
ترجمه اظهارات interpretation of oral declarations
ترجمه رسمی formal translation
ترجمه مصدق (گواهی شده) acknowledged translation / certified translation
ترجیح بلامرجح distinction without a difference; preference of one thing over the other without a justified cause undue preference; preponderance without beingpreponderant
ترجیح دادن preponderate to prefer
ترجیح متقلبانه(در تأدیه بدهی به منظور اضراربعضی از دیان) fraudulent preference
ترخیص (کالا از گمرک) clearance
ترخیص از خدمت (بطور عادی) honorable discharge
ترخیص از زندان release from prison
ترخیص بقید کفالت release on bail
ترخیص قبل از محاکمه pretrial release
ترخیص کالا clearance of commodities
ترخیص کشتی و پهلوگیری خارج از نوبت docking on an expedited basis
ترخیص گمرکی customs clearance
ترخیص release ; accquit
تردید در اقرار doubt about the accuracy of a confession
تردید کردن در صحت (اظهارات شاهد) discredit a witness
تردید منطقی reasonable doubt
تردید نسبت به امضاء در اسناد عادی contestation to the signature of a document
تردید نسبت به خط سند contestation to the handwriting of a document ; doubt about authenticity of a handwriting
ترذیلی scandalous ; ignominious; stigmatic
ترسانیدن شاهد و وادار کردن او به سکوت intimidate a witness into silence
ترسانیدن intimidate; to frighten
ترسیم سرحد delimitation; demarcation
ترصیف در بنا alignment in constructing buildings
ترعه بینالمللی international canal
ترغیب و ترهیب invitation and intimidation
تَرغیب encouragement; incitement; to persuade
ترفیع مقام / درجه دادن promote; advance; upgrade; elevate ; raise
ترفیع improvement ; advancement promotion; rise
ترقی دادن advance
ترقی قیمت بعد از تنزل آن uplift; rebound
ترقی قیمت appreciation
ترقی نرخ رسمی تنزیل rise in the bank rate
ترقی progress; improvement
ترکه ، دارایی estate; patrimonium
ترکه اتباع خارجه estate of foreign subjects
ترکه بدون وارث estate in abeyance
ترکه بلاوارثی که مآلاً دولت آن را تصاحب کرده escheated property
ترکه بلاوارثی که مآلاً دولت آن را تصاحب میکند caduca ; escheat
ترکه غیرمنقول immovable estate
ترکه متوفای بلا وارث estate of an heirless deceased
ترکه متوفی deceased estate
ترکه منقول movable estate
ترکه میت estate of a deceased
ترکیب اتحادی composition by way of unification
ترکیب انضمامی composition by way of annexation
ترکیب حقیقی real composition
ترکیب خبری informative sentence
ترکیب دادگاه composition of the court
ترکیب عطفی conjunction
ترک اجباری رابطه زناشوئی forced abnegation of marital relation
ترک اختیاری شروع به جرم voluntary abandonment of the attempt
ترک اختیاری قصد مجرمانه voluntary renunciation of criminal purpose
ترک اختیاری کار (استعفاء کارگر) voluntary quittance
ترک ادعای مطروحه در دعوی relinquishment of the claim made in an action
ترک استفصال to leave individualization
ترک اعتیاد discontinuance of addiction; quitting addiction
ترک افراد واجب النفقه desertion
ترک اقامتگاه abandonment of domicile
ترک اموال relinquish ;abandonment of properties
ترک انفاق failure to maintain
ترک اولی failure to do the better
ترک پست breach of commission
ترک تابعیت renunciation; expatriation; relinquish citizenship; renunciation of citizenship
ترک تعقیب قضایی nolle prosequi ; abandonment of action
ترک تعقیب bandonment of prosecution
ترک حق بنفع ثالث relinquishment of a right in favor of a third person
ترک حق relinquishment of right
ترک خاک وطن expatriation
ترک خدمت abandonment of employment
ترک دعوی ، واگذار کردن ، اعراض از ادعا یاحق مالکیت ، ابراء نمودن quit claim
ترک دعوی پژوهشی abandonment of appeal
ترک دعوی توسط خواهان (باعلم به اینکه محکوم به پرداخت هزینه دادرسی میشود) voluntary nonsuit
ترک دعوی abandonment of action ; discontinue an action ; abandonment of action
ترک زندگی خانوادگی ، ترک خانواده abandonment of family
ترک شفعه relinquishment of preemption right
ترک شکایت taking back the complaint
ترک طفل یا شخص عاجز در جای خالی از سکنه abandonment of infant or disabled persons in non-residential areas (deserts)
ترک عقیده denying ones’ faith
ترک فعل omission; forbearance
ترک فعل/ عمل omission
ترک کردن افراد واجب النفقه desertion
ترک کردن abandonment
ترک کشتی (بیمه دریایی) abandonment
ترک محاکمه abandonment of trial
ترک محل بدون پرداخت قیمت کالا یا خدمات make off a shop, etc. without payment
ترک محل تبعید leaving place of exile
ترک مخاصمات cessation of hostilities
ترک مسند قضا leaving the bench
ترک میت abandonment of the deceased
ترک واجب omission of an obligatory act
ترک وظایف و تعهدات ناشی از نکاح abnegation of duties and obligations resulting from marriage
ترک وظیفه lapse from duty ; breach of duty
ترک ولایت (صغیر) emancipation (of a minor)
ترک ولد abandonment of child
ترک همسر abandonment of matrimonial desertion cohabitation;
ترمیم حقوق ثابت rectification of salaries
ترمیم خسارت reparation of damage
ترمیم کابینه cabinet reshuffle
ترمیم کردن موجودی (حساب یا جنس) replenish ;replenishment
ترمیم amendment; rectification; reparation; remedial
ترن مخصوص حمل بار freight train
ترن مسافربری passenger train
ترور شخصیت defamation of character
ترور terror
تروریسم (دهشت افکنی) terrorism
تروریسم دولتی state (- sponsored) terrorism
تروریست terrorist
تروریستی terroristic
ترویج اسناد مجهول uttering; circulating foreged instruments
ترویج فحشاء spreading corruption; spreading prostitution
ترویج مسکوکات قلب circulation of counterfeit coins
تریاک opium
تریاکی opium smoker / addict
تزاحم annoyance; trouble; disturbance
تزریق پول نقد (برای تقویت بنیه مالی) transfusion of cash
تزویر در اسناد falsification of documents
تزویر در امضاء false signature
تزویر در شرایط و مواد قرارداد falsification of terms and conditions of contract
تزویر نسبت به چک falsifying a check
تزویر falsification
تزویج marrying; giving in marriage
تسالم ، مصالحه compromise; peaceful settlement
تسامح عرفی customary forbearing; customary indulgence
تَسامح indulgence; negligence; tolerance
تساوی آراء equality of votes
تساوی حاکمیت دولتها sovereign equality of states
تساوی حقوق مدنی مرد و زن equality between men and women in civil rights
تساوی حقوق ملتها equality of the rights of the nations
تساوی حقوق parity of rights
تساوی در برابر دادگاه equality before court
تساوی در برابر قانون equality before law
تساوی شرایط equality of conditions
تساوی طلبی (اعتقاد به مساوات و برابری) egalitarianism
تساوی فرصتها equal opportunity
تساوی مالیاتی equality in taxation
تساوی نژادی racial equality
تساوی equality
تساهل در اصول مذهبی latitudinarianism
تساهل در خرید و فروش tolerance in buying and selling
تساهل indulgence; toleration
تسبیب ( indirect) causation
تسبیل منافع وقف spending gratuitously the revenues of endowment
تسبیل dedication
تسجیل اسناد confirmation of documents
تسجیل تعهدات confirmation of obligations
تسخیر کشورها conquer of countries
تسخیر یا تصرف در دریا capture at see
تسخیر conquer
تسریع در حل و فصل دعوی expediting the settlement of an action
تسریع محاکمه expediting of a trial
تسریع مرگ acceleration of death
تسریع acceleration
تسری extention ; spread
تسعیر به پول رایج converting to currency
تسعیر به طلا converting to gold
تسعیر money converting
تسلسل infinite regress
تسلّط domination; control
تسلّم taking delivery / possession
تسلیحات اتمی nuclear arsenals
تسلیحات دفاعی defensive armaments
تسلیحات غیر اتمی conventional armaments
تسلیحات armaments
تسلیم (مجرم) surrendering
تسلیم اسرار سیاسی به اجنبی delivery of political secrets to enemy
تسلیم اسناد در برابر پرداخت reciprocal delivery of documents
تسلیم امانی delivering to hold in trust; fiduciary delivery
تسلیم بدون مقاومت surrendering without resistance
تسلیم برای اجرای مجازات committal for sentencing
تسلیم برای محاکمه committal for trial
تسلیم بعض ثمن partial payment of the price
تسلیم بلاشرط به دشمن unconditional surrender to the enemy
تسلیم به حکم دادگاه submit oneself to the decision of a court
تسلیم به دعوی submission to the cause
تسلیم بیقید و شرط unconditional surrender
تسلیم پژوهشخواهی submission of an appeal
تسلیم پناهندگان سیاسی extradition of political refugees
تسلیم تقاضانامه filing an application
تسلیم ثمن payment of the price
تسلیم دادخواست filing a petition; submission of a petition
تسلیم در مقابل دادخواست acquiesce in petition
تسلیم شدن / کردن surrender
تسلیم صورتحساب presentation of the bill
تسلیم کالا delivery of the merchandise (goods)
تسلیم کردن زندانی برای بازجویی committal of prisoner for investigation
تسلیم کردن کشور به قدرت خارجی betraying the state into the hands of a foreign power
تسلیم کردن delivery ; submit
تسلیم مبیع delivery of the object of sale
تسلیم مقصر به مقام صلاحیتدار committal of culprit to competent authority
تسلیم نامه capitulation document
تسلیم delivery; submit; lodge; conveyance
تسلیط exercising dominion or control over property
تسنن sunnism; traditionalist
تسویه ، حل و فصل settlement; adjustment; clearance; compromise
تسویه حساب liquidation; settlement of accounts
تسویه قضائی judicial liquidation
تسویه ورشکستگی liquidation of bankruptcy
تسهیل تشریفات گمرکی simplification of customs formalities
تسهیل در حل و فصل دعوی (پرونده) facilitating the settlement of the case
تسهیلات اعتباری credit facilities
تسهیلات بانکی banking facilities
تسهیلات رفاهی welfare facilities
تسهیلات amenities; facilities
تسهیم به نسبت proportion
تسهیم سود profit sharing
تسهیم کردن apportion; to divide and distribute proportionally
تشبث resort
تشبیه assimilation
تشتت آراء diversity/ divergence of opinions
تشخص individuation
تشخیص اتهام determining the charges
تشخیص اشتباهی در طب misdiagnose
تشخیص دادگاه صالح به رسیدگی determining competent court
تشخیص دادن identify; distinguish; recognize; discern
تشخیص صلاحیت ascertaining competency
تشخیص علی الراس مالیات estimated tax assessment
تشخیص قاضی judges’ finding
تشخیص مالیات tax assessment
تشخیص مطالبات verification
تشخیص هویت اجساد identifying the corpse
تشخیص هویت از طریق صوت identification by voice
تشخیص هویت متوفی identifying the deceased
تشخیص هویت identification; verifying the identification
تشخیص determination
تشدد reinforcement ; exacerbation ; aggravation
تشدید اجباری مجازات mandatory aggravation of punishment
تشدید اختیاری مجازات optional aggravation of punishment
تشدید بیماری aggravation of a disease
تشدید تأمین (کفالت) enlarging the recognizance
تشدید تأمین reinforcement of security
تشدید مبانی خانواده strengthening family ties
تشدید مجازات رانندگان aggravation of punishment of drivers
تشدید مجازات سارقین مسلح aggravation of punishment of armed robbers
تشدید مجازات aggravation of punishment
تشرف به اسلام to embrace Islam
تشریفات / مراسم مذهبی religious ceremonies
تشریفات اداری administrative formalities
تشریفات تملک procedures of acquisition
تشریفات ثبتی registration formalities
تشریفات حکمیت procedures of arbitration
تشریفات خاص مذهبی special religious ceremonies
تشریفات خاص exceptional procedures
تشریفات دادرسی مدنی rules of civil procedure
تشریفات دادرسی procedure of proceedings
تشریفات رسمی رسیدگی به شکایات official complaints procedure
تشریفات رسمی solemn formalities
تشریفات سیاسی political formalities
تشریفات قانونی مربوط به اعتبار بخشیدن بهقرارداد solemnities
تشریفات قانونی legal formalities ; legal technicality
تشریفات قبل از محاکمه pretrial proceedings
تشریفات گمرکی customs formalities
تشریفات مقدماتی preliminary formalities
تشریفات ceremonies; formalities
تشریفاتی formal; official ; ceremonial
تشریح مرده ، کالبد شکافی autopsy
تشریع religious (divine) legislation
تشریک مساعی cooperation; union of efforts; collaboration
تشکیل اجتماعات organizing assemblies
تشکیل انجمن to organize / form a society
تشکیل پرونده دعوی formation of judicial record
تشکیل جلسه رسیدگی مقدماتی holding preliminary hearing
تشکیل جلسه هیأت عمومی (قضات) sit in banc ; holding general assembly of judges
تشکیل جلسه convene a meeting
تشکیل جمعیت غیرقانونی constitution of illegal association
تشکیل حکومت forming a government
تشکیل دادن ، ایجاد کردن formation; organizing; convening; institute ; constitute establishment
تشکیل دادن شرکت یا شخصیت حقوقی incorporate
تشکیل دولت constitue a state
تشکیل شرکت formation of company
تشکیل هیأت عالی منصفه convening the grand jury
تشکیل هیأت constitute a board
تشکیلات اداری وزارت عدلیه administrative organization of justice ministry
تشکیلات حزبی ، دسته و گروه هم فکر caucus
تشکیلات دادسرا organization of public prosecutors’ office
تشکیلات دفاتر اسناد رسمی organization of notary publics’ office
تشکیلات دولت machinery of government; governmental apparatus
تشکیلات دیوان عدالت اداری organization of administrative court of justice
تشکیلات شغلی / حرفهای professional organizations
تشکیلات غیر تجاری non-commercial organizations
تشکیلات organization;machinery; establishments
تشکیلاتی organizational
تشنج زدایی detente
تشنج tension
تشنجات سیاسی بینالمللی international political tensions
تشنجات سیاسی political tensions
تشنجات نژدای racial tensions
تشویق به خرابکاری encouraging for vandalism
تشویق به سرقت encouraging for theft
تشویق به قتل و غارت encouraging for assassination and pillage
تشویق encouragement; incitement
تشویش اذهان عمومی confusing public opinion
تشهیر ( از جمله مجازات های تعزیری ) denigration; public disclosure
تشیع Shi’ism (one of the Islamic sects among muslims who believe in the leadershipof imam Ali and his descendants after the demise of the prophet of Islam)
تشیید مبانی حکومت consolidation of states’ bases
تصاحب ارث با تقلب و تزویر fraudulent appropriation of inheritance
تصاحب اشیاء پیدا شده appropriation of found articles
تصاحب اموال افراد توسط دولت برای مقاصدعمومی confiscation
تصاحب اموال مورد امانت appropriation of deposits
تصاحب غیر قانونی ، غصب usurpation; illegal appropriation
تصاحب take as ones’ own; appropriation
تصادف کردن collide; to come into collision
تصادف accident ; collision
تصادفات رانندگی utomobile accident; car crash
تصادفات مرگآور fatal accidents
تصادفی (اتفاقی) fortuitous ; coincidental
تصادم اتفاقی accidental collision
تصادم قطارها collision of trains
تصادم کشتی ها collision of vessels
تصادم وسایط نقلیه collision of vehicles
تصادم collision
تصاعد عددی arithmetical progression
تصاعد هندسی geometrical progression
تصاعد progression; ascend; escalation
تصاعدی progressive; progressional
تصحیح احکام rectification of judgments
تصحیح اشتباه در متن حکم rectification of an error in the text of judgment
تصحیح اللفظ اولی من اهماله (تصحیح کلام بهتر است از آنکه آن را بیهوده گذارد) modification of words is better than leavingthem inoperative / meaningless
تصحیح خطا در حکم دادگاه rectify an error of judgment
تصحیح دفتر ثبت rectification of register
تصحیح سجلهای قضائی rectification of judicial records
تصحیح سند rectification of document
تصحیح شناسنامه rectification of birth certificate
تصحیح مجازات correction of sentence
تصحیح correction ; rectification; amendment
تصدق (فقه) contract of alms giving
تصدی امور غایب management (administration) of an absentees’ affairs
تصدی امور یک موسسه administration of the affairs of an institute
تصدی به حمل و نقل carriage incumbency
تصدی به عملیات حراجی brokage incumbency
تصدی مادام العمر life tenure
تصدی incumbency
تصدیق امضاء موصی authenticating testators’ signature
تصدیق امضاء attestation ; acknowledgement
تصدیق انحصار وراثت / وصیت acknowledgement of the probate of will
تصدیق بر خلاف واقع کردن false acknowledgement
تصدیق بلاتصور ، پیشداوری prejudgment
تصدیق ثبت علامات trade-mark registration certificate
تصدیق شده (مصدُّق) acknowledged
تصدیق صحت وصیتنامه probate (of a will)
تصدیق صلاحیت حرفه ای certificate of professional aptitude
تصدیق عدم بضاعت certificate of insolvency
تصدیق عدم پرداخت certificate of non-payment
تصدیق قرارداد ارفاقی acknowledgement of deed of arrangement
تصدیق کردن (تعیین صحت و سقم) verify
تصدیق کردن (گواهی دادن) certify
تصدیق کننده endorser ; acknowledgement ; affirmant
تصدیق محکمه certificate issued by a court
تصدیق موقتی سهم temporary share certificate
تصدیق نامه ،گواهینامه certificate; diploma
تصدیق نسب affiliation acknowledgement
تصدیق وصیت probate a will: a judicial act establishing the validity of a will
تصدیق admit; admiting; confirmation; acknowledgement; affirmation; mental acceptation; attestation
تصرف از طرف غیر possession on behalf of the others
تصرف استعمالی possession for consuming
تصرف استهلاکی possession which results to destruction of property
تصرف اعتباری constructive possession
تصرف امانی (تصرف قیم در مال مولی علیه ونظایر آن) custodial possession
تصرف اموال اشخاص از طرف دولت بمنظوراستفاده عموم ، مصادره اموال expropriation
تصرف اموال بلاصاحب (به قصد مالکیت) occupancy
تصرف انتفاعی possession for exploitation
تصرف انحصاری exclusive possession
تصرف با اجبار forced possession
تصرف با حسن نیت bona fide possession
تصرف با سوء نیت mala fide possession
تصرف با واسطه indirect possession
تصرف بالفعل actual possession
تصرف برای دفع حاجت possession for satisfaction of a need
تصرف برای دفع ضرر possession for prevention of damage
تصرف بعنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگرآنکه خلاف آن ثابت شود adversus extranoes vitiosa possessio prodesse solet
تصرف بعنوان مالکیت possession as title of ownership
تصرف بعنوان وقف possession as an endowment
تصرف بلامعارض usucaption ; non challenged / uncontested possession
تصرف به قدر متعارف reasonable possession ; probable possession
تصرف جزئی partial possession
تصرف جنگی military possession
تصرف حقوقی اموال management of property through juristic measures
تصرف حقوقی legal possession
تصرف طولانی موجد حق است long possession begets right
تصرف ظاهری apparent possession; color of title
تصرف عدوانی ملک غیر forcible entry
تصرف عدوانی forcible entry and possession
تصرف علنی apparent possession
تصرف عینی (واقعی) concrete possession
تصرف غاصبانه usurpative possession
تصرف غاصبانه(مورد اجاره پس از انقضایمدت اجاره) unlawful detainer
تصرف غیر قانونی در اموال عمومی misappropriation of public property
تصرف غیر قانونی unlawful possession
تصرف غیرمالکانه (از قبیل تصرف انتفاعی یااستیجاری) derivative possession
تصرف غیرمالی non-financial possession
تصرف قانونی lawful possession
تصرف قبلی prior / anterior possession
تصرف قطعی definite possession
تصرف قهری conversion ; forcible possession
تصرف کردن (تصاحب کردن) take possession
تصرف مالکانه detentio
تصرف مالی financial possession
تصرف متلف destructive possession
تصرف مطلق absolute possession
تصرف معارض adverse possession
تصرف موقتی (اذن در انتفاع) temporary / precarious possession
تصرف ناقل alienable possession
تصرف واقعی actual possession
تصرف possession
تصرفات بلاعوض gratuitous possessions
تصرفات غیررشید possessory acts of immatured person
تصرفات مشاعی ملک واحد unity of possessions
تصرفات ناقله (اعمال انتقال دهنده) transferring acts
تصریح به امری موجب اخراج غیراست (ذکر موارد خاص موجب اخراج سایر موارد میشود) expressio unius est exclusio alterius
تصریح جهت معامله making clear the cause of transaction
تصریح stipulation
تصریح to stipulate; making clear
تصفیه (دیون و مطالبات متوفی) administration
تصفیه اختلافات settlement of disputes
تصفیه امور شرکتها liquidation of companies
تصفیه امور مالیاتی liquidation of imposed taxes
تصفیه امور ورشکستگی liquidation of bankruptcy
تصفیه آخر ماه end month settlement
تصفیه ترکه administration of estate
تصفیه حساب موقت provisional settlement
تصفیه حساب settlement of due account
تصفیه دین discharge a debt ; payment of debt
تصفیه سیاسی (حذف طرف مقابل) elimination
تصفیه شرکت liquidation of a company
تصفیه قضایی judicial liquidation
تصفیه مالی liquidation; settlement
تصفیه مسالمت آمیز اختلافات peaceful settlement of disputes
تصفیه نشده، تقویم نشده unliquidated
تصلیب (به صلیب کشیدن، دار زدن) crucifying
تصمیم (دادستأن) به تعقیب (متهم) decision to prosecute
تصمیم اداری دادگاه administrative decision of the court
تصمیم ارادی determination; voluntary decision
تصمیم اکثریت majority decision
تصمیم با اکثریت آراء resolution by a majority of votes
تصمیم خودسرانه arbitrary decision
تصمیم دادرس judgement
تصمیم دادگاه در ماهیت finding of fact decision
تصمیم دادگاه finding ; decision
تصمیم داور award
تصمیم قابل پژوهش appealable decision
تصمیم قانونی legal decision
تصمیم قضائی موقت (قرار) interlocutory judgment
تصمیم قضائی judicial decision
تصمیم قطعی / نهایی final decision
تصمیم کلی general decision
تصمیم گیری در خصوص ایرادات قبل از محاکمه deciding pre – trial motions
تصمیم لازم الاجرا binding decision ; mandatory decision
تصمیم مجلس / پارلمان legislative resolution
تصمیم موقت provisional resolution
تصمیم هیأت منصفه verdict
تصمیم یک جانبه unilateral decision
تصمیم decision; finding
تصمیم take decision
تصمیمات جمعی collective decisions
تصمیمات دادستأنی prosecutorial decisions
تصمیمات دادگاهها courts’ decisions
تصمیمات غیر قانونی illegal decisions
تصمیمات قبلی prior decisions
تصمیمات قضائی قبل از ورود در ماهیت دعوی (قرار) / تصمیمات اعدادی interlocutory decisions
تصمیمات قضائی judicial decisions
تصمیمات موقت provisional decisions
تصویب به وسیله کف زدن approval by acclamation
تصویب حسابهای شرکت approval of company’s accounts
تصویب قرارداد ratification of agreement
تصویب کردن قانون enact
تصویب کردن لایحه pass a bill
تصویب کردن to approve ; to verify
تصویب مجلس ratification of parliament
تصویب معاهدات بینالمللی ratification of international treaties
تصویب نامه دولتی order in council
تصویب نکردن vote down
تصویب نهائی final verification
تصویب approval; ratification; confirmation
تصویبنامه (قطعنامه) resolution; decision
تصویبنامه قانونی statutory instruments
تصویبنامه مجلس legislative decree/ approval
تصویبنامه هیئت دولت government resolution
تضاد بین مفاد دو حکم contradiction between two decisions
تضاد منافع conflict of interests
تضاعف doubling; multiplying
تضامن طولی successive joint liability
تضامن عرضی concurrent joint liability
تضامن solidarity; standing surety for each other
تضامناً و منفرداً jointly and separately
تضامنی joint
تضرر causing damage
تضعیف مقام یا موقعیت ، بیآبرویی ، تنزلمقام و رتبه derogation ; revocation
تضمین اتباع خارجه security given by foreign subjects
تضمین استقلال قاضی guarantee judges’ independence
تضمین بانکی bank guarantee
تضمین بدهی guarantee of debt
تضمین بیمهگر solvency guarantee of insurer
تضمین پرداخت خسارت collateral guarantee; guarantee the payment of damages
تضمین تعهد سابق guarantee of prior obligation
تضمین توقف اجرای حکم supersedeas bond
تضمین جبران خسارت احتمالی آینده indemnity
تضمین جلوگیری از محاکمه مجدد double-jeopardy guarantee
تضمین حسن انجام کار good performance bond
تضمین حسن رفتأر guarantee of good behavior
تضمین خسارات احتمالی guaranteeing eventual damages
تضمین سلامتی مورد معامله (تضمین بلامعارضبودن مبیع) warrant
تضمین سیاسی political guarantee
تضمین شده guaranteed
تضمین ضمنی implied warranty
تضمین عقدی contractual guarantee
تضمین فردی individual guarantee
تضمین قابلیت مصرف کالا warrant of merchantability
تضمین قانونی legal warranty
تضمین قرارداد contract guarantee
تضمین کالا از نظر بی عیب و نقص بودن warranty
تضمین کتبی written guarantee
تضمین کردن ادعا یا طلب secure a claim
تضمین کننده guarantor
تضمین مالی financial guarantee
تضمین متقابل counter guarantee
تضمین متهم برای حضور در دادگاه parole; accused’s guarantee for appearing before court
تضمین مستمر continuous guarantee
تضمین مشروط conditional guarantee
تضمین منجز definite / absolute guarantee
تضمین نامه (پرداخت وجه) bond
تضمین هزینه security for costs
تضمین guarantee; giving security
تضمین، وثیقه، تأمین، ضامن، گرو security
تضمینات اخلاقی moral guarantees
تضمینات آئین دادرسی procedural safeguards
تضمینات حقوق فردی guarantees of individual civil rights
تضمینات قانون اساسی constitutional guarantees
تضمینات مالی financial guarantees
تضییع جزئی مال partial destruction of property
تضییع حق دارنده ورقه اختراع infringement of patentees’ right
تضییع حق infringement of right; denial of justice
تضییع کلی مبیع total destruction of object of sale
تضییع spoiling; wasting
تضییق حقوق restriction of rights
تضییق نمودن to restrict
تضییق restriction
تضییقات اقتصادی boycott; economic restrictions
تضییقات تجاری trade restrictions
تضییقات گمرکی customs restrictions
تضییقات restraints; restrictions
تطابق نیت و عمل concurrence of act and intent
تطابق و توافق accordance; adaptation
تطبیق امضاء verification of signature
تطبیق حسابها، رفع اختلاف از حسابها reconciliation of accounts
تطبیق حقوقی legal comparison
تطبیق خط verification of manuscript
تطبیق رونوشت با اصل comparison of the counterpart to the original copy
تطبیق قانون با موارد application of the law to instances; bringing of a rule to bear upon particular cases
تطبیق قوانین comparison of laws
تطبیق comparison
تطبیقی comparative
تطمیع و تشویق جهت ادای شهادت دروغ subornation of perjury
تطمیع و تهدید شاهد witness tampering
تطمیع subornation; allurement; corruption
تطور (تکامل تدریجی) evolution
تطویل بی وجه دادرسی undue prolongation of trial
تظاهر اراده manifestation of will
تظاهر به وکالت color of agency ; color of mandate
تظاهر duplicity ; affection
تظاهرات اعتراض آمیز protest rally
تظاهرات خشونت آمیز violent demonstrations
تظاهرات خیابانی street procession
تظاهرات دستجمعی collective demonstrations
تظاهرات سیاسی political demonstrations
تظاهرات ضد دولتی anti-government demonstrations
تظاهرات کردن demonstrate
تظاهرات گسترده massive demonstrations
تظاهرات مسالمت آمیز peaceful / pacific demonstrations
تظاهرات demonstration; rally
تظلم complaining against injustice
تظلِمات grievances
تعادل قوا balance of power
تعادل equivalence; equilibrium; balance
تعارض ادله conflict of evidence
تعارض اصل و ظاهر conflict between principal and prima facia evidence
تعارض اَمارات conflict of presumptions
تعارض با قواعد آمره conflict with mandatory rules
تعارض با نظم عمومی opposition to the public order
تعارض بین تکالیف contradictory obligations
تعارض بین قانون و عهدنامه conflict between law and covenant
تعارض بین مراجع رسمی conflict between official authorities
تعارض حاکمیت ها conflict of sovereignties
تعارض حقوق طلبکاران conflict among creditors
تعارض دادگاهها conflict of courts / jurisdictions
تعارض دعاوی conflict of allegations
تعارض دو اصل conflict of two principles
تعارض دو اماره conflict of two presumptions
تعارض دو دلیل conflict of two evidence
تعارض دو وصف conflict of two descriptions
تعارض صلاحیت بین مقامات اداری و قضائی conflict of competency between administrative and judicial authorities
تعارض عام و خاص conflict of general and special laws
تعارض قانون عادی با قانون اساسی unconstitutionality of the law
تعارض قوانین conflict of laws
تعارض گواهان conflict of testimonies
تعارض منافع conflict of interests
تعارض conflict; contradiction; opposition; inconsistency
تعارضات غیرقابل حل irreconcilable conflicts
تعاریف definitions
تعالیم اخلاقی moral precepts; moral teachings
تعالیم اسلامی islamic precepts; islamic teachings
تعالیم حقوقی legal precepts; legal doctrines
تعالیم مذهبی religious precepts; religious teachings
تعالیم preceptions ; doctrines
تعامل interactions; usages
تعاون بینالمللی international cooperation
تعاون حقوقی legal coopration
تعاون قضائی judicial assistance
تعاون cooperation; mutual assistance
تعاونی مسکن housing association
تعاونی های روستأئی rural cooperatives
تعاونی های کارگری workers’ cooperatives
تعاونی های مصرف کنندگان consumers’ cooperatives
تعاونی cooperative
تعبد compulsory obedience; commitment
تعبیر (تفسیر) commentary; comment; interpretation; reading
تَعجیل دین مؤجل acceleration of a debt
تعجیل یا تسریع کردن (حال کردن) to accelerate
تعدد ازدواج polygamy
تعدد اسناد حقوقی multiplicity of juridical documents
تعدد اعتباری abstractive plurality
تعدد اقارب واجب النفقه plurality of relatives who are entitled to maintenance
تعدد اقامتگاه plurality of domicile
تعدد تابعیت plurality of nationality
تعدد جرایم plurality of crimes
تعدد حقیقی factual plurality
تعدد خواندگان (مدعی علیهم) plurality of defendants; multiple defendants
تعدد خواهانها plurality of plaintiffs
تعدد دعوی plurality of claims (disputes)
تعدد زوجات polygamy
تعدد شخصیت plurality of personality
تعدد عوامل جرم plurality of the causes of an offence
تعدد قضات در دادگاه plurality of judges
تعدد مادی material plurality
تعدد مجازات plurality of penalties
تعدد محکوم علیهم plurality of the convicted persons
تعدد مرتکبین جرم plurality of perpetrators
تعدد معنوی moral plurality
تعدد نسخ برات plurality of the copies of bill of exchange
تعدد و تنوع دادگاهها multiplicity of courts
تعدد واقعی actual plurality
تعدد وکیل plurality of defense counsels
تعدد multiplicity; plurality
تعدی (افراط) extravagance; excessive use
تعدی (تجاوز) encroachment; violence; trespass
تعدی (حمله) attack
تعدی (دخالت من غیر حق در مال و مقام) intrusion
تعدی (ظلم) oppression
تعدی به حق دیگری infringement of others’ rights
تعدی کردن (به حقوق یا اموال دیگری) encroach
تعدی کردن (به مقررات اخلاقی) transgress
تعدی مامورین دولتی نسبت به افراد abuse of authority by public officers against citizens
تعدی مامورین دولتی نسبت به دولت abuse of power by public officers against the state
تعدی نسبت به عین مستأجره abusing the leasehold
تعدی و تجاوز فرد برای او حقی ایجاد نمی کند a right does not rise out of a wrong
تعدی و تفریط excessive use or failure of due care
تعدیل (درست بودن) justness
تعدیل اجاره به ا adjustment of rent
تعدیل اقساط equation of payments
تعدیل بودجه adjustment of budget
تعدیل ثروت redistribution of wealth
تعدیل خسارت adjustment of damages
تعدیل راویان validating narrators
تعدیل سهام equation of shares
تعدیل قرارداد modification of contract
تعدیل کردن adjust; regulate; equate ; modify
تعدیل کیفر reduction of punishment
تعدیل یافته adjusted ; modified
تعذر تسلیم عین مستأجره به مستأجر impossibility of delivering the leasehold to tenant
تعذّر تسلیم مبیع impossibility of delivering the object of sale
تعذر impossibility
تعذیب agonizing; punishing
تعرض به اموال causing damage to property
تعرض به جان اشخاص violence against peoples’ lives
تعرض به شرف افراد dishonor ; invading peoples’ honour
تعرض به مسکن اشخاص trespassing peoples’ residences
تعرض جنسی sexual assault
تعرض aggression; attack; molestation
تعرفه انتخاباتی electoral card
تعرفه بندی rate
تعرفه بیمه insurance rate
تعرفه عادلانه moderate tariff
تعرفه قانونی legal tariff
تعرفه قراردادی contractual tariff
تعرفه کارشناسی expertized tariff
تعرفه گمرکی حمایتی protective tariff
تعرفه گمرکی customs tariff
تعرفه tariff
تعریف اسمی nominal definition
تعریف اشاری ostentatious definition
تعریف اشیاء پیدا شده announcement of found articles
تعریف المجهول بالمجهول ignatum per ignotius
تعریف انتزاعی definition by abstraction
تعریف به حد essential definition
تعریف به رسم descriptive definition
تعریف حقوقی juridical definition
تعریف دوری circular definition
تعریف ضمنی/ بافتمند contextual definition
تعریف قانونی legal definition
تعریف کردن از کیفیت کالا commendation of goods
تعریف لفظی literal definition
تعریف definition
تعریض معابر عمومی widening public roads / pathways
تعزیر discretionary punishment awarded by judge
تعصب fanaticism; prejudice
تعصبات نژادی، نژادپرستی racism
تَعصیب (رد مازاد ترکه متوفی به خویشــــانذکور پدری) system of agnatisation in inheritance by which the residueof the estate is passed to the male agnates
تعطیل / تأخیر دادرسی adjournment of proceedings
تعطیل / عدم اجرای حکم inexecution
تعطیل جلسات مجلس terminating parliamentary sessions
تعطیل دادگاه به عنوان تنفس recess
تعطیل سالیانه annual holiday
تعطیل عمومی public holiday
تعطیل قانونی (رسمی) legal holiday
تعطیل کارگاه closure of workshop
تعطیل کسب closure of business
تعطیل موسسه closing-down an institute
تعطیل هفتگی weekly holiday
تعفّف ، کفّ نفس abstinence
تعقیب ، دعوای ایذایی malicious prosecution
تعقیب انتظامی disciplinary prosecution
تعقیب انفرادی personal prosecution
تعقیب بزهکاران prosecution of culprits
تعقیب جرم prosecution of crime
تعقیب جزائی ایذایی / من غیر حق malicious prosecution
تعقیب جزائی غیر موجه unwarranted prosecution
تعقیب جزائی کارمندان دولت criminal prosecution of civil servants
تعقیب جزائی criminal prosecution
تعقیب جمعی collective prosecution
تعقیب فوری (در حقوق دریایی) hot pursuit
تعقیب فوری یا بیدرنگ fresh pursuit
تعقیب قانونی legal prosecution
تعقیب قضایی judicial prosecution
تعقیب کردن جانی tracing a criminal
تعقیب کردن prosecute ; pursuit
تعقیب کیفری criminal prosecution ; prosecution
تعقیب مدنی lawsuit
تعقیب نظامی military prosecution
تعلّل در اجرای وظیفه delay in the accomplishment of a duty
تعلل procrastination; to delay or postpone action
تعلیق اجرای حکم (تعلیق یا توقیف اجرایحکم دادگاه بدستور قاضی) stay of execution
تعلیق اجرای کیفر reprieve of penalty
تعلیق اجرای معاهدات to suspend operation of treaties
تعلیق از خدمت suspension from service
تعلیق امتیازات suspension of privileges
تعلیق با مراقبت شدید intensive supervision / probation
تعلیق بخشی از مجازات partially suspended sentence
تعلیق تأدیه دیون suspension of payment
تعلیق تصمیم suspension of decision
تعلیق تعقیب suspension of prosecution
تعلیق جریمه reprieve a fine
تعلیق جواز وکالت وکیل توسط دادگاه disbar
تعلیق جواز وکالت وکیل توسط دادگاه strike off the roll
تعلیق حق ارتفاق suspension of the right of easement
تعلیق حکم suspension of judgement
تعلیق دادرسی stay of proceedings
تعلیق در انشاء suspention of creation
تعلیق در جنگ suspension of war
تعلیق در عقد نکاح suspensive condition in marriage contract
تعلیق در منشاء suspension in creature
تعلیق عقد suspension of contract
تعلیق قاضی suspension of judge
تعلیق قرارداد کار suspension of labor contract
تعلیق مجازات suspension of punishment
تعلیق مراقبتی probation
تعلیق مرور زمان suspension of prescription
تعلیق suspension ; abeyance
تعلیل causal inference; causal interpretation; causation
تعلیمات اجباری obligatory education
تعلیمات اداری administrative instructions
تعلیمات حقوقی legal instructions
تعلیمات دادستأن prosecutors’ instruction
تعمداً purposely; deliberately; intentionally
تعمیراتی که به عهده مستأجر است tenantable repairs
تعمیم نادرست fallacy of composition
تعمیم generalization; expansion ; extension
تعویض سهام exchange of shares
تعویض گواهینامه موقت سهام exchange of provisional stock certificate
تعویض ورقه قرضه با سهم exchange of bond / debenture with share
تعویض replacement; change; substitution
تعویق اجرای تعهد deferment of performance
تعویق اجرای حکم adjournment of the execution of judgment
تعویق اجرای قانون adjournment of application of law
تعویق اجرای مجازات reprieve
تعویق اعدام (تعویق مجازات) reprieve; withdrawal of a sentence of death for an interval of time
تعویق انداختن to defer ;to delay
تعویق جلسه محاکمه adjournment of proceedings; postponement of hearing
تعویق دادرسی delay of process
تعویق رسیدگی delay of proceeding
تعویق مهلت پرداخت دین moratorium; a legal right to delay meeting an obligation
تعویق یا تعلیق رسیدگی adjournment
تعویق defer ; adjournment; postponement ; abeyance ; delay
تعهد (نامه) شرط غیراساسی warranty
تعهد ابتدائی independent obligation ; insubordinate condition
تعهد ابتیاع سهم undertaking (promise ) to buy stocks
تعهد اجرا شده executed covenant
تعهد اخلاقی moral obligation
تعهد اصلی original obligation
تعهد اقدام به امری obligation to do
تعهد انتقال obligation to transfer
تعهد اولیه initial obligations
تعهد آور obligatory
تعهد به اجرای معامله obligation to perform contract
تعهد به انتقال ملک obligation to convey
تعهد به تجدید اجاره obligation to renew the rent
تعهد به تسلیم مال obligation to deliver property
تعهد به تصرف دادن مورد اجاره و یا مال موهوبه covenant for possession
تعهد به حفظ اسرار promise of confidentiality
تعهد به خودداری از انجام امری obligation to forbear
تعهد به ضرر ثالث obligation against third party
تعهد به عدم رقابت clause of non competition ;covenant not to compete
تعهد به عدم طرح دعوی convenant not to sue
تعهد بیقید و شرط unconditional obligation
تعهد تأدیه تمام سرمایه شرکت promise to pay the total sum of capital
تعهد تبعی secondary / subordinate obligation; accessory obligation
تعهد ترک commitment of refraining; promise of forbearing
تعهد تضامنی solidary obligation; joint and several obligation
تعهد جدید new obligation
تعهد دو جانبه bilateral obligation
تعهد رسمی on-the-record commitment
تعهد سابق previous obligation
تعهد شبه قراردادی quasi contractual obligation
تعهد شخصی (غیر قابل انتقال) intransitive obligation
تعهد شرافتی honorary obligation
تعهد شرعی religious commitment
تعهد صریح (در قرارداد) “express obligation obligation “”in deed”” ; express warranty”
تعهد ضمنی implied warranty; implied obligation
تعهد طبیعی natural commitment; natural obligation
تعهد عقدی contractual commitment
تعهد غایی resultful obligation; an obligation to effect a desired object
تعهد غیر مستقیم obliqu obligation ; indirect obligation
تعهد غیرعقدی non-contractual obligation
تعهد غیرقانونی unlawful obligation; illegal or illicit obligation
تعهد فعل موهوم fault enterprise
تعهد فعل positive obligation
تعهد قابل اجرا در آینده executory covenant
تعهد قابل انتقال transitive covenant
تعهد قانونی lawful obligation
تعهد قراردادی obligation ex contractu ; contractual obligation
تعهد کردن undertake ; promise
تعهد کننده خرید سهام subscriber
تعهد لاحق subsequent obligation
تعهد لازم binding obligation; obligatory obligation
تعهد مالی financial obligation
تعهد متقابل counter-prestation
تعهد متناوب alternate obligation
تعهد مدنی civil commitment
تعهد مستقل independent covenant
تعهد مستمر continuous covenant
تعهد مشترک joint obligation
تعهد مشروط conditional obligation; provisional obligation
تعهد مطلق absolute obligation
تعهد معلق suspended obligation 775
تعهد منجز pure or simple obligation ; definite obligation
تعهد مواظبت و محافظت care and protection obligation
تعهد مؤجل deferred obligation
تعهد ناشی از الزامات قانونی obligation by operation of law
تعهد نامه recognizance ; written undertaking ; warranty
تعهد نفقه maintenance obligation
تعهد یکطرفی unilateral obligation; one-sided obligation
تعهد obligation; commitment; enterprise; undertaking
تعهدات اخلاقی moral obligations / duties
تعهدات امانت گذار obligations of depositor
تعهدات امین obligations of depositary
تعهدات اولیه initial obligations
تعهدات بیمه گر obligations of insurer
تعهدات بینالمللی international obligations
تعهدات تجارتی commercial obligations
تعهدات تضامنی joint obligations ; solidary obligations
تعهدات خارجی foreign obligations
تعهدات خریدار obligations of purchaser
تعهدات خصوصی civil obligations
تعهدات شرکت company’s obligations
تعهدات طرفین قرارداد obligations of the parties to the contract
تعهدات غیر عملی impossible obligations
تعهدات کارفرما obligations of employer
تعهدات مالی financial obligations
تعهدات مقترض obligations of borrower
تعهدات موکل obligations of principal; liabilities of client
تعهدات ناشی از ازدواج obligations arising out of marriage
تعهدات ناشی از ظهرنویسی obligations resulting from endorsement
تعهدات ناشی از قبولی obligations following acceptance
تعهدات ناشی از قرارداد obligations arising out of contract; undertakings of contract
تعهدات وکیل liabilities of agent; obligations of attorney
تعهدات obligations
تعیین اقامتگاه specification of domicile
تعیین الواقف کنص الشارع (تعیین واقف مثل دستور شارع است) directions and ordersmade by the donor has the sameforce as rules and regulations made by legislator
تعیین امین appointment of trustee
تعیین تابعیت determination of nationality
تعیین تاریخ جلسه determine a date for meeting
تعیین تاریخ رسیدگی determining the schedule date of trial
تعیین تعرفه tariffication
تعیین تکلیف فوری prompt disposition
تعیین جاعل designation of (presumed ) forger
تعیین جانشین to appoint a successor
تعیین جزئیات اجرای قانون determining the details of the application of law
تعیین جلسه رسیدگی determining hearing conference
تعیین حدود مرزی، تعیین حدّ demarcation of borders
تعیین حدود demarcation ; delimitation
تعیین حصّه admeasurement
تعیین حکم/ داور nomination / appointment of arbitrator
تعیین دادرس appointment of judge
تعیین سهم admeasurement; apportionment
تعیین شرایط در بیع سلم determining the terms of sale contract with payment in advance
تعیین صحت اعتبار وصیت نامه to establish the validity of a will
تعیین قانون حاکم determination of the applicable law
تعیین قیم appointment of a guardian
تعیین کارشناس appointing an expert
تعیین کردن مجازات pass a sentence; to fix a sentence
تعیین کننده (رفع تردید کننده) determinative
تعیین کیل در بیع سلم determining the measurement in selling with payment in advance
تعیین مجازات در غیاب متهم passing sentence in the absence of the defendant
تعیین مجازات زندان imposition of imprisonment
تعیین مصدق appointing a certifier
تعیین میزان اعتبار credit rating
تعیین میزان مجازات sentence determination ; determination of sentence
تعیین میزان وجهالکفاله fix the amount of the recognizance
تعیین نسب affiliation ; determining paternity
تعیین نفقه ایام عده fix amount of alimony during the viduity period
تعیین نوع مجازات determine type of punishment
تعیین وارث در وصیتنامه to ascertain the heirs
تعیین وجه خسارت determination of compensation
تعیین وصی به نحو ترتیب to appoint executors successively
تعیین وصی to appoint an executor / administrator
تعیین وقت رسیدگی پژوهشی setting the appeal for argument
تعیین وکیل برای اشخاص فقیر provide with counsel for indigents
تعیین وکیل مدافع designation of an advocate
تعیین هویت متهم identifying the accused
تعیین هویت identification
تعیین appointment; designation; specification
تعین individualization; determination ; specialization
تَغریب و تبعید exile; banishment
تغلیظ دیه raising the amount of diyah (blood money (
تغلیظ سوگند confirming a sacred oath
تغییر اساسنامه modification of the Articles of Association
تغییر اساسی اوضاع و احوال fundamental change of circumstances
تغییر اساسی موافقتنامه fundamental modification of the treaty
تغییر اقامتگاه change of domicile
تغییر اوضاع و احوال change of circumstances
تغییر آدرس change of address
تغییر آراء و تصمیمات پژوهشخواسته varying the decision appealed against
تغییر بنیادین اوضاع و احوال fundamental change of circumstances
تغییر تأبعیت change of nationality; naturalization
تغییر جنسیت sex change
تغییر جهات دعوی alteration of cause of action
تغییر حدود قلمرو دولت modification of national territories
تغییر حدود مملکت modification of states’ bounderies
تغییر حکم سرپرستی / مراتب انتساب (به واقف) alteration/variation of an affiliation order
تغییر دادن نوع اتهام altering the type of charge
تغییر در مبیع alteration of object of sale
تغییر دین conversion of religion
تغییر عنوان تصرف alteration of possessions’ title
تغییر عنوان متصرف alteration of possessors’ title
تغییر مادی در متن نوشته (در جعل) material alteration in written instrument
تغییر محل اقامت change of abode
تغییر محل محاکمه varying the place of trial; change of venue
تغییر مسالمت آمیز peaceful change
تغییر مؤثر fundemetal change
تغییر نام خانوادگی changing family name
تغییرات اساسی در قانون substantial alteration of the law
تغییرات سیاسی political changes
تفاسخ mutual cancellation
تفاوت نرخ difference of rate
تفاهم بین المللی international understanding
تفاهم میان دول understanding between states; entente
تفاهم نامه letter of understanding
تفاهم mutual understanding
تفتیش اداری administrative search
تفتیش اماکن search of premises
تفتیش اموال search of property
تفتیش با رضایت (تفتیش شونده) consent search
تفتیش بدون مجوز warrantless search
تفتیش عقاید inquisition; persecution of belief
تفتیش غیر قانونی منازل unlawful search of premises
تفتیش کشتی های تجاری search of merchant vessels
تفتیش نهائی final inspection
تفتیش inspection; investigation; search
تفحص search
تفخیذ flirt; minor sexual touching
تفرقه (جدایی) separation
تفریط failure; default; coming short of the full performance of a duty
تفریغ بودجه liquidation of budget
تفریغ حساب settlement / liquidation of accounts
تفریغ دین liquidation of a debt
تفریق بالعان marital separation by oath
تفسیر ادبی / تحت اللفظی literal interpretation
تفسیر اصولی linguistic interpretation ; doctrinal or logical interpretation
تفسیر براساس نظر علماء (تفسیر مفهوم یامنطوق قانون) doctrinal interpretation
تفسیر به رای arbitrary interpretation
تفسیر به قیاس deductive interpretation
تفسیر تاریخی historical interpretation
تفسیر تحت اللفظی textual interpretation; literal interpretation
تفسیر جلی patent explanation / interpretation
تفسیر حقوقدانان lawyer’s interpretation; interpretation by jurists
تفسیر حقوقی legal interpretation
تفسیر حکم interpretation of judgement
تفسیر خفی latent explanation / interpretation
تفسیر دو جانبه bilateral interpretation
تفسیر رای داور interpretation of arbitral award
تفسیر رسمی formal interpretation
تفسیر سیاسی political commentary
تفسیر شخصی personal interpretation
تفسیر علیه انشاء کننده / نویسنده contra proferentem
تفسیر عهدنامه interpretation of a treaty
تفسیر عینی (برون ذاتی) objective interpretation
تفسیر غیر رسمی informal interpretation
تفسیر قانون اساسی interpretation of the constitution
تفسیر قانون حق قانونگذار است ejus est interpretari cujus est conder
تفسیر قانون در حکم قانون است legis interpretatio legis vim obtinet
تفسیر قانون interpretation of law
تفسیر قانونی statutory interpretation
تفسیر قرارداد interpretation of contract
تفسیر قضائی judicial interpretation
تفسیر قواعد حقوقی interpretation of legal rules
تفسیر قوانین جزائی interpretation of penal laws
تفسیر قوانین عادی statutory interpretation
تفسیر قوانین مدنی interpretation of civil laws
تفسیر کلاسیک (سنتی) classical interpretation
تفسیر گسترده، تفسیر موسع extensive/ broad interpretation
تفسیر محدود restrictive interpretation
تفسیر مضیق strict / narrow interpretation
تفسیر معاهدات interpretation of treaties
تفسیر مفهوم قانون doctrinal interpretation
تفسیر مقید restrictive interpretation
تفسیر منطقی logical interpretation
تفسیر مواد مبهم قرارداد interpretation of ambiguous terms of a contract
تفسیر موضوعی / شخصی objective interpretation
تفسیر نادرست قانون misinterpretation of the statute/ the law
تفسیر interpretation ; explanation; exegesis; commentary
تفسیری exegetical
تفسیق (نسبت فسق به کسی دادن) calling one a profligate
تفکیک اراضی partition of lands
تفکیک اموال dividing the property ; division of the property ; partition of property
تفکیک پذیری مقررات معاهده separability of treaty provisions
تفکیک پرونده (به دو قسمت) bifocalation of a case
تفکیک حصّه apportionment
تفکیک دعاوی severance of actions
تفکیک رسیدگی severance of proceedings
تفکیک زمین به چندین قطعه subdivision of a land into several lots
تفکیک قوا separation of powers
تفکیک کردن، افراز کردن parcel (n.parcelling); to severe
تفکیک و تمیز بین مالیات و عوارض distinction between taxes and duties
تفکیک partition; separation; division
تفلیس awarding insolvency of a person
تفوق پارلمانی preponderance of the legislative power
تفوق سیاسی political preponderance
تفوق قاطع absolute dominance
تفویت حق loss of rights
تفویت درآمد loss of earning
تفویت منفعت loss of interest
تفویض اختیار delegation of authority ; delegation of power
تفویض بضع marriage without indication to the marriage portion in marriage contract
تفویض قدرت delegation of power
تفویض قضائی judicial delegation ; rogation
تفویض کردن delegate
تفویض مهر delegate to determine the amount of marriage portion
تفویض نیابت قضائی conferring rogatory commission
تفویض delegation ; conferment; abdication
تفهیم اتهام (در دادگاه) arraignment
تفهیم اتهام کردن to arraign
تقابض taking possession reciprocally
تقابل دو قصد reciprocity of two intentions
تقابل و تعارض مستقیم بین قواعد حقوقی head-on collision between the rules of law
تقابل opposition; reciprocity
تقارن (قرینه بودن) symmetry
تقارن زمانی خطا و رفتار contemporaneity of fault and conduct
تقارن زمانی عنصر مادی و معنوی جرم actus reus non facit reum nisi mens sit rea
تقارن زمانی coincide in time ; time coincidence
تقاص ، عمل متقابل retaliation ; reprisal
تقاص گرفتن ، قصاص کردن take vengeance on sb.
تقاضا (در مقابل عرضه) demand
تقاضا ، درخواست demand ; request ; application
تقاضا نامه application form; letter of written; request request
تقاضای ابطال plea of nullity
تقاضای اداء دین requisition of debt payment
تقاضای ارائه اسناد request for documents presentation
تقاضای استرداد مجرمین فراری requisition; request for extradition
تقاضای استرداد application for extradition
تقاضای اعاده دادرسی apply for re-trial
تقاضای اعلان ورشکستگی بدهکار bankruptcy petition
تقاضای اقرار بر صحت ادعا request for admission
تقاضای انجام تحقیقات demand an inquiry
تقاضای انحصار وراثت request to probate a will
تقاضای انحلال شرکت application for dissolution of company
تقاضای پول با تهدید و اخافه demand money with menace
تقاضای پیشنهاد از طرف مقابل(دعوت به ایجاب) invitation to treat
تقاضای تابعیت apply for naturalization
تقاضای تجدید نظر در حکم request for revision of judgment
تقاضای تجدید نظر در مقررات کنوانسیون request for revision of convention
تقاضای ترک تعقیب request for abandonment of prosecution
تقاضای تشریح جزئیات کامل ادعای انتسابی demand for a bill of particulars
تقاضای تضمین demand for guarantee
تقاضای تعیین وکیل تسخیری request for the assignment of counsel/ appointment of avocat by counsel
تقاضای توقف موقت رسیدگی ask for a stay of prosecution
تقاضای توقیف شخص demanding the arrest of a person
تقاضای ثبت applicant of registration
تقاضای حضور شاهد applying for the attendance of a witness
تقاضای حقوق (دستمزد) برابر در قبال کار برابر demanding equal pay for equal work
تقاضای حکم توقیف request for warrant of attachement
تقاضای خریدار برای رفع نقص اسناد مالکیتتوسط فروشنده requisition on title
تقاضای خلع ید demand for eviction
تقاضای صدور رای مبنی بر جبران خسارت demand for judgment for relief
تقاضای صدور قرار از دادگاه apply to court for an order
تقاضای طلاق کردن apply for a divorce
تقاضای طلاق petition for divorce
تقاضای عفو pleading for mercy
تقاضای غرامت demand for ransom
تقاضای فسخ plea in abatement
تقاضای قسم request for taking an oath
تقاضای مجازات مقصر demand the punishment of the culprit
تقاضای محاسبه میزان جبران خسارت demand to account for damages
تقاضای معافیت (از پرداخت) applying to be excused of payment
تقاضای وام کردن ask for a loan
تقاضای وقت اضافی (جهت بررسی پرونده) request for continuance
تقاعد ، بازنشستگی retirement
تقاعد اجباری obligatory retirement
تقایل (تفاسخ) mutual rescission / cancelment
تقبیح (سرزنش کردن) blame; disapprove; condemn
تقبیل kissing
تقدس جان اشخاص sanctity of life
تقدم ایحاب بر قبول priority of offer over acceptance
تقدم بالذات و الرتبه priority in essence and rank
تقدم زمانی موجب اولویت است prior tempore potior jure ; he who is first in time is preferred in right ; first come first served
تقدم و تأخر priority and non- priority
تقدم priority
تقدیم استعفاء tender ones’ resignation; abdicate
تقدیم استوار نامه presentation of credentials
تقدیم دادخواست present a petition; bring an action
تقدیم درخواست present an application
تقدیم شکایت file a complaint
تقدیم کننده دادخواست petitioner
تقدیم لوایح presentation of bills
تقدیم یک لایحه قانونی (به مجلس) tabling of a bill
تقدیم presentation; offering
تقدیر (قدردانی) کردن appreciate
تقدیرگرا fatalist
تقرب (دسترسی) access
تقریب approximation
تقریر (سنت مبتنی بر تقریر) silent approval
تقریرنویس scriptwriter; scribe
تقریظ eulogy; commendation
تقسیط بدهی instalment of debt
تقسیط ثمن installment of price
تقسیط installment
تقسیم اجباری forcible division ; forcible partition
تقسیم اختیارات division of powers
تقسیم ارث distribution of estate
تقسیم از طریق قرعه apportionment through ballotance
تقسیم اموال مشترک partition of joint property
تقسیم اموال ورشکسته بین طلبکاران cessio bonorum
تقسیم باطل null and void apportionment divisio
تقسیم بندی جرائم classification of offences
تقسیم بندی کردن classify
تقسیم به افراز partition
تقسیم به تراضی dividing by consent
تقسیم به نسبت فرض proportionment
تقسیم ترکه settlement; distribution of estate
تقسیم تعدیل just distribution
تقسیم توسط دادگاه dividing up by court
تقسیم حاکمیت division of sovereignty
تقسیم دارایی شرکت division of capital of company
تقسیم دعاوی بین شعب دادگاه distribution cases between chambers
تقسیم دین distribution of debt
تقسیم زمین (بین مردم) apportionment of land
تقسیم سالیانه سود یا زیان شرکت annual apportionment of corporation loss or profits
تقسیم سود و زیان distribution of profit and loss
تقسیم صوری apparent share-out / division
تقسیم ضرری detrimental division / partition
تقسیم عادلانه بار مالی دولت just apportionment of the burdens of government
تقسیم عادلانه equitable division
تقسیم غلط invalidated division
تقسیم کار division of labour
تقسیم مال شرکت بین غرماء winding up an estate
تقسیم ملک از وقف partition of a property from endowment
تقسیم ممنوع inhibited partition ; forbiden division
تقسیم منافع موهوم distribution of fictious interests
تقسیم منافع distribution of profits / interests
تقسیم مهایات dividing interests without division of object-matter
تقسیم میراث division of inheritance
تقسیم نامه letter of division / partition / apportionment
تقسیم وظایف apportion the tasks
تقسیم admeasurement ; apportionment ; division; distribution
تقسیمات فرعی(دولت یا شرکت)، متفرعات subdivisions (of government corporation)
تقصیر اداری administrative fault
تقصیر انضباطی disciplinary fault
تقصیر بیمه گذار negligence of insured
تقصیر جزایی criminal fault
تقصیر جزئی slight negligence
تقصیر حرفه ای professional fault
تقصیر را به عهده گرفتن bear/ take the blame
تقصیر سبک petty fault
تقصیر سنگین / عمده gross fault
تقصیر شبه عمد quasi-delictual fault
تقصیر عمدی wanton negligence ; voluntary / intentional fault
تقصیر غیرقراردادی (که موجد تعهد به جبران زیان است) delictual fault
تقصیر فرضی constructive fault
تقصیر قراردادی contractual fault ; ex contractu negligence
تقصیر مدنی civil fault
تقصیر مشترک joint fault ; common fault
تقصیر نابخشودنی inexcusable fault
تقصیر نسبی comparative negligence; contributory negligence
تقصیر fault; guilt; culpability
تقطیع حدیث narrating a part of tradition
تقلب ، فریب به قصد اضرار dolus (malus)
تقلب از طریق کامپیوتر computer fraud
تقلب آمیز fraudulent; deceitful
تقلب تجاری commercial fraud
تقلب حکمی (عملی که قانوناً آثار تقلب بر آنمترتب باشد) constructive fraud
تقلب در انتخابات ballot-rigging; election corruption
تقلب در درآمد عمومی cheating the public revenue
تقلب در کسب business fraud
تقلب در معاملات تجاری cheating in commercial transactions
تقلب در مواد غذائی fraud in foodstuffs
تقلب کننده swindler ; defrauder
تقلب مالیاتی tax evasion
تقلب نسبت به قانون fraud legis
تقلب deception; fraud; falsification
تقلبی false; imitated
تقلید از میت imitation of deceased authorities
تقلید امضاء assimilation of signature ; falsification of signature
تقلید آثار ادبی و هنری و نقاشی assimilation of artistic works
تقلید کردن to assimilate ; to imitate; falsify
تقلیدی بودن علامت immitativeness of mark
تقلیل ارزش پول devaluation of money
تقلیل ارزش مالی watering
تقلیل بودجه budget reduction
تقلیل تعداد سهام reduction of numbers of stocks
تقلیل سرمایه شرکت decreasing the capital of company
تقلیل قیمت اسمی سهام reduction of nominal value of shares
تقلیل مالالاجاره reduction of the rent
تقلیل نسبی مال الاجاره comparative reduction of rental
تقنین legislation ; enactment
تقویت (تثبیت) consolidation
تقویت اعتبار consolidation of credit
تقویت strengthening ; reinforcement
تقویم ، ارزیابی evaluation
تقویم بر خلاف حقیقت false evaluation
تقویم بر خلاف واقع falsified appraisal ; fictitious assessment
تقویم خسارت به پول monitary evaluation of damage
تقویم خواسته evaluation / appraisal of relief sought
تقویم دارایی evaluation of asset
تقویم سهم غیرنقدی evaluation of shares in kind
تقویم مال to appraise
تقویم مبیع evaluation of object of sale
تقینی legislative
تقیید restriction ; delimitation
تقییدات restrictions
تک همسری monogamy
تکافل عام general reciprocal responsibility
تَکافل reciprocal responsibility
تکافو equivalency
تکافوی ادله evidential sufficiency
تکالیف (ج تکلیف) duties ; obligations
تکالیف اجتماعی دولت social obligations of the state
تکالیف ایجابی positive duties
تکالیف بینالمللی international obligations
تکالیف خانوادگی familial commitments
تکالیف زناشوئی conjugal obligations
تکالیف زوجین duties of the spouses
تکالیف سلبی negative duties
تکدِی mendicity; begging
تکدیری (مجازات تکدیری) punishment for minor offence (displease)
تکذیب ادعای خواهان rebuttal; traverse
تکذیب اقرار denial of confession
تکذیب امضاء negation of signature
تکذیب خبر denial of news (report)
تکذیب دعوی denial of the case
تکذیب رسمی توسط مقامات dementi ; official denial of rumour
تکذیب سند refutation of deed (document)
تکذیب کردن to deny ; to reject ; to refute
تکذیب و رَدّ اصالت شی refute the genuineness of an object
تکذیب denial; refutation; rebut
تکرار اقرار به زنا repeating the confession of adultery
تکرار جرم recidivism; repeated crime
تکرار غیبت repetition of absence
تکرار غیرضروری در ارائه دلیل undue repetition in the presentation of evidence
تکرار مکرر idem per idem; same for the same
تکرار repetition
تکفل ، تضمین defraying; guaranteeing
تکفیر excommunication; interdiction; anathematize
تکفین shrouding; wrapping in winding-sheet
تکلیف ابوین در نگهداری اطفال parents duty in taking care of children
تکلیف اجتماعی social duty
تکلیف اجتناب از دعوی duty to avoid conflict
تکلیف اخلاقی moral duty
تکلیف اقامه دلیل duty of producing evidence
تکلیف به ارائه اصل مدارک requiring production of the original document
تکلیف سازش recommending a compromise
تکلیف قانونی / حقوقی legal obligation
تکلیف مالایطاق burdensome duty; requiring of a creature what which he/ she has not power to do it
تکلیف duty; responsibility; obligation; task
تکلیفی obligatory
تکمله supplement; complement; addendum
تکمیل بازجوئی to complete the investigation
تکمیل پرونده to complete the investigation of the case
تکمیل تحقیقات to complete the inquiry
تکمیل دادخواست to complete the petition
تکمیل قرارداد supplement of contracts
تکمیلی supplemental
تکوین نطفه conception of embryo / sperm
تلازم ، رابطه متقابل interrelation
تلازم correlation; necessary interrelation; mutual implication
تلاش مجرمانه criminal activities
تلافی جویانه retaliatory
تلافی در روابط بین المللی reprisal
تلافی کردن make amends
تلافی recompense; reprisal; retaliation; revenge;
تلبیس fraud; impostoring ; hypocrisy
تلف اسناد destruction of documents
تلف اشیاء destruction of things (objects)
تلف بدون تقصیر destruction without any fault
تلف بعض، تلف جزء partial destruction
تلف شدن suffer loss; being destructed
تلف شده devasted ;destructed ; devastated
تلف عمدی intentionaly destruct/ damage
تلف قهری involuntary destruct/ damage
تلف کردن اسناد دولتی destruction of official documents
تلف کردن اوراق تجارتی destruction of commercial papers
تلف کردن waste; destroy
تلف کل total destruction
تلف کننده destroyer; person who destroys
تلف مال در ید غاصب destruction of usurped property
تلف مال غیر destruction of others’ property
تلف مبیع قبل از قبض destruction of the object of sale before delivery
تلف مبیع destruction of sold object
تلف مورد امانت destruction of deposit
تلف وصف defect
تلف destruction; damage; harm; injury; devastation
تلفات و ضایعات (جانی و مالی) human and material losses
تلفیق دعاوی consolidation of actions
تلقی رکبان receiving caravans
تلقی to receive
تلقیح مصنوعی artificial insemination
تلقین instruction; suggestion; inspiration
تلویحا ً implicitly
تلویحی implied ; tacit
تمارض (بزه نظامی ) malingering
تمام وقت fulltime
تمامیت ارضی territorial integrity
تمامیت بدنی corporal integrity
تمامیت بیانی expressive completeness
تمامیت integrity; completeness
تمایلات ارثی hereditary tendencies
تمایلات جنسی sexual tendencies
تمایلات ضد اجتماعی anti-social tendencies
تمایلات طبیعی natural instincts
تمایلات مجرمانه criminal trends; criminal tendencies
تمایز جنسی segregation of sexes
تمایز زبانی segregation of languages
تمایز مذهبی segregation of religions
تمایز نژادی segregation of races
تمایز distinction
تمایل متهم به ارتکاب جرم defendants’ propensity to commit crime
تمبر باطله cancelled stamp
تمبر دعاوی stamp of claims
تمتع از حق enjoy of right
تمثیل analogy
تمدید حالت فوق العاده (اضطراری) extension of the state of emergency
تمدید روادید (ویزا) extension of visa
تمدید شدنی prolongable
تمدید صریح express extension
تمدید ضمنی implied extension
تمدید مدت ابلاغ extend the time for service
تمدید مدت تعلیق مجازات extension of the term of probation
تمدید مدت قرارداد extension of agreement
تمدید مهلت پرداخت دین to gane grace
تمدید مهلت پرداخت وام roll over
تمدید مهلت یک طرف (بدون رضایت طرف دیگری، جهت تسلیم پاسخ یا دفاعیه) imparlance
تمدید مهلت extension of deadline
تمدید یا تجدید اختیار جهت بازداشت متهم renewal of authority for detention
تمدید extension; renewal
تمرد از اجرای دستورات مقامات مافوق insubordination
تمرد با اسلحه armed rebellion
تمرد disobedience; insubordination; mutiny
تمرکز اختیارات concentration of powers
تمرکز اداری administrative centralism
تمرکز ثروت accumulation of wealth
تمرکز دعاوی در یک محکمه خاص concentrating the claims in a particular forum
تمرکز زدایی (عدم تمرکز) decentralization
تمرکز قدرت centralization of power
تمرکز گرایی centralism
تمرینات نظامی military exercises
تمسک (توسل) resort
تمسک (سند طلب) written instrument of debt; an acknowledgement
تمکن مالی financial ability
تمکن solvency
تمکین خاص زن/ زوجه sexual submission
تمکین submission; obedience
تملک از طریق ارث acquisition by succession
تملک اشیاء مباحه owning res nullius
تملک بلاعوض gratuitous possession
تملک به وسیله اخذ به شفعه acquisition by using the right of preemption
تملک به وسیله حیازت مباحات ownership through revival of res nullius
تملک به وسیله عقود و ایقاعات gaining ownership by transactions
تملک خصوصی private ownership
تملک دارایی ownership of asset
تملک غیرقانونی conversion
تملک کردن to own
تملک مال غیر to own others property
تملک مطلق absolute ownership
تملک من غیر حق conversion; misappropriation; adverse possession
تملک نماء (طبیعی) accession
تملک gaining ownership; appropriation ; ownership
تملیک دین alienation of debts
تملیک کردن alienate ; transfer of property
تملیک کننده property ; alienator transferor
تملیک مال بوسیله وصیت bequeathing; to pass personal property by a will to another
تملیک مجانی مال gratuitous conveyance of property
تملیک معلق suspensive conveyance
تملیک منجز definitive conveyance
تملیکی possessory
تمهید arrangement; preparation
تمهیدات اداری administrative arrangements
تمهیدات مقدمات preparatory arrangements
تمهیل ، مهلت دادن to grant a respite
تمیز (فرجام خواهی) appeal to the supreme court
تمیز حق از باطل discrimination between right and wrong; distinguishing rightfrom wrong
تمیز discretion; power of discrimination
تن پیمائی جنائی criminal anthropometry
تن فروشی common prostitution; lewdness of a woman for gain
تنازع (اختلاف) dispute; struggle
تنازع احتمالی possible dispute
تنازع احکام antinomy
تناسب بین جرم و تأمین proportionality of offence and security
تناسب بین جرم و مجازات proportionality of offence and punishment
تناسب بین دفاع و حمله proportionality of defence and attack
تناسب proportion
تناسل reproduction
تنافی شرط با مقتضای عقد، شرط خلافمقتضای عقد condition contrary to the requirements
تنافی mutual incompatibility
تناقض بسیار شدید fatal variance
تناقض بین دلایل و مستندات دعوی paradoxical grounds and evidences
تناقض بین دو قانون contradictory laws; conflict laws
تناقض بین عبارات یک متن repugnancy ; inconsistency
تناقض بین مقررات یک قانون contradictory rules of an act
تناقض در شهادت شهود contradictory testimony of witnesses
تناقض دو اصل antinomy
تناقض contradiction ; antinomy
تناقضگویی self-contradiction
تنبیه انضباطی disciplinary punishment
تنبیه بدنی corporal punishment; physical chastisement
تنبیه کردن castigate; punish
تنبیه admonition; indication; warning; correction
تنجز دعوی unconditionality of remedy sought
تنجیز unconditionality
تنخواه احتیاطی contingent fund
تنخواه گردان revolving fund
تنخواه provisional or rotating ; capital / cash / funds / sums
تندنویس دادگاه court reporter ; reporter
تنزل اخلاق عمومی declination of public moral
تنزل ارز devaluation of currency; exchange depreciation
تنزل ارزش و اعتبار devaluation
تنزل درجه degradation
تنزل دستمزدها reduction of salaries
تنزل فاحش در قیمت ها effective reduction in prices
تنزل قیمت decrease in price
تنزل کردن to fall
تنزل decline; reduction; decrease; devaluation
تنزیل بانک bank discount
تنزیل خوار usurer
تنزیل درجه (مجازات نظامی) loss of rank
تنزیل رتبه degradation
تنزیل کردن برات to discount the bill of exchange
تنزیل مجدد rediscount
تنزیل discount ; usury
تنسیقات اختصاصی extraordinary arrangements
تنسیقات اداری administrative regulations (arrangements)
تنش زدائی detente
تنش –
تنصیص / منصوص علیه specify
تنصیف dividing in halves
تنظیم / تنظیم و کنترل arrangement ; regulating
تنظیم دادخواست draw up or prepare a plaint; to compose or write out a petition in due form
تنظیم صورت دارایی to draw up an inventory
تنظیم طرح tabling of a bill
تنظیم عرضحال file a petition
تنظیم کردن سند to make a document; drawing up a document
تنظیم کردن صورت / فهرست to make a list
تنظیم کردن متن نهایی سند یا لایحه قانونی engross (ingross); engrossment (ingrossment)
تنظیم کردن regulate; formulate; draw up ; adjust
تنظیم کیفر خواست drawing up of a bill of indictment
تنظیم گزارش prepar a report
تنظیم و کنترل تسلیحات regulation of armaments
تنظیم وصیت نامه drawing up a will
تنفس موقت در رسیدگی recess proceedings
تنفس(تعطیل موقتی) recess; a short interval during which the court suspends proceeding
تنفیذ صریح express ratification
تنفیذ ضمنی implied ratification
تنفیذ عقد فضولی ratification of unauthorized contract
تنفیذ عقد ratification of contract
تنفیذ کردن authorize; to acredit ; to approve; to confirm
تنفیذ ratification; confirmation; approval; authorization
تنقیح ظنی suspicious expurgation ; suspicious extraction
تنقیح قوانین expurgation of the laws
تنقیح کردن expurgate
تنقیح مناط تجربی empirical rectification of the effective cause
تنقیح مناط ذهنی subjective deduction of the effective cause
تنقیح مناط عینی objective rectification of the effective cause
تنقیح مناط قطعی conclusive rectification of the effective cause
تنقیح مناط rectifying or isolating the effective cause
تنقیح purification; refinement; catharsis
تنقیح revise critically; expurgation
تنگه ازاد free strait
تنگه بینالمللی international strait
تنگه طبیعی natural strait
تنگه مصنوعی artificial canal
تنگه strait; narrow pass
تنها وارث قانونی sole heir-at-law
تنی of full blood
توابع اموال عمومی accessories to the public property
توابع مبیع accessories to the object of the sale
توابع accessories; dependents
تواتر successiveness
توارث در خط غیر مستقیم succession in indirect lines
توارث inheritance; descent
توازن تجارتی مثبت active trade balance
توازن تجارتی نامطلوب unfavorable of balance of trade
توازن قدرتها balance of powers
توازن equilibrium; balance
تواطؤ (توطئه) plot ; collusion ; conspiracy
تواطی consenting; agreeing
توافق اصولی agreement in principle
توافق بین ملتها unity among nations
توافق چهارجانبه (بین چهار دولت) quadruple agreement
توافق خصوصی private arrangement
توافق داشتن accord
توافق در تغییر قرارداد ( قبول عوض جدید) accord and satisfaction
توافق در طلاق mutual consent for divorce
توافق در همان موضوع consensus ad idem
توافق دو اراده (راجع به موضوع ومفاد قرارداد) meeting of minds
توافق دو اراده accord of consents
توافق دوستانه / شرافتی (توافقی که مستند به سند و قابل طرح در دادگاه نیست) gentlemen’s agreement
توافق دوستأنه / شرافتی gentleman’s agreement
توافق رسمی formal / solemn agreement
توافق سه جانبه tripartite agreement
توافق صریح طرفین بر مدلول قانون اولویت دارد conventio vincit legem
توافق صریح express agreement
توافق صلح peace settlement
توافق طرفین موجد حق است (به مثابه قانون است) agreement acts as law
توافق قطعی absolute agreement
توافق کتبی written agreement
توافق کلی consensus ; general consent/ agreement
توافق مبتنی بر پیش شرط متقابل dependent agreement
توافق محرمانه confidential covenant
توافق مشروط conditional agreement
توافق مقدماتی preliminary agreement
توافق موقتی (به امید توافق قطعی) modus vivendi; tentative / provisional agreement
توافق نامه memorandum of agreement
توافق ورثه در چگونگی تقسیم ترکه family settlement
توافق های دسته جمعی برای ارتکاب جرم collective criminal agreement
توافق همگانی (اجماع) consensus; unanimous consent
توافق agreement; accord; covenant
توافقنامه مختومه کردن دعوی stipulation of dismissal
توالد reproduction
توالی ایجاب و قبول sequence of offer and acceptance
توالی دولتها (جانشینی کشورها) state succession
توالی عرفی ایجاب و قبول reasonable sequence of offer and acceptance
توالی عرفی customary succession
توالی succession; sequence
توأم کردن دعاوی (مرتبط) aggregation of claims
توأماً jointly
توانائی انجام کار aptitude for the job
توانائی مالی financial ability ; solvency
توانبخشی rehabilitation
توبه زانی repentance of the adulterer
توبه سارق repentance of the thief
توبه شارب خمر repentance of the alcohol drinker
توبه کردن to repent
توبه محارب repentance of the bandit
توبه repentance; penitence
توبیخ کردن reprimand; scold; reproach; rebuke ; reprove
توبیخ نامه letter of reprimand
توبیخ reprimand
توتالیتر totalitarian
توثیق (تثبیت) consolidation; authentication; authorization
توثیق (مستند ساختن) documentation
توثیقات documentations
توجه اتهام (متهم بودن) inculpate
توجیه (تفسیر) exposition
توجیه (یکی از دفاعیات در جرایم رسانه هایهمگانی) justification
توجیه کردن justify
توجیه وسیله از طریق هدف justification of means by end
توده مردم masses; the common people
تودیع امانات deposit
تودیع مال deposit of property
تودیع وثیقه deposit the bail
تودیع وجه deposit of money
تورم شدید hyperinflation
تورم قیمتها price inflation
تورّم inflation
تورمی inflationary
توریه (ظاهر سازی) dissimulation; equivocation; pretending
توزیع ترکه estate distribution
توزیع درآمد ملی distribution of national revenue
توزیع دعاوی بین شعب دادگاه distribution of cases between different branches of courts
توزیع سهام allotment
توزیع کالا distribution of goods
توزیع کننده distributor
توزیع distribution
توسعه اجتماعی social development
توسعه اقتصادی economic development
توسعه پایدار sustainable development
توسعه حقوقی legal development
توسعه طلب expansionist
توسعه طلبی expansionism
توسعه مترقیانه حقوق بین الملل progressive development of international law
توسعه نیافته undeveloped
توسعه و افزایش حدود صلاحیت extension of jurisdiction
توسعه یافته developed
توسعه development
توسل به تمام مراجع صالح دادخواهی exhaustion of remedies
توسل به تمامی مراجع محلی exhaustion of local remedies
توسل به خشونت resorting to violence
توسل به زور recourse to force ; resorting to force
توسل به قوای دولتی resorting to public officials
توسل به قوای مسلح resorting to armed forces
توسل به کلیه مراجع صالح و طی کلیه مراحلدادخواهی داخلی exhaust state (or local) remedies
توسل به وسایل تقلبی resorting to fraudulent means
توسل به وسایل قانونی جهت رسیدن به مقاصد غیرقانونی employment of lawful means for the accomplishment of unlawful purpose
توسل غیرقانونی به زور illegal use of force
توسل resorting
توشیح قانون ratification ; giving assent
توشیح ملوکانه royal assent
توصیف جرائم definition (description ) of offences
توصیف جزائی penal description
توصیف حادثه description of facts
توصیف حقوقی juridical description
توصیف غلط false description
توصیف قانونی legal description
توصیف موضوع قرارداد description of the subject of the contract
توصیف description
توصیه شورای امنیت recommendation of the Security Council
توصیه کارشناس expert advice
توصیه کردن to recommend; to advise; to counsel
توصیه متخصص specialist advice
توصیه نامه testimonial; a written recommendation to character; letter ofrecommendation
توصیه recommendation
توضیحات شفاهی oral explanations
توضیحات قانع کننده acceptable explanations; satisfactory explanations
توضیحات کارشناس elucidation of the facts by expert
توضیحات کافی sufficient explanations
توضیحات وزراء در مجلس responses of ministers to parliament
توضیح ، تبیین explanation
توضیحی explanatory
توطئه ، دسیسه مجرمانه secret plot ; conspiracy; intrigue; plot
توطئه برای برانداختن دولت plot to overthrow the government
توطئه برای قتل عمد conspiracy to murder
توطئه دسته جمعی plot
توطئه علیه امنیت کشور conspiracy against the security of the state
توطئه علیه سلطنت یا حکومت lese majeste(y)
توطئه و تبانی برای افساد اخلاق عمومی conspiracy to corrupt public morals
توطئهگر conspirator
توقف دوبله (در جرائم رانندگی) double-park violation
توقف رشد ذهن arrested development of mind
توقف غیر مجاز (از جرائم رانندگی) illegal parking
توقف ممنوع no parking; no stopping; parking forbidden
توقف insolvency; suspension of payment
توقیت to fix a time
توقیف (دارائی) confiscation; sequestration ; seizure of property
توقیف (شخص) attachment; arrest; detention; apprehension
توقیف (یا تعلیق) داوری به حکم دادگاه stay of arbitration
توقیف اجرای حکم بعلت فوت محکوم علیه stay of execution due to the death of convict
توقیف اجرای حکم stay of execution
توقیف اجرای قانون discontinuing (stopping) the enforcement of law
توقیف اجرائی (تأمین قضایی) judicial attachment
توقیف احتیاطی preventive detention; detention on remand ; detention pending trial
توقیف اموال غیرمنقول attachment of real estate
توقیف اموال مدیون (نزد شخص ثالث) garnishment
توقیف اموال مدیون خارجی foreign attachment
توقیف اموال مدیون نزد شخص ثالث garnishment
توقیف اموال منقول seizure of movable property
توقیف اموال مؤدی مالیاتی confiscation of the tax payer’s property
توقیف اموال attachment of properties
توقیف آلات و ادوات جرم forfeiture of crime devices
توقیف بدون محاکمه internment without trial
توقیف بزهکار apprehension of a delinquent
توقیف جریان تأمین دلیل stay of discovery
توقیف حقوق استخدامی attachment of salary
توقیف حقوق بازنشستگی attachment of pension
توقیف خواسته attachment of relief sought
توقیف خودسرانه arbitrary detention/ attachment
توقیف دادخواست stay of petition
توقیف دادرسی stay of proceedings
توقیف درآمد attachment of earnings
توقیف دعوی stay of suit
توقیف شده attached ; detained
توقیف طلب attachment of debt
توقیف عملیات اجرائی حکم ceasing the execution of the warrant
توقیف عملیات اجرایی stay of enforcement process
توقیف عین خواسته attachment of relief itself
توقیف غیر قانونی illegal detention; arbitrary / false arrest
توقیف غیرقانونی مال دیگری unlawful detainment of other peoples’ property
توقیف قانونی legal detention ; lawful attachment
توقیف کالا seizure of goods
توقیف کردن روزنامه suppress a newspaper
توقیف کردن کشتی در بندر lay embargo on a ship; embargo
توقیف کردن stay; stop; attach; apprehend; seize; detain; hold in /to take into custody
توقیف کشتی حامل مواد قاچاق interning a ship carrying contraband
توقیف کشتی detainment of a ship
توقیف کننده اموال bailiffs of attachment
توقیف گواهینامه رانندگی seizure of driving license
توقیف مال تأ خاتمه دادرسی (قـــرار توقیفاموال خوانده) sequestration
توقیف مال مستأجره بابت تأمین اجاره معوقه distress
توقیف مال attachment of property ; forfeiture of property
توقیف متهم attachment of accused
توقیف مجازات stay of punishment
توقیف مجدد (برای جرم واحد) recaption
توقیف مجدد (مالی که قبلاً توقیف شده است) re-attachment
توقیف مراسلات اشخاص seizure of private correspondence
توقیف مظنون apprehension of suspect
توقیف موقت provisional seizure
توقیف و ضبط اموال و اسناد impound
توقیف وسایط نقلیه دشمن در دریا stoppage of hostile seaborne traffic
توقیفگاه jail; gaol
توکیل به غیر right of appointing a third party
توکیل appointing as ones’ attorney
تولیت عین موقوفه management of the endowed property
تولیت و حضانت قانونی legal custody
تولیت و حضانت قضایی judicial custody
تولیت trusteeship
تولید خالص ملی net national product
تولید ناخالص ملی gross national product (GNP)
توهین آمیز outrageous; disgracing; affrontive ; defamatory
توهین به اموات to insult the deads
توهین به پرچم insult to the flag
توهین به دادگاه یا قاضی contempt of court
توهین به دولت / حکومت / دستگاه قضایی misprision
توهین به رئیس حکومت insulting the head of government
توهین به قاضی در جلسه دادگاه direct contempt of court
توهین به قاضی در خارج از دادگاه indirect contempt of court
توهین به قضات to insult the judges
توهین به کارمند (یا مأمور) contempt of a civil servant
توهین به مقامات حکومتی / دولتی insulting public authorities
توهین به مقدسات sacrilege
توهین به مقررات دادگاه یا قاضی contempt of court
توهین به یکی از نمایندگان مجلس insulting one of the members of parliament
توهین بی دلیل a gratuitous insult
توهین در صورت های گذرا slander
توهین در صورت های ماندگار libel
توهین شفاهی (لفظی) slander
توهین علنی affront ; public libel ; outrage
توهین کتبی (در اسناد و نوشتجات) libel
توهین کننده affronter
توهین to insult; disgrace; affront
ته چک counterfoil
تهاتر بانکی clearing
تهاتر شهود (فقه) conflict of equivalent testimonies
تهاتر قانونی legal off set
تهاتر قراردادی contractual off set
تهاتر قضائی judicial off set
تهاتر قهری obligatory off set; automatic adjustment
تهاتر کردن (چک و حواله) در اتأق پایاپایبانکها clearance
تهاتر offset ; set off ; barter
تهاتری of or related to barter exchange
تهاجم (جنگ) affray; aggressiveness
تهاجمی offensive ; aggressive
تهدید امنیت بینالمللی threat against international security
تهدید آمیز threatening
تهدید با اشاره threat by gesture
تهدید برای جامعه threat to society
تهدید به افشای سر threaten to divulge a secret
تهدید به ایجاد خسارت threaten to cause damage
تهدید به تعقیب قضائی threaten to legal action
تهدید به ضرب threaten with assault
تهدید به مرگ / قتل death threat; threaten to death
تهدید به هتک حیثیت بوسیله مطبوعات threat to defame through press (publications)
تهدید توخالی vain threat
تهدید شفاهی verbal threat
تهدید علیه صلح threaten against peace
تهدید کارمند به اخراج threatening an employee with dismissal
تهدید کتبی written threat
تهدید کردن intimidate
تهدید مالی financial threat
تهدید و تطمیع هیأت منصفه jury tampering ; to tamper with a jury
تهدید یا توسل غیرقانونی به زور illegal threat by use of force
تهدید threat; menace
تهذیب قوانین amendment of the laws; revision of the laws
تهمت آمیز (اتهامی) accusatory
تهمت دروغ calumny
تهمت زدن denigrate;accuse;charge with sth., to bring a charge on/ against somebody
تهمت زننده caluminator ; accuser
تهمت متقابل countercharge
تهمت ناروا (بهتان) false accusation
تهمت defamation; calumny; false accusation ; accusation
تهیه بودجه preparation of budget
تهیه پیش نویس قانون -drafting a statute (bill)
تهیه شهود کاذب subornation of perjury
تهیه مقدمات جرم preparatory acts
تهیه و تنظیم اسناد و مدارک documentation
تهیه وجه یا سرمایه کردن raise funds
تیم مبارزه با جنایت crime-fighting team
تیمارستان مجرمین lunatic asylum for insane criminals
تیمارستان lunatic asylum; insane asylum
تئوری اجبار theory of compulsion
تئوری اعلامی declaratory theory
تئوری تأسیسی constitutive theory
تئوری تقسیمات قطبی sector theory
تئوری تقصیر doctrine of fault
تئوری رضایی حقوق بین الملل consensual theory of international law
تئوری ریسک doctrine of risk
تیول fief ; a feud
ثابت کردن بیگناهی متهم to prove the innocence of accused
ثابت کردن to prove; to establish
ثار (خونخواهی) blood-revenge
ثالث third party
ثبات اجتماعی social stability
ثبات اقتصادی economic stability
ثبات روابط مسالمت آمیز بین دول stability of peaceful relations among the states
ثبات سیاسی political stability
ثَباّت recorder; registrar
ثبت (اقلام) فروش در دفتر کل enter all sales in the ledger
ثبت (بایگانی) کردن to file
ثبت ابتدائی ملک primary registration of estate
ثبت اجباری اسناد compulsory registration of documents
ثبت اجباری املاک (ثبت عمومی) compulsory registration of estates
ثبت احوال (اداره ثبت احوال) registry of personal status
ثبت احوال registration of personal status
ثبت اختراع patent an invention; registry of patent
ثبت اختیاری اسناد voluntary registration of instruments
ثبت ازدواج در اسناد سجلی enter the marriage contract in the civil status office
ثبت ازدواج registration of marriage
ثبت اسم تجارتی registration of trade name
ثبت اسناد مجعوله registration of false documents
ثبت اسناد و املاک registration of (deeds) and real estate
ثبت املاک registration of estates; land registeration
ثبت انتقال ملک registering the transfer of estate
ثبت انحلال شرکت registering the liquidation of company
ثبت تجارتی commercial registry
ثبت تولد registration of birth
ثبت حکم (رأی) در دفتر دادگاه entry of judgement
ثبت دادخواست فوری (اضطراری) file an emergency petition
ثبت در دفتر ثبت دادگاه entry on court record
ثبت درخواست پژوهش to file a notice of appeal
ثبت سند در دفاتر دولتی (رسمی) entry of document in the book of public record
ثبت سند inscription of a deed
ثبت سندی که از سندیت افتاده است inscription of a void document
ثبت سندیکاها و اتحادیه ها registration of syndicates and unions
ثبت شرکت نامه registration of partnership
ثبت شرکتها registration of companies
ثبت صلح نامه inscription of a compromise deed
ثبت صورت جلسات دادگاه to record proceedings of a court
ثبت طلاق registration of divorce
ثبت علامت تجاری registration of trade mark
ثبت علامت registration of marks
ثبت فوت registration of death
ثبت کردن شرکت incorporation of a company
ثبت متقلبانه شرکت fraudulent inscription of a company
ثبت معامله registration of transaction
ثبت ملک estate registration
ثبت موسسات غیر تجاری registration of non-commercial institutes
ثبت وقایع دادگاه enter on record the proceedings of a court
ثبت registration; inscription
ثبتی notarial ; registered
ثبوت تقصیر متهم ascertaining the fault of accused
ثبوت حق ascertainment of the right
ثبوت شرعی (دلیل شرعی) religious proof
ثبوت غیبت متهم در محل وقوع جرم ascertaining alibi; ascertaining the absence of the accused from the place of crime
ثبوت permanence positiveness; ascertaining
ثروت سالاری plutocracy
ثروت طبیعی natural wealth
ثروت عمومی public wealth
ثروت ملی national wealth
ثروت wealth
ثروتمند rich; wealthy
ثغور frontiers ; borders
ثقاوت رأی (نفوذ رأی) penetration of idea
ثقه confident ; a trustworthy person
ثلث ترکه one third of the estate ; portion of a person’s property which may be bequeathed as he wishes
ثلث one third
ثمر result; fruit; product
ثمره fructus
ثمن بخس low price; paltry price
ثمن حال price payable at once
ثمن شخصی ، عوض جنسی consideration in kind
ثمن purchase money ; consideration
ثمنیه one eighth
ثنویت dualism
ثواب reward
ثیب defoliated
جابجا شدن اشخاص (از محلی به محل دیگر)، مهاجرت migration
جابجا کردن بار transport
جابجایی (عبور) transit
جابجائی displacement
جابرانه (به عنف) forcibly; oppressive
جادو magic; sorcery
جادوگر magician; witch
جاده اصلی main road
جاده خصوصی private road
جاده عمومی public road
جارچی public crier; herald
جارح one who wounds; challenger
جاری (در جریان) flowing; running
جاری (زن برادر شوهر) sister-in-law
جاریه (کنیز) female slave
جازم decisive ; definitive
جاسوس پلیس police informer
جاسوس دو جانبه double agent
جاسوس spy; agent
جاسوسی صنعتی industrial espionage
جاسوسی espionage; spying; intelligence
جاعل ( در عقد جعاله) rewarded
جاعل (جعل کننده) forger; fabricator; counter-feiter
جاعل اسکناس یا سکه قلب coiner of base money
جاعل اسناد رسمی forger of official deed
جاکش ، قوّاد pimp; panderer
جاکشی (قوّادی) panderism
جامع الطراف comprehensive
جامع نسب founder of family
جامع و مانع inclusive and exclusive
جامع comprehensive; comprising all details
جامعالشّرایط fully qualified
جامعه جهانی (جامعه ملل) community of nations
جامعه ابتدایی primitive society
جامعه اشتراکی (کمونیستی) communistic society
جامعه اقتصادی اروپا European Economic Community (EEC)
جامعه آزاد open society
جامعه بشری human society
جامعه بی طبقه classless society
جامعه بینالمللی international community
جامعه تساویگرا egalitarian society
جامعه چند نژادی multi-racial society
جامعه دموکراتیک democratic society
جامعه روستائی rural community
جامعه ستیز anti-social
جامعه سرمایهداری capitalist society
جامعه سیاسی political society
جامعه شناسی حقوقی legal sociology
جامعه شناسی سیاسی political sociology
جامعه شهری urban society
جامعه صنعتی industrial society
جامعه فردگرا individualistic society
جامعه متمدن civilized society
جامعه مرفَّه affluent society
جامعه ملل League of Nations
جامعه منظم well-regulated / ordered society
جامعه society; community
جامعهشناسی جنائی criminal sociology
جامعهگرائی socialism
جامعیّت comprehensiveness; totality
جان (حیات) life
جان دادن (احتضار) die
جانبازان انقلاب crippled of the revolution (veteran)
جانبازان جنگ disabled combatants
جانبداری قاضی partiality of the judge
جانبداری favoring; partiality
جانبی collateral
جانشین (قائم مقام) successor ; substitute ; alternate ; deputy
جانشین در حقوق و منافع succession in interest
جانشین مدیر عامل deputy managing director
جانشینی در اعمال حق substitution; representation
جانشینی دولت state succession
جانشینی مجازاتها substitution of punishments
جانشینی replacement ; succession
جانور زیانکار harmful animal
جانی اتفاقی accidental offender
جانی بالفطره / بالذات borne / innate criminal
جانی به عادت habitual offender
جانی حرفه ای professional offender
جانی خطرناک dangerous offender
جانی شهوانی sex criminal or maniac
جانی criminal; murderer
جاهل به حکم ignorant of law
جاهل به فوریت حق شفعه ignorant to the promptness of the exercising the right of pre-emption
جاهل به موضوع ignorant of facts
جاهلیّت age of ignorance; pagan Dom
جای پا footprint
جای خالی از سکنه a place with no inhabitant ; desert
جای خالی بین دو سطر interval between two lines
جای سفید گذاشتن در دفاتر تجارتی heaving blank spaces in trade books
جایز (عقد) revocable (contract)
جایز (مجاز) allowed; permitted; permissible
جایز التصرف competent to occupy
جایز الخطا بودن بشر human fallibility
جایز الخطا fallible
جایزه صلح نوبل peace noble/ prize
جایزه مربوط به سهام bonus on shares
جایزه reward; prize; gift
جائفه (جراحت عمیق) grave wound
جایگاه اعدام place of execution
جایگاه عمومی public place
جایگاه قضات در دادگاه bench; judge’s seat in court
جایگاه متهم در دادگاه dock
جایگاه ویژه خبرنگاران در دادگاه press gallery
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه witness box
جایگزین کردن، جانشین سازی substitution
جایگزین alternative
جائی که مرتکب اصلی وجود ندارد، شریک ومعاون نیز وجود ندارد ubi no nest principals, non potest esse accessories; where there is no principal, there can be no accessory
جب (مقطوع بودن آلت تناسلی) genital organs cut
جبر روانی moral constraint
جبر علمی scientific determinism
جبر مادی physical constraint
جبر determinism; force; violence
جبراً by force
جبران پذیر identifiable
جبران خسارت از دست دادن درآمد recommendation for loss of income
جبران خسارت دوران بیکاری unemployment compensation
جبران خسارت صدمات ناشی از کار compensation for work injuries
جبران خسارت مدنی civil remedy
جبران خسارت معادل زیان وارده compensatory damages
جبران خسارت ناشی از عدم النفع compensation for lacrum ceance/ loss of profit
جبران خسارت reparation; compensation for losses; redress the damage done;recompense ; to pay damage
جبران مافات کردن make up for the past
جبران compensation; reparation; remedy; reimbursement; indemnify
جبرانناپذیر irreparable
جبریُّت fatalism
جبلی inherent; natural
جبهه آزادی بخش liberation front
جبهه متحد united front; common front
جبهه مخالف opposition front
جبهه ملّی national front
جد ابی paternal grandfather
جد ادنی grandfather
جد اعلی great grandfather
جد امی maternal grandfather
جدّ پدری paternal grandfather
جد grandfather; great grandfather
جدا سازی نژادی racial segregation
جدا سازی disengagement
جدات female ascendants
جداگانه ، منفرداً severally; separately; individually
جدال straggle
جدایی ابدان ، تفریق جسمانی separation of corps
جدایی دین و سیاست separation of church and state
جدایی طلب separatist; secessionist
جدل (جر و بحث) polemic controversy; a contest
جدلی polemicist dialectical
جدول حقوق paying list; salary table
جده ابی paternal grandmother
جده اعلی great grandmother
جده امی maternal grandmother
جده grandmother
جدید المذهب (نوکیش) proselyte; a new convert
جذام black leprosy
جذامی leper
جراید کثیر الانتشار highly circulated newspapers
جراید محلی local press
جراید press; newspapers
جرایم اتفاقی occasional crimes
جرایم اجتماعی social crimes
جرایم ارتکابی در خارج کشور offences committed in foreign countries
جرایم ارتکابی در دریاهای آزاد offences committed upon the high seas
جرایم ارتکابی perpetrated offences
جرایم اطفال juvenile delinquency
جرایم اقتصادی economic offences
جرایم انتخاباتی electoral offences
جرایم انتظامی (خلاف) regulatory offences
جرایم با سوء نیت خاص offences of specific intent
جرایم با سوء نیت عام offences of general intent
جرایم بدون خطا non-fault offences
جرایم بدون سبق تصمیم (آنی) impulsive crimes
جرایم بر علیه اخلاق و عفت عمومی offences against public morals and decency
جرایم بر علیه امنیت کشور offences against security of the state
جرایم بر علیه دفاع ملی offences against national defense
جرایم بزرگ major or indictable offences
جرایم به اعتبار قانون (و نه اخلاق) crimes mala prohibita
جرایم بین المللی international crimes
جرایم ترک فعل crimes of omission; omission offences / infractions
جرایم تقلیدی copycat crimes
جرایم جنسی sexual offences
جرایم جنگی war crimes
جرایم جوانان juvenile delinquencies
جرایم خاص specific crimes
جرایم خشونت آمیز rimes of violence; violence crimes
جرایم خطر آفرین crimes of endangerment; endangering crimes
جرایم دستجمعی collective crimes
جرایم رانندگی driving offences / void traffic offences
جرایم سابق previous crimes
جرایم سازمان یافته organized crimes
جرایم سیاسی political offences
جرایم شغلی (حرفهای) professional crimes
جرایم شنیع infamous crimes
جرایم علیه ادیان crimes against religion
جرایم علیه اشخاص offences against person
جرایم علیه اموال offences against property
جرایم علیه خانواده offences against family
جرایم علیه شرف و حیثیت offences against honor and dignity
جرایم علیه صلح crimes against the peace
جرایم علیه عفت عمومی offences against public decency
جرایم علیه کشور offences against the state
جرایم علیه محیط زیست offences against the environment
جرایم علیه نظم عمومی offences against public order
جرایم عمدی intentional crimes
جرایم عمومی public offences
جرایم غیر مشهود non-flagrant offences
جرایم غیرعمدی unintentional offences
جرایم غیرقابل گذشت offences irrespective of condition of the victim
جرایم فاقد مجنی علیه victimless crimes
جرایم فوری (آنی) instantaneous crimes
جرایم قابل استرداد extraditable offences
جرایم قابل استیضاح impeachable offences
جرایم قابل گذشت remittable ; forgivable offences
جرایم قراردادی conventional crimes
جرایم کارمندان دولت civil-servant’s offences
جرایم کامپیوتری ، جرایم رایانه ای computer crimes
جرایم کوچک petty or summary offences
جرایم گمرکی customs’ offences
جرایم مالی financial offences
جرایم مبتنی بر تقلب offences of dishonesty
جرایم متمم supplementary /complementary crimes
جرایم متوالی continual ; successive crimes
جرایم مربوط به آلوده سازی محیط pollution offences
جرایم مربوط به جلوگیری از اجرای عدالت crimes against administration of justice
جرایم مرتبط با رابطه زناشوئی matrimonial offences
جرایم مرتبط با مواد مخدر drug-related offences
جرایم مرتبط connected crimes
جرایم مرکب ، پیوسته complex offences
جرایم مستمر ، جرایم غیرآنی continual / stagnations crimes
جرایم مشهود flagrant offences
جرایم مطبوعاتی press crimes
جرایم مکشوفه detected crimes
جرایم نظامی military crimes
جرایم crimes; offences
جرح (ایراد به صلاحیت) challenge
جرح (صدمه) wound; injury
جرح داور challenge an arbitrator
جرح شاهد challenge a witness ; impeach a witness
جرح عضو هیئت منصفه challenge a juror
جرح عمدی intentional injury / wound
جرح غیر عمدی unintentional injury / wound
جرح قاضی recitation juices; recitation
جرح منتهی به فوت mortal injury / wound ; wound causing death
جرح و تعدیل تعهدات modification of obligations
جرح و تعدیل قرارداد modification of contract
جرح و تعدیل کردن adapt; modify
جرح و تعدیل adjustment ; adoption
جرم / مسؤولیت مدنی (شبه جرم) tort
جرم ارتکابی از ناحیه راننده تحت تعلیم learner-driver’s offence
جرم اعتیادی/ به عادت habitual offence
جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه embracer
جرم انضباطی disciplinary offence
جرم آنی instantaneous offence
جرم با انگیزه عاطفی crime due to jealousy
جرم بدون خطا non-fault offence
جرم بین المللی international crime
جرم تام complete offence
جرم ترک فعل crime of omission
جرم تهیه شهود کذب subornation of perjury
جرم خطائی fault crime
جرم دارای اثر دائم crime with permanent result
جرم ساختگی / جعلی artificial offence
جرم ساده simple offence
جرم سازمان یافته بینالمللی international organized crime
جرم سبکتر / کم اهمیت lesser offence
جرم سنگین grave offense
جرم سیاسی political crime
جرم شناسی criminology
جرم طبیعی (جرمی که ذاتاً مذموم است) mala in se (crime)
جرم عادی (غیر سیاسی) non-political crime
جرم عقیم (خاتمه نیافته) incomplete offence; inchoate offence
جرم غیر عمد unintentional offence
جرم فاقد انگیزه motiveless crime
جرم فرا ملی transnational crime
جرم فرار (از تعقیب یا زندان) prison breaking; absconding
جرم قابل دستگیری (دستگیری متهم بدونبرگ جلب) arrest able offence
جرم قاچاق contra banding ; smuggling
جرم قتل عام genocide
جرم کشف شده detected crime
جرم مادی صرف (جرم ناشی از مسؤولیتغیرقابل رد) strict – liability offence
جرم مادی conduct crime
جرم مالی financial offence
جرم مالیاتی fiscal offence ; tax fraud
جرم مبتنی بر استفاده از تکنولوژی بالا high-tech crime
جرم مبتنی بر وضع متهم (مانند ولگردی) status crime
جرم متصل ، مرتبط connected offence
جرم محال impossible crime
جرم مختلط mixed crime
جرم مرتبط related crime
جرم مرکب compound crime
جرم مطلق conduct crime
جرم معلق (جرمی که هنوز حکمی در مورد آن صادر نشده است) suspended crime
جرم مقید به نتیجه result crime
جرم مکرر repeated offence
جرم ممتنع impossible crime
جرم مهم تر more serious offence
جرم ناقص(که خود منجر به جرم دیگرمیشود) inchoate crime
جرم نظامی military offence
جرم یابی علمی criminalities
جرم offence; crime; depict
جرمشناسی اجتماعی social criminology
جرمشناسی اختصاصی special criminology
جرمشناسی بالینی clinical criminology
جرمشناسی بیولوژیک (زیستی) biologic criminology
جرمشناسی روانی psychological criminology
جرمشناسی علمی / تحلیلی scientific criminology
جرمشناسی عمومی general criminology
جری (فقه) applicability; to flow
جریان (پروسه) process
جریان انداختن اوراق جعلی passing forged papers
جریان انداختن پول تقلبی passing counterfeit money
جریان حوادث course of events
جریان دادرسی course of trial
جریان داوری process of arbitration
جریان دعوی process of the action
جریان صحیح قانونی، طی تشریفات قانونی،عدالت طبیعی due process of law
جریان عادی کار ordinary course of business
جریان مرور زمان lapse of time
جریحه دار (زخمی) wounded
جریحه دار کردن احساسات عمومی to offend the feelings of the public
جریحه دار کردن عفت عمومی to offend public morals
جریده نگاری journalism
جریده newspaper
جریمه (تاوان) indemnity ; compensation
جریمه (نقدی) fine
جریمه انضباطی disciplinary ; penalty
جریمه تأخیر تادیه delayed payment fine or interest
جریمه دیر کرد penalty for deferred payment
جریمه سنگین heavy fine
جریمه مالی pecuniary punishment
جریمه مالیاتی penalty for non-payment of imposed tax
جریمه های سبک moderate fines
جزء لایتجزی indivisible particle
جزء لاینفک integral part
جزء مستهلک شده اموال amortized part of property
جزء مشاع ترکه undivided portion of the estate
جزء مشاع undivided part (of a joint property)
جزء و کل part and whole
جزء part; portion
جزا (ضمانت اجرا) penalty ; fine ; amend ; sanction
جزا (نتیجه) apodosis
جزای تأدیبی reformative punishment
جزای تبعی secondary penalty; ancillary punishment
جزای ترذیلی degrading punishment
جزای ترهیبی deterrent punishment
جزای تکمیلی supplementary punishment
جزای مالی fiscal penalty
جزای نقدی pecuniary penalty; fine
جزایی criminal ; penal
جزم گرائی dogmatism
جزمی dogmatic
جزئاً in part
جزیه lapiation; collective tribute; poll-tax
جزئی فروشی retail trade
جزئی partial
جزئیات جرم particulars of an offence
جزئیات کامل چگونگی ارتکاب جرم full details of how a crime was committed
جزئیات مجازات particulars of a sentence
جزئیات محکومیت particulars of a conviction
جستجو برای یافتن قاتل murder hunt
جسد (جنازه) remains; corpse
جسم body; physical being ; corps
جسمانی corporeal ; carnal; physical
جشن های استقلال independence celebrations
جشن های پیروزی victory celebrations
جشن های فارغ التحصیلی graduation exercises ceremonies
جعاله خاص special contract of reward
جعاله عام general contract of reward
جعاله contract of ; reward
جعل (اجرت در جُعاله) reward
جعل / وضع خیار stipulation of option
جعل احکام وزراء counterfeit a ministerial decree
جعل اخبار در مطبوعات publication of incorrect news in the press
جعل اسکناس counterfeiting banknote
جعل اسناد forge of documents
جعل اَکاذیب fabrication
جعل امضاء forge signature
جعل امضای اشخاص رسمی forge the signature of officials
جعل اوراق بهادار counterfeiting negotiable instruments/ securities
جعل تاریخ سند alteration of the date of a document
جعل دلیل fabrication of evidence
جعل عنوان percolation
جعل فرمان مقام رهبری falsification of the leadership’s decrees
جعل فکری moral falsification ; constructive forgery
جعل کردن falsify; to counterfeit; to forge
جعل کننده forger; fabricator; counterfeiter; falconries
جعل مادی material forgery
جعل معنوی/ فکری constructive forgery
جعل نوشته رسمی رئیس جمهور falsification of the president’s official note
جعل و تزویر در اوراق پرونده forge the records
جعل هویت false percolation
جعل forgery; fabrication
جعلی (سند) forged document
جعلی fictitious; counterfeit; forged; bogus
جعلیت fictitiousness
جلّاد executioner; hangman
جلای وطن emigration
جلب ثالث summoning a third party (to be one of the parties to the dispute)
جلب شخص ثالث bringing in (summoning) the third party; imp leader; involving third party (into litigation)
جلب طفل apprehension of child
جلب متهم attachment of accused
جلب نظر کارشناس ask for expert advice
جلب arrest a person (to answer a criminal charge or civil demand)
جلد (شلاق زدن) flogging; whipping
جلسات بررسی مقدماتی (قبل از محاکمه) pretrial conferences
جلسات خصوصی (تَبادل نظر) private conferences
جلسات دادرسی hearing conferences ; hearings
جلسات عمومی public sessions
جلسه اداری administrative meeting
جلسه استماع (محاکمه) hearing
جلسه استماع با حضور یکی از اصحاب دعوا ex parte hearing
جلسه استماع درخواست hearing of an application
جلسه استماع کلیه دلایل له و علیه full hearing
جلسه افتتاحیه عمومی inaugural public meeting
جلسه افتتاحیه opening or inaugural session
جلسه اول دادرسی first sitting of court
جلسه اول first session
جلسه آخر final session (meeting)
جلسه آزاد open meeting
جلسه بازپرسی interrogation
جلسه توجیهی briefing meeting
جلسه خارج از نوبت extraordinary session
جلسه ختم دادرسی final session of proceedings
جلسه دادرسی مجدد rehearing
جلسه داوری arbitration session
جلسه رسمی formal conference ; meeting in session
جلسه رسیدگی به ایرادات hearing the challenges
جلسه رسیدگی به دلایل hearing the evidence
جلسه سرّی secret session
جلسه سهامداران shareholders meeting
جلسه طلبکاران (در ورشکستگی) creditors meeting
جلسه عادی دادگاه public sitting or hearing ; open court
جلسه عادی مجمع عمومی سهامداران regular general meeting of shareholders
جلسه عادی ordinary session
جلسه علنی public session; open session
جلسه عمومی سالیانه annual general meeting
جلسه عمومی فوقالعاده extraordinary general meeting
جلسه غیر رسمی non-official / ordinary meeting
جلسه غیر علنی private session; closed session
جلسه فوق العاده مجمع عمومی عادی extraordinary session of regular general meeting
جلسه فوق العاده extraordinary session
جلسه قانونی legal meeting
جلسه مجمع عمومی عادی session of regular general meeting
جلسه مجمع عمومی فوق العاده session of special general meeting
جلسه محاکمه court session ; hearing
جلسه مزایده tender meeting
جلسه مشاوره قضات consultation of judges
جلسه مشترک joint session / meeting
جلسه مشورتی consultative meeting
جلسه مطبوعاتی press conference
جلسه مقدماتی در حقوق جزا preliminary hearing
جلسه مقدماتی در داوری pre-hearing conference
جلسه مقدماتی preparatory session
جلسه هیئت مدیره board meeting
جلسه هیئت وزیران cabinet meeting
جلسه session; meeting
جلوگیری (منع) prevention ; prohibit
جلوگیری از اجرای حکم دادگستری interfering with the execution of the judgment of the courts
جلوگیری از افشای اسرار دولتی to prevent disclosure of official secrets
جلوگیری از بهره کشی از کار دیگری preventing the exploitation of another’s labour
جلوگیری از بی عدالتی آشکار preventing manifest injustice
جلوگیری از جنایت preventing a crime
جلوگیری از حاملگی birth control
جلوگیری از رقابت نامشروع preventing unlawful competition
جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه prevention of foreign economic domination
جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم preventing the flight and hiding of the defendant
جلوگیری از مزاحمت عمومی preventing public nuisance
جلوگیری از وخامت اوضاع prevent from aggravation of the situation
جماع با حیوانات buggery with animals
جماع sexual intercourse
جماعت population; group; congregation
جمجمه شناسی phrenology
جمع اضداد gathering of opponents
جمع آوری حقایق (وقایع) fact-gathering
جمع آوری دلایل ارتکاب بزه collecting evidence of the commission of offence
جمع آوری دلایل جدید gather new evidence
جمع آوری کردن دارائی / ماترک to gather assets / estate
جمع آوری مالیات tax collection
جمع بندی استدلالات یا جریان دعوی summing up
جمع بین اُختین marrying two sisters
جمع قوانین مربوط به یک موضوع consolidation
جمع کل sum total
جمع مدت چند محکومیت به زندان cumulating of sentence
جمع نشدن مجازاتها با هم concurrence of punishments
جمعیت (ساکنان یک کشور) population
جمعیت روستا نشین rural population
جمعیت شهرنشین urban population
جمعیت هلال احمر Red Crescent Society
جمود حقوقی juridical rigidity
جمود فکری intellectual rigidity
جمهور mass; population; public; populace; multitude
جمهوری اسلامی ایران Islamic Republic of Iran
جمهوری اَشرافی aristocratic republic
جمهوری با واسطه indirect republic
جمهوری بلاواسطه direct republic
جمهوری خواهی republicanism
جمهوری خودمختار autonomous republic
جمهوری دموکراتیک democratic republic
جمهوری متحده united republic
جمهوری ملّی national republic
جمهوری republic
جناب excellency
جناح a sin; a crime
جنازه corpse; the dead body of a human being
جنایات جنسی sexual offences
جنایات جنگی war crimes
جنایات علیه بشریت crimes against humanity
جنایات علیه صلح crimes against peace
جنایات وحشیانه atrocious crimes
جنایت آمیز felonious; criminal; murderous
جنایت بر اطراف crime against members of the body
جنایت بر مرده crime against dead person/ deceased
جنایت بر منافع crime resulting disabled ness
جنایت بر نفس killing a human being and /or an unborn child
جنایت عمومی crime against society
جنایت felony; crime
جنایتکار (جانی) flon; criminal
جنایتکار جنگی war criminal
جنایتکارانه feloniously ; criminally
جنایتکاری criminality
جنایی criminal
جنبش کارگری labor movement
جنبش مدافع حقوق مدنی civil rights movement
جنبش movement
جنبه اجتماعی نکاح social aspect of marriage
جنبه الزامی obligatory character
جنبه آمرانه قانون imperative character of the law
جنبه بین المللی international dimension / aspect
جنبه تجاری کارهای حقوقی business side of law practice
جنبه تشریفاتی دادرسی formalism of the proceedings
جنبه رسمی formal dimension / aspect
جنبه شخصی personal dimension / aspect
جنبه طریقیت indicative characteristic
جنبه عبادی نکاح sacred aspect of marriage
جنبه عمومی public aspect / dimension
جنبه مالی نکاح financial aspect of marriage
جنبه معنوی intellectual aspect
جنبه موضوعیت / درون ذاتی یا ذهنی subjectivity
جنبه های احساسی قضیه sensational aspects of the case
جنبه های متنوع حقوق عمومی و خصوصی varied aspects of public and private law
جنجال tumult; scandal
جنحه بزرگ gross misdemeanor
جنحه کوچک petty misdemeanor
جنحه misdemeanor
جنس ، نوع species; sort; kind
جنس خنثی neuter gender
جنس مذکر masculine gender
جنس مؤنث feminine gender
جنسی (نوعی) in kind
جنسیت sex; generic state; gender
جنگ اتمی atomic / nuclear war
جنگ استقلال طلبی anti-colonialism war; fighting for independence
جنگ افروزی علیه کشور levying war against the state
جنگ بین المللی international war
جنگ تبلیغاتی propaganda war
جنگ تحمیلی imposed war
جنگ تدافعی defensive war
جنگ تهاجمی offensive war
جنگ جهانی world war
جنگ چریکی irregular warfare
جنگ داخلی civil war
جنگ روانی psychological war
جنگ سرد cold war
جنگ شیمیائی chemical warfare
جنگ طلب bellicose; warmonger
جنگ فرسایشی war of attrition
جنگ قبیله ای clan-warfare
جنگ محلی local conflict
جنگ مقدس holy war
جنگ هوایی air warfare
جنگ war
جنون ادواری periodic insanity
جنون الکلی dipsomania
جنون آتش افروزی pyromania
جنون آدم کشی homicide mania
جنون آنی frenzy
جنون بعد از صدور حکم insanity (incurred after the issuance of a judgment)
جنون پیری senile dementia
جنون جنسی erotomania; nymphomania
جنون جوانی (روان گسستگی) schizophrenia
جنون خَمری delirium tremens
جنون دائمی permanent insanity
جنون زودگذر transitory insanity
جنون سرقت kleptomania
جنون غیر متصل به صغر insanity unconnected to the minority
جنون متصل به صغر insanity (connected to the minority)
جنون مستمر permanent insanity
جنون insanity; mania; lunacy
جنین (پس از هفته هشتم) fetus
جنین (کمتر از هشت هفته) embryo
جنین سقط شده abortive fetus
جنین سقوط شده aborts
جنین شناسی embryology
جنین کشی feticide
جنین مرده به دنیا آمده stillborn
جو صلح و آرامش atmosphere of peace and tranquility
جو نا آرام atmosphere of tension
جواب رد negative reply; refusal
جواب کافی و شافی satisfactory response
جواب مبهم (چند پهلو) ambiguous response
جواب مثبت positive response
جواب مدعی علیه defendant’s response
جواب منفی negative response
جواب ناقص incomplete response
جواب answer; reply; response
جوابگو ، مسؤول accountable ; responsible
جوابیه خواهان به پاسخ خوانده در تبادل لوایح surrejoinder
جوابیه replication
جوارح limbs of the body
جواز (پروانه) permit ; license ; pass
جواز (جایز بودن برخی از عقود) revocability
جواز اشتغال به کار work permit ; permit card
جواز اقامت دائم permanent residence permit
جواز انحصاری exclusive license
جواز تأسیس establishment permit
جواز حقّی changeable permissibility
جواز حکمی unchangeable permissibility
جواز خروج گمرکی clearance outwards
جواز دفن burial permit
جواز صادرات export license
جواز عبور way – leave
جواز کسب business license
جواز واردات import license
جواز ورود گمرکی clearance inwards
جواز ورود entrance permit
جوامع اروپایی European Communities (EC)
جوخه اعدام firing squad
جوخه ترور assassination squad
جوخه ضد تروریسم anti-terrorist squad
جوخه ضد شورش riot squad
جوخه مبارزه با مواد مخدر drug squad
جوخه های مرگ death squads
جهات اعاده دادرسی causes of re-trial
جهات تشدید مجازات causes of aggravating the punishment
جهات تفکیک دعوی causes of disjunction of claims
جهات رافع تقصیر exculpatory circumstances
جهات رد حاکم causes of challenging the judge
جهات رد کارشناس causes of challenging the expert
جهات عدم اهلیت causes of incapacity
جهات عدم پرداخت چک causes of dishonoring of a cheque
جهات قانونی رجحان legal motives of preference
جهات قانونی موثر در نقض حکم effective legal causes of quashing the judgment
جهات قانونی legal causes
جهات مخففه mitigating circumstances
جهات موجه جنگ casus belli; causes justifying war
جهات نقض حکم محکومیت causes of quashing the conviction
جهات و دلایل رای (قسمت امر یا نهی حکم) ratio decided
جهاد با بغات war against rebellions
جهاد در راه خدا fight for God
جهاد دعوت / ابتدائی offensive holy war
جهاد دفاع / دفاعی defensive holy war
جهاد کردن fight
جهاد holy war; jihad
جهاز dowry
جهالت ignorance
جهان اسلام Islamic world
جهان آزاد free world
جهان سوم third world
جهان وطنی cosmopolitanism; globalism
جهانی بودن حقوق بینالمللی universality of international law
جهت / سبب حضور در دادگاه cause of appearance before the court
جهت / سبب رد دادرس cause of challenging the judge
جهت / سبب رد cause of recitation
جهت تعهد cause of obligation
جهت معامله motive of transaction
جهت نامشروع trips cause ; an evil cause
جهت motive; cause
جهل به حکم ignorance of law
جهل به عوضین ignorance of price and consideration
جهل به غصب ignorance of usurpation
جهل به قانون دفاع محسوب نمی شود ignorantia juris non excusat; ignorance of law is no defense
جهل به قانون ignorance of law
جهل به مبیع ignorance of the object of sale
جهل مرکب compound ignorance
جهل موضوعی دفاع محسوب میشود ignorantia facti excusat ;ignorance of fact is a good defense
جهل موضوعی ignorance of fact
جهیزیه dowry; wedding trousseau
جیب بر pickpocket
جیب بری pick pocketing
جیرو ، پشت نویسی endorsement
جیره بندی rationing
جیش (سپاه) army
چاپخانه printing-office; printing firm
چاپگر printer
چاپیدن plunder; pillage
چار میخ کشی (نوعی مجازات) impaling
چارچوب حقوق و تکالیف framework of rights and duties
چارچوب framework
چاره جوئی seeking a remedy
چاقوی خون آلود bloodstained knife
چانه زدن bargaining
چاه نفت oil well
چپ افراطی radical left
چپاول plunder; ransack
چپگرا left-winger; leftist
چراغ راهنمائی و رانندگی traffic-light; stoplight
چرانیدن دام در مراتع grazing the flock in the pasture
چشم پوشی connivance; tolerance
چک بانکی cashier’s cheque
چک برگشتی bounced (dishonoured) check
چک بسته (چکی که فقط به حساب فرد واریز می شود) crossed cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور antedated cheque
چک به عنوان تضمین پرداخت دین memorandum cheque
چک بی محل bounced / dishonored cheque; dud cheque; false cheque
چک بیمحل flash check
چک پرداخت نشده unpaid cheque
چک تائید شده certified / confirmed cheque
چک تضمین شده توسط بانک marked cheque
چک در وجه حامل bearer cheque; cheque payable to bearer
چک سفید امضاء blank cheque
چک عادی ordinary cheque
چک قابل واریز به حساب محال له crossed cheque; cheques payable in account
چک قابل وصول بصورت نقدی open cheque
چک کشیدن to draw a cheque
چک گواهی شده از طرف بانک certified cheque
چک مجعول forged cheque
چک مسافرتی traveller’s cheque
چک منقضی شده (بعلت مرور زمان) stale cheque
چک وصول شده cleared cheque
چک وعده دار postdated cheque
چک cheque ; check
چند جانبه (قرارداد و) multilateral
چند حزبی multiparty
چند شوهر polyandry
چند ملیتی (شرکت) multinational
چند همسری polygamy
چوب حراج خوردن come under hammer
چوبه دار (مجازات اعدام) gallows
چیز غالباً کشنده mortal substance
چیزی که ارزش تجاری ندارد res extracommercial
چیزی که از آغاز فاسد است به مرور زمـــان معتبر نمی شود qued ab initio non valet , in tractu temporis non convalescet
حابس withholder; a person exercising lien
حاجب (در ارث) excluder
حاجب حرمانی total excluder; an heir of a higher class who totally deprives all the heirs of a lower class from inheritance
حاجب نقصانی partial excluder; an heir who causes the reduction of the share of another heir
حاجت need
حاجی man who has performed pilgrimage to Mecca
حاجیه woman who has performed pilgrimage to Mecca
حادث زمانی temporal advent
حادث شدن happen; to occur
حادث originated; created
حادثه اتفاقی fortuitous
حادثه پیش بینی نشده unforeseen event
حادثه غیر مترقبه act of God
حادثه قهری / جبری inevitable accident; force majeur
حادثه ناشی از کار work accident
حادثه accident; event; occurrence
حارصه breaking outer skin
حاشا denial
حاشیه نویسی annotation
حاشیه margin
حاصل (محصول) produce; yield ; result
حاصل (نتیجه) result
حاصل ارتکاب جرم fruits of crime
حاصلخیز fertile; productive
حاضر ساختن فرد در دادگاه bringing a person before the court
حاضر present; prepared
حافظ اموال توقیف شده sequestrator
حافظ اموال متنازع فیه sequester
حافظ مدعی به garnishee
حافظ منافع (سرپرست) guardian
حافظ preserver; keeper
حاکم (قاضی) judge; magistrate
حاکم جور cruel ruler
حاکم شرع (در مسیحیت) ecclesiastical judge
حاکم شهر(شهردار) ruler of the city; mayor
حاکم صلحیه magistrate
حاکم کل general governor
حاکم نشین governor’s seat
حاکم نظامی (در سرزمینهای اشغالی) military governor
حاکم sovereign; ruler
حاکمیت (قدرت مطلقه) imperium
حاکمیت اراده dominion of will; supremacy of will
حاکمیت ارضی/ سرزمینی territorial sovereignty
حاکمیت اکثریت sovereignty of majority
حاکمیت خدا divine sovereignty
حاکمیت دولت sovereignty of state
حاکمیت قانون الهی sovereignty of the God’s law
حاکمیت قانون و اصول پذیرفته شده قانونی rule of law; supremacy of law
حاکمیت محدود limited sovereignty
حاکمیت مردمی popular sovereignty
حاکمیت ملی national sovereignty
حاکمیت ناشی از مرور زمان (حقوق بین الملل) sovereignty by prescription
حاکمیت sovereignty
حال (تعهد حال) mature (obligation)
حال (موقعیت) state; circumstance ; status; condition
حال شدن (دین) to become mature
حال شدن دین maturity of debt
حال کردن دین to accelerate a debt
حالت اضطرار state of emergency
حالت افاقه (که بین دو حمله جنون بوجودمی آید) lucid interval
حالت الزام و ضرورت case of necessity
حالت آشفتگی ذهنی confused state of mind
حالت حقوقی (وضع حقوقی) judicial status
حالت خطرناک مجرم dangerous state of criminal
حالت خطرناک dangererousness
حالت شهوانی و بیمارگونه در زن nymphomania
حالت ضرورت case of necessity
حالت فوقالعاده state of emergency
حامل (حامله) pregnant
حامل (در اسناد تجاری) bearer
حامل چک holder of a cheque
حامل سلاح ظاهر carrier of a visible weapon
حامل سلاح مخفی carrier of a concealed weapon
حامل سلاح carrier of a weapon
حاملگی pregnancy; gestation
حامی خلع سلاح dvocate of disarmament
حامی صلح advocate of peace
حامی supporter; advocate
حامیان حقوق بشر uman-rights advocates
حائز اکثریت بودن be in the majority
حائز اهمیت `to possess importance; to be important
حائز شرایط پیش بینی شده having required conditions
حائز شرایط eligible ; qualified
حائز possessing; holding
حائض menstruating
حائضه menstruate
حب وطن (وطن پرستی) patriotism
حبس (توقیف) مال یا شخص به عنف detainer
حبس (در حقوق مدنی) right to withhold; lien
حبس ، زندان کردن imprisonment
حبس ابد / دائم life imprisonment
حبس احتیاطی precautionary imprisonment
حبس با اعمال شاقه imprisonment with hard labor; penal servitude
حبس بعلت عدم پرداخت دین مدنی imprisonment for civil debt
حبس بمنظور حفاظت از متهم protective custody
حبس تأدیبی correctional imprisonment
حبس تکدیری imprisonment for minor offences
حبس دائم permanent life imprisonment
حبس عادی ordinary imprisonment
حبس غیرقانونی false / illegal imprisonment
حبس کردن مال (وقف کردن) to entail
حبس کننده مال lienor
حبس مال عامالمنفعه entailment for public utility
حبس مخَلَّد (دائم) everlasting imprisonment
حبس مطلق (مدنی) absolute entailment
حبس موقت interlocutory / temporary imprisonment
حبوه exceptional gift of estate belonging to the first-born male
حبه (بذر) seed; grain
حتمیالوقوع certain to happen
حج specially prescribed pilgrim-mage to Mecca
حجاب شرعی religious veil
حجاب veil
حجب از بعض partial exclusion from inheritance
حجب از کل total exclusion from in-heritance
حجب حرمانی total exclusion
حجب نقصانی partial exclusion
حجب exclusion from inheritance
حجت اِقناعیه convincing argument
حجت بالغه conclusive argument
حجت ثابته decisive proof
حجت شرعیه religious proof
حجت عقلی rational proof
حجت argument; reason; proof; evidence; authority; guidance
حجر (از مجازاتهای تعزیری ) boycott
حجر خاص specific incapacity
حجر دائمی permanent incapacity
حجر شریک incapacity of one of the partner
حجر عام general incapacity
حجر قانونی legal incapacity
حجر قضائی judicial incapacity
حجر موقت temporary incapacity
حجر وکیل incapacity of the agent
حجر یکی از اصحاب دعوی incapacity of one of the parties to a dispute
حجر incapacity ; interdiction (fr.)
حجم پرونده های جزائی در دادگاه ها criminal caseload of the courts
حجم دادخواهی ها volume of litigation
حجیت اجماع authority of consensus
حجیت عقل competence of reason
حجیُّت validity; probative validity
حد ، مرز ، کران limit; restriction; bound; boundary ; barrier; stipulation
حد اَدنی lowest grade
حد اَعلی highest grade
حد اَکبر lapidation (punishment for adultery of a married man or woman)
حد جلد punishment by lashes
حدّ رجم punishment of stoning to death
حد زدن (شلاق) to give lashes
حد زنا punishment for fornication/ adultery
حدّ سرقت punishment for theft
حد شرب punishment for wine drinking
حدّ قذف punishment for attributing adultery to someone
حدّ قوادی punishment for pimping / panderism
حدّ لواط punishment for pederasty
حد مجاز permissible level/limit
حدّ مساحقه punishment for lesbianism
حد نصاب معتبر valid quorum
حد نصاب quorum
حد نهائی مسئولیت قانونی frontiers of legal liability
حد نهایی abuttals
حد نهائی extreme limit; the frontiers
حد وسط قیمت ها average of the prices
حد fixed/ definite punishment; punishment exactly defined by sharia which may neither be reduced nor augmented; prescribed punishment; an unalterable punishment pres-cribed by religious
حداقل اجرت minimum rate
حداقل ارزش minimum value
حداقل درآمد break-even point
حداقل سرعت minimum speed
حداقل سرمایه شرکت minimum capital of a company
حداقل سن برای ازدواج minimum age required for marriage
حداقل سود ، حداقل بهره minimum interest
حداقل مبلغ minimum amount
حداقل مجازات اجباری mandatory minimum penalty
حداقل مجازات قانونی minimum possible penalties provided by law
حداقل مزد کارگران minimum wage ofworkers
حداقل میزان مالیات قانونی minimum amount of tax required by law
حداقل minimum
حداکثر مجازات پیش بینی شده در قانون maximum penalties provided by law
حداکثر و حداقل میزان غرامت maximum and minimum amounts of compensation
حداکثر maximum
حدث (فقه) state of uncleanliness
حدس ، ظن conjecture
حدوث contingency
حدود (حوزه صلاحیت) ambit
حدود (قلمرو ، دامنه) scope
حدود (محدودیت) limitation
حدود اختیارات extent of one’s power; scope of authority
حدود الهی divine provisions; divine laws ; religious provisions
حدود صلاحیت scope of jurisdiction
حدود ماهیگیری fishery limits
حدود مسئولیت جزائی contour of criminal liability
حدود ملک abuttals
حدود و ثغور (مرزها) boundaries ; frontiers borders
حدود وظایف و اختیارات terms of reference
حدود وکالت limits of the power of attorney
حدیث ثقه reliable tradition
حدیث جعلی/ ساختگی false / invented tradition
حدیث حسن tradition of fair authority
حدیث شاذ singular tradition
حدیث شریف holy tradition
حدیث صحیح genuine tradition; sound tradition
حدیث ضعیف weak tradition
حدیث قدسی divine tradition
حدیث متروک abandoned tradition
حدیث متواتر tradition narrated by several authorities ; recurrent tradition
حدیث مرسل discontinued/loose tradition; tradition with some unnamed narrators
حدیث مستفیض diffused tradition ; tradition with great number of narrators
حدیث مشهور tradition handed down by at least three different reliable authorities
حدیث منسوخ repealed tradition
حدیث نبوی prophet’s tradition
حدیث saying; tradition; a record of actions or sayings of the prophet and his successors
حذف اعترافات ناشی از شکنجه exclude confessions resulting from
حذف بخشی از اظهارات excise portions of an statement
حذف بهره elimination of interest
حذف دعاوی واهی و بی اساس elimination of frivolous claims
حذف دلیل exclusion of evidence
حذف شهود exclusion of witnesses
حذف کردن to eliminate; to omit ; to exclude
حذف مجازات های زندان کوتاه مدت elimination of short prison sentences
حذف مخارج غیر موجه elimination of unjustifiable expenses
حذف مشاغل مشابه elimination ofoverlapping positions
حذف مشاغل job cuts
حذف omission; elimination; ex-clusion
حر liberated; free person; free born ; freeman
حراج (مزایده) auction
حراج داوطلبانه (اختیاری) voluntary auction sale
حراج شدن come under the hammer
حراج عمومی vendue
حراج گاه ، مرکز حراج mart ; a place of public sale
حراج گزار auctioneer
حرام خوار a venal or corrupt person
حرام کردن prohibit ; forbid
حرام مؤبد prohibited / barred for ever
حرام prohibited; unlawful; forbidden by the divine law
حرامزاده bastard
حرامی (دزد ، راهزن) thief; robber ; bandit
حربی non-muslim who is at war against muslims
حرج impediment; sin; fault
حرز safe custody; amulet
حرفه ای professional
حرفه وکالت legal profession
حرفه profession
حرق (آتش زدن عمدی) arson; unlawful setting on fire
حرم sacred place; sanctuary
حرمت (احترام) reverence; sanctity
حرمت (حرام بودن) prohibition; unlawfulness; being forbidden ; illegitimacy
حرمت اَبدی permanent prohibition
حرمت تمثال نگاری(فقه) prohibition of images
حرمت نکاح prohibition of marriage
حریت اراده freedom of will
حریت liberty; freedom
حریم ، محوطه ، حصار border: the area around property which makes its fullutilization possible; space; enclosure; inviolable place
حریم املاک border of lands
حریم ده border line of village
حریم رودخانه riparian ; belonging to the bank of a river
حریم هوائی airspace
حزب (دسته ، گروه) party; group
حزب اقلیتها party of minorities
حزب انقلابی revolutionary party
حزب آزادی خواه liberal party
حزب جمهوری خواه republican party
حزب حاکم party in power; ruling / governing party
حزب دموکرات democratic party
حزب کارگر labour party
حزب کمونیست communist party
حزب محافظه کار conservative party
حزب مخالف دولت opposition party
حزب منحله outlawed party
حس تعاون sense of cooperation
حس عدالت خواهی sense of justice
حس وظیفه شناسی sense of duty
حساب اَمانی escrow account
حساب بانکی بهره دار an interest-bearing account
حساب بانکی مسدود frozen account
حساب بانکی bank account
حساب بستانکار و بدهکار credit and debit account
حساب بین تجار merchants’ accounts
حساب پس انداز saving account
حساب ترکه پس از پرداخت دیون و عمل به وصایا residuary account
حساب تسویه account settled
حساب تصدی management account
حساب تقسیم سود appropriation account
حساب تنخواه گردان imprest account
حساب جاری مخصوص special current account
حساب جاری account , contra
حساب جاری current account; checking account
حساب خواستن call to account
حساب دارایی ها asset account
حساب ذخیره reserve account
حساب زمان تصدی account of the term of office
حساب سازی falsification / manipulation of account; false entry
حساب سپرده deposit account; saving account
حساب سود و زیان profit and loss account
حساب قابل پرداخت drawing account
حساب کردن با ربح compound
حساب مسدود closed / blocked account
حساب مشترک joint account
حساب نسیه (در خرید از فروشگاهها) credit account; credit charge
حساب نقدی cash account
حساب هزینه های کارمندان (قابل پرداخت توسط کارفرما) expense account
حساب account
حسابدار خبره (قسم خورده) chartered accountant
حسابدار رسمی certified accountant
حسابدار accountant; book-keeper
حسابداری دوبل double entry
حسابداری accountancy
حسابرس auditor
حسابرسی کل general audit office
حسابرسی auditing
حساس بودن موضع sensibility of the locality
حسب المعمول as a matter of course
حسب عرف بلد according to the usages of the city
حسب عرف و عادت تجارت در معــــاملات تجاری according to the commercial costumes and usages
حسب عرف و عادت محل according to the local usages
حسبه probate
حسبی non-litigious ; probative
حسن اجرای قوانین proper enforcement of laws
حسن اخلاق good behavior
حسن انتظام good management; good discipline
حسن تدبیر prudence ; discretion
حسن تفاهم cordial understanding
حسن روابط (میان دولتها) entente
حسن سابقه clean record
حسن شهرت good reputation
حسن ظن favorable opinion; good opinion
حسن نیت uberrimae fidei ;good faith; good will
حسن و قبح شرعی religious decency and obscenity
حسن و قبح عقلی rational decency& obscenity
حسن همجواری good-neighborliness
حشفه glans penis
حشو verbiage
حشیش cannabis
حصر وراثت probate of will
حصر restriction
حصری (تحدیدی) limitative
حصولی (اکتسابی) acquired
حصّه (سهم) مالکانه equity of interest
حصه اختصاصی special part
حصّه مبیعه portion sold
حصّه متساوی equal shares
حصّه مشاع معین specified univided share
حصّه مشاع undivided share; joint share
حصّه مفروز appointed share
حصه share; allotment; quota; portion ; lot; dole
حضانت طفل custody of child
حضانت قانونی lawful custody
حضانت و تولیت به حکم دادگاه legal custody
حضانت custody
حضور اجباری در دادگاه compulsory appearance before the court
حضور اختیاری در دادگاه optional appearance before the court
حضور بیقید و شرط در دادگاه general appearance before the court
حضور در دادگاه برای موارد خاص special appearance before the court
حضور در دادگاه بعنوان خوانده appearance before a court as a defendant
حضور در دادگاه به همراهی مشاور appearance by counsel
حضور در دادگاه توسط وکیل مدافع appearance by attorney
حضور در دادگاه appearance before the court
حضور شخصی در دادگاه corporal appearance
حضور مدعی علیه در دادگاه defendant’s presence in court
حضور نزد قاضی appearance before the judge
حضور یکی از وکلا appearance of one of the counsels
حضین custodian
حظر prohibition
حفاظت از اماکن تاریخی preservation of historic monuments
حفاظت از حیات وحش wildlife conservation
حفاظت از منابع آب conservation of water resources
حفاظت از میراث فرهنگی preservation of cultural heritage
حفاظت جنگلها conservation of forests
حفاظت فنّی technical safety
حفاظت safeguarding
حفر کردن (حفاری) digging; excavation
حفظ ادله وقوع جرم preserving the evidence of an offence
حفظ استقلال و تمامیت ارضی maintenance of independence and territorial integrity
حفظ امنیت عمومی maintenance of public security
حفظ امنیت maintenance of security
حفظ آثار جرم preservation of the traces of an offence
حفظ ترکه safeguarding the estate
حفظ جان safeguarding the life
حفظ حقوق اشخاص ثالث protection of the third person’s rights
حفظ حقوق ناشی از برات safeguarding the rights arising from a bill of exchange
حفظ روابط مودت آمیز maintenance of friendly relations
حفظ صلح maintenance of peace
حفظ عفت عمومی preservation of public decency
حفظ کردن conservation; preservation; protection
حفظ محیط زیست protection of the environment
حفظ نظم عمومی maintenance of peace (public order )
حفظ و تقویت علقه زناشوئی protect and strengthen the marital bond
حق اتهام / شکایت right to lodge a complaint
حق اجرا (حق استیفاء) use of civil rights
حق اجرا right of execution
حق اجرائیه (مخارج اجرا) execution fees
حق اجرت مساوی در مقابل کار مساوی right of receiving equal pay for equal work
حق احتمالی incidental or contingent right
حق اختراع patent right
حق اختیار تابعیت right of choosing nationality
حق اخذ تصمیم بلاشرط right of taking an unconditional decision
حق اخراج از ملکیت right of alienating ownership
حق ارتفاق آب (برای چارپایان) freedom of watering-place
حق ارتفاق چرا jus pascendi
حق ارتفاق دائمی easement running with land
حق ارتفاق طبیعی natural easement
حق ارتفاق ظاهری conspicuous easement
حق ارتفاق عبور و مرور right of way
حق ارتفاق عقاری practice servitude
حق ارتفاق غیرظاهری non apparent easement
حق ارتفاق فاضلاب right to unhampered outflow of water
حق ارتفاق قانونی (حقوقی) legal curtailment of ownership
حق ارتفاق مثبت affirmative easement
حق ارتفاق مجرای آب acquae-ductus
حق ارتفاق مستمر continuans easement
حق ارتفاق مشروط agreed easement
حق ارتفاق مکتسبه با سند رسمی easement created by deed
حق ارتفاق منفی negative easement
حق ارتفاق موقت discontinuous easement
حق ارتفاق ورود و خروج (استفاده از راه) easement of ingress and egress
حق ارتفاق servitude; right of easement
حق ازدواج و تشکیل خانواده right to marry and to found a family
حق اساسی فرد individual’s basic right
حق استثمار right of exploitation
حق استخراج معدن mineral rights; right to mine
حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع stoppage in transitu
حق استرداد right of redemption/ restitution
حق استعمال right of utilization
حق استفاده از عین و نمائات ملک (بدون ضایع کردن آن) usufruct
حق استفاده از وکیل right to counsel
حق استیفاء right of executing the civil rights
حق اشتراک subscription
حق اطلاع رسانی right of information
حق اطلاع یابی right to information
حق اعاده وضع حقوقی سابق jus postliminii
حق اعتراض right of protest
حق اعتصاب right to strike
حق اعمال نشده dormant right
حق اقامه دعوی علیه شخص ثالث have recourse against a third person
حق اقامه دعوی right of action
حق اکتسابی/ مکتسب acquired right
حق اکتشاف right of exploration (research)
حق الاجرا execution fees
حق الارث (حق میراث) right of succession
حق التألیف authorship ; royalty
حق التّحریر سردفتر charges for registration of notarial documents
حق الترجمه translation fee
حق التعلیم tuition fee
حق التولیه (حق نظارت) remuneration of custodianship
حق الثبت registration fee
حق الجعاله (حق العمل) commission
حق الحضانه child care expenses; custody charges
حق الحفاظه trusteeship fee; guarding fee
حق الزحمه (اجرت) remuneration; wage
حق الزحمه افتخاری honorarium
حق الزحمه پزشکان doctor’s fee
حق الزحمه چیدن کالا stowage fee
حق الزحمه داور arbitration fee
حق الزحمه کارشناس expert’s fee
حق الزحمه متعارف وکیل a reasonable attorney’s fee
حق الزحمه مدیر director’s fee
حق الزحمه موسسین شرکت promotion money
حق الزحمه نقل و انتقال (پول یا کالا) handling charge
حق السعی work compensation
حق السکوت بگیر blackmailer
حق السکوت دادن bribe to silence
حق السکوت hush money; silence money
حق الشرب right of water
حق الضرب mintage; coinage
حق العبور (به دلیل محصور بودن ملک مورد انتقال در داخل املاک دیگران) way of necessity
حق العبور right of passage; right of way
حق العمل (کارمزد) commission
حق العمل کار خارجی foreign commissioner/factor
حق العمل کار داخلی domestic factor; home factor
حق العمل کار منصوب از طرف دادگاه judicial commissioner/factor
حق العمل کار commissioner; factor
حق العمل کاری commission; factorage
حق الله right of God ; a crime or sin committed against God
حق المجری right of waterway ; acquae-ductuce
حق المشاوره (بطور مستمر) retainer
حق الناس right of people
حق النظاره supervision fees
حق الوکاله وکیل در ازاء خدمات ارائه شده از طرف دادگاه retaining fee
حق الوکاله attorney’s fee; lawyer’s fee; honorarium
حق الهی divine right
حق امتیاز بهره برداری assignment of a patent
حق انتخاب مسکن right of dwelling
حق انتفاع از عین و نمائات usufruct
حق انتفاع در آینده vested in interest
حق انتفاع right of benefit / exploitation
حق انتقال اموال خصوصی به دولت power of eminent domain
حق انتقال شی به طرق قانونی right to dispose of a thing in a legal way
حق انتقال و دخل و تصرف در مال jus disponendi ; right of disposing
حق انحصار exclusive right
حق اولویت right of priority
حق ایصاء right of appointing a testamentary executor
حق آب و گل native right
حق آبونمان (اشتراک) subscription fees
حق بازجویی و تفتیش right of visit and search
حق بازخرید right of repurchase
حق بالفعل chose in possession
حق بالقوه chose in action
حق بایع right of the seller
حق برداشت مخصوص special drawing rights (SDR)
حق بستانکار در حبس اموال بدهکار general lien
حق بیمه اضافی additional premium
حق بیمه برگشتی return premium
حق بیمه پس انداز investment portion of the premium
حق بیمه تقسیطی instalment premium
حق بیمه premium
حق پژوهشخواهی right to appeal
حق پناهندگی right to seek asylum
حق تأهل family allowance
حق تبعی subordinate /accessory right
حق ترافع right of action
حق تساوی در اشغال مشاغل دولتی equal opportunity for employment in public services
حق تسریع در محاکمه right to a speedy trial
حق تصرف right of possession
حق تصنیف (طبع و نشر) copyright
حق تعقیب right of prosecution; right to sue
حق تعلیف احشام در ملک دیگری common of pasture
حق تعیین سرنوشت right of determination
حق تقاعد right of pension
حق تقدم رهن priority of mortgage
حق تقدم فروشنده نسبت به کالای فروخته شده vendor’s lien
حق تقدم right of priority
حق تمبر stamp duty; stamps fee
حق تمتع از حقوق مدنی enjoyment of civil rights
حق تملک اموال خصوصی توسط دولت eminent domain
حق تملک نمائات accession
حق توکیل right of appointing as one’s attorney; right of substitution
حق ثابت fixed right
حق ثبت patent right
حق جوابگوئی right to respond / reply
حق چرا (چرانیدن احشام) grazing right; common of pasture
حق حاکمیت مالکیت اولیه original title
حق حاکمیت sovereignty
حق حبس (حق نگهداشتن ثمن یا مبیع) right of lien
حق حبس حکمی judgment lien
حق حبس قانونی بر مال statutory lien
حق حبس مخصوص particular lien
حق حبس نسبت به مال غیرمنقول incumbrance; encumbrance
حق حبس right of lien
حق حراج auction fee (commission)
حق حضانت right of custodianship
حق حضور (متهم)در جلسه رسیدگی پژوهشی entitlement of being present on the hearing of the appeal
حق حضور و دفاع در دادگاه locus standi
حق حیات right to life ; right to exist
حق خود مختاری right of self determination
حق خیار right of option
حق داشتن تابعیت right to a nationality
حق داشتن وکیل تسخیری right to appointed counsel
حق داشتن وکیل right to counsel
حق دائم permanent right
حق درخواست تجدید نظر right of appeal
حق دفاع مشروع right of self-defense
حق دلالی brokerage
حق دولت برای تصاحب املاک خصوصی جهت استفاده عامه right of eminent domain
حق دیدار فرزند (توسط والدین) right of visiting one’s child
حق دینی chose in action
حق رای (شرکت در انتخابات) suffrage; right to vote
حق رأی franchise , elective of
حق رجحان right of priority
حق رجوع به جهت عدم تادیه right of recourse for non-payment
حق رجوع به محاکم صالحه ملی right of recourse to the national competent courts
حق رجوع به مضمون عنه right of recourse to guaranteed debtor
حق رجوع right of withdrawal / revocation
حق رد (حق وتو) veto
حق رقبی right of prescribed period estate for years
حق روشنائی right of light
حق زن از ترکه شوهر خود dower ; dowry
حق سخره، حق تصرف (در حقوق بین الملل) angary
حق سکنی right of residence/habitation/ abode
حق سکوت (متهم در مراجع قضائی) right of silence
حق شخص ثالث jus tertii ; right of a third party
حق شخصی personal right
حق شرب (حق استفاده از آب) water right
حق شرط مطلق / قهری automatic reservation
حق شرط نسبت به صلاحیت اجباری reservation to the compulsory jurisdiction
حق شرط reservation
حق شفعه ، حق تقدم right of pre-emption
حق ضرورت right of necessity
حق طبع و نشر محفوظ است copyright reserved
حق طبع copyright
حق عبور easement of access
حق عبور right of passage; right of way; easement of access
حق عدم اجبار به مقصر قلمداد نمودن خود right of not to be forced to incriminate oneself
حق عزل right of removing from a position
حق عضویت membership fee
حق علفچر grazing fee
حق عمری که به مدت عمر ثالث برای منتفع واخلاف او برقرار شود quasi entail
حق عمری life estate; right in perpetuity
حق عمومی و عام اتباع کشوری برای ماهیگیری در آبهای عمومی right of fishery
حق عینی اصلی principal chose in possession
حق عینی فرعی accessory chose in possession
حق عینی chose in possession
حق غیر قابل انتقال unalienable right
حق غیر مالی non-financial right
حق غیر another’s right
حق فاسخ resolutory right
حق فرزند ارشد right of primogeniture
حق فروش اموال right to sell the property
حق فسخ نکاح right of cancellation of marriage
حق قانونگذاری legislative power
حق قائم به شخص non-negotiable personal right
حق قبول یا رد ارث jus deliberandi
حق کامل و انحصاری نسبت به شی unrestricted and exclusive right to a thing
حق کسب و پیشه benefit or advantage of establishing a business and secure its patronage by the public
حق کلی universal right
حق مالکانه proprietary right
حق مالکیت (حق مالکانه) jus proprietatis; right of ownership
حق مالکیت right of ownership; dominion
حق ماموریت (اضافه پرداخت بابت کار خارج از مرکز) outstation allowance
حق ماموریت (بر حسب مسافت طی شده) mileage
حق ماهیگیری در ملک دیگری common of piscary; common of fishery
حق متزلزل unstable right; uncertain right
حق محاکمه توسط هیئت منصفه right to trial by jury
حق محاکمه عادلانه right to a fair trial
حق محتمل expectant right
حق مرور زمان prescription right
حق مستقر established right
حق مستقل independent right
حق مسُلّم indisputable right
حق مشارکت در انتخابات عمومی election franchise
حق مشروع legitimate right
حق مصادره right of confiscation
حق مصونیت دیپلماتیک right of diplomatic immunity
حق مطالبه قیمت right to claim the price
حق مطالبه مهر right of demanding the marriage portion
حق مطالبه right of demanding
حق مطلق absolute right
حق معلّق suspended right
حق معنوی intellectual right
حق مکتسب acquired right
حق ملاقات right of visiting
حق ممانعت right to prevent
حق ممر یا مجرا right of passage or waterway
حق منجّز certain right
حق موقت temporary right
حق مؤلف right of author
حق نامحدود unlimited right
حق نسبی relative right
حق نفقه در مدت عقد منقطع right of receiving alimony during the validity of temporary marriage
حق نفقه right of alimony
حق نمیتواند از فعل خطا ناشی شود jus ex injuria non oritur; a right can not arise out of wrongdoing
حق و باطل right and wrong
حق و حساب (هنگام اخراج) payoff; kickback
حق و حساب به جنایتکاران (برای جلوگیری از صدمات احتمالی) protection money
حق وتو right of veto
حق ورثه نسبت به حق تالیف reversionary right
حق ورود در مجمع عمومی right of participation in general assembly
حق ورود right of entry
حق ورودی entrance fee
حق –
حق –
حق –
حق right; entitlement
حقاً rightly
حقایق realities, facts
حقوق (اجرت کار کارمندان) salary
حقوق (به معنی علم حقوق) law; juridical science; jurisprudence
حقوق (جمع حق) rights
حقوق اجتماعی social rights
حقوق اداری administrative law
حقوق ادعائیه alleged rights
حقوق ارتفاقی rights of easement
حقوق ارثیه rights of inheritance
حقوق اساسی بشر fundamental / basic human rights
حقوق اساسی constitutional law / rights
حقوق اسلامی islamic law
حقوق اشخاص other person’s rights
حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی economic, social and cultural rights
حقوق اموال / مالکیت property rights
حقوق انضباطی disciplinary law
حقوق ایام تعلیق salary of employee during period of suspension from service
حقوق ایام مرخصی salary of employee in holidays
حقوق آب (برای افراد) water law ; water-privilege ; water rights
حقوق بازنشستگی retirement pension
حقوق برابر در قبال کار برابر equal pay for equal work
حقوق بشر human rights
حقوق بنیادین fundamental / basic rights
حقوق بین الملل ارتباطات رادیویی international law of radio communications
حقوق بین الملل آلودگی دریائی international law of marine pollution
حقوق بین الملل بشر دوستانه international humanitarian law
حقوق بین الملل شیلات international law of fisheries
حقوق بین الملل فضای آزاد international law of outer space
حقوق بینالملل خصوصی private international law; conflict of laws
حقوق بینالملل دریاها international law of the sea
حقوق بینالملل عمومی public international law
حقوق بینالملل قراردادها international law of conventions
حقوق بینالملل مدوّن written international law
حقوق بینالملل international law
حقوق تابع زمان (مقطعی) intertemporal law
حقوق تجارت / بازرگانی commercial law
حقوق تحقّقی (موضوعه) positive law; statute law
حقوق تطبیقی comparative law
حقوق تعهدات law of obligations
حقوق تقاعد pension
حقوق جزا / جنایی criminal law
حقوق جزای اختصاصی specific criminal law : that part of criminal law whichstudies the crimes in detail
حقوق جزای اسلامی islamic criminal law
حقوق جزای بین دول interstates criminal law
حقوق جزای بینالمللی international criminal law
حقوق جزای عمومی principles of criminal law : that part of criminal law whichstudies the crimes in detail
حقوق جمعی collective rights
حقوق جنائی / جزایی penal law
حقوق جنگ دریایی law of maritime warfare
حقوق جنگ و صلح de jur belli et pacis
حقوق جنگ law of war
حقوق حُقّه legitimate rights
حقوق خاتمه خدمت severance pay
حقوق خارجی foreign law
حقوق خارجیان (ملتها) jus gentium
حقوق خانواده family law /rights
حقوق خصوصی private rights / law
حقوق داخلی municipal law
حقوق دریائی maritime /admiralty law
حقوق دوران بیکاری unemployment benefit
حقوق دیوانی (عوارض و مالیاتها) tax; duty; charge
حقوق رم roman law
حقوق زارعانه agricultural rights
حقوق زارعین farmer’s rights
حقوق زناشوئی conjugal / matrimonial rights
حقوق زوجیت conjugal rights
حقوق سازمانهای بینالمللی law of international organizations
حقوق سیاسی زنان political rights of women
حقوق سیاسی زنان political rights of women
حقوق سیاسی political rights
حقوق سیاسی political rights
حقوق شخصی personal rights
حقوق شخصی personal rights
حقوق شرعی religious rights / law
حقوق شرعی religious rights / law
حقوق شکلی adjective law
حقوق شکلی adjective law
حقوق صنعتی industrial law
حقوق صنعتی industrial law
حقوق طبیعی natural law; jus naturale
حقوق طبیعی natural law; jus naturale
حقوق عادی ordinary rights
حقوق عادی ordinary rights
حقوق عامه people’s rights; common right
حقوق عامه people’s rights; common right
حقوق عرفی common law
حقوق عرفی common law
حقوق عمومی (مجموعه قواعد) public law
حقوق عمومی افراد individual’s public rights
حقوق عمومی داخلی municipal public law
حقوق عمومی را نمی توان با توافق خصوصیتغییر داد jus publicum privatorum pactis mutari non potest; a public right cannot be altered by the greements of private persons
حقوق عمومی مقدم بر حقوق خصوصی است jura publica anteferenda privatis ; public rights are to be preferred to private rights
حقوق عمومی public rights
حقوق غیر مالی non-financial rights
حقوق غیر مدون unwritten law
حقوق فراملی transnational law
حقوق فضا space law
حقوق فطری natural rights
حقوق فئودالی feudal law
حقوق قراردادها law of contract
حقوق کار labor law
حقوق کامل full right
حقوق کشاورزی agricultural law
حقوق کلیسا ecclesiastical law
حقوق کودک child law
حقوق کیفری / جنایی criminal law
حقوق گمرکی customs duties
حقوق مالی financial rights / law
حقوق ماهانه monthly salary
حقوق ماهوی substantive law
حقوق متهم rights of the accused
حقوق مثبته positive law
حقوق مخصوصه / ویژه special rights
حقوق مدنی (خصوصی) jus civile
حقوق مدنی و سیاسی civil and political rights
حقوق مدنی civil law
حقوق مدون written law
حقوق مربوط به محاکمه trial-related rights
حقوق مساوی equal rights
حقوق مسلّم indisputable rights
حقوق مسئولیت مدنی law of tort
حقوق مشروع legitimate rights
حقوق معارض adverse rights
حقوق معاهدات law of treaties
حقوق مقرر در قانون اساسی constitutional rights
حقوق مکتسبه acquired rights
حقوق ملی national law
حقوق موضوعه statute laws
حقوق مؤلف copyright
حقوق ناشی از زناشویی conjugal rights
حقوق و تعهدات rights and obligations
حقوق و عوارض کشتیرانی navigation taxes and duties
حقوق و عوارض گمرکی customs duties
حقوق و عوارض taxes and duties
حقوق و مزایا salary and fringe benefits
حقوق واجبه میت deceased’s debts and obligations
حقوق هوا فضا aero-space law
حقوق هوائی air law
حقوقدان jurists
حقوقدانان بدون مرز lawyers without borders
حقوقی (در مقابل کیفری) civil (opposite of penal)
حقیقت ازلی و ابدی eternal truth
حقیقت امر matter of fact
حقیقت انتزاعی abstract truth
حقیقت انضمامی concrete truth
حقیقت تجربی empirical truth
حقیقت عرفیه customary fact
حقیقت یابی fact finding
حقیقت reality; fact; verity; truth
حقیقی real
حکام (قضات) judges
حکام rulers; governors
حکم (داور) arbitrator
حکم (دستور) ریاست جمهوری presidential fiat
حکم (دستور) قانونی legislative fiat
حکم (رای دادگاه) judgment
حکم (رای داور) award
حکم ابطال decree of nullity
حکم اجرا شده executed judgment
حکم اختصاصی private arbitrator
حکم اخراج از کشور(مخصوص بیگانگان) deportation order
حکم اصراری insistency judgment
حکم اضطراری (جهت جلوگیری از وقوع خطر و ضرر) quia timet (because of fear)
حکم اعدام death sentence
حکم اعسار decree of insolvency
حکم اعلامی declaratory judgment
حکم اعلان ورشکستگی adjudication of bankruptcy
حکم الزام آور obligatory judgment
حکم الزام به انجام تعهد decree of specific performance
حکم الهی divine ordinance
حکم امضائی confirmatory law
حکم انتصاب امین ترکه letters of administration
حکم انحلال شرکت judgment on dissolution of a company
حکم انشایی constitutive judgment
حکم اولیه primary rule
حکم آزادی متهم order of release of the accused; setting free of accused
حکم آزادی مشروط release on bail
حکم بازداشت بعلت عدم پرداخت دین warrant of commitment for a default in paying the debt
حکم بدوی judgment rendered by the court of first instance
حکم برائت acquittal
حکم به استرداد اموال حاصله از جرم restitution order
حکم به اقدامات تامینی و تربیتی probation order; care order
حکم به انجام فعل خاص (دستور موقت) mandatory injunction
حکم به ایفاء عین تعهد decree of specific performance
حکم به بطلان دعوی judgment to the nullity of allegation
حکم به حُجر declarative judgment of incapacity
حکم به مجازات sentence
حکم تأسیسی new established law; constitutive judgment
حکم تبرئه judgment of acquittal
حکم تبیینی explanatory judgment
حکم تَرافعی judgment of the court regarding settlement of dispute
حکم تصحیحی writ of error ; correcting judgment
حکم تعلیق مراقبتی یا آزادی مشروط probation order
حکم تفتیش search warrant
حکم تقسیط instalment order
حکم تکلیفی (فقه) imperative rules
حکم توقیف اموال warrant of distress
حکم توقیف شخص بعلـــت عدم اجــــرای دستورات دادگاه commitment for civil contempt
حکم توقیف شخص warrant of arrest; warrant of commitment
حکم ثانویه secondary rule
حکم جزایی / کیفری criminal judgment
حکم جلب warrant of arrest
حکم جنون insanity order
حکم حاکم decision of the judge
حکم حضوری contradictory judgment
حکم خاتمه کار letter of termination
حکم خلاف قانون an order contrary to the law
حکم خلافی judgment on petty offences
حکم دادگاه بدوی judgment by court of first resort
حکم دادگاه خارجی foreign judgment
حکم دادن pronounce / pass judgement
حکم دائم perpetual injunction
حکم سازشی fixed award
حکم سرپرستی affiliation order; custody order
حکم شرعی religious law
حکم شکلی (بدون ورود در ماهیت دعوی) judgment on technicalities; adjective judgment
حکم صادر شده براساس اعترافات judgment by confession
حکم صادر کردن ab judicate
حکم عدم رشد decision regarding the immaturity
حکم غیابی judgment in absence ; judgment by default; exparte judgment
حکم غیرقابل استیناف nonappealable judgment
حکم قابل اجرا enforceable judgment
حکم قابل استیناف appealable judgment
حکم قابل اعتراض appealable judgment
حکم قابل پژوهش appealable judgment
حکم قاطع درباره اصل و اساس (ماهیت) دعوی judgment upon the merits
حکم قضائی بخاطر نقص شکلی نقض نمیشود breve judiciale non cadit pro defecto
حکم قضائی adjudication order ; judicial writ
حکم قطعی judgment by court of last resort ; final /definitive judgment
حکم قیمومت (سرپرستی) letters of guardianship
حکم لازم الاتباع binding judgment
حکم ماموریت commission
حکم ماهوی judgement on merits
حکم محکمه judgment of the court
حکم محکومیت نقدی money judgment
حکم محکومیت civil condemnation; (criminal) sentence
حکم مخالف موازین شرعی judgment contradictory to religious criteria
حکم مخالف موازین قانونی judgment contradictory to legal criteria
حکم مرضی الطرفین agreed award
حکم مشترک common arbitrator
حکم مصادره اموال پس از محاکمه post- trial order of forfeiture
حکم معلق suspended judgment
حکم مقتضی / مناسب appropriate judgment
حکم ممنوعیت از انجام عمل prohibitory injunction
حکم منع اقامت (نفی بلد) expulsion order
حکم موت فرضی presumption of death decree
حکم موقت (طاری) interlocutory injunction
حکم ناسخ حکم پیشین countermand
حکم نهایی دادگاه absolute decree
حکم نهایی final judgment
حکم ورشکستگی bankruptcy order
حکم وصایت (اداره اموال) letters of administration
حکم وضعی positive rules
حُکم arbiter
حکم decree; order; judgment
حکمت wisdom
حکمیت کردن arbitrage
حکَمیّت arbitration
حکومت استبدادی tyranny; despotic government
حکومت اسلامی islamic government
حکومت اشراف aristocracy
حکومت انتقالی (موقت) transitional government
حکومت اوباش mobocracy
حکومت با ثبات (پایدار) stable government
حکومت پارلمانی parliamentarianism; parliamentary government
حکومت جمهوری republic
حکومت جور cruel government
حکومت حُقّه just government
حکومت دست نشانده puppet government
حکومت دموکراتیک democratic government
حکومت دیکتاتوری dictatorship government
حکومت روحانیون theocracy; hagiarchy
حکومت زنان gynaecocracy ; gynarchy
حکومت سرنیزه sword-law
حکومت سلطنتی monarchy
حکومت شایستگان (برگزیدگان) meritocracy
حکومت عدل الهی government of divine justice
حکومت عدل fair arbitration
حکومت غیر مستقیم indirect government
حکومت فردی monocracy
حکومت قانون در زمان validity of law in time
حکومت قانون در مکان territoriality of law
حکومت قانون reign of law
حکومت قانونی lawful government
حکومت گروهی polyarchy
حکومت محدود limited government
حکومت محلی local / provincial government
حکومت مستقیم direct government
حکومت مشروطه / دستورگرا constitutional government
حکومت مطلقه autocracy; absolutism
حکومت موقت provisional government; de facto government
حکومت نامحدود unlimited government
حکومت نخبگان elitism
حکومت نظامی martial law
حکومت نظامیان stratocracy; a military government
حکومت واتیکان holy see
حکومت government; administration
حکومتی فدرال federal government
حل اختلاف از طریق قضائی resort to the judicial authorities for settlement of disputes
حل اختلاف بدون توسل به مراجع قضائی extrajudicial settlement
حل اختلاف در صلاحیت settlement of conflict of jurisdiction ; settlement of conflict of competency
حل اختلاف settlement of disputes
حل و فصل اختلافات بینالمللی settlement of international disputes
حل و فصل دعاوی خارج از دادگاه out-of-court settlement
حل و فصل قضائی اختلافات settlement of disputes by judicial authorities
حل و فصل کلیه مسائل باقیمانده بین طرفهای قضیه full settlement
حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات pacific settlement of disputes
حل و فصل مسالمت آمیز دعاوی بین المللی pacific settlement of inter-national disputes
حل و فصل نهایی پرونده final disposition of the case
حل و فصل یک نزاع settlement of a litigation
حلال (مجاز و قانونی) permitted; lawful
حلال کردن make lawful ; allow
حلال و حرام شرعی religious permission and inhibition
حلف swear
حلّه (یکی از انواع دیه) special two-piece garment
حلیف (در ارث) confederates
حمایت (طرفداری) favoritism
حمایت از حقوق غایب protection of the rights of absentee
حمایت از حقوق کودکان protection of the rights of children
حمایت از کودکان بی سرپرست protection of children with-out guardians
حمایت در مقابل اجحاف protection against abuses
حمایت قانونی از کسبه جزء legislative protection of small business
حمایت کردن protect; guard; preserve
حمایت و دفاع از حقوق vindication of the rights
حمل اسلحه ناریه carrying firearm
حمل اسلحه carrying weapon
حمل سلاح خطرناک carrying dangerous weapons
حمل کالا از طریق هوائی carriage of goods by air
حمل و نقل آبی water carriage
حمل و نقل کالا با کشتی shipper
حمل و نقل transportation; freight
حملات وحشیانه barbaric attacks
حمله به پلیس حین انجام وظیفه assaulting a police-officer while on duty
حمله به قصد قتل assault with intent to kill
حمله به مامورین اجرای قانون attack on law-enforcement officers
حمله صرعی epileptic fit
حمله متقابل counterattack
حمله مسلحانه armed attack
حمله attack; assault
حوادث دریا (بیمه) perils of the sea
حوادث رانندگی traffic accidents
حوادث غیرمنتظره unexpected events
حوادث قهری force majeure; irresistible forces
حوادث ناشی از کار work accidents
حواس پرتی موقت temporary absent-minded-ness
حواله تلگرافی telegraphic money order
حواله انبار warehouse warrant (W/W)
حواله بازرگانی trade bill
حواله بانکی banker’s order
حواله بین بانکها banker’s draft
حواله پستی postal money-order ; money order; postal order
حواله در وجه حامل bearer bill
حواله دهنده drawer; assigner
حواله دیداری sight deposit
حواله کرد order
حواله گیرنده drawee; assignee
حواله مدت دار time draft
حواله bill of exchange; draft; assignment; transfer of debt
حوائج اساسی زندگی basic necessities of life
حوائج شخصی personal requirements
حوائج necessities
حوزه اعزام کننده (به سربازی) dispatching station
حوزه اقامت district of residence
حوزه انتخابیه / اخذ رأی constituency ; polling station; election districts
حوزه دادگاه سیار itinerary court’s jurisdiction
حوزه دادگاه court’s jurisdiction; venue
حوزه صلاحیت jurisdictional ambit
حوزه قضائی juridical ambit; judicial district
حوزه نظارت span of control
حوزه district ; venue
حیازت مباحات acquisition of unclaimed property; taking possession of belonging to no particular person
حیازت taking possession; annexation; to prepare the means of possession
حیال (اقتضاء) expedients
حیثیت انسانی dignity and worth of the human person
حیثّیت prestige; repute; dignity
حیز location; place
حیض menstruation
حیطه اختیارات قانونی intra vires
حیطه اختیارات terms of reference ; juris-diction
حیطه اقتدار within one’s control
حیف و میل اموال دولت peculation; stealing or embezzling the public money
حیف و میل کردن misappropriation
حیله قانونی legal device
حیلوله (بدل) substitute
حیله جنگی stratagem ; a deception in times of war
حیله حقوقی legal fraud; legal trick
حیله زدن به کسی play a trick on s.b.
حیله قانونی بکار بردن circumvent ; dodge/ evade the law
حیله device; deceit; subterfuge
حین ارتکاب جرم flagrante delicto; in the very act of committing the crime
حین الاداء at the time of payment
حین العقد at the contracting
حین الفوت at the moment of death
حین الموت at the moment of death
حین انجام وظیفه in the line of duty; while on duty
حین بیع at the time of sale
حین تسلیم at the moment of delivery
حین خدمت during the service
حین معامله at the time of transaction
حین وصیت at the time of making a will
حین ولادت at the moment of birth
حیوانات اهلی domestic animals
حیوانات ضاله lost animals
حیوانات وحشی wild animals
خاتمه قرارداد کار termination of labor contract
خاتمه ماموریت end of mission
خاتمه مبادله لوایح closing of exchange of pre-trial pleadings
خاتمه یافتن اختیارات expiration of powers
خاتمه یافتن جلسات دادگاه conclusion of hearing
خاتمه یافتن جلسه بدون تعیین جلسه بعدی adjournment sine die
خاتمه یافتن جلسه دادگاه برای تنفس recess
خاتمه conclusion; termination; expiration; end
خادم servant
خارج از اراده (غیرارادی) involuntarily
خارج از حدود اختیارات ultra vires; beyond the scope of power
خارج از حوزه صلاحیت دادگاه beyond the territorial jurisdiction of the court
خارج از حوزه صلاحیت outside the juristiction
خارج از حوزه قضائی outside the venue
خارج از دادگاه (بیرون از صلاحیت) extra judicium
خارج از صلاحیت in excess of jurisdiction
خارج از قاعده exorbitant; abnormal; irregular
خارج از قانون (خارج از حوزه حمایت قانونی) extra legem
خارج از قلمرو beyond the territory
خارج از موضوع irrelevant; not to the point
خارج از مهلت مقرر قانونی out of the legal prescribed period of time
خارج از نزاکت indecent
خارج از نوبت رسیدگی کردن advance the case on the calendar
خارج از نوبت out of turn
خارجی ، غیرعادی forensic
خارجی تبعه کشور خصم / دشمن alien enemy
خارجی تبعه کشور دوست alien friend
خارجی foreigner; alien
خارق اجماع anti-consensus; contra-consensus
خاص ناسخ عام است generalibus specialia derogant
خاص special; particular; restrictively
خاصّه و عامه elite and commonality; notables and the plebs; aristocracy and the masses
خاطی defaulter; offender; transgressor
خاک (کشور یا سرزمین) state; country; territory; domain ; land
خاک دشمن enemy territory
خاک کشور همسایه territory of neighboring country
خال (دائی) maternal uncle
خالات (خالهها) maternal aunts
خالصه (اراضی دولتی) royal estates; crown lands; private property
خالصه انتقالی ceded domain
خالصه جات public domains
خالکوبی tattooing
خالی از تبعیض without discrimination
خالی از سکنه (درخصوص ملک مسکونی) vacant
خالی از سکنه uninhabited place
خاندان سلطنت royal family
خاندان dynasty , family
خانواده اصلی (درجه اول) ascendants and descendants of first degree
خانواده بشری human family
خانواده بلا فصل family in direct line
خانواده های بی سرپناه homeless families
خانواده family; household
خانه انصاف house of equity
خانه بدوش vagabond; tramp
خانه سازمانی lodging houses for employees
خانه سالمندان gerontocomium ; nursing home; an institution for taking care of the elderlies
خانه مسکونی dwelling house
خاور دور far east
خاور میانه middle east
خاور نزدیک near east
خائن (به کشور) traitor; treacher; treacherous
خائنانه treacherously
خبث maliciousness; malevolencemalice;
خبر (روایت) tradition; word
خبر حسن tradition of fair authority
خبر شاد rare tradition
خبر صحیح correct tradition
خبر ضعیف weak tradition
خبر لازم binding tradition
خبر متواتر tradition with various chains of narrators; unanimous assertion
خبر محرمانه tip
خبر مستفیض tradition with over three narrator
خبر موثق reliable tradition
خبر واحد tradition with a single narrator
خبرگزاری news agency
خبرنگار جنگی war correspondent
خبرنگار ورزشی sports correspondent
خبره عادل just expert
خبره متخصِص specialized expert
خبره مختصّ private expert
خبره مشترک common expert
خبره expert
خبط دماغ madness; idiocy
خبط mistake; error
خبیث malicious; mischievous
ختم تحقیقات completion of investigation
ختم جلسه end of meeting; termination of session
ختم داوری termination of arbitration
ختم رسیدگی end of proceeding ; termination of the trial
ختم عملیات اجرائی end of executionary measures
ختم قرارداد termination / expiration of contract
ختم مخاصمه cessation of hostility
ختم end; termination; expiration; completion
ختنه circumcision
خداپرستی deism; theism
خدعه آمیز deceitful
خدعه deceit; imposture
خدمات پستی postal services
خدمات حقوقی legal services
خدمات خصوصی private services
خدمات دولتی public services
خدمات شهری municipal services
خدمات عام المنفعه/رفاهی welfare services
خدمات عمومی (آب و برق و تلفن و) public utilities
خدمات متفرقه diverse services
خدمت آزمایشی tentative period; tentative service
خدمت بلا انقطاع uninterrupted service
خدمت تحتالسلاح ، وظیفه عمومی military service; draft service
خدمت داوطلبانه voluntary service
خدمت رسمی (استخدام کشوری) civil service
خدمت قضائی judicial function
خدمت کادر ثابت (در ارتش) active service
خدمت نظام وظیفه conscription; military service
خدمت service
خدمه جزء low grade employee
خدمه servants; domestics; attendants; crew
خراب کردن اماکن مقدسه destruction of sacred places
خراب کردن آثار تاریخی destruction of historical monuments
خراب کردن آثار مذهبی destruction of religious edifices
خراب کردن آثار ملی destruction of national monuments
خرابکار saboteur
خرابکاری اقتصادی economic sabotage
خرابکاری صنعتی industrial sabotage
خرابکاری sabotage
خراج گذار tributary
خراج( land) tax; tribute; yield of the field
خراجگیر revenue officer
خراش (جراحت کوچک) scratch
خراشیدگی در صورت abrasion to the face
خراشیدگی نوشته alteration of a writing
خرافات superstition
خرج cost; expense
خرده فروش retailer
خرده مالک petty land owner; small holder
خرق اجماع opposition to the previous consensus
خرق حجاب شخصیت حقوقی piercing / lifting the corporate veil
خروج از دین apostacy
خروج از صلاحیت to exceed of jurisdiction
خروج از ضوابط متعارف رفتار departure from reasonable standards of conduct
خروج از قیمومت یا وصایت emancipation
خروج از کشور leave the country
خروج از یک معاهده withdrawal from a treaty
خرید از روی حسن نیت purchaser in good faith
خرید از روی سوء نیت mala fide purchaser
خرید به اقساط purchase by installment
خرید به شرط conditional purchase ; call option
خرید به نمونه purchase by sample
خرید سلف forward purchase
خرید عمده بدون میزان و وزن buying wholesale without measures or weights
خرید مال مغصوب purchase of usurped property
خرید مقرون به صرفه good bargain
خرید نسیه buying on-credit
خرید و فروش (بیع) sale
خرید و فروش اموال مسروقه handling / trading stolen goods
خرید و فروش زنان women trade
خرید purchase
خریدار با حسن نیت bona fide purchaser
خریدار دست دوم subpurchaser
خریدار شرطی purchaser in conditional sale
خریدار مال مسروقه receiver ; buyer of stolen goods
خریدار purchaser; buyer
خزانه دار treasurer
خزانه داری کل treasury general ; central treasury
خزانه داری reasury
خزانه دولت government treasury
خزانه ملی public purse
خسارات اختصاصی particular damages
خسارات بدنی corporeal injuries
خسارات عمومی general damages
خسارات غیرمستقیم consequential damages
خسارت احتمالی eventual /incidental damages
خسارت اسمی contemptuous / nominal damages
خسارت آتی prospective damages
خسارت بحری avarie; average
خسارت بیکاری indemnification for unemployment period
خسارت پیش بینی شده (در قرارداد) liquidated damages
خسارت پیش بینی نشده unanticipated damage
خسارت تأخیر انجام تعهد delay penalty
خسارت تأخیر تأدیه late payment damages
خسارت تأخیر تخلیه کشتی demurrage; damages for failure of the consignee to accept delivery of the goods
خسارت تبعی consequential damages
خسارت تقویم شده liquidated damages
خسارت تقویم نشده unqualified damages
خسارت تنبیهی punitive damages
خسارت جزیی partial loss
خسارت حاصله از عدم ایفای تعهدات damages resulting from non-performance of contract
خسارت حیثیتی damage to the reputation
خسارت خواستن seek redress
خسارت دادرسی proceedings fee; adjudication costs
خسارت دادن to indemnify
خسارت دریا (برکشتی) sea-damage
خسارت دور/ بعید remote damages
خسارت دیدن suffer /sustain/incur losses
خسارت دیر کرد late payment damages; moratory interest
خسارت روانی psychological damages
خسارت سنگین heavy loss; severe damages
خسارت عدم النفع expectancy damages
خسارت عمده substantial damages
خسارت عمدی intentional damages
خسارت غیر عمدی unintentional damages
خسارت غیر قابل جبران irreparable damages
خسارت غیرقابل تقویم به پول unliquidated damages
خسارت غیرمستقیم و با واسطه remote damages
خسارت فرضی constructive loss
خسارت قانونی legal damage
خسارت گرفتن to recover damages
خسارت مادی material damages
خسارت مالی financial damages
خسارت محتمل الوقوع damnum infectum ; damage not yet committed but threatened or impending
خسارت مدنی civil injury
خسارت مستقیم direct damages
خسارت معادل زیان compensatory damages
خسارت معنوی moral damages
خسارت مقطوع (از پیش تعیین شده) liquidated damages
خسارت ناشی از ترک فعل damage arising from omission
خسارت ناشی از جرم injury caused by an offence
خسارت ناشی از فعل damages arising from a positive act
خسارت ناشی از قوه قهریه damages caused by natural forces
خسارت وارد آوردن inflict losses; damnify
خسارت وارد بر اموال damage to property
خسارت واقعی damnum emergens; actual loss
خسارت damnum ; damages
خشخاش poppy
خشکه مقدسی sanctimoniousness
خشم عمومی popular indignation
خشم wrath ; great anger
خشونت آمیز violent ; harsh
خشونت پلیس police brutality
خشونت violence ; harshness
خصاء castration
خصال کفاره actions to be performed in case of atonement
خصم belligerent; adversary; antagonist; foe; enemy
خصمانه hostile; antagonistic
خصوصی سازی privatization
خصوصی private; informal; unofficial; in camera
خصوصیات اخلاقی متهم moral characteristics of defendant
خصوصیات ثابت فردی permanent personal characteristics
خصوصیات مجرم characteristics of a criminal
خصومت آمیز belligerent; antagonistic hostile;
خصومت hostility
خصی castrated; eunuch
خصیتین (بیضتین) testicles
خط القعر (خط تالوگ) ad filum aquae; thalweg-line
خط عابر پیاده crosswalk
خط عمودی صعودی (در ارث) ascending in the direct line
خط عمودی نزولی (در ارث) descending in the vertical line
خط مبدأ baseline
خط مرزی demarcation line ; border
خط و مشی policy
خطا به سبب انجام وظیفه fault in the course of employment
خطا در حین انجام وظیفه mistake while on duty
خطا کار wrongdoer
خطا fault; error; flaw
الخطاء و النسیان و ما استکرهوا علیه و ما لایعلمون و ما اضطروا الیه (حدیث منقول از پیامبر (ص) :
خطابه (خطبه) sermon; lecture; speech; oration ; discourse
خطای انتقالی transferred fault
خطای آشکار manifest fault
خطای باصره optical illusion
خطای جزایی levissima culpa; minimal / slight /criminal fault
خطای حسی (توهم) illusion
خطای حقوقی (در مقابل کیفری) civil fault
خطای عادی levis culpa ; ordinary fault
خطای عقدی contractual fault
خطای فاحش lata culpa ; gross fault
خطای فردی personal fault
خطای قاضی mistake of judge
خطای محض simple mistake
خطای مدنی tort; civil wrong
خطای مفروض presumed fault
خطای موضوعی mistake of fact
خطبه (خواستگاری) betrothal ; demand in marriage
خطر جانی danger of life
خطر را پذیرفتن take the risk of
خطر غیرعادی extraordinary danger
خطر قریب الوقوع / بالقوه imminent peril ; potential danger
خطر risk; peril; danger
خطرات شغلی professional risks; risk incident to employment
خطرناک dangerous
خطرهای غیرقابل بیمه uninsurable risks
خطرهای قابل بیمه insurable risks
خطه zone (a fixed z.)
خطئی unintentional
خطیئه sin ; wrong
خفگی asphyxiation
خفه سازی suffocation
خفه کردن strangle; throttle
خلاء قانونی absence of required laws; legal gap
خلاء قدرت power vacuum
خلاصه ، تلخیص excerpta
خلاصه رأی abstract of judgement
خلاصه سند مالکیت abstract of title
خلاصه سند precise ; a much shorter version of document
خلاصه سوابق abstract of record
خلاصه کردن یک سند abstract a deed
خلاصه گزارش summary of report
خلاصه مذاکرات minutes ; proceedings
خلاف (جرم) petty offence; minor offence
خلاف اخلاق حسنه contra bonos mores ; against good morals
خلاف اخلاق offence to morality
خلاف پیمان breach of promise
خلاف رویه contrary to the routine
خلاف شرع contrary to religious law
خلاف عقل irrational; contrary to reason
خلاف قاعده anormaly; agaisnt the rules; anomalous
خلاف قانون اساسی unconstitutional ; non constitutional
خلاف قانون عمل کردن act on violation of the law; to violate the law; to act contrary to the law
خلاف قانون against the law ; contrary to the law
خلاف مقررات contrary to regulations
خلاف نزاکت offence against good manner
خلاف واقع untruthful
خلافت caliphate; succession
خلافکار criminal; guilty of a minor offence
خلافکاری malfeasance; evil daing; ill conduct
خلافگوئی making incorrect statements
خلع سلاح اتمی nuclear disarmament
خلع سلاح عمومی general disarmament
خَلع سلاح disarmament
خلع کردن dethrone; to depose; to dismiss; to remove
خلع ید کردن dispossess
خلع ید مستاجر eviction of tenant
خلع ید oust ; dispossession
خُلع release / annulment of marriage or divorce of the wife for a ransom of compensation to be paid to the husband
خلف عهد breach of promise
خلق گرا pupulist
خلق گرایی populism
خلل disintegration ; defect
خلوص نیت sincerity
خلیج کوچک bay
خلیفه قاضی deputy judge
خلیفه caliph; successor
خمر wine; alcoholic drink
خمس “””a fifth”” of the net income (given as religious tax)”
خنثی اُنثی female hermaphrodite
خنثی ذَکر male hermaphrodite
خنثی مشکل undiscernible hermaphrodite
خنثی hermaphrodic ; bisexual
خوابیدن سر پست هنگام نگهبانی (بزه نظامی) sleeping on guard
خواستگاری match-making; soliciting; an offer of marriage
خواسته جزائی punitive relief
خواسته غیر مالی non-financial relief
خواسته مالی financial relief; remedial relief
خواسته منجُّز definite relief
خواسته مندرج در شکوائیه relief demanded in the complaint
خواسته relief sought; remedy sought; object of the action
خوانده ثالث third-party defendant
خوانده دعوی متقابل counter respondent
خوانده defendant
خواهان ثالث third-party plaintiff
خواهان دعوی متقابل counter claimant
خواهان صوری (غیر واقعی) fictitious plantiff
خواهان plaintiff; litigant; claimant
خواهر ابوینی sister of the full blood
خواهر ابی sister on the father’s side
خواهر رضاعی foster sister
خواهر شوهر sister of the husband; sister in law
خواهر ناتنی half sister
خوب قضاوت کردن exercise excellent judgment
خود آزاری masochism
خود بیمگی self-insurance
خود خواسته self-imposed
خود را به جای دیگری قلمداد کردن personation
خود را مجرم قلمداد کردن self-incrimination
خود شیفتگی narcissism
خود کفائی self-sufficiency
خود مختاری (استقلال داخلی) autonomy ; self determination
خود مختاری غیر مشروط unqualified autonomy
خود نمائی جنسی exhibitionism
خودداری از اشتغال به شغل خاص refraining from getting involved in a special job
خودداری از اقامه دعوی forbearance to sue
خودداری از اقامه سوگند decline to take the oath
خودداری از انجام کار و یا دادن پاسخ evasion
خودداری از پرداخت اقساط discontinue the payment
خودداری از حضور در دادگاه contumacy; to avoid atten-ding at court
خودداری از شهادت دادن refraining to testify
خودداری از صدور حکم arrest of judgment
خودداری از عمل refrain from action
خودداری از کمک به فردی که در مخاطـــرهقراردارد failing to render assistance to a citizen in peril
خودداری restraint ; refrain
خودسانسوری self-censorship
خودکامه autocratic ; totalitarian ; dictator
خودکشی suicide
خودگردانی autarky ; self government ; self rule
خودمختاری autonomy; self- government
خوف fear; fright
خوفناک dreadful; fearful
خون blood
خونبهاء blood money; blood wit; revenge; shedding; blood money; blood-wit; fine for blood
خونخواهی vengeance for bloodshed; crying for / seeking to revenge someone’s blood
خونریزی bloodshed
خونمردگی ecchymosis
خویشاوند پدری paternal relative
خویشاوند مادری maternal relative
خویشاوند relative
خویشاوندان دور remote relatives
خویشاوندی سببی relationship by marriage
خویشاوندی نسبی relationship by blood
خیار اشتراط (خیار تخلف از شرط) option of unfulfilled conditions
خیار اصلی original option
خیار بایع option of the seller
خیار تاخیر ثمن option for delayed payment of the price
خیار تاخیر option for delay
خیار تبعض صفقه option in sales unfulfilled in part
خیار تخلف شرط option of unfulfilled conditions
خیار تخلف وصف option of incorrect description
خیار تدلیس option of decite / inducement into error / trickery
خیار تعذّر تسلیم option for impossibility of delivery
خیار تعیین right of choosing from among several objects
خیار تفلیس option for insolvency
خیار حیوان option in sale of animals
خیار رؤیت option of inspection
خیار شرط option of conditions
خیار شفعه right of pre- emption
خیار عیب redhibition ; option of defect
خیار غبن option of lesion
خیار فسخ right of cancellation
خیار قراردادی contractual option
خیار مجلس option of meeting place
خیار مختص specific option
خیار مشترک common option ; put and call option
خیار مشتری call option
خیار option; right of rescission; right of withdrawal /option; put option
خیاری (عقد) optional (contract)
خیانت اعتباری (قانونی) constructive treason
خیانت آمیز treacherous
خیانت به کشور treason ; lese majeste
خیانت در امانت توسط مامورین پستی و متصدیان حمل و نقل breaking bulk
خیانت در امانت abuse of confidence; breach of trust with fraudulent intent
خیانت زوجه unchastity of a wife
خیانت کردن to betray
خیانت متولی abuse of power of administrator
خیانت وکیل به موکل prevarication
خیانت یکی از زوجین نسبت به دیگری disloyalty
خیانت treachery
خیانتکار traitor; treacher
خیر الامور اوسطها golden mean is the best
خیر خواه بشر philanthropist
خیر و شر good and evil
خیر good ; goodness
خیرات charities
خیرخواهی philanthropy;umanitarianism; charity; benevolence
خیریه charity ; relief
Comments are closed.